ولی فقیه کسی است که نه تنها صلاحیت دارد بلکه اصلحیت دارد. نمی شود نظامی با این شعار، با این مبنا آغاز بکند و بعد به مرور، یک عده با قیافههای ظاهرالصلاح تلاش کنند که این اصول را تغییر بدهند و بعد با وقاحت خودشان را اصولگرا ودیگران را ضد ولایت فقیه بنامند!
جملات بالا را وحید جلیلی که در سالهای اخیر معاونت فرهنگی شهردار مشهد (صولت مرتضوی رئیس ستاد انتخابات رئیسی) را برعهده داشته، عنوان کرده است. او در سخنرانی اخیر خود گفته «با گذشت حدود ۴۰ سال، رویشهای زیادی در مسیر آرمانها و مبانی انقلاب همچنان در بین نسلهای جدید، شکل میگیرد. اما اینها در حوزه "صف" و بدنه مردمی انقلاب است. اما وقتی که به ستاد و به خواص و چهرهها نگاه میکنیم، عکس این جریان را میبینیم! یعنی انگار انقلاب اسلامی از بازتولید انسانهای طراز خودش در سطح "ستاد" عقیم شده و کمتر آدم هایی در طراز رجاییها و چمرانها و خامنهایها و… به سطوح ستادی، مدیریتی و… میرسند. این یک خلأ و چالش مهم است که باید در موردش فکر کرد.»
برادر سعید جلیلی در ادامه این را هم میگوید که این ترکیب را شاهد بودیم: «در همین انتخابات اخیر هم نمونهاش را شاهد بودیم. تشکیلاتی مرکب از مخلصها و قالتاقها ! و معلوم است با صحنهگردانی کدامشان!مخلصها برای اینکه با انرژیشان حرکت ایجاد کنند و قالتاقها جهت بدهند و حرکت را سکولاریزه کنند؛ وحدت مکتبی را نابود و ائتلاف چرتکهای را جایگزینش کنند. این مشکلی است که در دو دهه گذشته کم و بیش دچارش بودهایم.»
جلیلی ادامه میدهد: «امروز به نظر حقیر یکی از مهمترین خطرهایی که ماباید نگران و مواظبش باشیم همین است. یعنی ویروسی شدن تفکر انقلاب اسلامی و تفکر ولایی توسط آدم های ظاهرالصلاح که خودشان را اصولگرا و… نامگذاری کردهاند. شما با کسانی مواجه هستید که سالها رای مردم را گرفتند، انتخاباتهای پیاپی را بردند، مجلس هفتم را بردند، مجلس هشتم را بردند، مجلس نهم را بردند و عنوان اصولگرایی راهم یدک میکشیدند و امروز وقتی ما میخواهیم بررسی بکنیم عملکرد و رویکرد آنها را که چقدر آنها واقعا براساس حجت شرعی عمل کردند و براساس مبانی انقلابی و با نگاه به افقهای آرمانی جمهوری اسلامی در آن جایگاه هایی که حضور داشتند رفتار کردند، نتیجه، نتیجه ی درخشانی نیست و کارنامه کارنامهی پرباری نیست.»
این قسمت را باید قابل توجه افرادی از اصلاحطلبها نشر دهیم که میگویند اصولگراها خودشان را نقد نمی کنند، اما جلیلی به عنوان یک اصولگرا میگوید: «اگر مابه یک سری شکستهای ظاهری میرسیم؛ حتما ضعفهای جدیای در بین خواص و بدنه انقلابی وجود داشته است و اگر کسی بخواهد اینها را بپوشاند و انگشت اتهام را به سمت دیگری بگیرد بعید است که ما بتوانیم از این چالش عبور بکنیم. امروز خطر اصلی این نیست که جامعه ما غیر انقلابی بشود، مردم ماغیر انقلابی بشوند؛ خطر اصلی این است که حزباللهیهای ما غیرانقلابی بشوند!»
او در ادامه این سوال را میپرسد که آیا قوه قضاییه خیلی پاک است؟ و ادامه میدهد: «دولت فلان کار را میکند فلان خطاها در آن وجود دارد، بله، وجود دارد. خوب آیا قوه قضاییه خیلی پاک است؟ سر تا ذیلش نور دارد میبارد؟ آیا همه اش بر اساس موازین حق و عدل اداره میشود؟چرا یک دهم نقدهایی که ما به قوه مجریه داریم - که باید بیشتر هم بشود کم هم هست - به قوه قضاییه نداریم؟ چرا کمکش نمیکنیم که آسیبهای خودش را بیشتر و بهتر بداند و برای ترمیمش گامهای جدیتری بردارد؟ مگر اصل هشتم قانون اساسی جدا از آن وظیفه شرعی به عنوان یک وظیفه ملی و قانونی امر به معروف و نهی از منکر را بر دوش من و شما نگذاشته است؟ آیا هیچ منکری در قوه قضاییه، در قوه مقننه وجود ندارد؟ سه دوره مجلس دست شما بود. دوازده سال کم زمانی است؟ برجام را مگر همین مجلس اصولگرا در بیست دقیقه تصویب نکرد؟!
گفت نگفت
انتقاد به خود
صاحبخبر -
∎