شناسهٔ خبر: 71730682 - سرویس بین‌الملل
منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

تراژدی اردوغان، ترک ونیز

صاحب‌خبر -

محمد شهیدیان نامقی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:

تابستان سال ۱۴۰۲ رجب طیب اردوغان گفت ما ۵۲ سال است که منتظر عضویت در اتحادیه اروپا هستیم. درحالیکه اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۳ متولد شد. جالب‌تر اینکه ترکیه برای اولین بار در سال ۱۹۸۷ درخواستی رسمی برای عضویت در جامعه اروپایی -نهادی که بعد‌ها به اتحادیه اروپا تبدیل شد- ارائه کرد. اما آرزوی اروپایی انگاشته شدن ترکها حداقل به ۱۶۰۰ میلادی برمی‌گردد. روزهایی که ویلیام شکسپیر نابغه انگلیسی رویای ترکها برای اروپایی بودن و نتیجه غم‌انگیز آن را دستمایه خلق یکی از بزرگترین تراژدی‌های تاریخ ادبیات یعنی اتللو قرار داد.

عنوان کامل نمایشنامه شکسپیر «تراژدی اتللو، مغربی ونیز» است. اتللو فرمانده نظامی دلاور مراکشی در استخدام دولتشهر ونیز است. اما نکته اینجاست که در عصر شکسپیر، مغرب بخشی از قلمرو امپراطوری قدرتمند عثمانی است و از نگاه مردم اروپا همه غیر اروپایی‌ها ترک هستند. اتللو نیز در انتهای نمایشنامه خاطره‌ای تعریف میکند از روزی که در حلب ترک عمامه به سری را که به یک بازرگان ونیزی جسارت کرده است به ضربه خنجر می‌کشد.

نمایشنامه با تهدید ناوگان نظامی عثمانی علیه قبرس شروع می‌شود و ونیزی‌های تاجر و خوشگذران که بزرگترین ناوگان کشتی‌رانی آن زمان جهان را دارند اما اراده و شجاعت جنگ ندارند دست به دامان ترک دلاور یعنی اتللو می‌شوند تا فرماندهی جزیره قبرس و ماموریت جدال با عثمانی را بر عهده بگیرد. اتللو بارها بی‌ارادگی ونیزیان را برجسته می‌کند تا جایی که ونیزیان را «مردان اندرونی» می‌خواند و خودش را کسی معرفی می‌کند که پنجه قهار عادت، سنگ و فولاد میدان جنگ را بر من به نرمی بستر پر قو کرده است.

اتللو در راه آرزوی “ونیزی“ شدن نه فقط دین خود را تغییر می‌دهد بلکه اصل و ریشه خود را تحقیر می‌کند. در صحنه سوم از پرده دوم نمایش، اتللو بر سر ونیزیانی که در قبرس پس از یک شب شرابخواری، بدمستی و دعوای خیابانی می‌کنند فریاد میزند: از مسیح شرم کنید؛ مگر ترک شده‌ایم؟

اتللو بارها خودش را با ونیزیان جمع می‌بندد اما ونیزیان بارها به او سیاه مغربی، شیطان‌رو، برده، وحشی و … می‌گویند. فرمانروای ونیز هم به محض دریافت خبر شکست هجوم ترک‌ها به قبرس، اتللو را از فرمانداری عزل و کاسیو ایتالیایی را به جای او منصوب می‌کند.

اتللو همه این‌ها را می‌بیند و می‌فهمد پس با آگاهی تصمیم به ازدواج با دزدمونا می‌گیرد تا حداقل فرزندانش دیگر ترکهای ونیزی نباشند بلکه «ونیزی» باشند اما شکسپیر همه تلاش‌های اتللو را ناکام می‌گذارد و نه تنها اتللو در پایان نمایشنامه خودکشی می‌کند بلکه قبل از دزدمونا را به قتل می‌رساند.

ترکیه دهه‌هاست در آرزوی اروپایی شدن است. آرزویی که با قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه با انگیزه بیشتری دنبال می‌شود.

