شناسهٔ خبر: 73976694 - سرویس فرهنگی
منبع: ابنا | لینک خبر

چرا حضرت مریم بی‌حجاب است، ولی زن مسلمان باید باحجاب باشد؟

ادیان در اصل پوشش اختلافی ندارند حتی پیش از اسلام، دستورات محدود کننده بسیار بیشتری نسبت به اسلام وجود داشت و دین اسلام قوانین حجاب در سایر ادیان را تعدیل نمود. ساختن نماد و مجسمه‌های نیمه‌عریان از حضرت مریم پس از رنسانس اتفاق افتاد و در واقع اقدامی در جهت نابودی دین و شریعت بود.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت (ع) ـ ابنا: حجاب به‌معنی عام آن یعنی پوشاندن بدن، خواست درونی و فطری انسان‌هاست و در نهاد بشر قرار دارد؛ ازاین‌رو، میان ملل متمدن و غیر متمدن جهان رایج بوده است. تمام ادیان نیز به این نیاز فطری پاسخ گفته و برای همه انسان‌ها به‌ویژه زنان حدود پوشش و حجاب را مقرر کرده‌اند (۱). دین یهود، از قدیمی‌ترین ادیان صاحب شریعت، همواره قوانینی برای رعایت پاکدامنی و حجاب داشته است. بر اساس منابع تاریخی، نه‌تنها پوشش در بین زنان یهودی مرسوم بوده بلکه در این مورد، افراط‌ها و سخت‌گیری‌هایی نیز وجود داشت، مثلاً زن هنگام دعا نیز باید سر خود را می‌پوشاند. به عنوان نمونه بر اساس تعالیم تلمود، عدم رعایت شرایط خاص برای حضور زن در اجتماع، بطلان‌ ازدواج را رقم می‌زد. چنانچه زنی به نقض قانون یهود می‌پرداخت و بی‌آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‌رفت یا در خانه با صدایی بلند صحبت می‌کرد به‌طوری که همسایه صدای او را می‌شنید، در آن صورت مرد حق داشت، بدون پرداخت مهریه، او را طلاق دهد (۲). مسیحیت، احکام شریعت دین یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداد بلکه قوانین آن را استمرار بخشید و اهمیت رعایت عفّت را با تأکید بیشتر مطرح ساخت. در شریعت یهود تشکیل خانواده امری مقدس بود، درحالی‌که از دیدگاه مسیحیت، مجرد بودن امری مقدس شمرده می­‌شد؛ در همین راستا پاپ‌ها به زنان مسیحی دستور رعایت حجاب کامل و دوری از آرایش می­‌دادند. همچنین لزوم سکوت و دوری از اختلاط و نگاه به نامحرم را از نظر دینی واجب و از وظایف و آداب مذهبی زنان می­‌شمردند (۳). بر این اساس حجاب مطرح در یهودیت و مسیحیت از حجاب اسلامی بسی سخت‌تر و دشوارتر بوده است.

دین زرتشت علاوه بر اینکه بر پوشش کاملی که زنان ایران باستان داشتند صحه گذاشت، پایه‌های عفاف زنان ایرانی را نیز مستحکم نمود. سفارش و تأکید موبدان آیین زرتشت به حفظ پوشش تعیین شده برای زنان، برگرفته از اصول اساسی در کتاب آسمانی «گاتا» زرتشت است. اصولی چون حفظ امنیت اجتماعی، ایجاب می‌کند پیروان این آیین، جهت عدم سلب آزادی دیگران، پوشش و حجاب را رعایت کنند. نقاشی‌ها و تصاویر موجود نیز نشان می‌دهد زرتشتیان، در طول تاریخ، پوشش کامل داشته‌ و به‌ویژه زنان با چارقد سر خود را می‌پوشاندند (۴)، شلواری بلند تا مچ پا، بلوز آستین بلند، چند روسری روی هم و روبنده نیز می‌پوشیدند (۵). جامه ویژه مذهبی زرتشتیان به‌نام سدره، از نُه پارچه سفید و نازک دوخته شده است و پسر و دختر پس از سن خاص باید زیرِ پیراهن تن کنند (۶). به این ترتیب حدود حجاب در دین زرتشت نیز بیش از دین اسلام بوده است.

زنان صابئی مندایی مانند زنان عرب، عبا همراه شیله (۷) می‌پوشیدند. منداییان چه مرد چه زن در مراسم غسل تعمید باید از لباس سفید نخی پنج تکه استفاده می‌­کردند (۸). برهمائیان و بوداییان نیز روش خاصی در پوشش داشتند. چنانچه در باور آنان، زن حق خروج از خانه نداشته و نباید مردان بیگانه را می­‌شناخت. تاکنون نیز آثاری از حجاب بودایی نزد هندی‌ها باقی مانده است (۹).

بنابراین، اسلام مبتکر حجاب نیست بلکه پیش از آن وجود داشته و اسلام با تعدیل حدود حجابی که در ملل باستانی بود، با بی‌بندوباری و تبرج زنان مخالفت نمود (۱۰). اسلام ستیزان وقتی مشاهده کردند، حجاب، بارزترین نماد جهان اسلام گردیده و گرایش به اسلام و حجاب اسلامی نزد اروپائیان طنینی گسترده افکنده، به شبهه افکنی در این زمینه و ارائه چهره خشن از حجاب در اسلام پرداختند (۱۱).

