گروه بین الملل جهان نیوز: در روزهای اخیر شاهد طرح یک فتنه و توطئه تازه علیه ایران در لبنان بوده ایم. ماجرا از این قرار است که همزمان با نزدیک شدن به تاریح 5 اسفندماه و برگزاری مراسم تشییع و تدفین شهیدان "سید حسن نصرالله" و "سید هاشم صفی الدین" در لبنان، دولت این کشور در اقدامی ناگهانی و غیرمنتظره، از ممنوع‌‍‌شدن نشستن پروازهای ایرانی بر باند فرودگاه بیروت خبر داده است. حرکتی که موجب سرگردان شدن شمار قابل توجهی از مسافران لبنانی و دیگر کشورها در ایران شده است.
دولت لبنان مدعی شده که این حرکت در هماهنگی با تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران و به طور خاص علیه شرکت‌های هواپیمایی کشورمان است. با این حال، برخی منابع آگاه و رسانه ای اعلام کرده اند که رژیم اشغالگر قدس از کانال آمریکا به دولت لبنان هشدار داده که در صورت نشستن هواپیماهای ایرانی بر باند فرودگاه بیروت، یا آن ها و یا فرودگاه مذکور را هدف قرار خواهد داد. در عین حال، ایران نیز مقابله به مثل کرده و اخیرا از نشستن دو هواپیمای لبنانی در کشورمان جلوگیری کرده است.
مقام های ارشد لبنانی از جمله «نواف سلام» نخست وزیر این کشور گفته‌اند که لبنان در تعامل مستقیم با تهران است تا بتواند مشکل ایجاد شده را حل کند. نبیه بری رئیس مجلس لبنان نیز در موضع گیری با اشاره به تهدیدات صهیونیست ها و دیگر طرف های ثالث در مورد نشستن پروازهای ایرانی در بیروت گفته است که این مساله باید از طریق رایزنی های مستقیم با ایران حل شود و لبنان نباید به مستعمر دیگر طرف ها نظیر اسرائیل تبدیل شود. شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب الله لبنان نیز در موضع گیری مشابهی خواستار حل شدن مساله مذکور از طریق رایزنی های دولت لبنان با ایران شده و وضعیت جاری را غیرقابل قبول توصیف کرده است.
با این همه، مساله مذکور با اعتراضات قابل توجهی نیز در لبنان همراه شده که نمودهای عینی این مساله در فرودگاه بیروت و همچنین مسیرهای منتهی به این محل قابل مشاهده بوده است. با این همه، اینطور به نظر می‌رسد که قائله جدید علیه ایران در لبنان، ابعاد گسترده تری دارد که خوانش دقیق آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این رابطه به طور خاص می توان به 3 مولفه اشاره کرد.
یک: هراس بزرگ جریان مخالف با مقاومت از مراسم باشکوه تشییع شهیدان مقاومت
یکی از نگرانی‌های جدی آمریکا و رژیم صهیونیستی و به طور کلی گروه ها و بازیگران مخالف و معاند با جریان مقاومت، برگزاری مراسم باشکوه و عظیم تشییع و تدفین شهدای مقاومت یعنی شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفی الدین در لبنان است. این موضوع که قطعا به وقوع خواهد پیوست، یک سرشکستگی بزرگ برای جریان عبری-عربی و غربیِ مخالف با جبهه مقاومت است.
تشییع باشکوه و مردمی شهدای مقاومت، در نوع خود یک سیلی بزرگ بر صورت کسانی است که همواره سعی داشته و دارند با شانتاژهای رسانه ای و تبلیغاتی، جریان مقاومت را منزوی و ضعیف نشان دهند. این در حالی است که تجربیات تاریخی و البته واقعیت های میدانی نشان می دهند که شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین، صرفا از جانب شیعیان لبنانی و منطقه مورد احترام نبوده اند بلکه دیگر گروه ها و جریانهای سیاسی و مذهبی نیز به دلیل اراده جدی آن ها در ایستادگی در برابر ظلم و تعهدشان به آرمان قدس شریف و حراست از منافع و امنیت ملی لبنان، به آن ها احترام می گذارند و این مساله خار بزرگی در چشمان مخالفان جریان مقاومت در منطقه است. این مسائل سبب می شوند تا برگزاری مراسم مذکور، بار دیگر جان تازه ای را در کالبد جریان مقاومت لبنان بدمد. موضوعی که به ویژه آشکار‌شدن آن در جلوی چشم افکار عمومی منطقه و جهان از اهمیتی راهبردی برخوردار است.