سالهاست معاهدات آزادی گمرکی بین ترکیه و اتحادیه اروپا برقرار شده و ترکیه از مهمترین شرکای واردات و صادرات اتحادیه اروپا است. ترکها در بحران بالکان به نفع امنیت اروپا دخالت کردند. با عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی ناتو خود را شریک امنیتی غرب کردند. در مقابله با هجوم روسیه به مرزهای اتحادیه اروپا در کنار آمریکا به حمایت مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی از ترکیه پرداختند. اما هیچکدام از تلاش‌های مثبت ترکیه برای راضی کردن اتحادیه اروپا کافی نبود. ترکیه صرفا سیاست نرمش و امتیازدهی به کار نبست. با شعله‌ور شدن آتش داعش، ترکها تلاش کردند تا از بحران امنیت و سیل مهاجران برای فشار به اتحادیه استفاده کنند. همچنین با گسترش مراکز مذهبی و سرمایه‌گذاری روی جمعیت بزرگ مسلمانان اهل سنت اتحادیه اروپا تلاش کردند همزمان با تشویق و نرمش، تهدید و فشار را نیز برای رسیدن به این آرزوی دیرینه به کار بگیرند اما همچنان ناموفق بودند.

اتحادیه اروپا بهانه‌ها/دلایل زیادی برای کامل نشدن عضویت ترکیه در اتحادیه ارائه کرده است. مثل تفاوت‌های فرهنگی، نبود آزادی‌های دموکراتیک با ساخت‌های اروپایی در ترکیه و دخالت بیش از اندازه ارتش در امور سیاسی. حتی مورد آخر نگرانی‌های اتحادیه‌ در نتیجه تغییر و تصفیه گسترده ارتش پس از کودتای ناموفق گولنیست‌ها و تغییرات قانون اساسی تقریبا مرتفع شده است و باید صریح گفت مهمترین مشکل بر سر راه عضویت کامل ترکیه در اتحادیه اروپا تفاوتهای فرهنگی است. اتحادیه اروپا یک نهاد مسیحی است و به نظر می‌رسد میخواهد مسیحی بماند. گرچه ترکها احساس کرده‌اند که اروپا دیگر نمی‌تواند. ناتوانی اروپا برگ برنده ترکیه است.

ناتوانی اروپا صرفا ایده‌ای در ذهن سردمداران آنکارا نیست. در ماه‌های اخیر و مخصوصا بعد از پیروزی قاطع ترامپ در انتخابات آمریکا، بسیاری از نزدیکان ترامپ و حتی سیاستمداران راستگرای اروپایی به صراحت اعلام کرده‌اند که – به زعم آنها – دهه‌ها سیاست‌های چپگرایی افراطی منجر به سقوط ارزش‌های والای سلحشوری رومی در قاره سبز شده است. جی دی ونس، معاون اول ترامپ چند روز پیش گفت: فنلاند (بخوانیم اروپا) سلاح دارد اما اراده استفاده از سلاح ندارد.

ایلان ماسک و دونالد ترامپ بارها و بارها در شبکه‌های اجتماعی زوال ارزش‌های مردانگی سلحشور و دلاوری‌های پهلوانان در اتحادیه اروپا را به سخره گرفته اند. اما از همه مهمتر سقوط دولت چپگرای آلمان – که شاید پایانی بر سیاست‌های چپگرایی افراطی در اتحادیه باشد- و تخلیه پایگاه نظامی آمریکا در یونان است.

امید ترکیه همین جاست. اگر سیاستهای چپگرا به نفع سیاست‌های امنیتی‌ و اقتصاد محور کمرنگ شوند ترکیه می‌تواند با برگ برنده حمایت اقتصادی و امنیتی به عضویت در اتحادیه امیدوار شود.

