به گزارش ایکنا؛ بیستوسوم مهرماه برابر با 15 اکتبر به عنوان روز جهانی نابینایان (عصای سفید) شناخته شده است. روزی که نه به دلیل ایجاد ترحم، بلکه توجه و اهتمام بیشتر به این قشر از مردم که در کنار دیگر مردم جامعه زندگی میکنند نامگذاری شده است.
در همین راستا بهسراغ حافظ روشندل کشورمان «زهره هلالی» رفتیم، حافظی که حفظ را مایه آرامش و برکت زندگی و توفیقی از جانب حضرت حق میداند که با تشویقهای والدینش موجب ورود در این عرصه و با دلگرمی دوستان و معلمانش باعث ثابت قدمی و استواری و با استعانت و توسل به اهلبیت(ع) موجب اتمام حفظش شد.
وی در بدو تولد از قوه بینایی برخوردار بوده است، اما هنگامی که دوماهه بوده است، پس از گذراندن دورهای بیماری دچار نابینایی شده است. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید؛
ــ متولد چه سالی هستید؟ و از خانوادهتان برایمان بگویید.
در17 اردیبهشتسال 1365 در خانوادهای مذهبی متولد شدم. دو برادر دارم و دانشجوی مقطع دکترای ادبیات انگلیسی هستم و در حال اتمام نگارش پایاننامهام هستم و فعلاً مشغول به کار نیستم.
ــ از نخستین مشوقتان برای ورود به عرصه قرآنی بگویید.
پدر و مادرم مهمترین مشوقم در این زمینه بوده و هستند. خاطرم هست که از دوران کودکی و سنین پایین با حضور در جلسات قرآن و با تشویقهای والدین به دنبال روخوانی و روانخوانی قرآن رفتم و هنگامی که وارد مدرسه شدم، تا حدودی تجوید قرآن را فراگرفتم. علاقهمند به حفظ قرآن نیز بودم، اما به دلیل درگیری و مشغله درسی حفظم به عقب میافتاد تا اینکه در دانشگاه قبول شدم وسپس در مقطع کارشناسی و کارشناسیارشد تحصیلاتم به اتمام رسید و تصمیم گرفتم با هر سختی که بود حفظ قرآن را شروع کنم. البته دوستان خوبی داشتم که سبب شد تا سختی راه برایم کمتر شود.
ــ از چه سالی حفظ قرآن را آغاز کردید؟
از سال 1391 همزمان با پذیرش در دوره دکتری حفظم را آغاز کردم و به دلیل این تداخل دوران حفظم در حدود چهارسالونیم به طول انجامید.
ــ درباره شیوه حفظتان بگویید.
جزء سیام قرآن را با طرح قرآنی 1446 آغاز کردم و معتقدم این طرح زمینه خوبی برای ایجاد انگیزه در افراد علاقهمند به حفظ قرآن بود. برای حفظ جزء سیام، به مؤسسه مکتبالقرآن که آن هنگام در میدان امام حسین(ع) بود، مراجعه کردم تا اینکه حدود چهار جزء از قرآن را حفظ کردم و در ادامه نیمه دوم جزء چهارم و نیمه نخست جزء پنج را خودم در خانه با روشی که در آن مؤسسه فراگرفتم حفظ کردم.
آیه را از رو میخواندم و خطبری میکردم و ترجمه آیه را از قرآن دیگر که حاوی ترجمه بود، میخواندم ـ قرآن حفظ نباید ترجمه داشته باشد ـ و سپس آیه را از طریق نوار صوتی و یا لوح فشرده گوش میدادم و در ادامه نیز تکرار میکردم تا اینکه آیه ملکه ذهنم میشد و بهسراغ آیه بعد میرفتم.
ـ از ابتدا چند آیه و یا خط حفظ میکردید؟
روزهای اول پنج خط و سپس نیم صفحه و در ادامه روزی یک صفحه حفظ میکردم.
ــ از برنامه تثبیتتان برایمان بگویید.
از حدود سال 1392 به دوره حفظ تخصصی یکساله که قرآنآموزان روزی دو صفحه آیات را حفظ میکردند، رفتم و در آن هنگام بود که با شعبه رسالت مؤسسه جامعةالقرآن الکریم آشنا شدم. استادمان خانم محمدزاده بود که بیشتر مباحثه میکردند. تا پایان جزء 24 و 23 قرآن با این روش حفظ کردم و سایر جزءها را خودم حفظ کردم و در سال 1395 موفق به حفظ کل قرآن شدم و در حال حاضر نیز مشغول تثبیت محفوظاتم با جامعةالقرآن هستم.
