شناسهٔ خبر: 71793763 - سرویس اجتماعی
منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

چرا حکومت و دولت با عذرخواهی غریبه‌اند؟

به نظر می‌رسد هم‌اکنون فرهنگ عذرخواهی بین مردم کشورمان پررنگ‌تر شده اما در بالادست حکومت و دولت چندان قابل قبول نیست. می توان گفت حکومت و دولت، فرهنگ عذرخواهی را به خوبی یاد نگرفته و گمان میکند انجام این کار باعث تضعیف قدرت و جایگاهش می شود.

صاحب‌خبر -

زهره گردان - ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات| فرهنگ عذرخواهی به‌ عنوان یکی از ارکان بنیادین تعاملات انسانی، نه‌تنها به برقراری روابط مثبت کمک می‌کند، بلکه نقش چشمگیری در بهبود بافت اجتماعی جوامع دارد. عذرخواهی، این عمل ساده اما عمیق، به ‌ویژه در عصر حاضر که چالش‌های ارتباطی رو به افزایش است، می‌تواند به‌ عنوان پلی بین اختلافات و ظرفیت‌های فردی تلقی شود. به تعبیری، عذرخواهی به ما یادآوری می‌کند که هر انسانی ممکن است خطا کند و این انسانیت ماست که می‌تواند به برقراری دوباره پیوندها و ایجاد فضایی همدلانه بینجامد.

معمولا کشورهای غربی به ‌عنوان جوامعی شناخته می‌شوند که در آن‌ها عذرخواهی و پذیرش مسئولیت، نشانه‌ای از قدرت و بلوغ فردی تلقی می‌شود. در این جوامع، عذرخواهی معمولا جنبه‌ای آزادانه دارد و افراد نسبت به پذیرش اشتباهات خود، تردید نمی‌کنند. این عمل به ‌راحتی زمینه‌ساز رضایت و همدلی بین افراد می‌شود و اعتماد را در بافت‌های اجتماعی تقویت می‌سازد.

مقابل در جوامع شرقی، عذرخواهی ممکن است با چالش‌های مختلفی مواجه باشد. در این فرهنگ‌ها، عمل عذرخواهی ممکن است به از دست رفتن اعتبار اجتماعی فرد منجر شود و این خود به عنوان مانعی برای بیان عذرخواهی عمل می‌کند. افراد ممکن است به دلایل اجتماعی و فرهنگی از پذیرش اشتباهات خود چشم‌پوشی کرده و به نوعی با انجام این عمل، احساس ضعف کنند. این تفاوت‌های فرهنگی در زمینه عذرخواهی در نهایت می‌تواند بر سطح اعتماد اجتماعی و ارتباطات میان اعضای جامعه تأثیرگذار باشد.

در میان کشورهای جهان، ژاپن، نمونه‌ای برجسته از فرهنگ عذرخواهی است. در این کشور، عذرخواهی نه‌تنها به‌ عنوان یک عمل فردی، بلکه به عنوان نشانه‌ای از احترام، همدلی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی تلقی می‌شود. این سنت عمیق فرهنگی باعث شده است که افراد به‌ راحتی و به ‌طور مکرر عذرخواهی کنند و این عمل حتی برای اشتباهات کوچک هم انجام می‌شود، این موضوع به ایجاد فضای اجتماعی امن و مؤثر در ژاپن کمک کرده است و این موضوع نشان می‌دهد که نهادینه کردن فرهنگ عذرخواهی، علاوه بر تأثیری که بر ارتباطات انسانی می‌گذارد، باعث شکل‌گیری جوامعی سالم‌تر و همدل‌تر هم می‌شود.

این که عذرخواهی چه بار معنایی برای افراد جوامع مختلف دارد و چرا در برخی کشورها به ‌سرعت و سهولت انجام می‌شود، ولی در برخی دیگر به تعویق می‌افتد، موضوعی قابل‌تأمل است. قطعا بررسی این مسأله ما را به درک عمیق‌تری از فرهنگ‌های مختلف و تأثیر آن بر روابط بین فردی و اجتماعی می‌رساند. 

در مصاحبه پیش رو، درباره مفهوم و آداب عذرخواهی و این که چه عواملی باعث مقاومت افراد برای انجام این عمل تأثیرگذار می‌شود با پوریا گل‌محمدی به گفتگو نشسته‌ایم، او دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی، مردم‌شناس،پژوهشگر و  شاعر است، از این رو خرده‌فرهنگ‌هایی مثل عذرخواهی کردن را خوب می‌شناسد و موضوع را به درستی و از چند زاویه واکاوی می‌کند.

*من بحث را با بار معنایی عذرخواهی در ذهن افراد مختلف آغاز می‌کنم. به عقیده برخی، عذرخواهی، نشانه ضعف شخصیت است، در حالی که برخی دیگر آن را نقطه قوت شخصیت خود تلقی می‌کنند و بر اساس همین مفهوم تصمیم می‌گیرند که آیا باید به خاطر اشتباه خود، نادم باشند و اظهار پشیمانی کنند یا خیر. در کشور ما عذرخواهی برای اغلب افراد جامعه چه بارِ معنایی دارد؟

رسیدن به پاسخ این پرسش، نیازمند به یک تحقیق سراسری و نظرسنجی کلی است و صرفا در آن حالت می‌توان به صورت علمی در این باره نظر داد اما در بین مردمی که من با آن‌ها زیست کرده‌ام، شاهدم که فرهنگ عذرخواهی روز به‌روز پررنگ‌تر می‌شود و افراد آن را نشانه یک رفتار روشنفکرانه و انسانی میدانند. 

عذرخواهی به معنای لغوی آن یعنی پوزش طلبیدن، پوزش خواستن یا به زبان عامیانه درخواست بخشش کردن. عذرخواهی، زمانی مطرح می شود که اشتباه یا کوتاهی از طرف فرد، سازمان، گروه یا نهادی صورت گرفته باشد. در عذر خواستن، دو طرف حضور دارند؛ یک طرف که حقی از او ضایع شده و یک طرف که عمدا یا سهوا اشتباهی انجام داده و حق کسی را ضایع کرده است. 

