به گزارش جهان نیوز به نقل از روزنامه جوان، در حالی که فضای عمومی جامعه و حتی فضای سیاسی کشور از موضوع جدیدترین استعفای ظریف عبور کرده و مشغول موضوعات دیگر شده، روزنامههای هممیهن و شرق تیتر اصلی خود را به بررسی آنچه «پیامدهای استعفای ظریف» نامیدند، اختصاص دادهاند. البته هم استعفای ظریف و هم برکناری همتی را همزمان مورد توجه قرار دادهاند. به نظر میرسد در واقع هممیهن و شرق نه در پی بررسی پیامدهای استعفای ظریف و برکناری همتی، بلکه به دنبال پیامدسازی برای این دو تغییر در دولت هستند. این در حالی است که خود دولت از این دو اتفاق عبور کرده و سخنگوی دولت هم با انتخاب ادبیاتی که نشان میداد در مورد یک موضوع عادی و نه خاص، صحبت میکند، اعلام کرد که «استیضاح یک فرد و استعفای یک فرد ما را از وفاق دور نمیکند و قصد داریم با وفاق، به حل مشکلات برسیم.».
اما سؤال این است که تندروهای اصلاحطلب که بخشی از بروز اندیشه آنها را میتوان در همین تیترها و گزارشهای شرق و هممیهن دید، دنبال ایجاد چه پیامدی برای این دو تغییر و دنبال گلآلود کردن آب در طمع گرفتن چه ماهیای هستند؟
جالب آنکه هر دو روزنامه معتقدند که با استعفای ظریف و برکناری همتی، پزشکیان سه راه بیشتر ندارد و هر دو هم سر این عدد «سه» به طور کاملاً اتفاقی تفاهم دارند.
روزنامه شرق از سه راه پیش روی مسعود پزشکیان بعد از استیضاح همتی و برکناری ظریف خبر داده است:
«پزشکیان شاید سه راه بیشتر در مقابل خود ندارد: ادامه روند فعلی که چیزی جز ازدستدادن آخرین سرمایههای اجتماعی و افزایش ضعف و ناکارآمدی ساختار بوروکراتیک و مصلوبالاختیار شدن در سکانداری امور نیست. راه دوم، شانه خالیکردن از ادامه مسیر و واگذاری امور به کسانی که ادعای حل تمامی مسائل و مشکلات و بهبود زندگی مردم، علیرغم تشدید فضای تحریمها در آینده نزدیک دارند و سومین راه، تداوم سکانداری امور با تقویت دولت و گشودن مسیرهای جدید از طریق ارائه یک برنامه مشخص است؛ برنامهای اضطراری مبتنی بر چارچوب علمی و فکری مشخص و منسجم در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مورد قبول کلیت نظام حکمرانی، برنامهای که حاصل تحلیلی جامع از مسائل و مشکلات و با درک وضعیت خاص و ویژه کشور باشد!»
مطلب شرق به قدر کفایت تند است و اجرای برخی پیشنهاداتش به سادگی میتواند آرامش را از کشور بگیرد و باب میل غوغازیستها باشد، اما روزنامه هممیهن از این هم تندتر رفته و پیشنهاداتی داده که رسماً بتواند کشور را به بیثباتی برسد!
هممیهن در یادداشتی که یکی از اعضای گروهک ملی - مذهبی نگارش کرده، حتی از انحلال مجلس هم صحبت شده و آن را سودمند دانسته است: «در وضعیت کنونی برای رفع تعارض دو قوه مجریه و مقننه فقط سه راه وجود دارد؛ اول اینکه مجلس منحل و انتخابات تازهای برگزار شود. این راه برای گشایش در کشور بسیار سودمند، اما به لحاظ قانونی مسیرش بسته است؛ مگر آنکه «مصلحت نظام» آن را اقتضا کند که در شرایط حاضر ظاهراً چنین اقتضایی از سوی نهادهای اصلی احساس نمیشود. راه دوم این است که کابینه به طور کامل تسلیم مجلس شود که در این صورت، اعتبار رئیسجمهور و همکارانش در بین رأیدهندگان به او از هر جهت از بین میرود. علاوه بر این هیچ کابینهای در جهان یافت نمیشود که بخواهد در خدمت سیاست جناح رقیب خود باشد و کاری را به انجام برساند که آن را از هر جهت مضر و مخرب به حال مملکت تشخیص میدهد. راه سوم هم سلب صلاحیت سیاسی رئیسجمهور از سوی مجلس یا استعفای داوطلبانه اوست. این هم که به تابو تبدیل شده و شانس عملی شدن ندارد، مگر آنکه رئیسجمهور بهرغم هزینههای شخصی آن، بر استعفا اصرار ورزد. با این وضع، بنبستی پدید آمده است که انتظار میرود مسببان آن توضیح دهند که راه گشودن آن چیست و میخواهند چه کنند.»