تحول علمی، اجتماعی و فرهنگی پس از رنسانس، تضعیف شعائر مذهبی مسیحیت از جمله حجاب و پوشش را در پی داشت. این امر در نقاشی‌های مذهبی قرون بعد مشهود است. تقدس‌زدایی و نیز حیازدایی از تصاویر خدایان و پیامبران در ایتالیا شروع شد. تصویر خدا (زئوس، خدای خدایان یونانی) و تصاویر و مجسمه‌های پیامبران نیز به شکل برهنه و حضرت مریم که همیشه با پوشش‌های عفیفانه کشیده می‌شد، با پوشش‌های کم و بعضاً نیمه برهنه به تصویر درآمد. شنل سراسری ایشان که در قرون وسطی بر روی سر و بدن انداخته شده بود، بر شانه‌ها و یا نقش بر زمین گردید. حتی تصویر حضرت عیسی (ع) که در کودکی با لباسی پوشیده کشیده می‌شد، پس از رنسانس عموماً برهنه به نقش درآمد (۱۲)؛ در صورتی که تصاویر مریم مقدس که از قرون وسطی در قالب طرح، نقاشی، مجسمه و کنده‌کاری باقی مانده است، همواره مریم را در پوششی سراسری و به رنگ نیلی یا مشکی که بر روی پیراهنی بلند قرار گرفته و نیز سرپوشی از مقنعه یا روسری نشان می‌دهد؛ بنابراین، هنر رنسانس (نقاشی، مجسمه‌سازی) در خدمت حاکمان دین ستیز قرار گرفت و در عادی سازی بی‌حیایی و قبح شکنی امور مقدس به‌ویژه حجاب ستیزی، اثر به‌سزایی داشت.

بنابراین ادیان در اصل پوشش اختلافی ندارند و حجاب فقط در اسلام واجب و ضروری نشده است و حتی ادیان پیش از اسلام، دستورات محدود کننده بسیار بیشتری نسبت به اسلام داشتند و دین اسلام قوانین حجاب در سایر ادیان را تعدیل نمود. اسلام ستیزان وقتی مشاهده کردند، حجاب، بارزترین نماد جهان اسلام گردیده و گرایش به اسلام و حجاب اسلامی نزد اروپائیان طنینی گسترده داشته است، به شبهه افکنی در این زمینه و ارائه چهره خشن از حجاب در اسلام پرداختند. ساختن نماد و مجسمه‌های نیمه‌عریان از حضرت مریم پس از رنسانس اتفاق افتاد و در واقع اقدامی در جهت نابودی دین و شریعت بود.

پی‌نوشت

۱- زیدان، جرجی (۱۳۸۶) تاریخ تمدن اسلام، ترجمه: علی جواهرالکلام، دوازدهم، تهران: امیرکبیر، ص ۹۴۴.

۲- انجیل، رساله پولس، باب ۱۱، آیه ۱۴-۳؛ رجبی، عباس (۱۳۸۸) حجاب و نقش آن در سلامت روان، پنجم، قم: مؤسسه آموزشی پژوهشی‌امام‌خمینی‌ ره، ص ۳۵ و ۳۶؛ مطهری، مرتضی (۱۳۸۹) مسئله حجاب، هشتادونهم، تهران: صدرا، ص ۲۰.

۳- دورانت، ویلیام جیمز (۱۳۹۰) تاریخ تمدن، ج ۳، ترجمه: حمید عنایت و دیگران، چهاردهم، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، ص ۶۹۹ و ۴۲۹؛ همان، ج۴، ص ۱۱۲۳.

۴- موسوی بجنوردی، کاظم (۱۳۸۵) دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۴،  تهران: مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ص ۱۲ و ۲۴؛ اسلاملو، نعیمه و دیگران (۱۳۸۶) حریم ریحانه، دوم، تهران: نگارنور، ص ۵۲-۵۰؛ موسوی، زهره سادات (۱۳۹۰) عفاف و حجاب در ادیان الهی، اول، تهران: زیتون سبز، ص۱۲۳.

۵- موسوی بجنوردی، کاظم (۱۳۸۵) دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۴،  تهران: مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ص ۱۲.

۶- ستره در اوستا، جامه نیک اندیشی نامیده شده است.

۷- شِیله یا روسری عربی، نوعی روسری است که زنان عرب از آن برای پوشش موهای خود استفاده می‌کنند.

۸- قدیانی، عباس (۱۳۹۲) فرهنگ جامع ادیان و مذاهب، دوم، تهران: آرون، ص ۶۳۵.

۹- تاجیک، زهرا (۱۳۹۰) عفت ندای فطرت، سوم، قم: زمزم هدایت، ص ۲۱ و۲۲.

۱۰- مطهری، مرتضی (۱۳۸۹) مسئله حجاب، هشتادونهم، تهران: صدرا، ص ۷۵.

۱۱- حداد عادل، غلامعلی (۱۳۷۸) دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۲، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری کتاب مرجع، ص ۶۰۹.

۱۲- دورانت، ویلیام جیمز (۱۳۹۰) تاریخ تمدن، ج ۵، ترجمه: صفدر تقی‌زاده و ابوطالب صارمی، چهاردهم، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، ص ۷۶۳ و ۷۲۰؛ موسوی، زهره‌سادات (۱۳۹۰) عفاف و حجاب در ادیان الهی، اول، تهران:زیتون سبز، ص ۸۸ و ۸۹.