عذرخواهی یک معنا بیشتر ندارد و آن درخواست طلب بخشش است، عذرخواهی کردن از اشتباه، رفتاری فرهنگی و انسانی است و به سطح شعور، دانش و آگاهی فرد بستگی دارد. اصولا افراد اندیشمند و دانا، عذرخواهی را یک رفتار مناسب و خوب می دانند که انسان برای جبران خطاهایش انجام می دهد، اما افراد متکبر و مغرور، آن را به معنای کوچک کردن خود تلقی می‌کنند و و با این تفکرِ اشتباه، گاهی باعث بروز مشکلاتی بزرگتر می شوند.

*بر اساس تجربه شخصی خودم، شاهدم که در ایران معمولا بزرگترها و صاحبان پول و مقام در برابر عذرخواهی کردن برای اشتباهی که مرتکب شده‌اند، مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهند؛ مثلا والدین در برابر فرزندان، معلمان و مدیران در برابر شاگردان مدرسه و رؤسا در برابر کارمندان و کارگران، در حالی‌که در کشوری مثل ژاپن، همه افراد در هر رده ای از سن و مقام در برابر خطاهای خود سر تعظیم مقابل دیگران فرود می آورند. این موضوع از کجا ریشه می‌گیرد؟

برای پاسخ به این پرسش، من یک تقسیم‌بندی از مدل‌های مختلف عذرخواهی به شما ارائه می‌دهم تا موضوع برایتان روشن شود.

مدل اول، عذرخواهی پایین‌دست از بالادست .در این نوع عذرخواهی، فرد، گروه، دسته، شخصیت و سازمان عذرخواه نسبت به طرف مقابل که باید از او عذرخواهی شود، جایگاهی پایینتر دارد، مثلا کودک از فردی بزرگسال، کارمند یا کارگر از رئیس و مدیر. اصولا این نوع عذرخواهی راحتتر صورت می گیرد و دلیل آن برتری جایگاهی است.

مدل دوم، عذرخواهی بالادست از پایین‌دست نام دارد که شما به آن اشاره کردید. در این نوع عذرخواهی، عذرخواه در بالادست قرار دارد و باید از پایین‌دست طلب بخشش کند، مثل زمانی که مدیر یا مسئولی از نیروی زیردست و کارگر، طلب بخشش می‌کند یا وقتی فرد بزرگسالی از کودکی معذرت‌خواهی می‌کند یا وقتی یک سازمان و نهاد بابت خطاهایش از یک فرد طلب عفو می‌کند.

 اصولا این نوع عذرخواهی در جامعه ما به ندرت و به سختی صورت می گیرد و باید دلیل آن را در عدم شناخت واقعی نقش عذرخواهی در جامعه و ارتباطات جستجو کرد، البته نبود قوانین و ابزاری قوی برای وادار کردن بالادست‌ها به جبران خطاهایشان از دیگر دلایل مقاومت آنان تلقی می‌شود، بنابراین آن که در رتبه و مقام بالاتری قرار دارد، احساس می‌کند که می تواند هر خطایی انجام دهد و راحت از کنار آن بگذرد.

مدل سوم، عذرخواهی بالادست از بالادست است. در عذرخواهی بالادست ها از یکدیگر باید به روابط بین مدیران، سازمان ها و شخصیت ها اشاره کرد. در سطح کلان‌تر می توان از روابط بین دولت ها نام برد. این مدل عذرخواهی هم به سختی اتفاق می افتد، مگر این‌که قانون یا اجبار اجتماعی و فرهنگی باعث انجام این عمل شود. 

نکته مهم و قابل توجه این است که عذرخواهی نکردن بابت اشتباهات در سطح روابط کلان‌تر و بین بالادست ها ممکن است هزینه های سنگینی به کشورها و جوامع تحمیل کند. گاهی یک عذرخواهی ساده از طرف

یک مقام یا شخصیت یا حکومت می‌تواند از وقوع جنگ و کشتار تعداد زیادی از انسان‌های بی‌گناه جلوگیری کند.

مدل چهارم، عذرخواهی پایین‌دست از پایین‌دست است. در این مدل عذرخواهی، عذرخواه و کسی که باید از او عذرخواهی شود، هم‌سطح و در سطح پایین تری از جامعه قرار دارند. عذرخواهی دو کارگر ساده یا دو کودک یا دو شهروند عادی از یکدیگر در این دسته قرار می‌گیرد و معمولا راحت‌تر انجام می‌شود.

این تقسیم‌بندی می تواند مدل های دیگری هم داشته باشد، اما اکثر رفتارهای مربوط به عذرخواهی در همین چهار مدل قرار می‌گیرد. حالا این که افراد خودشان را در چه جایگاهی ببینند و چگونه با دیگران برخورد کنند، به شخصیت، درک، فهم و شعور آن‌ها بستگی دارد. 

در هر جامعه ای همه این مدل ها دیده می شود و همه نوع آدم هم وجود دارد. تفاوت فردی آدم‌ها را نمی‌توان کتمان کرد، اما فرهنگ کشورها را هم نباید نادیده گرفت. واقعیت این است که فرهنگ عذرخواهی در بعضی جوامع پررنگ‌تر است و شهروندان آن کشورها برای آن احترام بیشتری قائل هستند.

برای این‌که فرهنگ عذرخواهی کردن بین مردم یک کشور نهادینه شود، لازم است که آن را درست برای افراد معنا کنیم. وقتی افراد معنای عذرخواهی را درک کنند و از میزان تأثیرگذاری آن روی روابط و تعاملاتشان، مطلع شوند آن را با میل و رغبت انجام می‌دهند، اما اگر این مفهوم را به اشتباه، نوعی کوچک کردن خود برداشت کنند، آن را انجام نمی‌دهند.

به نظر می‌رسد هم‌اکنون فرهنگ عذرخواهی بین مردم کشورمان پررنگ‌تر شده اما در بالادست حکومت و دولت چندان قابل قبول نیست. می توان گفت حکومت و دولت، فرهنگ عذرخواهی را به خوبی یاد نگرفته و گمان میکند انجام این کار باعث تضعیف قدرت و جایگاهش می شود.

