به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از Goal، آنهایی که فوتبال را جدی دنبال میکنند، از مدتها قبل هشدار داده بودند که رویارویی رئال مادرید با پاریسنژرمن در نیمهنهایی جام جهانی باشگاهها یک نبرد نابرابر خواهد بود. اما حتی بدبینترین هواداران مادرید هم تصور نمیکردند که تیمشان با شکست خفتبار چهار بر صفر زمینگیر شود. این نه فقط یک باخت، بلکه یک بیدارباش واقعی برای باشگاهی بود که خودش را همیشه در اوج میبیند، اما حالا باید بپذیرد که با غولهای جدید اروپا فاصلهای جدی دارد.
در سوی دیگر جدول، چلسی موفق شد با یک پیروزی آرام ولی حسابشده از سد تیم جنگنده فلومیننزه عبور کند و راهی دیدار نهایی شود. تیم لندنی هرچند درخشان نبود، اما وظیفهاش را به انجام رساند و اکنون در فینالی قرار گرفته که شاید بسیاری آن را پیشاپیش به نفع پاریس تمامشده میدانند.
با این حال، اگر نیمهنهایی پاریس و مادرید نمایشی پر از هیجان و قدرتنمایی بود، بازی دیگر نیمهنهایی حالوهوایی متفاوت داشت. بازی فلومیننزه و چلسی، در عین احترامبرانگیز بودن، فاقد جرقههای خاص یا لحظات بهیادماندنی بود. شاید به همین دلیل است که حالا همگان، نگاهشان را به پاریسی دوختهاند که به نظر میرسد توقفناپذیر است.
در آستانه فینال بزرگ جام جهانی باشگاهها، سؤال اصلی این است: آیا تیمی میتواند این پاریسنژرمن قدرتمند و بیرحم را متوقف کند؟ یا قهرمانی پاریس تنها مهر تایید دیگری خواهد بود بر آغاز یک دوران تازه در فوتبال جهان؟
با وجود آنکه هنوز فینال برگزار نشده، بسیاری معتقدند که پاریسنژرمن پیشاپیش فاتح جام جهانی باشگاههاست؛ چرا که تفاوت سطح این تیم با دیگر مدعیان، بهویژه در نیمهنهایی مقابل رئال مادرید، غیرقابل انکار بود. این همان کلید درک ارزش واقعی این تورنمنت است: جامی برای معرفی بهترین باشگاه جهان، که بهترین تیم جهان هم آن را فتح کند. چه سناریویی محتملتر از این؟
۱. هالا مادرید؟
ورزشگاه متلایف در نیوجرسی، میزبان نیمهنهایی و فینال این دوره، شاهد خیل عظیمی از هواداران رئال مادرید بود. در جدال با پاریسنژرمن، هواداران سفیدپوش مادرید حدود ۹۰ درصد سکوها را پر کرده بودند، چیزی شبیه نسخهای آمریکایی از سانتیاگو برنابئو. اما متأسفانه برای آنها، شاهد یکی از تلخترین شبهای تیمشان شدند؛ شکستی تحقیرآمیز در زمینی که قرار بود صحنه بازگشت به اوج باشد.
۲. پاریسنژرمن: بیرقیب، بیرحم، بینقص
برد چهار بر صفر مقابل رئال فقط یک نتیجه خوب نبود؛ نمایش قدرت مطلق بود. شاگردان لوئیس انریکه نه فقط از لحاظ تاکتیکی، بلکه از نظر روانی و فنی هم چند سطح بالاتر بودند. شاید برخی بگویند که این مادرید، تیمی در حال گذار است، اما در سنت این باشگاه نیست که چنین وا بدهد. این شکست، بیش از آنکه فقط یک بازی باشد، یادآوری بود از فاصلهای که میان پاریسنژرمن و سایر تیمها ایجاد شده است.
