شناسهٔ خبر: 71540512 - سرویس سیاسی
منبع: جهان صنعت | لینک خبر

بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول بدون آمریکا

خروج آمریکا از صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، برخلاف تصور دولت ترامپ، بیش از هر کشور دیگری به منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود این کشور آسیب خواهد زد.

صاحب‌خبر -

جهان صنعت نیوز، برنامه “پروژه ۲۰۲۵” که توسط بنیاد هریتیج طراحی شده، پیشنهاد خروج آمریکا از صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی را مطرح کرده است، اما این اقدام می‌تواند یک اشتباه استراتژیک جدی برای واشنگتن باشد. آمریکا با نفوذ گسترده خود در این نهادها، سیاست‌های اقتصادی بین‌المللی را هدایت و از آن‌ها برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیکی خود استفاده کرده است. برخلاف ادعای طرفداران خروج، هزینه عضویت آمریکا در این سازمان‌ها ناچیز است و حتی در برخی موارد، واشنگتن از آن‌ها سود مالی نیز برده است. در صورت خروج، آمریکا قدرت وتوی خود را از دست داده و نفوذش در تعیین سیاست‌های جهانی کاهش خواهد یافت، در حالی که چین و سایر قدرت‌های نوظهور از این خلأ برای گسترش نفوذ خود استفاده خواهند کرد.

در پی خروج آمریکا از توافق پاریس و سازمان بهداشت جهانی، برنامه “پروژه ۲۰۲۵” که توسط بنیاد هریتیج تدوین شده، پیشنهاد خروج از صندوق بین‌المللی پول (IMF) و بانک جهانی را نیز مطرح کرده است. طرفداران این ایده معتقدند که این نهادها بودجه‌های آمریکا را قبل از رسیدن به پروژه‌های داخلی “رهگیری” می‌کنند و خروج از آن‌ها می‌تواند باری مالی را از دوش واشنگتن بردارد.

اما این دیدگاه برداشتی اشتباه از عملکرد این نهادها و نقش آمریکا در آن‌ها است. صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی نه‌تنها به اقتصاد جهانی، بلکه به پیشبرد اهداف استراتژیک آمریکا نیز کمک کرده‌اند. خروج از آن‌ها، بیش از آنکه به دیگران آسیب بزند، به خود آمریکا ضرر خواهد رساند.

رئیس بانک جهانی و معاون مدیرعامل صندوق بین‌المللی پول همیشه توسط آمریکا انتخاب می‌شود.همچنین آمریکا تنها کشوری است که می‌تواند تصمیمات کلیدی این نهادها را وتو کند، زیرا مصوبات نیاز به ۸۵ درصد آرا دارند.

این موقعیت، به آمریکا اجازه داده است تا سیاست‌های اقتصادی جهانی را مطابق با منافع خود تنظیم کند. به‌عنوان مثال، دولت ترامپ در دور اول خود از طریق صندوق بین‌المللی پول، یک بسته کمکی ۵۷ میلیارد دلاری را به آرژانتین اختصاص داد، که بزرگ‌ترین وام صندوق بین‌المللی پول بود و با بودجه کشورهای عضو تأمین شد، نه صرفاً منابع مالی آمریکا.

همچنین، بانک جهانی ابزاری برای واشنگتن در بازسازی کشورهایی مانند عراق و افغانستان پس از مداخلات نظامی آمریکا بوده است. در صورت خروج، آمریکا این ابزار کلیدی سیاست خارجی خود را از دست خواهد داد.

برخلاف ادعاهای مطرح‌شده، هزینه مشارکت آمریکا در صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی ناچیز است. به‌عنوان مثال در سال ۲۰۲۳، وزارت خزانه‌داری آمریکا سود ۴۰۷ میلیون دلاری از مشارکت در صندوق بین‌المللی پول گزارش کرد. بانک جهانی نیز به کمک‌های مستقیم کشورها وابسته نیست، بلکه سرمایه خود را از طریق انتشار اوراق قرضه تأمین می‌کند.
آمریکا تاکنون تنها ۳.۷ میلیارد دلار به بانک جهانی پرداخت کرده، که این رقم در مقایسه با ۲۰ میلیارد دلاری که دولت آمریکا در ۱۵ سال گذشته به اسپیس‌ایکس یارانه داده، بسیار ناچیز است.

۱. کاهش نفوذ جهانی آمریکا : اگر واشنگتن از این نهادها خارج شود، قدرت وتوی خود را از دست می‌دهد و دیگر قادر نخواهد بود مسیر سیاست‌های پولی و مالی بین‌المللی را تعیین کند. این خلأ، فرصتی طلایی برای چین و سایر قدرت‌های نوظهور خواهد بود تا نفوذ خود را در سیستم مالی جهانی گسترش دهند.

۲. تأثیر بر اقتصاد آمریکا : صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی نقش مهمی در حفظ ثبات اقتصاد جهان دارند. خروج آمریکا می‌تواند ریسک بحران‌های مالی را افزایش دهد که به‌طور غیرمستقیم بر اقتصاد آمریکا نیز تأثیر خواهد گذاشت. همچنین امکان کنترل جریان‌های مالی بین‌المللی توسط واشنگتن را محدود کند. از سوی دیگر پشتیبانی از متحدان کلیدی مانند اوکراین و تایوان را دشوارتر کند.

۳. از دست دادن جایگاه در سیاست‌گذاری اقتصادی جهانی : در صورتی که آمریکا حتی فقط پرداخت‌های مالی خود را متوقف کند، سایر کشورها که ۷۰ درصد قدرت رأی‌دهی را دارند، می‌توانند حق رأی آمریکا را تعلیق کنند. در این صورت، واشنگتن نفوذ خود را در IMF و بانک جهانی از دست خواهد داد، بدون اینکه رسماً از آن‌ها خارج شده باشد.

۴. تقویت نقش چین در نظام مالی بین‌المللی: چین سال‌هاست که در تلاش برای کاهش نفوذ آمریکا در نهادهای مالی جهانی است و خروج آمریکا از IMF و بانک جهانی، فرصتی برای تقویت نهادهای جایگزین مانند بانک توسعه زیرساخت آسیا (AIIB) و ابتکار کمربند و جاده (BRI) خواهد بود.

خروج آمریکا از صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی یک اشتباه استراتژیک خواهد بود، زیرا به‌جای کاهش هزینه‌های این کشور، موجب کاهش قدرت و نفوذ اقتصادی آن در جهان می‌شود. اگر ترامپ تصمیم به خروج بگیرد، کشورهای دیگر باید از این فرصت برای تقویت موقعیت خود و کاهش وابستگی به آمریکا استفاده کنند.

به گفته تئودور روزولت، “سیاست خارجی باید آرام باشد و یک چماق بزرگ در دست داشته باشد.” اما سیاست دولت ترامپ بیشتر شبیه به فریاد زدن و شکستن چماق خودش است! اگر این روند ادامه یابد، آمریکا ممکن است کنترل خود بر نظم مالی جهانی را از دست بدهد، در حالی که رقبای آن جای خالی‌اش را پر خواهند کرد.