ترکیه در بحران اوکراین نشان داد که توانایی مقابله نظامی با روسیه در میدان را دارد. پهپادهای “بیرقدار” ارتش ترکیه نه فقط برای ارتش اوکراین که برای مردم اروپا کبوتران صلح بودند. ترکیه نه فقط در اوکراین بلکه در سوریه نیز روسیه را شکست داد و یکی از بزرگترین نگرانی‌های دهه اخیر اروپا و اسراییل یعنی دیکتاتوری اسد را برانداخت. کاری که آمریکا و نیروهای ائتلاف با همراهی مالی و تسلیحاتی اعراب نتوانستند به انجام برسانند. اردوغان مانند اتللو در حلب به حمایت از اروپاییان، دشمنی مسلمان را از بین برد. همچنین در نبود پایگاه نظامی آمریکا در یونان، دست قدرتمند آنکارا برای قبضه کردن منابع گازی مدیترانه آزادتر از قبل خواهد بود.

رجب طیب اردوغان چند روز پیش تاکید کرد که ترکیه تنها راه نجات امنیت و ارزش‌های اروپایی است. نه فقط امنیت بلکه امنیت و ارزش‌ها. ترکیه برای رفع نگرانی نیز گام‌های بلندی برداشته است.

بعد از سقوط رژیم اسد و ترس همگانی از آشوب داخلی و خطر تجزیه در سوریه، احمد الشرع و دولت انتقالی دمشق که فرزند سیاست‌های منطقه‌ای اردوغان/فیدان است از انتقامجویی‌های شخصی جلوگیری کرد. آزادی‌های زنان و اقلیت‌ها را به رسمیت شناخت و بر تمامیت ارضی سوریه و حکومت قانون تاکید کرد. قدم بعدی حل مشکل تاریخی کردها بود که بیانیه اوجالان درباره لزوم خلع سلاح و انحلال پ.ک.ک را باید در این بستر دید و فهمید.

در ونیز/اروپایی که شکسپیر به تصویر می‌کشد «قانون» حکومت می‌کند. یکی از دوک‌های ونیز که اتللوی سیاه و مغربی مخفیانه با دخترش ازدواج کرده است بجای بسیج کردن طرفدارانش و حمله به اتللو به دادگاه می‌رود و شکایت می‌کند. در ونیز/اروپای شکسپیر، مغربی و یهودی و مسیحی و بازرگانانی از مناطق مختلف اروپا و جهان در کنار هم زندگی می‌کنند چرا که اختلافات شخصی/عقیدتی را به نفع تجارت و سود کنار گذاشته اند و قانون را حاکم کرده‌اند.

اردوغان حداقل در مسئله پ.ک.ک و سوریه بعد از اسد به اتحادیه اروپا نشان داده است که این دو قدرت بزرگ (عثمانی و اروپا) می‌توانند علی‌رغم اختلافات فرهنگی با حکومت قانون دست از این نزاع تاریخی بردارند و منابع و قدرت خود را علیه تهدیدهای مشترک (روسیه و سوریه و احتمالا دیگران در قدم‌های بعدی) به کار بگیرند.

آیا اردوغان موفق می‌شود به آرزوی چند صد ساله اتللو جامه عمل بپوشاند؟ پاسخ شکسپیر به این پرسش مثبت است اما مشروط. مشروط بر اینکه ترکیه چیزی بیشتر از برابری در مقابل قانون نخواهد. ترکیه باید باور کند که حتی در صورت عضویت کامل در اتحادیه اروپا این اتفاق نتیجه ناچاری استراتژیک اروپا است. اروپاییان هیچگاه ترک‌ها را به چشم اروپایی واقعی نخواهند دید حتی اگر اتللو را به سپهسالاری ناوگان دریایی ونیز یا فرمانداری قبرس منصوب کنند. تراژدی اتللو همین جاست. اتللو در ونیز از اصالت خویش شرمسار است. دین خود را تغییر می‌دهد. هم‌کیش خود را در حمایت از بازرگان ونیزی در حلب می‌کشد و بجای همسری هم‌کفو خودش دست روی دختری از اشراف ونیز می‌گذارد. آنقدر در ونیزی شدن اصرار می‌کند که دیگر نمی‌تواند اتللو باشد. در انتهای نمایشنامه اتللوی دلاور، نه مغربی است نه ونیزی. بلکه یک قاتل روان‌نژند و شرمسار است که چاره‌ای جز خودکشی نمی‌یابد.

انتهای پیام