*برخی افراد، عذرخواهی را صرفا در چند کلمه یا جمله مثل «معذرت می‌خواهم»، «ببخشید» و «اشتباه کردم» خلاصه می کنند، حال آن‌که به نظر می‌رسد پشیمانی از خطای صورت‌گرفته باید به جبران مافات بینجامد. لطفا کمی درباره آداب عذرخواهی کردن برایمان توضیح دهید؟

بله، عذرخواهی کردن هم مثل هر رفتار دیگر، آدابی دارد که بی‌توجهی به آن اصل عمل را زیر سؤال می‌برد. عذرخواهی فقط به زبان آوردن یک جمله نیست، اولا باید از کاری که کرده ایم، پشیمان باشیم و خودمان بپذیریم که مرتکب اشتباه شده‌ایم. این پذیرش، اهمیت زیادی دارد. 

فردی که قلبا خطای خود را باور نداشته باشد، به نتیجه نمی‌رسد. بعد با آگاهی به اشتباهی که مرتکب شده‌ایم در زمان و مکانی مناسب اقدام به عذرخواهی کنیم و در پی جبران آن باشیم. هنگام عذرخواهی دست به توجیه کارمان نزنیم و عذر بدتر از گناه نیاوریم. زمان عذرخواهی کردن از کلمات، واژه‌ها و جملات مناسب استفاده کنیم؛ به طوری که باعث ایجاد صلح و دوستی شود. 

از موضع بالا و به صورت طلبکارانه سخن نگوییم. حرف های طرف مقابل را با صبوری و حوصله گوش دهیم، مسئولیت اشتباهمان را قبول کنیم و آسیب یا صدمه ای را که به فرد زده ایم به هر نوعی که می‌توانیم جبران کنیم. جبران کردن کار ناروا به ترمیم روابط، کمک شایانی می‌کند. اگر بخواهم سخنانم را در چند سطر ساده خلاصه کنم، می‌گویم که وقتی از عمل اشتباه خود پشیمان می شویم و چیزی را به زبان می آوریم، در عمل هم باید آن را نشان دهیم تا به نتیجه برسیم.

عذرخواهی به موقع و بجا نشانه هوش و ذکاوت فرد عذرخواه است و نه‌تنها باعث کوچک شدن فرد نمی شود، بلکه به او جایگاه، شأن و شخصیت می دهد.

همان‌طور که پیش از این هم گفتم، کوتاهی در عذرخواهی کردن می تواند عواقب جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد. این تأخیر در سطوح پایین‌تر جامعه به گسست ارتباطات و تعاملات بین‌فردی و در سطوح بالاتر به دشمنی بین کشورها می‌انجامد. عذرخواهی به موقع در سطح دولت‌ها، باعث ایجاد صلح و دوستی می‌شود یا حداقل دشمنی، کینه و تبعات مربوط به آن را از بین می‌برد. 

به قول معروف «نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب» بی فایده است، بنابراین من روی موضوع به موقع بودن عذرخواهی، تأکید فراوان دارم.

*به عقیده شما چه عواملی باعث می‌شود افراد در برابر عذرخواهی کردن مقاومت کنند؟

ایستایی در برابر عذرخواهی، ناشی از عدم آگاهی و نداشتن دانش کافی به خصوص نداشتن دانش اجتماعی و روابط اجتماعی است. جوامعی که دارای فرهنگ صحیح باشند، بدون شک در عذرخواهی به خاطر خطا و اشتباه صورت‌گرفته، کوتاهی نمی کنند و جوامعی که دارای سطح پایین دانش اجتماعی و فرهنگی هستند در مسائلی مانند عذرخواهی کردن و جبران اشتباه، دچار مشکل می شوند و این باعث عقب‌ماندگی فرهنگی و توسعه‌نیافتگی آنان می‌شود.

آنچه که جلوی عذرخواهی کردن را می گیرد، صرفا فرهنگ نیست، گاهی یک اشتباه است که عده ای آن را به خطا فرهنگ می نامند و این موضوع مانع برطرف شدن کدورت می‌شود. مثلا چیزی مثل غرور و تکبر نمی تواند فرهنگ باشد، چرا که صحبت از فرهنگ به معنای صحبت از دانش، علم، ادب و معرفت است. 

من معتقدم همه آدم ها پس از گرفتن مدرک، نیاز به گذراندن دوره هایی دارند که در آن تعاملات درست اجتماعی در جامعه را یاد بگیرند. بسیاری از افرادی که ما فکر می کنیم باسواد هستند، صرفا مدرکی کسب کرده‌اند و سواد لازم و کافی برای انجام رفتار صحیح در جامعه را به دست نیاورده‌اند.

یک فرد پولدار هم صرفا پول دارد و این کمکی به انجام رفتار شایسته نمی کند. ما به خوبی می دانیم که روابط عمومی، دانش اجتماعی و سواد واقعی چیزهایی هستند که می‌توانند به ما کمک کنند تا انسانی واقعا ثروتمند باشیم؛ ثروتمند یعنی آگاه به دانش اجتماعی و ارتباطی مناسب با جامعه و مردم.

متأسفانه در مدارس و دانشگاه های ما از این مسائل به سادگی عبور می شود، در حالی که شکل‌گیری شخصیت افراد در مدارس اتفاق می افتد و دانشگاه ها به تثبیت آن کمک می کنند.
اگر این مسائل در سیستم آموزشی کشور آموزش داده نشوند، مشکلات بعدی خود را نشان خواهند داد، چرا که همین افراد فردا در رأس مدیریت و مسئولیت امور قرار می گیرند و در آن جایگاه، توانایی انجام یک عذرخواهی ساده را نخواهند داشت.

در کشوری مثل ژاپن که توسعه فرهنگی پیدا کرده است، مدارس و دانشگاه‌ها نقش پررنگی در نهادینه کردن فرهنگ ایفا می‌کنند، به همین دلیل پایه های یک انسان آینده‌ساز، مستحکم و قوی بنا می‌شود، ولی در ایران اهمیتی به این موضوعات داده نمی‌شود.

*پس معتقدید فرهنگ عذرخواهی کردن، آموزش‌دادنی است.

