شناسهٔ خبر: 28092019 - سرویس استانی
منبع: مهر | لینک خبر

گزارش مهر؛

روایتگری حماسه عاشورا در همایش شیرخوارگان حسینی

ساری - «شیرخوارگان حسینی» بازخوانی حماسه‌ای است که در آن روایت طفل شش ماهه کربلا بازگو می شود.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر - گروه استان ها: سرزمین کربلا و روز عاشور بود و دیگر حسین (ع) کسی را نداشت، ناگهان از خیمه‌ها صدایی بلند شد، امام حسین (ع) آمد و فرمود شمارا چه شده؟ گفتند این طفل شیرخوار، سه‌روز است آب نخورده است.

امام حسین (ع) شیرخوار خود را گرفت و بردست بلند کرد و گفت: پروردگارا تو می‌دانی غیرازاین کودک کسی را ندارم و این طفل شیرخوار از شدت عطش بر خود می‌پیچد، آنگاه به‌طرف لشکر رفت و برای او آب خواست.

 هنوز سخن امام تمام نشده بود که تیر سه شعبه زهرآلود «حرمله بن کاهل اسد» بر گلوی نازک علی‌اصغر (ع) نشست. پدر فرزندش را دید که چون ماهی به خود می‌غلتد و می‌پیچد، دست برد زیر گلوی علی‌اصغر (ع) و خون او را بر جامه خود مالید و به آسمان پاشید و فرمود: خدایا شاهد باش، این قوم بر ذریه پیغمبرت (ص) رحم نکردند.

امروز همپای محرم، کودکان با سربندها و تن‌پوش‌های سبز با شش ماهه کربلا همنوایی می‌کنند و صدای گریه‌های مادران مازندرانی در رثای علی‌اصغر، شیرخواره کربلا در آیین شیرخوارگان حسینی طنین‌انداز شد. همزمان با اولین جمعه محرم، مصلا و تکایای مذهبی مازندران مملو از حضور کودکان و شیرخوارگان با سربندهای «یا علی‌اصغر» و «یا حسین(ع)» است و مادران مازندرانی صبح جمعه با حضور در همایش شیرخوارگان حسینی، سوگ حضرت علی‌اصغر(ع) را به ماتم نشستند.

مادران مازندرانی کودکان خردسالشان را بر روی دست گرفته و نوای «یا حسین» و لالایی مادرانه‌شان را در سوگ سرباز شش‌ماهه کربلا سر دادند. گهواره خالی علی‌اصغر (ع) به‌صورت نمادین بر روی دوش زنان سیاه‌پوش حمل و نوای «لالا لالا بخواب ای امیدم» و «لالا لالا اصغر بخواب گل مادر» در مصلای ساری طنین‌انداز شده است.

در گوشه‌ای از مصلی ساری، لباس مشکی، سربند مزین به نام علی‌اصغر (ع) و روسری سبز  توزیع می‌کنند و مادران در پوشاندن لباس عزا بر فرزندانشان اهتمام دارند امروز کودکان بر دستان مادران قرار دارند امروز شیرخوارگان به یاد شیرخواره شش‌ماهه امام حسین (ع) گردهم آمدند و همه‌جا عطر شهادت، مظلومیت و دشت کربلا، جاری است

کنار مادری در مصلای ساری می‌نشینم و از وی درباره دلیل حضورش می‌پرسم، می‌گوید: «فرزندم فدای امام حسین(ع)» و امروز آمدیم تا به علی‌اصغر امام حسین (ع) توسل بجویم وامروز همه فرزندان و کودکان شیرخواره آمدند تا با علی‌اصغر امام حسین(ع) همدردی کنند.

بانوی دیگری که فرزند خردسالش به بیماری مبتلا است و او را سبزپوش کرده می‌گوید: همه زندگی‌ام و عزیزانم فدای علی‌اصغر امام حسین و وظیفه اصلی ما تربیت فرزندانی است که عاشق اهل‌بیت باشند و بسیاری از مادران فرزندان بیمار و حاجتمندشان را به این مراسم آورده‌اند تا شفای آن‌ها را از صاحب این مجلس بگیرند چرا که علی‌اصغر امام حسین باب‌الحوائج است.

همایش شیرخوارگان حسینی در قالب طرح بصیرت عاشورایی در امامزاده های شاخص مازندران برگزار شد و سوگواران حسینی و علاقه‌مندان به خاندان عصمت و طهارت (ع) در آن به عزاداری پرداختند.

«شیرخوارگان حسینی» بازخوانی حماسه ای است در آن دشت پربلا، یک طفل تشنه و یک لشکر. لب‌هایش از تشنگی مفرط خشک‌شده بود، دهان کوچکش نیمه‌باز بود و دیگر حتی نای گریه هم نداشت، سه روز بود که آبی نخورده بود، با دستان کوچکش مدام به سینه مادرش رباب چنگ می‌انداخت تا شاید آبی به او برسد، مادر تاب نگاه کردن به چشمان معصوم شش‌ماهه را نداشت و دردلش خدا خدا می‌کرد که جرعه‌ای آب برای علی‌اصغرش بیابد.

حالا وقت آن رسیده که نذرنامه خوانده شود؛ همه باهم یک‌صدا می‌خوانند: یا صاحب‌الزمان ادرکنی. یا صاحب‌الزمان فرزندم را نذر و راهی قیام تو می‌کنم. یا مسیح حسین ادرکنی. کودکان با سربندها و تن‌پوش‌های سبز با شش‌ماهه کربلا همنوایی می‌کنند و صدای گریه‌های مادران مازندرانی در رثای علی‌اصغر، شیرخواره کربلا در آیین شیرخوارگان حسینی طنین‌انداز شد.