ــ روزانه چه مدت زمانی قرآن تلاوت میکنید؟
در حال حاضر، حداقل روزی سه جزء را برای مرور در نظر دارم و چون جزءهای آخر فرارتر هستند، در این جزوها هر پنج جزء را مرور میکنم.
ـ از انگیزهتان برای انتخاب رشته حفظ قرآن بگویید.
به حفظ علاقه داشتم. احساس میکردم اگر آیات را حفظ کنم، بیشتر میتوانم عامل به قرآن باشم. قرائت آیات نورانی کلام وحی خوب و مطلوب است، اما ممکن است همیشه آیات در ذهن افراد باقی نماند. لذا به دلیل اینکه قرآن را همیشه در سینهام داشته باشم آن را حفظ کردم و امید داشتم که با حفظ قرآن، به عمل به فرامین الهی نزدیکتر شوم.
یکی از انگیزههایم برای حفظ این سخن مقام معظم رهبری بود که بر تربیت 10 میلیون حافظ قرآن تأکید کردند و خاطرم هست که از رادیو و تلویزیون این سخن ایشان را بارها و بارها شنیدم و این سبب ایجاد انگیزه در من میشود تا در زمینه حفظ ثابت قدم باشم و به این امید حافظ قرآن شدم. با خود گفتم شاید توفیق دیدار با رهبر معظم انقلاب هیچوقت برای من محقق نشود، اما در قلبم میتوانم یک قدم به خواسته ایشان نزدیکتر شوم و اگر خدا کمک کند حافظ عامل باشم.
ــ آیا زیرساختها برای تربیت حفاظ و قرا از میان نابینایان کافی است؟
به نظرم تلاشهایی که شده خوب است و چند سالی است که قرآنهای بریل با خط عثمان طه چاپ شده است که اثری باکیفیت است و زمینه حضور ما را در کلاسهای افراد عادی فراهم کرده است. در گذشته قرآنهای بریل هر جزء جدا و همراه با ترجمه بود. در حال حاضر این قرآن بریل یک جلدی را که به خط عثمان طه نوشته شده بنیاد روشندلان اصفهان چاپ کرده است. امیدوارم این زیرساختها بیش از پیش فراهم باشد تا افراد روشندل از حضور در جامعه و بهرهمندی از مزایا برخوردار باشند.
ــ از رتبههایی که دریافت کردهاید بگویید.
البته هدفم از حفظ قرآن همان طور که گفتم عمل به آیات قرآن بود و اینکه در امر تدریس موفق باشم و هدفم حضور در مسابقات قرآن و دریافت رتبه نبوده است. به همین دلیل خیلی رتبه کسب نکردهام، اما در مسابقات قرآن جامعةالقرآن در رشته حفظ 10 جزء رتبه اول در استان تهران و در مسابقات قرآن سازمان بهزیستی کشور در رشته حفظ پنج جزء رتبه برتر شدم و در مسابقات سراسری دارالقرآن امام علی(ع) نیز در رشته حفظ 10 و 5 جزء رتبه برتر را کسب کردم.
البته گاهی نیز با خودم فکر میکنم اگر حضور در مسابقات بهانهای برای تثبیت و رفع اشکالات و تکرار محفوظاتم باشد، در مسابقت شرکت میکنم، اما گاهی که میشنوم مسابقات رقابتی شده است از خدا میخواهم که برای من این گونه نباشد تا از هدفم دور شوم.
ــ آیا تمایل دارید در عرصه قرائت قرآن به صورت تخصصی فعالیت کنید؟
بله، زمانش فرارسیده که تخصصیتر قرائت را دنبال کنم.
ــ آیهای را که بیشتر از بقیه با خود زمزمه میکنید و یا خواندن آن را به دیگران توصیه میکنید چه آیهای است؟
باید بگویم هیچ جای قرآن خالی از لطف و معنا نیست. به سوره حجرات بسیار علاقه دارم. به دلیل اینکه درس زندگی میدهد و تمامی معیارهای اخلاقی یک مسلمان واقعی در آن هست و جواب اکثریت شبهاتی را که به دین وارد میکنند، در این سوره هست. اگر فردی این سوره را بخواند و مفهوم آن را نیز بداند و یا مطالعهای داشته باشد، میداند تمام صفات ناپسندی که ما از آن منع شدهایم، چون غیبت، شایعهپراکنی، تهمت و ... در این سوره آمده است. معتقدم سوره حجرات کلی درس اخلاقی دارد و خیلی آن را دوست دارم.
ــ خاطرهای از زمان حفظ آیات قرآن دارید که بخواهید بیان کنید.