قطعا همین‌طور است؛ نمی توان گفت هر کسی خودش ذاتا آن را دارد و باید انجام دهد. عذرخواهی یک رفتار آگاهانه و از روی دانش و آگاهی است که یک طرف برای جبران خطا یا اشتباه خود در مقابل طرف دیگر انجام می دهد. انجام این اقدام بر اثر تجربه به دست می آید، اما ممکن است هزینه انجام ندادن آن بیشتر از چیزی باشد که ما فکر می کنیم، بنابراین بهترین راه این است که مجموعه تجربیات قرن ها و سال ها در مورد عذرخواهی را گردآوری کنیم و آموزش دهیم. 

دانش و آگاهی کافی درباره رفتار عذرخواهی می تواند مثل خیلی از دانش های دیگر به انسان آموزش داده شود تا نیازی نباشد انسان در طول عمرش منتظر بماند تا آن را بر اثر تجربه به دست 
بیاورد. 

*از چه دانش‌هایی می‌توان برای نهادینه کردن فرهنگ عذرخواهی بهره برد؟

برای نهادینه کردن این فرهنگ، باید از هنر و ادبیات و تاریخ استفاده کرد. در زمینه ادبیات با بیان مثل ها، داستان ها و شعرها می توان اهمیت عذرخواهی را در بین مردم جامعه جا انداخت. ساخت یک فیلم اجتماعی و نشان دادن عواقب عذرخواهی نکردن یک فرد یا سازمان خطاکار، می تواند به جا افتادن این موضوع در جامعه بسیار کمک کند. 

قطعا برای نهادینه کردن فرهنگ عذرخواهی در جامعه باید تمام نهادها و سازمان های رسمی و غیررسمی هماهنگ شوند و این موضوع را هدف برنامه‌های خود قرار دهند.

*به نظر می‌رسد ترویج فرهنگ عذرخواهی به شکل‌گیری جوامع سالم‌تر کمک می‌کند. آیا این گفته را قبول دارید؟

دقیقا همین‌گونه است. جوامعی که در آن افراد، سازمان ها و نهادها یا قدرت ها به خاطر اشتباهشان عذرخواهی نمی کنند، بدون شک از سلامت اجتماعی و مدیریتی کامل برخوردار نیستند.

عذرخواهی از ویژگی های جامعه توسعه‌یافته است. جامعه ای که در آن، دولتمردان، حاکمان، سازمان ها و نهادها یا افراد یاد نگرفته‌اند که باید به خاطر اشتباهشان عذرخواه باشند، بدون شک هنوز به توسعه نرسیده است. 

*جوامع توسعه‌یافته، سالم تر از جوامع دیگر هستند. مثلا بارها دیده‌ایم که در کشوری مثل ژاپن، مدیران یک شرکت به خاطر گران کردن یک جنس با تعظیم در برابر مردم عذرخواهی می کنند، حالا این موضوع را با کشور خودمان ایران مقایسه کنید. تا به حال چند بار شاهد بوده‌اید که مسئولان یا سازمان ها و نهادها و شرکت ها به خاطر اشتباه خود در رسانه های عمومی از مردم عذرخواهی کنند؟

همین فرهنگ عذرخواهی و درک و فهم درست از آن، به امتیازی برای توسعه جامعه ژاپن بدل شده است و عدم درک موضوع برای جامعه ما یک نمره منفی محسوب می‌شود. باید بپذیریم که جامعه ما نسبت به ژاپن یا جوامع توسعه‌یافته دیگر، هنوز کار دارد و باید به مسائلی مانند عذرخواهی و طلب بخشش به خاطر اشتباهات یا مشکلاتی که پیش می آوریم جدی تر نگاه کنیم.

وقایع زیادی در کشورمان رخ داده است. در خیلی از این اتفاقات، عذرخواهی مسئولان می‌توانست جلوی پیامدهای بعدی را بگیرد. 

نمی توانیم به دروغ بگوییم که جامعه ما از همه جوامع، سالم تر است و مسئولان آن‌قدر کارشان را درست انجام می دهند که نیازی نیست به خاطر اشتباهاتشان عذرخواهی کنند.

متأسفانه برخی از مسئولان و مدیران بی دانش و ناآگاه از سر غرور و تکبر و نادانی مدیریتی، خطاهای خود را نمی‌پذیرند و عذرخواه مردم نیستند، شاهدیم که آن‌ها حتی به قیمت برکناری خود و حتی زندانی  شدنشان هم زیر بار طلب بخشش از مردم نمی‌روند، چون احساس می‌کنند این عمل، نشانه ضعف و بی‌کفایتی مدیریتی آنان است. به نظر من این گونه تفکر، بیمارگونه است؛ یک بیماری مسری که باعث بیمار شدن جامعه می شود.

*و موضوع پایانی این که به خصوص در فرهنگ ایرانی شاهدیم که خیلی از افراد با دخالت‌ها و اظهارنظرهای نابجای خود، خواسته یا ناخواسته باعث دلخوری دیگران می‌شوند و برای رفع این کدورت مجبورند بارها عذرخواهی کنند. برای این که در این زمینه کمتر اشتباه کنیم تا مجبور به عذرخواهی نشویم چه پیشنهادی دارید؟

به قول قدیمی ها هرچقدر درخت پربارتر، سر آن پایین تر. افرادی که فاقد دانش و آگاهی کافی هستند به عواقب دخالت در زندگی دیگران آگاهی چندانی ندارند، این موضوع باعث می شود مدام در مسائلی که مرتبط به آن‌ها نیست، ورود کنند و بخواهند وقت خود را با این کارها بگذرانند. 

فردی که مشغول کار و فعالیت و آموختن و مطالعه باشد، بدون شک فرصتی برای ورود به زندگی شخصی دیگران یا مسائلی که به او مرتبط نمی شود، نخواهد داشت تا بعد از آن مجبور به عذرخواهی شود. 