انحلال مجلس یا استعفای رئیسجمهور مسیری برای بیثباتی در ایران است که جای سؤال دارد. چرا جریانی که همسو و مدافع دولت است، باید چنین خوابی برای کشور ببیند و آن را تئوریزه هم بکند!
گفتنی است روز دوشنبه روزنامه شرق در سایت خود و ذیل تیتر استعفای ظریف، او را «وزیر امور خارجه ایران» نامید و ساعتها پس از ارسال خبر هم این اشتباه جالب توجه، تصحیح نشده بود.
اما سؤال این است که تندروهای اصلاحطلب که بخشی از بروز اندیشه آنها را میتوان در همین تیترها و گزارشهای شرق و هممیهن دید، دنبال ایجاد چه پیامدی برای این دو تغییر و دنبال گلآلود کردن آب در طمع گرفتن چه ماهیای هستند؟
جالب آنکه هر دو روزنامه معتقدند که با استعفای ظریف و برکناری همتی، پزشکیان سه راه بیشتر ندارد و هر دو هم سر این عدد «سه» به طور کاملاً اتفاقی تفاهم دارند.
روزنامه شرق از سه راه پیش روی مسعود پزشکیان بعد از استیضاح همتی و برکناری ظریف خبر داده است:
«پزشکیان شاید سه راه بیشتر در مقابل خود ندارد: ادامه روند فعلی که چیزی جز ازدستدادن آخرین سرمایههای اجتماعی و افزایش ضعف و ناکارآمدی ساختار بوروکراتیک و مصلوبالاختیار شدن در سکانداری امور نیست. راه دوم، شانه خالیکردن از ادامه مسیر و واگذاری امور به کسانی که ادعای حل تمامی مسائل و مشکلات و بهبود زندگی مردم، علیرغم تشدید فضای تحریمها در آینده نزدیک دارند و سومین راه، تداوم سکانداری امور با تقویت دولت و گشودن مسیرهای جدید از طریق ارائه یک برنامه مشخص است؛ برنامهای اضطراری مبتنی بر چارچوب علمی و فکری مشخص و منسجم در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مورد قبول کلیت نظام حکمرانی، برنامهای که حاصل تحلیلی جامع از مسائل و مشکلات و با درک وضعیت خاص و ویژه کشور باشد!»
مطلب شرق به قدر کفایت تند است و اجرای برخی پیشنهاداتش به سادگی میتواند آرامش را از کشور بگیرد و باب میل غوغازیستها باشد، اما روزنامه هممیهن از این هم تندتر رفته و پیشنهاداتی داده که رسماً بتواند کشور را به بیثباتی برسد!
هممیهن در یادداشتی که یکی از اعضای گروهک ملی - مذهبی نگارش کرده، حتی از انحلال مجلس هم صحبت شده و آن را سودمند دانسته است: «در وضعیت کنونی برای رفع تعارض دو قوه مجریه و مقننه فقط سه راه وجود دارد؛ اول اینکه مجلس منحل و انتخابات تازهای برگزار شود. این راه برای گشایش در کشور بسیار سودمند، اما به لحاظ قانونی مسیرش بسته است؛ مگر آنکه «مصلحت نظام» آن را اقتضا کند که در شرایط حاضر ظاهراً چنین اقتضایی از سوی نهادهای اصلی احساس نمیشود. راه دوم این است که کابینه به طور کامل تسلیم مجلس شود که در این صورت، اعتبار رئیسجمهور و همکارانش در بین رأیدهندگان به او از هر جهت از بین میرود. علاوه بر این هیچ کابینهای در جهان یافت نمیشود که بخواهد در خدمت سیاست جناح رقیب خود باشد و کاری را به انجام برساند که آن را از هر جهت مضر و مخرب به حال مملکت تشخیص میدهد. راه سوم هم سلب صلاحیت سیاسی رئیسجمهور از سوی مجلس یا استعفای داوطلبانه اوست. این هم که به تابو تبدیل شده و شانس عملی شدن ندارد، مگر آنکه رئیسجمهور بهرغم هزینههای شخصی آن، بر استعفا اصرار ورزد. با این وضع، بنبستی پدید آمده است که انتظار میرود مسببان آن توضیح دهند که راه گشودن آن چیست و میخواهند چه کنند.»
انحلال مجلس یا استعفای رئیسجمهور مسیری برای بیثباتی در ایران است که جای سؤال دارد. چرا جریانی که همسو و مدافع دولت است، باید چنین خوابی برای کشور ببیند و آن را تئوریزه هم بکند!
گفتنی است روز دوشنبه روزنامه شرق در سایت خود و ذیل تیتر استعفای ظریف، او را «وزیر امور خارجه ایران» نامید و ساعتها پس از ارسال خبر هم این اشتباه جالب توجه، تصحیح نشده بود.