کیانوش دالوند، کارگردان انیمیشن در گفتوگو با خبرگزاری حوزه با بیان اینکه انیمیشن امروز ایران نسبت به گذشته پیشرفت چشمگیری داشته است، گفت: به لحاظ فنی، بچهها توانستهاند فاصله خود را با آثار کشورهای صاحب صنعت انیمیشن تا حد زیادی کاهش دهند. اما موضوعی که دغدغه شخصی من است، جریانسازی و تأثیرگذاری این شکل از فیلمسازی بر کودکان و نوجوانان ایرانی است. متأسفانه تاکنون آثار ما نتوانستهاند اثرگذاری مطلوب داشته باشند و دلیل آن مجموعهای از مسائل ساختاری و فرهنگی است که باعث میشود یک کار فرهنگی در ایران عقیم بماند.
وی با اشاره به تجربههای جهانی افزود: در بسیاری از کشورها، حتی در آنهایی که صنعت انیمیشن چندان توسعه نیافته است، سفارشدهندگان و مدیریت کلان فرهنگی وجود دارد که کیفیت و تأثیرگذاری آثار را تضمین میکند. اما در ایران به دلیل نبود برنامهریزی منسجم و ناهمدلی مدیریتی، آثار تولیدی با محدودیتهای فراوان روبهرو میشوند. اقتصاد سینمای ایران نیز به شدت محدود است و بازار جهانی اثرات تولیدی ما بسیار کمرنگ است، بنابراین تأثیری که بر مخاطب جوان میگذاریم، محدود میماند.
دالوند در ادامه با تأکید بر نقش هنرمند گفت: با وجود این مشکلات، هر هنرمند باید در حد وسع خود تلاش کند تا حداقل گامی در جهت ارتقای فرهنگ بومی و ملی بردارد. تلاشهای فردی کوچک هستند اما اگر برنامهریزی و همسویی وجود داشت، میتوانستیم دستاوردهای بیشتری داشته باشیم. هدفمند عمل کردن، توجه به تربیت و اخلاق کودکان، همزمان با ایجاد لذت و سرگرمی، باعث میشود انیمیشن تأثیرگذار شود و هویت ملی را به کودکان منتقل کند.
وی درباره تجربه خود در ساخت آثار موفق توضیح داد: آثار من مانند «رستم و سهراب» تلاش میکنند هویت ملی و فرهنگی را برای کودک و نوجوان تصویر کنند. در انیمیشن «ناسور»، به مفاهیم دینی و نگاه به ائمه پرداخته شده و «شنگول و منگول» نیز با زبان فانتزی، قصهها و ارزشهای اخلاقی را به مخاطب ارائه میدهد؛ اما به رغم افزایش کیفیت فنی، جریان انتقال هویت فرهنگی به میزان کافی اتفاق نمیافتد و این موضوع باعث نگرانی من است. باید تلاش کنیم کودک ایرانی در کنار سرگرمی، با قهرمانان و ارزشهای فرهنگی خود نیز ارتباط برقرار کند.
دالوند درباره اهمیت تلفیق هویت فرهنگی و فانتزی گفت: فانتزی و تخیل ابزاری بسیار قوی برای انتقال هویت هستند. مثلاً آثار خارجی مانند «اسپایدرمن» نه تنها سرگرمکنندهاند، بلکه به نوجوان حس مسئولیت، کمک به دیگران و شجاعت منتقل میکنند و هویت خود را در این تجربه پیدا میکنند. ما نیز میتوانیم با بهرهگیری از این ظرفیت، هویت فرهنگی و اخلاقی را در قالب انیمیشن به مخاطب منتقل کنیم، بدون آنکه پیچیده باشد یا از جذابیت اثر کاسته شود.
وی در ادامه درباره انتقال پیام دینی در انیمیشن اظهار کرد: پیام دینی در قالب انیمیشن باید به صورت غیرمستقیم و در دل قصهها قرار گیرد. زیبایی و درست نشان دادن داستانها به خودی خود اثرگذار است و مخاطب را با ارزشهای اخلاقی و دینی آشنا میکند. دین بر زندگی درست، اخلاق، شجاعت و همزیستی تأکید دارد و هر داستان انسانی که این اصول را نشان دهد، ماهیتی دینی دارد. بنابراین لازم نیست قصهها صرفاً روایت مستقیم دینی باشند، بلکه انتقال ارزشها و اخلاقیات مهمترین هدف است.
دالوند در ادامه درباره اهمیت هدفمند کردن تولیدات انیمیشن گفت: یکی از بزرگترین چالشها این است که آثار ما گاهی صرفاً جنبه سرگرمی دارند و به تربیت و اخلاق کودکان توجه کافی نمیشود. هدفمند بودن تولیدات به معنای طراحی محتوا با رویکرد تربیتی، اخلاقی و فرهنگی است. وقتی یک کودک اثر را میبیند، باید تجربهای فراتر از سرگرمی داشته باشد؛ یعنی علاوه بر لذت بردن، بتواند ارزشها و هویت ملی خود را نیز درک کند و آن را در زندگی روزمره خود بازتاب دهد.
وی افزود: مسئله دیگر کیفیت روایت داستان است. بسیاری از آثار داخلی کیفیت فنی خوبی دارند، اما روایت قصهها و شخصیتپردازیها گاهی قدرت جذب کودک و نوجوان را ندارند. یک داستان خوب باید توانایی ایجاد همذاتپنداری، انگیزه و کشش داشته باشد و بتواند مخاطب را با خود همراه کند. این مسئله نیازمند طراحی دقیق شخصیتها و قصهپردازی خلاقانه است که بتواند همزمان سرگرمکننده و آموزنده باشد.
کارگردان انیمیشن درباره محدودیتهای مالی و مدیریتی بیان کرد: عدم حمایت مالی و نبود برنامهریزی بلندمدت، تولید آثار با کیفیت و اثرگذار را دشوار میکند. بسیاری از پروژهها به دلیل کمبود منابع یا ناهماهنگی میان نهادهای فرهنگی نیمهتمام میمانند یا به حداقل کیفیت ممکن تولید میشوند. در چنین شرایطی، وظیفه هنرمند این است که حتی با منابع محدود، خلاقیت خود را به کار گیرد و به جای تسلیم شدن، راههایی برای اثرگذاری پیدا کند.
وی در بخش دیگری از گفتوگو به اهمیت شناخت مخاطب اشاره کرد: هنرمند باید کودکان و نوجوانان امروز را به خوبی بشناسد و درک کند که با چه دغدغهها، نیازها و علایقی مواجه هستند. تنها در این صورت است که میتوان محتوایی تولید کرد که برای آنها جذاب و آموزنده باشد. شناخت مخاطب، کلید ایجاد ارتباط مؤثر میان اثر و مخاطب است و بدون آن، هر چه کیفیت فنی بالا باشد، تأثیرگذاری محدود خواهد بود.
دالوند در پایان درباره آینده انیمیشن در ایران اظهار کرد: با وجود تمامی مشکلات و محدودیتها، آینده امیدوارکننده است اگر هنرمندان و نهادهای فرهنگی با هم همکاری کنند و هدفمند عمل کنند. انیمیشن ظرفیت فوقالعادهای برای آموزش، سرگرمی و انتقال ارزشهای ملی، اخلاقی و دینی دارد. کافی است برنامهریزی دقیق، همسویی میان تولیدکنندگان و حمایت از آثار با کیفیت وجود داشته باشد تا نسل آینده با هویت فرهنگی و اخلاقی غنی رشد کند و همزمان از سرگرمی سالم بهرهمند شود.
انتهای پیام