به نظر من این افراد باید سرگرمی دیگری پیدا کنند تا با انجام کارهای اشتباه و دخالت در امور دیگران برای خودشان و دیگران مشکل نسازند. قطعا انتخاب یک سبک زندگی سالم که شامل مطالعه، ورزش کردن و شرکت در فعالیت های اجتماعی باشد، باعث می شود افراد از ورود به مسائل خصوصی دیگران بپرهیزند، انجام این اعمال البته روح و جسم را جلا می‌بخشد و ما را در مسیر درستی از زندگی قرار می‌دهد.

زهره گردان - ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات| فرهنگ عذرخواهی به‌ عنوان یکی از ارکان بنیادین تعاملات انسانی، نه‌تنها به برقراری روابط مثبت کمک می‌کند، بلکه نقش چشمگیری در بهبود بافت اجتماعی جوامع دارد. عذرخواهی، این عمل ساده اما عمیق، به ‌ویژه در عصر حاضر که چالش‌های ارتباطی رو به افزایش است، می‌تواند به‌ عنوان پلی بین اختلافات و ظرفیت‌های فردی تلقی شود. به تعبیری، عذرخواهی به ما یادآوری می‌کند که هر انسانی ممکن است خطا کند و این انسانیت ماست که می‌تواند به برقراری دوباره پیوندها و ایجاد فضایی همدلانه بینجامد.

معمولا کشورهای غربی به ‌عنوان جوامعی شناخته می‌شوند که در آن‌ها عذرخواهی و پذیرش مسئولیت، نشانه‌ای از قدرت و بلوغ فردی تلقی می‌شود. در این جوامع، عذرخواهی معمولا جنبه‌ای آزادانه دارد و افراد نسبت به پذیرش اشتباهات خود، تردید نمی‌کنند. این عمل به ‌راحتی زمینه‌ساز رضایت و همدلی بین افراد می‌شود و اعتماد را در بافت‌های اجتماعی تقویت می‌سازد.

مقابل در جوامع شرقی، عذرخواهی ممکن است با چالش‌های مختلفی مواجه باشد. در این فرهنگ‌ها، عمل عذرخواهی ممکن است به از دست رفتن اعتبار اجتماعی فرد منجر شود و این خود به عنوان مانعی برای بیان عذرخواهی عمل می‌کند. افراد ممکن است به دلایل اجتماعی و فرهنگی از پذیرش اشتباهات خود چشم‌پوشی کرده و به نوعی با انجام این عمل، احساس ضعف کنند. این تفاوت‌های فرهنگی در زمینه عذرخواهی در نهایت می‌تواند بر سطح اعتماد اجتماعی و ارتباطات میان اعضای جامعه تأثیرگذار باشد.

در میان کشورهای جهان، ژاپن، نمونه‌ای برجسته از فرهنگ عذرخواهی است. در این کشور، عذرخواهی نه‌تنها به‌ عنوان یک عمل فردی، بلکه به عنوان نشانه‌ای از احترام، همدلی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی تلقی می‌شود. این سنت عمیق فرهنگی باعث شده است که افراد به‌ راحتی و به ‌طور مکرر عذرخواهی کنند و این عمل حتی برای اشتباهات کوچک هم انجام می‌شود، این موضوع به ایجاد فضای اجتماعی امن و مؤثر در ژاپن کمک کرده است و این موضوع نشان می‌دهد که نهادینه کردن فرهنگ عذرخواهی، علاوه بر تأثیری که بر ارتباطات انسانی می‌گذارد، باعث شکل‌گیری جوامعی سالم‌تر و همدل‌تر هم می‌شود.

این که عذرخواهی چه بار معنایی برای افراد جوامع مختلف دارد و چرا در برخی کشورها به ‌سرعت و سهولت انجام می‌شود، ولی در برخی دیگر به تعویق می‌افتد، موضوعی قابل‌تأمل است. قطعا بررسی این مسأله ما را به درک عمیق‌تری از فرهنگ‌های مختلف و تأثیر آن بر روابط بین فردی و اجتماعی می‌رساند. 

در مصاحبه پیش رو، درباره مفهوم و آداب عذرخواهی و این که چه عواملی باعث مقاومت افراد برای انجام این عمل تأثیرگذار می‌شود با پوریا گل‌محمدی به گفتگو نشسته‌ایم، او دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی، مردم‌شناس،پژوهشگر و  شاعر است، از این رو خرده‌فرهنگ‌هایی مثل عذرخواهی کردن را خوب می‌شناسد و موضوع را به درستی و از چند زاویه واکاوی می‌کند.

*من بحث را با بار معنایی عذرخواهی در ذهن افراد مختلف آغاز می‌کنم. به عقیده برخی، عذرخواهی، نشانه ضعف شخصیت است، در حالی که برخی دیگر آن را نقطه قوت شخصیت خود تلقی می‌کنند و بر اساس همین مفهوم تصمیم می‌گیرند که آیا باید به خاطر اشتباه خود، نادم باشند و اظهار پشیمانی کنند یا خیر. در کشور ما عذرخواهی برای اغلب افراد جامعه چه بارِ معنایی دارد؟

رسیدن به پاسخ این پرسش، نیازمند به یک تحقیق سراسری و نظرسنجی کلی است و صرفا در آن حالت می‌توان به صورت علمی در این باره نظر داد اما در بین مردمی که من با آن‌ها زیست کرده‌ام، شاهدم که فرهنگ عذرخواهی روز به‌روز پررنگ‌تر می‌شود و افراد آن را نشانه یک رفتار روشنفکرانه و انسانی میدانند. 

عذرخواهی به معنای لغوی آن یعنی پوزش طلبیدن، پوزش خواستن یا به زبان عامیانه درخواست بخشش کردن. عذرخواهی، زمانی مطرح می شود که اشتباه یا کوتاهی از طرف فرد، سازمان، گروه یا نهادی صورت گرفته باشد. در عذر خواستن، دو طرف حضور دارند؛ یک طرف که حقی از او ضایع شده و یک طرف که عمدا یا سهوا اشتباهی انجام داده و حق کسی را ضایع کرده است. 