در واقع، هرچه شکوه و عظمت جریان مقاومت در قالب این قبیل رویدادها برجسته‌تر شود، این موضوع یک شکست مهلک و سنگین را برای مخالفان این جریان به ذهن متبادر می کند. درست به همین دیل است که می بینیم قبل از برگزاری مراسم تشییع و تدفین شهدای مذکور، مخالفان و معاندانِ جریان مقاومت، دست به هر کارشکنی می‌زنند تا شاید بتوانند اندکی از وسعت رویدادی که در پیش است بکاهند.
دو: زهرچشم گرفتن جریان عبری-غربی از دولت جدید لبنان
لبنان قبل از استقرار اخیر دولت نواف سلام و ریاست جمهوری جوزف عون، برای ماه ها از داشتن یک دولت محروم بود. حال در وضعیت کنونی و پس از استقرار دولت جدید در این کشور، جریان های مخالف با ایده مقاومت نظیر آمریکا و رژیم اشغالگر قدس، با تشدید فشارهای خود علیه بیروت سعی دارند در همین آغاز کار، یک زهر چشم جدی را از این دولت بگیرند و خط مشی های تازه ای را برای آن در حوزه مسائل منطقه ای ترسیم کنند.
در واقع، جریان های مخالف با جبهه مقاومت در منطقه سعی دارند هرگونه ارتباط لبنان با ایران را به یک خط قرمز بزرگ و پرهزینه برای دولت جدید این کشور تبدیل کنند و از این رهگذر، منافع خاص خود را در قالب معادله مذکور تامین کنند. این جنس از نگاه تا حد زیادی محصول این اشتباه محاسباتی است که تصور می کند بازیگران عضو محور مقاومت در طی تحولات ماه های اخیر در سطح منطقه تضعیف شده اند و از این رو، باید واقعیت های معنادار و تازه ای در سطح منطقه و در کشورهای مختلف نظیر لبنان حاکم شود. تصور و دیدگاهی که تطابق چندانی با واقعیت های میدانی در غرب آسیا ندارد و اساسا هراس بازیگران مخالف با جبهه مقاومت از برگزاری شکوهمند مراسم تشییع و تدفین شهدای مقاومت در لبنان، یک جلوه و نمود عینی از متوهمانه بودن ایده مذکور است.
سه: تلاش برای جا انداختن یک ایده انحرافی در مورد حزب الله البنان
یکی از نکاتی که در بحبوحه طرح فتنه جدید ضدایرانی در لبنان و تلاش برای محدود کردن ارتباطات کشورمان با لبنان باید به آن توجه داشت این است که جریان های صهیونیستی و یا مخالف با جبهه مقاومت، سعی دارند به هر شکل ممکن این ایده را در قالب یک جنگ شناختی در ذهن افکار عمومی منطقه و جهان جا بیندازند که حزب الله لبنان دیگر وجود ندارد و در طی تحولات بیش از یک سال اخیر، به شدت ضعیف شده و در ورطه نابودی است.
نباید از یاد ببریم که حزب الله، قویترین نیروی سیاسی و نظامی در لبنان است و تلاش هایی هدفمند و البته چندجانبه چه در بُعد داخلی لبنان و چه ابعاد منطقه ای و فرامنطقه ای برای به حاشیه راندن آن از معادلات کلان حکمرانی در لبنان در جریان است. حال در این شرایط، برگزاری مراسم شکوهمند تشییع و تدفین شهدای مقاومت لبنان و البته حضور گسترده میلیونی لبنانی ها و مردم منطقه در مراسم مذکور، عملا این جنس از تلاش و روایت‌سازی جریانهای مخالف با جبهه مقاومت را تا حد زیادی خنثی می کند.
