توی بخش اول مقدمات و اعتبار و تصدیق شون انجام شد در این بخش قرار هست طبق اونها براهین رو اقامه کنیم 

https://www.tarafdari.com/node/2677595

.

اینجا روی خود مقدمات چیزی نمی‌گیم چون مقدمات دهگانه رو توی پست قبل بررسی کردیم 

در این پست فقط اثبات وجود خدا (وجود ضروری و واجب الوجود) رو داریم و صفاتش و کامل بودنش رو در پست بعدی که مرحله سوم (صفات الهی ) هست اثبات میکنیم 

 

 

 

حالا با ترکیب اونا هر نوع برهانی رو میشه ارائه کرد 

 

تقریر اول:

۱. از عدم، هیچ چیزی پدید نمی‌آید. (۱)

۲. بنابراین، یک «اصل وجود» (وجود واجب) ضروری است. (۲)

۳. جهان فیزیکی یک سلسله از موجودات «ممکن» است که هر کدام وابسته به علت پیشین خود هستند. (۳ و ۶)

۴. جمع ممکن‌ها (حتی به صورت یک سلسله ازلی) خودش ممکن است و نیاز به علتی خارج از خود دارد. (۴)

۵. هر ممکن‌الوجودی نیازمند یک علت تبیین‌کننده است. (۵)

۶. تسلسل نامتناهی در سلسله علل ممکن‌الوجود محال است. (۹)

۷. نتیجه: بنابراین، باید وجودی واجب (خدا) که خودش علت ندارد، وجود داشته باشد که علت نهایی این سلسله است.

 

 

تقریر دوم:

۱. اصل وجود ضروری است، زیرا از عدم چیزی پدید نمی‌آید. (۱ و ۲)

۲. ماده موجودی ضروری نیست، زیرا یک سلسله علت و معلول ممکن‌الوجود است. (۳ و ۶)

۳. حتی اگر سلسله ماده ازلی باشد، به دلیل وابستگی ذاتی اجزاء، کل آن ممکن‌الوجود باقی می‌ماند و نیاز به علتی خارج از خود دارد. (۴)

۴. نتیجه: بنابراین، باید منبع فرامادی (واجب‌الوجود) باشد که علت وجود این سلسله ممکن است.

 

 

تقریر سوم

مقدمات کلیدی: ۱, ۲, ۳, ۴, ۵, ۶, ۹

۱. اصل وجود، ضروری است. (برهان اول)

۲. جهان فیزیکی، مجموعه‌ای از موجودات ممکن‌الوجود است. (۳, ۶, ۸)

۳. مجموع ممکن‌ها (حتی در یک سلسله ازلی) خود ممکن‌الوجود است و نیاز به علت دارد. (۴)

۴. تسلسل نامتناهی علل ممکن‌الوجود محال است. (۹ - مدل ریاضی: جمع بی‌نهایت صفر = صفر)

نتیجه: بنابراین، باید علتی واجب‌الوجود در رأس این سلسله وجود داشته باشد که هم علت وجود جهان است و هم مصداق همان اصل وجود ضروری.

قوت برهان: تمام مسیرهای فرار (حادث بودن، ازلی بودن جهان مادی) را مسدود می‌کند.

 

تقریر چهارم:

۱. جهان ماده ممکن‌الوجود است. (۳, ۶, ۴)

۲. هر ممکن‌الوجودی برای بودنش نیازمند یک تبیین علّی است. (۵)

۳. تسلسل علل ممکن‌الوجود محال است، زیرا بی‌نهایت «صفر» وجودی نمی‌تواند به یک وجود بالفعل بینجامد. (۹)

۴. اصل وجود، ضروری و عدم‌ناپذیر است. (۲)

۵. نتیجه: بنابراین، باید موجودی ضروری (واجب‌الوجود) باشد که مبدأ این سلسله است.

 

تقریر پنجم

مقدمات کلیدی: ۱, ۲, ۳, ۴, ۵, ۶, ۹

۱. اگر هیچ چیزی وجود نداشته باشد، این "هیچ" یا "عدم مطلق" است.

۲. از عدم مطلق، به هیچ وجه چیزی نمی‌تواند پدید آید. (۱)

۳.اما اکنون چیزی وجود دارد (من، جهان). این یک واقعیت بدیهی است.