آیه 282 سوره بقره که بزرگترین آیه است، خیلی برایم سخت بود که حفظ کنم، اما پس از اینکه موفق به حفظ شدم، سجده شکر به جا آوردم و دیگر هم آیات 11 و 12 سوره نساء بود. چون این آیات تقریباً از آیاتی بود که در اولین مراحل حفظم با آنها روبهرو شدم و کمی برایم سخت بود که پس از حفظ آنها خوشحالی زیادی میکردم، اما کم کم دیگر حفظ آیات سخت هم برایم راحت شده بود.
ــ برنامه آیندهای که برای خود ترسیم کردهاید چیست و آیا علاقهمند به تدریس قرآن هستید؟
بله، البته در حال حاضر نیز چند شاگرد برای حفظ تلفنی دارم که تماس میگیرند و راهنماییشان میکنم. دوست دارم بهصورت حضوری نیز، تدریس کنم، چون معتقدم این وظیفه و رسالت بر گردن من که توفیق حفظ را پیدا کردهام، هست و لذا باید فردی را که علاقهمند به حفظ هست در این زمینه راهنمایی کنم.
ــ چه مشکلاتی در راه حفظ قرآن پیش روی شما بوده و هست؟
الحمدالله امکانات خوبی در این زمینه برای ما روشندلان چون قرآن بریل و لوحهای فشرده صوتی است، معتقدم امکانات فعلی که در زمینه قرآن برای ما نابینایان فراهم شده خوب است شاید در دیگر دروس این امکانات کمتر باشد ،اما اگر فرد نابینایی علاقهمند به حفظ قرآن باشد و کمی نیز همت کند، میتواند با این امکانات و با برنامه در این زمینه ورود پیدا کند.
ــ آیا معتقدید حفظ قرآن حتما نیاز به برنامهریزی و استاد دارد؟
بله، نیاز به استاد و برنامهریزی برای ادامه این راه لازم و ضروری است، نیاز است که فردی باشد تا محفوظات خود را به او تحویل دهیم و اگر فرد تمایل و یا وقت کافی برای حضور در کلاس را ندارد، در حال حاضر برنامههای تلفنی و اینترنتی آمده است که میتوانند از این امکانات نیز بهرهمند شوند.
ابتدا که من حفظم را آغاز کردم، خاطرم هست که این امکانات کلاسهای غیر حضوری و تلفنی نبود ما طی سالهای اخیر این امکانات خیلی بیشتر شده است.
ــ به نظرتان برپایی مسابقات قرآن ویژه نابینایان چه ضرورتی دارد؟
به نظر من مسابقات قرآن اگر در کنار دیگر افراد عادی باشد، بهتر است چنانکه خودم هنگامی که درس میخواندم تنها پنج سال اول سال تحصیلیام را در مدرسه استثنایی بود آن هم به دلیل اینکه شیوهها را فرا بگیرم و از مقطع راهنمایی نیز به صورت تلفیفی و در کنار دیگر افراد تحصیلم را ادامه دادم. بهنظرم برپایی مسابقات قرآن در کنار افراد بینا، موجب تعامل بیشتر با یکدیگر میشود و با امکانات فعلی نیز این زمینه فراهم است. البته تلاشی هم که شده است، قابل تقدیر و تشکر است.
ــ از برکات حفظ قرآن در زندگیتان بگویید.
پس از حفظ قرآن، آرامش بیشتری پیدا کردم ودیدگاهم عوض شد. برکت حفظ قرآن را از ائمه(ع) به ویژه امام حسین(ع) دارم و همیشه از آنها میخواستم که من را در بهترین راهی که عاقبت بخیرم کند، قرار دهند. این آرامشی که بدست آوردم خیلی خیلی برایم ارزشمند است، در گذشته زود عصبانی میشدم به لطف قرآن خیلی کمتر شده است.
ــ توصیهتان به سایر دوستان روشندلانتان چیست؟
دوست دارم به دوستای نابینایم توصیه کنم، بیشتر در راه قرآن بیایند چون با وجود امکاناتی که در حال حاضر هست، میتوانند در این زمینه ورود پیدا کنند؛ چرا که هم آرامش بیشتری پیدا میکنند و هم اینکه به نظرم نعمت و توفیقی برای بهرهمندی از برکات مختلف و متعدد است حال نهتنها افراد نابینا، بلکه بهسایرین نیز این را توصیه میکنم.
من خیلی دوران حفظم را دوست داشتم، هنگامی که تمامی آیات قرآن را حفظ کردم هم خوشحال بودم و هم ناراحت، خوشحال از اینکه بالاخره توانستم با توفیق الهی این راه را به پایان برسانم، اما ناراحت از اینکه تمام شد و دیگر آیهای نیست که حفظ کنم و این مدت شیرینترین دورانم بود.
انتهای پیام