نباید از یاد ببریم که قدرت های غربی و صهیونیست ها در قالب جنگ شناختی تاکید دارند که اصلِ واقعیت مهم نیست بلکه تصویری که از آن به افکار عمومی جهان ارائه و با بهتر بگوییم، خورانده می شود از اهمیت برخوردار است. این همان چیزی است که در قالب جوسازی‌های مدت اخیر با محوریت ممنوعیت نشستن هواپیماهای ایرانی در لبنان قابل مشاهده بوده است.
دولت لبنان مدعی شده که این حرکت در هماهنگی با تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران و به طور خاص علیه شرکت‌های هواپیمایی کشورمان است. با این حال، برخی منابع آگاه و رسانه ای اعلام کرده اند که رژیم اشغالگر قدس از کانال آمریکا به دولت لبنان هشدار داده که در صورت نشستن هواپیماهای ایرانی بر باند فرودگاه بیروت، یا آن ها و یا فرودگاه مذکور را هدف قرار خواهد داد. در عین حال، ایران نیز مقابله به مثل کرده و اخیرا از نشستن دو هواپیمای لبنانی در کشورمان جلوگیری کرده است.
مقام های ارشد لبنانی از جمله «نواف سلام» نخست وزیر این کشور گفته‌اند که لبنان در تعامل مستقیم با تهران است تا بتواند مشکل ایجاد شده را حل کند. نبیه بری رئیس مجلس لبنان نیز در موضع گیری با اشاره به تهدیدات صهیونیست ها و دیگر طرف های ثالث در مورد نشستن پروازهای ایرانی در بیروت گفته است که این مساله باید از طریق رایزنی های مستقیم با ایران حل شود و لبنان نباید به مستعمر دیگر طرف ها نظیر اسرائیل تبدیل شود. شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب الله لبنان نیز در موضع گیری مشابهی خواستار حل شدن مساله مذکور از طریق رایزنی های دولت لبنان با ایران شده و وضعیت جاری را غیرقابل قبول توصیف کرده است.
با این همه، مساله مذکور با اعتراضات قابل توجهی نیز در لبنان همراه شده که نمودهای عینی این مساله در فرودگاه بیروت و همچنین مسیرهای منتهی به این محل قابل مشاهده بوده است. با این همه، اینطور به نظر می‌رسد که قائله جدید علیه ایران در لبنان، ابعاد گسترده تری دارد که خوانش دقیق آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این رابطه به طور خاص می توان به 3 مولفه اشاره کرد.
یک: هراس بزرگ جریان مخالف با مقاومت از مراسم باشکوه تشییع شهیدان مقاومت
یکی از نگرانی‌های جدی آمریکا و رژیم صهیونیستی و به طور کلی گروه ها و بازیگران مخالف و معاند با جریان مقاومت، برگزاری مراسم باشکوه و عظیم تشییع و تدفین شهدای مقاومت یعنی شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفی الدین در لبنان است. این موضوع که قطعا به وقوع خواهد پیوست، یک سرشکستگی بزرگ برای جریان عبری-عربی و غربیِ مخالف با جبهه مقاومت است.
تشییع باشکوه و مردمی شهدای مقاومت، در نوع خود یک سیلی بزرگ بر صورت کسانی است که همواره سعی داشته و دارند با شانتاژهای رسانه ای و تبلیغاتی، جریان مقاومت را منزوی و ضعیف نشان دهند. این در حالی است که تجربیات تاریخی و البته واقعیت های میدانی نشان می دهند که شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین، صرفا از جانب شیعیان لبنانی و منطقه مورد احترام نبوده اند بلکه دیگر گروه ها و جریانهای سیاسی و مذهبی نیز به دلیل اراده جدی آن ها در ایستادگی در برابر ظلم و تعهدشان به آرمان قدس شریف و حراست از منافع و امنیت ملی لبنان، به آن ها احترام می گذارند و این مساله خار بزرگی در چشمان مخالفان جریان مقاومت در منطقه است. این مسائل سبب می شوند تا برگزاری مراسم مذکور، بار دیگر جان تازه ای را در کالبد جریان مقاومت لبنان بدمد. موضوعی که به ویژه آشکار‌شدن آن در جلوی چشم افکار عمومی منطقه و جهان از اهمیتی راهبردی برخوردار است.