عذرخواهی یک معنا بیشتر ندارد و آن درخواست طلب بخشش است، عذرخواهی کردن از اشتباه، رفتاری فرهنگی و انسانی است و به سطح شعور، دانش و آگاهی فرد بستگی دارد. اصولا افراد اندیشمند و دانا، عذرخواهی را یک رفتار مناسب و خوب می دانند که انسان برای جبران خطاهایش انجام می دهد، اما افراد متکبر و مغرور، آن را به معنای کوچک کردن خود تلقی می‌کنند و و با این تفکرِ اشتباه، گاهی باعث بروز مشکلاتی بزرگتر می شوند.

*بر اساس تجربه شخصی خودم، شاهدم که در ایران معمولا بزرگترها و صاحبان پول و مقام در برابر عذرخواهی کردن برای اشتباهی که مرتکب شده‌اند، مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهند؛ مثلا والدین در برابر فرزندان، معلمان و مدیران در برابر شاگردان مدرسه و رؤسا در برابر کارمندان و کارگران، در حالی‌که در کشوری مثل ژاپن، همه افراد در هر رده ای از سن و مقام در برابر خطاهای خود سر تعظیم مقابل دیگران فرود می آورند. این موضوع از کجا ریشه می‌گیرد؟

برای پاسخ به این پرسش، من یک تقسیم‌بندی از مدل‌های مختلف عذرخواهی به شما ارائه می‌دهم تا موضوع برایتان روشن شود.

مدل اول، عذرخواهی پایین‌دست از بالادست .در این نوع عذرخواهی، فرد، گروه، دسته، شخصیت و سازمان عذرخواه نسبت به طرف مقابل که باید از او عذرخواهی شود، جایگاهی پایینتر دارد، مثلا کودک از فردی بزرگسال، کارمند یا کارگر از رئیس و مدیر. اصولا این نوع عذرخواهی راحتتر صورت می گیرد و دلیل آن برتری جایگاهی است.

مدل دوم، عذرخواهی بالادست از پایین‌دست نام دارد که شما به آن اشاره کردید. در این نوع عذرخواهی، عذرخواه در بالادست قرار دارد و باید از پایین‌دست طلب بخشش کند، مثل زمانی که مدیر یا مسئولی از نیروی زیردست و کارگر، طلب بخشش می‌کند یا وقتی فرد بزرگسالی از کودکی معذرت‌خواهی می‌کند یا وقتی یک سازمان و نهاد بابت خطاهایش از یک فرد طلب عفو می‌کند.

 اصولا این نوع عذرخواهی در جامعه ما به ندرت و به سختی صورت می گیرد و باید دلیل آن را در عدم شناخت واقعی نقش عذرخواهی در جامعه و ارتباطات جستجو کرد، البته نبود قوانین و ابزاری قوی برای وادار کردن بالادست‌ها به جبران خطاهایشان از دیگر دلایل مقاومت آنان تلقی می‌شود، بنابراین آن که در رتبه و مقام بالاتری قرار دارد، احساس می‌کند که می تواند هر خطایی انجام دهد و راحت از کنار آن بگذرد.

مدل سوم، عذرخواهی بالادست از بالادست است. در عذرخواهی بالادست ها از یکدیگر باید به روابط بین مدیران، سازمان ها و شخصیت ها اشاره کرد. در سطح کلان‌تر می توان از روابط بین دولت ها نام برد. این مدل عذرخواهی هم به سختی اتفاق می افتد، مگر این‌که قانون یا اجبار اجتماعی و فرهنگی باعث انجام این عمل شود. 

نکته مهم و قابل توجه این است که عذرخواهی نکردن بابت اشتباهات در سطح روابط کلان‌تر و بین بالادست ها ممکن است هزینه های سنگینی به کشورها و جوامع تحمیل کند. گاهی یک عذرخواهی ساده از طرف

یک مقام یا شخصیت یا حکومت می‌تواند از وقوع جنگ و کشتار تعداد زیادی از انسان‌های بی‌گناه جلوگیری کند.

مدل چهارم، عذرخواهی پایین‌دست از پایین‌دست است. در این مدل عذرخواهی، عذرخواه و کسی که باید از او عذرخواهی شود، هم‌سطح و در سطح پایین تری از جامعه قرار دارند. عذرخواهی دو کارگر ساده یا دو کودک یا دو شهروند عادی از یکدیگر در این دسته قرار می‌گیرد و معمولا راحت‌تر انجام می‌شود.

این تقسیم‌بندی می تواند مدل های دیگری هم داشته باشد، اما اکثر رفتارهای مربوط به عذرخواهی در همین چهار مدل قرار می‌گیرد. حالا این که افراد خودشان را در چه جایگاهی ببینند و چگونه با دیگران برخورد کنند، به شخصیت، درک، فهم و شعور آن‌ها بستگی دارد. 

در هر جامعه ای همه این مدل ها دیده می شود و همه نوع آدم هم وجود دارد. تفاوت فردی آدم‌ها را نمی‌توان کتمان کرد، اما فرهنگ کشورها را هم نباید نادیده گرفت. واقعیت این است که فرهنگ عذرخواهی در بعضی جوامع پررنگ‌تر است و شهروندان آن کشورها برای آن احترام بیشتری قائل هستند.

برای این‌که فرهنگ عذرخواهی کردن بین مردم یک کشور نهادینه شود، لازم است که آن را درست برای افراد معنا کنیم. وقتی افراد معنای عذرخواهی را درک کنند و از میزان تأثیرگذاری آن روی روابط و تعاملاتشان، مطلع شوند آن را با میل و رغبت انجام می‌دهند، اما اگر این مفهوم را به اشتباه، نوعی کوچک کردن خود برداشت کنند، آن را انجام نمی‌دهند.

به نظر می‌رسد هم‌اکنون فرهنگ عذرخواهی بین مردم کشورمان پررنگ‌تر شده اما در بالادست حکومت و دولت چندان قابل قبول نیست. می توان گفت حکومت و دولت، فرهنگ عذرخواهی را به خوبی یاد نگرفته و گمان میکند انجام این کار باعث تضعیف قدرت و جایگاهش می شود.