۳. معمای تاکتیکی ژابی آلونسو
ژابی آلونسو پس از بازی اذعان کرد که مادرید فعلاً پروژهای در حال ساخت است و شاید یک یا دو سال زمان نیاز دارد تا به تعادل برسد. اما او اکنون با همان مشکلی مواجه است که حتی کارلو آنچلوتی هم نتوانست حلش کند: چگونه میتوان کیلیان امباپه، وینیسیوس جونیور و جود بلینگهام را همزمان در زمین داشت و انتظار داشت که تیم دفاع هم بکند؟ پاسخ ساده شاید این باشد که «نمیشود»؛ اما چه کسی جرئت نیمکتنشین کردن یکی از آنها را دارد؟ توازن این تیم در حال حاضر بهشدت بههمریخته است.
۴. وداعی ناعادلانه برای مرد افسانهای
در پایان، باید یادی کرد از لوکا مودریچ. کمتر از یک ماه پیش، هافبک بزرگ کروات در میان اشکها، از هواداران رئال خداحافظی کرد و در حالیکه از سانتیاگو برنابئو خداحافظی میکرد، تصویر باشکوهی در ذهنها ماند. اما حالا، آخرین قاب از دوران پرافتخار او، مردی حیران در گرمای نیوجرسی است که نظارهگر شکست چهار بر صفر تیمش است؛ پایانی که در شأن یک اسطوره نیست.
۵. ژوائو پدرو واقعاً بازیکن خوبی است
خدا را شکر که چلسی بالاخره تصمیم گرفت در خط حمله یک خرید بزرگ انجام دهد؛ پستی که مدتها است برای آبیهای لندن تبدیل به یک معضل تمامعیار شده است. در خطی که خالی از بازیکنان چندپسته و گلزن بود، آنها بهشدت نیاز به تقویت داشتند و مدتهاست دنبال راهحل میگردند.
نتیجه این تلاشها، در اغلب موارد، خریدهایی ناکام یا بهسختی قابل تطبیق بوده است. اما این بار بهنظر میرسد آنها بالاخره بازیکن درستی را پیدا کردهاند. ژوائو پدرو در اولین بازی کامل خود برای باشگاه، دو گل تماشایی به ثمر رساند تا امید را به اردوی چلسی بازگرداند.
۶. اما آیا این خرید باید مجاز شمرده میشد؟
همه اینها برای چلسی دلگرمکننده است. تیمی که «واقعاً» نیاز داشت پول خرج کند (چون ظاهراً تا امروز به اندازه کافی خرج نکرده است!) اما در پسِ تمام این لحظات خوشحالکننده، یک سؤال جدی مطرح است: آیا باید اجازه داده شود باشگاهی در میانه یک تورنمنت رسمی، چنین هزینه سنگینی برای خرید بازیکن انجام دهد؟ این سطح از مانور مالی، آیا با ذات رقابتهای رسمی سازگار است؟ پاسخ ساده است: خیر، نباید باشد.
۷. وداع با بزرگان فوتبال
در سطحی وسیعتر، این دوره از جام جهانی باشگاهها به نوعی محل بدرقه چند اسطوره دنیای فوتبال بود. تیاگو سیلوا، مدافع باتجربه برزیلی، به احتمال فراوان آخرین بازی خود برای فلومیننزه را انجام داد و با نمایش فوقالعادهاش در مرکز خط دفاع، میتوان او را از گزینههای بازیکن تورنمنت دانست. لوکا مودریچ، همانطور که پیشتر گفته شد، دیگر رئالی نیست.
اما پایان کار فقط برای این دو نبود. توماس مولر هم در شکست بایرن مقابل پاریسیها، بهاحتمال قریب به یقین، آخرین حضورش با پیراهن این باشگاه را تجربه کرد. لوئیس سوارز از بازی ملی خداحافظی کرده. آنتوان گریزمان هرچند قراردادش را تمدید کرده، اما دوران او نیز رو به پایان است. ادینسون کاوانی، آنخل دیماریا و شاید احساسیترین چهره این جمع، فرانچسکو آچربی همگی به پایان راه نزدیک شدهاند. برای تمام خاطراتی که ساختید، ممنونیم.