در واقع، هرچه شکوه و عظمت جریان مقاومت در قالب این قبیل رویدادها برجسته‌تر شود، این موضوع یک شکست مهلک و سنگین را برای مخالفان این جریان به ذهن متبادر می کند. درست به همین دیل است که می بینیم قبل از برگزاری مراسم تشییع و تدفین شهدای مذکور، مخالفان و معاندانِ جریان مقاومت، دست به هر کارشکنی می‌زنند تا شاید بتوانند اندکی از وسعت رویدادی که در پیش است بکاهند.
دو: زهرچشم گرفتن جریان عبری-غربی از دولت جدید لبنان
لبنان قبل از استقرار اخیر دولت نواف سلام و ریاست جمهوری جوزف عون، برای ماه ها از داشتن یک دولت محروم بود. حال در وضعیت کنونی و پس از استقرار دولت جدید در این کشور، جریان های مخالف با ایده مقاومت نظیر آمریکا و رژیم اشغالگر قدس، با تشدید فشارهای خود علیه بیروت سعی دارند در همین آغاز کار، یک زهر چشم جدی را از این دولت بگیرند و خط مشی های تازه ای را برای آن در حوزه مسائل منطقه ای ترسیم کنند.
در واقع، جریان های مخالف با جبهه مقاومت در منطقه سعی دارند هرگونه ارتباط لبنان با ایران را به یک خط قرمز بزرگ و پرهزینه برای دولت جدید این کشور تبدیل کنند و از این رهگذر، منافع خاص خود را در قالب معادله مذکور تامین کنند. این جنس از نگاه تا حد زیادی محصول این اشتباه محاسباتی است که تصور می کند بازیگران عضو محور مقاومت در طی تحولات ماه های اخیر در سطح منطقه تضعیف شده اند و از این رو، باید واقعیت های معنادار و تازه ای در سطح منطقه و در کشورهای مختلف نظیر لبنان حاکم شود. تصور و دیدگاهی که تطابق چندانی با واقعیت های میدانی در غرب آسیا ندارد و اساسا هراس بازیگران مخالف با جبهه مقاومت از برگزاری شکوهمند مراسم تشییع و تدفین شهدای مقاومت در لبنان، یک جلوه و نمود عینی از متوهمانه بودن ایده مذکور است.
سه: تلاش برای جا انداختن یک ایده انحرافی در مورد حزب الله البنان
یکی از نکاتی که در بحبوحه طرح فتنه جدید ضدایرانی در لبنان و تلاش برای محدود کردن ارتباطات کشورمان با لبنان باید به آن توجه داشت این است که جریان های صهیونیستی و یا مخالف با جبهه مقاومت، سعی دارند به هر شکل ممکن این ایده را در قالب یک جنگ شناختی در ذهن افکار عمومی منطقه و جهان جا بیندازند که حزب الله لبنان دیگر وجود ندارد و در طی تحولات بیش از یک سال اخیر، به شدت ضعیف شده و در ورطه نابودی است.
نباید از یاد ببریم که حزب الله، قویترین نیروی سیاسی و نظامی در لبنان است و تلاش هایی هدفمند و البته چندجانبه چه در بُعد داخلی لبنان و چه ابعاد منطقه ای و فرامنطقه ای برای به حاشیه راندن آن از معادلات کلان حکمرانی در لبنان در جریان است. حال در این شرایط، برگزاری مراسم شکوهمند تشییع و تدفین شهدای مقاومت لبنان و البته حضور گسترده میلیونی لبنانی ها و مردم منطقه در مراسم مذکور، عملا این جنس از تلاش و روایت‌سازی جریانهای مخالف با جبهه مقاومت را تا حد زیادی خنثی می کند.
نباید از یاد ببریم که قدرت های غربی و صهیونیست ها در قالب جنگ شناختی تاکید دارند که اصلِ واقعیت مهم نیست بلکه تصویری که از آن به افکار عمومی جهان ارائه و با بهتر بگوییم، خورانده می شود از اهمیت برخوردار است. این همان چیزی است که در قالب جوسازی‌های مدت اخیر با محوریت ممنوعیت نشستن هواپیماهای ایرانی در لبنان قابل مشاهده بوده است.