*برخی افراد، عذرخواهی را صرفا در چند کلمه یا جمله مثل «معذرت می‌خواهم»، «ببخشید» و «اشتباه کردم» خلاصه می کنند، حال آن‌که به نظر می‌رسد پشیمانی از خطای صورت‌گرفته باید به جبران مافات بینجامد. لطفا کمی درباره آداب عذرخواهی کردن برایمان توضیح دهید؟

بله، عذرخواهی کردن هم مثل هر رفتار دیگر، آدابی دارد که بی‌توجهی به آن اصل عمل را زیر سؤال می‌برد. عذرخواهی فقط به زبان آوردن یک جمله نیست، اولا باید از کاری که کرده ایم، پشیمان باشیم و خودمان بپذیریم که مرتکب اشتباه شده‌ایم. این پذیرش، اهمیت زیادی دارد. 

فردی که قلبا خطای خود را باور نداشته باشد، به نتیجه نمی‌رسد. بعد با آگاهی به اشتباهی که مرتکب شده‌ایم در زمان و مکانی مناسب اقدام به عذرخواهی کنیم و در پی جبران آن باشیم. هنگام عذرخواهی دست به توجیه کارمان نزنیم و عذر بدتر از گناه نیاوریم. زمان عذرخواهی کردن از کلمات، واژه‌ها و جملات مناسب استفاده کنیم؛ به طوری که باعث ایجاد صلح و دوستی شود. 

از موضع بالا و به صورت طلبکارانه سخن نگوییم. حرف های طرف مقابل را با صبوری و حوصله گوش دهیم، مسئولیت اشتباهمان را قبول کنیم و آسیب یا صدمه ای را که به فرد زده ایم به هر نوعی که می‌توانیم جبران کنیم. جبران کردن کار ناروا به ترمیم روابط، کمک شایانی می‌کند. اگر بخواهم سخنانم را در چند سطر ساده خلاصه کنم، می‌گویم که وقتی از عمل اشتباه خود پشیمان می شویم و چیزی را به زبان می آوریم، در عمل هم باید آن را نشان دهیم تا به نتیجه برسیم.

عذرخواهی به موقع و بجا نشانه هوش و ذکاوت فرد عذرخواه است و نه‌تنها باعث کوچک شدن فرد نمی شود، بلکه به او جایگاه، شأن و شخصیت می دهد.

همان‌طور که پیش از این هم گفتم، کوتاهی در عذرخواهی کردن می تواند عواقب جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد. این تأخیر در سطوح پایین‌تر جامعه به گسست ارتباطات و تعاملات بین‌فردی و در سطوح بالاتر به دشمنی بین کشورها می‌انجامد. عذرخواهی به موقع در سطح دولت‌ها، باعث ایجاد صلح و دوستی می‌شود یا حداقل دشمنی، کینه و تبعات مربوط به آن را از بین می‌برد. 

به قول معروف «نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب» بی فایده است، بنابراین من روی موضوع به موقع بودن عذرخواهی، تأکید فراوان دارم.

*به عقیده شما چه عواملی باعث می‌شود افراد در برابر عذرخواهی کردن مقاومت کنند؟

ایستایی در برابر عذرخواهی، ناشی از عدم آگاهی و نداشتن دانش کافی به خصوص نداشتن دانش اجتماعی و روابط اجتماعی است. جوامعی که دارای فرهنگ صحیح باشند، بدون شک در عذرخواهی به خاطر خطا و اشتباه صورت‌گرفته، کوتاهی نمی کنند و جوامعی که دارای سطح پایین دانش اجتماعی و فرهنگی هستند در مسائلی مانند عذرخواهی کردن و جبران اشتباه، دچار مشکل می شوند و این باعث عقب‌ماندگی فرهنگی و توسعه‌نیافتگی آنان می‌شود.

آنچه که جلوی عذرخواهی کردن را می گیرد، صرفا فرهنگ نیست، گاهی یک اشتباه است که عده ای آن را به خطا فرهنگ می نامند و این موضوع مانع برطرف شدن کدورت می‌شود. مثلا چیزی مثل غرور و تکبر نمی تواند فرهنگ باشد، چرا که صحبت از فرهنگ به معنای صحبت از دانش، علم، ادب و معرفت است. 

من معتقدم همه آدم ها پس از گرفتن مدرک، نیاز به گذراندن دوره هایی دارند که در آن تعاملات درست اجتماعی در جامعه را یاد بگیرند. بسیاری از افرادی که ما فکر می کنیم باسواد هستند، صرفا مدرکی کسب کرده‌اند و سواد لازم و کافی برای انجام رفتار صحیح در جامعه را به دست نیاورده‌اند.

یک فرد پولدار هم صرفا پول دارد و این کمکی به انجام رفتار شایسته نمی کند. ما به خوبی می دانیم که روابط عمومی، دانش اجتماعی و سواد واقعی چیزهایی هستند که می‌توانند به ما کمک کنند تا انسانی واقعا ثروتمند باشیم؛ ثروتمند یعنی آگاه به دانش اجتماعی و ارتباطی مناسب با جامعه و مردم.

متأسفانه در مدارس و دانشگاه های ما از این مسائل به سادگی عبور می شود، در حالی که شکل‌گیری شخصیت افراد در مدارس اتفاق می افتد و دانشگاه ها به تثبیت آن کمک می کنند.
اگر این مسائل در سیستم آموزشی کشور آموزش داده نشوند، مشکلات بعدی خود را نشان خواهند داد، چرا که همین افراد فردا در رأس مدیریت و مسئولیت امور قرار می گیرند و در آن جایگاه، توانایی انجام یک عذرخواهی ساده را نخواهند داشت.

در کشوری مثل ژاپن که توسعه فرهنگی پیدا کرده است، مدارس و دانشگاه‌ها نقش پررنگی در نهادینه کردن فرهنگ ایفا می‌کنند، به همین دلیل پایه های یک انسان آینده‌ساز، مستحکم و قوی بنا می‌شود، ولی در ایران اهمیتی به این موضوعات داده نمی‌شود.

*پس معتقدید فرهنگ عذرخواهی کردن، آموزش‌دادنی است.