۸. ساختن یک تیم
لوئیس انریکه یکی از دوستداشتنیترین چهرههای دنیای فوتبال است. از روایت تلخ و صادقانهاش درباره مرگ دخترش گرفته تا احترام بینظیرش به خبرنگاران و پاسخ دادن به تکتک سؤالات در نشستهای خبری، او برای بسیاری از اهالی فوتبال، یک چهره انسانی و شریف محسوب میشود.
اما در عین حال، گاهی تند، نیشدار و حتی بیشازحد صریح است. یکی از همین لحظات، زمان جدایی امباپه از پاریسنژرمن بود؛ جایی که انریکه بارها تأکید کرد تیمش بدون این ستاره بزرگ بهتر خواهد بود. آن زمان بسیاری خندیدند، طعنه زدند، اما حالا دیگر کسی نمیخندد. نه پس از آنچه پاریس در این تورنمنت به نمایش گذاشت.
۹. تماماً اروپایی، تماماً ناامیدکننده؟
فینال تمام اروپایی بین پاریسنژرمن و چلسی (وقتی به مسیر طیشده در مراحل حذفی نگاه کنیم) چندان هم تعجبآور نیست. تیمهای برزیلی فرصت داشتند، اما در لحظههای مهم نتوانستند از شانس خود بهره ببرند. پاریس در راه رسیدن به فینال، ابتدا بایرن مونیخ و سپس رئال مادرید را از پیشرو برداشت. فرمی نسبتاً تصادفی و پیشبینیناپذیر بر مرحله حذفی حاکم بود.
این ویژگی غیرقابلپیشبینی، در مجموع محصولی جذاب و تماشایی ارائه داد. با این حال، حضور دو تیم اروپایی در فینال کمی ناامیدکننده بهنظر میرسد. پس از اینهمه بحث درباره تساوی رقابتها و لزوم احترام گذاشتن به تیمهای غیراروپایی، بازگشت به همان فرجام همیشگی (فینالی بین ثروتمندترین تیمهای اروپا) حس تکرار و اجبار را القا میکند.
۱۰. دقیقاً همان چیزی که اینفانتینو میخواست
البته بعید است جیانی اینفانتینو بابت این اتفاقات ناراضی باشد. شاید این دقیقاً همان چیزی است که از ابتدا میخواست. کمی هیجان، اندکی شگفتی، و در عین حال فرصتهایی برای ابراز حمایت نمایشی از فوتبال آمریکا جنوبی.
هرچند حضور تماشاگران در مراحل ابتدایی چندان خیرهکننده نبود، اما بازیهای پایانی جذاب و پرکشش از آب درآمدند، و فینال نیز طبق اعلام قبلی، قرار است با ظرفیت کامل برگزار شود. در نهایت، دو باشگاه ثروتمند و بازاریابپسند در فینال هستند. از دیدگاه برگزارکنندگان؛ مأموریت انجام شد.
۱۱. تغییراتی در راه است؟
نقصهایی وجود دارد. اما اگر فیفا بهدنبال اثبات قابلیتهای این فرمت جدید بود، بهنوعی به هدف خود رسید. مرحله گروهی ممکن است آنطور که انتظار میرفت، درخشان نبوده باشد، اما مرحله حذفی اکثراً هیجانانگیز بود. ستارههای بزرگ بازی کردند، و آمیزهای از فضا پسافصل و کنجکاوی پیشفصل باعث شد تماشای این تورنمنت ارزشمند باشد.
ممکن است سوالهایی درباره کیفیت رقابتها مطرح شود. اما فراموش نکنیم که در جام جهانی باشگاهها، رویاروییهایی نابرابر اجتنابناپذیر است. قطعاً تغییراتی در مسیر خواهد بود. اما در این لحظه، فیفا به هدف اولیهاش رسیده است.