۴. بنابراین، عدم مطلق هرگز نمی‌توانسته است وجود داشته باشد.

نتیجه: همواره باید "وجودی" به طور ضروری و ابدی حاضر بوده باشد. این وجود ضروری، نمی‌تواند "عدم" باشد و نمی‌تواند خودِ جهان مادی (که ممکن‌الوجود است) باشد. پس باید یک وجود واجب فرامادی (خدا) باشد. (۲)

 

تقریر ششم :

۱. مقدمه ۱: جهان مادی مجموعه‌ای از موجودات ممکن‌الوجود و علیت‌پذیر است. (۳, ۶, ۷, ۸)

۲. مقدمه ۲: هر ممکن‌الوجودی علت برای بودنش میخواهد  (۵, مبتنی بر ۱)

۳. مقدمه ۳: مجموع موجودات ممکن‌الوجود، حتی در یک سلسله ازلی، خود ممکن‌الوجود است. (۴)

۴. مقدمه ۴: تسلسل بی‌پایان علل ممکن‌الوجود محال است. (۹)

۵. مقدمه ۵: اصل وجود، ضروری و عدم‌ناپذیر است. (۱ و ۲)

۶. نتیجه: بنابراین، زنجیره علل باید به یک واجب‌الوجود (خدا) ختم شود.

 

 

تقریر هفتم :

۱. جهان یک سلسله علت و معلول فیزیکی است. (۳)

۲. اگر حادث باشد، نیاز به علت دارد. (۱)

۳. اگر ازلی باشد، به دلیل ممکن‌الوجود بودن ذاتی اجزاء، کل سلسله ممکن‌الوجود remains و نیاز به علت دارد. (۴ و ۶)

۴. هر سلسله ممکن‌الوجود (مادی یا فرامادی) نهایتاًواجب‌الوجود. (۹)

۵. نتیجه: بنابراین، یک واجب‌الوجود (خدا) وجود دارد.

 

 

تقریر هشتم

۱. جهان فیزیکی (W) مجموعه‌ای از موجودات ممکن‌الوجود است. (۶)

۲. هر ممکن‌الوجود (x) ذاتاً وابسته است. (۵)

۳. اگر همه اعضای یک مجموعه ذاتاً وابسته باشند، خود آن مجموعه نیز به عنوان یک کل، وابسته است. (۴)

۴. یک سلسله نامتناهی از موجودات وابسته، problem وابستگی را حل نمی‌کند. (۹)

۵. نتیجه: بنابراین، موجود مستقل (واجب‌الوجود) که کل این سلسله وابسته به او باشد.

 

 

تقریر نهم

۱. ارزش وجودی ذاتی «واجب‌الوجود» = ۱ (وجود از خودش). (۲)

۲. ارزش وجودی ذاتی «ممکن‌الوجود» = ۰ (وجود از خودش ندارد). (۵)

۳. جهان فیزیکی سلسله‌ای (متناهی یا نامتناهی) از ممکن‌الوجودهاست. (۳, ۴, ۶)

۴. اگر در سراسر سلسله تنها ممکن‌الوجود (۰) باشد:

... + 0 + 0 + 0 = 0

این با وجود بالفعل جهان در تناقض است.

۵. نتیجه: برای حل این تناقض در مبدأ سلسله:

1 → 0 → 0 → 0 ...

بنابراین، یک واجب‌الوجود (خدا) وجود دارد. (۹)

 

 

تقریر دهم

مقدمات کلیدی: ۴, ۵, ۶, ۹, ۱۰

۱.هر جزء جهان مادی، "ممکن‌الوجود" است، یعنی وجودش ذاتی نیست و وابسته  است. (۵, ۶)

۲. مجموعه‌ای که تمام اعضای آن وابسته باشند، خود به عنوان یک کل، وابسته است. (۴)

۳. یک زنجیره نامتناهی از موجودات وابسته، هرگز نمی‌تواند "وابستگی" را رفع کند؛ تنها یک موجود "غیروابسته"  می‌تواند منشأ وجود برای کل زنجیره باشد.

نتیجه: بنابراین،موجود غیروابسته (واجب‌الوجود) که کل سلسله وابسته‌ها به او متکی است.

 

 

 

خب مشاهده کردید که با پذیرش اون مقدمات چقدر ساده میشه هر برهان و استدلالی اقامه و ارائه کرد