قطعا همین‌طور است؛ نمی توان گفت هر کسی خودش ذاتا آن را دارد و باید انجام دهد. عذرخواهی یک رفتار آگاهانه و از روی دانش و آگاهی است که یک طرف برای جبران خطا یا اشتباه خود در مقابل طرف دیگر انجام می دهد. انجام این اقدام بر اثر تجربه به دست می آید، اما ممکن است هزینه انجام ندادن آن بیشتر از چیزی باشد که ما فکر می کنیم، بنابراین بهترین راه این است که مجموعه تجربیات قرن ها و سال ها در مورد عذرخواهی را گردآوری کنیم و آموزش دهیم. 

دانش و آگاهی کافی درباره رفتار عذرخواهی می تواند مثل خیلی از دانش های دیگر به انسان آموزش داده شود تا نیازی نباشد انسان در طول عمرش منتظر بماند تا آن را بر اثر تجربه به دست 
بیاورد. 

*از چه دانش‌هایی می‌توان برای نهادینه کردن فرهنگ عذرخواهی بهره برد؟

برای نهادینه کردن این فرهنگ، باید از هنر و ادبیات و تاریخ استفاده کرد. در زمینه ادبیات با بیان مثل ها، داستان ها و شعرها می توان اهمیت عذرخواهی را در بین مردم جامعه جا انداخت. ساخت یک فیلم اجتماعی و نشان دادن عواقب عذرخواهی نکردن یک فرد یا سازمان خطاکار، می تواند به جا افتادن این موضوع در جامعه بسیار کمک کند. 

قطعا برای نهادینه کردن فرهنگ عذرخواهی در جامعه باید تمام نهادها و سازمان های رسمی و غیررسمی هماهنگ شوند و این موضوع را هدف برنامه‌های خود قرار دهند.

*به نظر می‌رسد ترویج فرهنگ عذرخواهی به شکل‌گیری جوامع سالم‌تر کمک می‌کند. آیا این گفته را قبول دارید؟

دقیقا همین‌گونه است. جوامعی که در آن افراد، سازمان ها و نهادها یا قدرت ها به خاطر اشتباهشان عذرخواهی نمی کنند، بدون شک از سلامت اجتماعی و مدیریتی کامل برخوردار نیستند.

عذرخواهی از ویژگی های جامعه توسعه‌یافته است. جامعه ای که در آن، دولتمردان، حاکمان، سازمان ها و نهادها یا افراد یاد نگرفته‌اند که باید به خاطر اشتباهشان عذرخواه باشند، بدون شک هنوز به توسعه نرسیده است. 

*جوامع توسعه‌یافته، سالم تر از جوامع دیگر هستند. مثلا بارها دیده‌ایم که در کشوری مثل ژاپن، مدیران یک شرکت به خاطر گران کردن یک جنس با تعظیم در برابر مردم عذرخواهی می کنند، حالا این موضوع را با کشور خودمان ایران مقایسه کنید. تا به حال چند بار شاهد بوده‌اید که مسئولان یا سازمان ها و نهادها و شرکت ها به خاطر اشتباه خود در رسانه های عمومی از مردم عذرخواهی کنند؟

همین فرهنگ عذرخواهی و درک و فهم درست از آن، به امتیازی برای توسعه جامعه ژاپن بدل شده است و عدم درک موضوع برای جامعه ما یک نمره منفی محسوب می‌شود. باید بپذیریم که جامعه ما نسبت به ژاپن یا جوامع توسعه‌یافته دیگر، هنوز کار دارد و باید به مسائلی مانند عذرخواهی و طلب بخشش به خاطر اشتباهات یا مشکلاتی که پیش می آوریم جدی تر نگاه کنیم.

وقایع زیادی در کشورمان رخ داده است. در خیلی از این اتفاقات، عذرخواهی مسئولان می‌توانست جلوی پیامدهای بعدی را بگیرد. 

نمی توانیم به دروغ بگوییم که جامعه ما از همه جوامع، سالم تر است و مسئولان آن‌قدر کارشان را درست انجام می دهند که نیازی نیست به خاطر اشتباهاتشان عذرخواهی کنند.

متأسفانه برخی از مسئولان و مدیران بی دانش و ناآگاه از سر غرور و تکبر و نادانی مدیریتی، خطاهای خود را نمی‌پذیرند و عذرخواه مردم نیستند، شاهدیم که آن‌ها حتی به قیمت برکناری خود و حتی زندانی  شدنشان هم زیر بار طلب بخشش از مردم نمی‌روند، چون احساس می‌کنند این عمل، نشانه ضعف و بی‌کفایتی مدیریتی آنان است. به نظر من این گونه تفکر، بیمارگونه است؛ یک بیماری مسری که باعث بیمار شدن جامعه می شود.

*و موضوع پایانی این که به خصوص در فرهنگ ایرانی شاهدیم که خیلی از افراد با دخالت‌ها و اظهارنظرهای نابجای خود، خواسته یا ناخواسته باعث دلخوری دیگران می‌شوند و برای رفع این کدورت مجبورند بارها عذرخواهی کنند. برای این که در این زمینه کمتر اشتباه کنیم تا مجبور به عذرخواهی نشویم چه پیشنهادی دارید؟

به قول قدیمی ها هرچقدر درخت پربارتر، سر آن پایین تر. افرادی که فاقد دانش و آگاهی کافی هستند به عواقب دخالت در زندگی دیگران آگاهی چندانی ندارند، این موضوع باعث می شود مدام در مسائلی که مرتبط به آن‌ها نیست، ورود کنند و بخواهند وقت خود را با این کارها بگذرانند. 

فردی که مشغول کار و فعالیت و آموختن و مطالعه باشد، بدون شک فرصتی برای ورود به زندگی شخصی دیگران یا مسائلی که به او مرتبط نمی شود، نخواهد داشت تا بعد از آن مجبور به عذرخواهی شود. 

به نظر من این افراد باید سرگرمی دیگری پیدا کنند تا با انجام کارهای اشتباه و دخالت در امور دیگران برای خودشان و دیگران مشکل نسازند. قطعا انتخاب یک سبک زندگی سالم که شامل مطالعه، ورزش کردن و شرکت در فعالیت های اجتماعی باشد، باعث می شود افراد از ورود به مسائل خصوصی دیگران بپرهیزند، انجام این اعمال البته روح و جسم را جلا می‌بخشد و ما را در مسیر درستی از زندگی قرار می‌دهد.