یک دهه پس از ظهور رسانههای اجتماعی، رقابت بر سر تصاحب مخاطب برای کسب درآمد افزایش یافته و این روزها با یک جستوجوی ساده در شبکههای اجتماعی، با صفحات مختلفی روبهرو میشویم که گردانندگان آن خود را حامیان سگها و گربهها معرفی میکنند، صفحاتی که پس از صید «دنبالکننده»، با انتشار تصاویر و ویدئوهای دلخراش از وضعیت این حیوانات، عواطف انسانی را تحریک کرده و در پوشش مباحث درمانی و غذارسانی از مخاطبان خود کمکهای نقدی درخواست میکنند. در شرایط وخیم اقتصادی، این کار عاملی مهم و منبع درآمدی مطمئن برای تولیدکنندگان اینگونه ویدئوها محسوب میشود، درآمدی که با سوءاستفاده از عواطف علاقهمندان به حیوانات منجر به شکلگیری شبکههای اقتصادی منفعت طلبانه شده و به شیوع روزافزون استفاده ابزاری از حیوانات دامنزده است. صاحبنظران میگویند، چنین اقداماتی هرگز به حمایت واقعی از حیوانات آسیبدیده منتهی نمیشود و در خوشبینانهترین حالت ممکن، تنها درصد کمی از وجوه دریافتی، صرف درمان و رسیدگی به آنها میشود و هدف اصلی، کلاهبرداری و انتفاع مالی است. همانطور که تکدیگری توسط باندهای مافیایی مدیریت میشود، در مورد سگهای ولگرد نیز دهها پیج زیرنظر مافیایی سازمانیافته در سایه انفعال دستگاههای نظارتی فعالیت میکنند. همینکه تصاویری از جمعآوری سگهای ولگرد توسط شهرداریها و یا جراحت این حیوانات در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، باندهای مافیایی با همراهی حامیان پوشالی حیوانات دستبهکار شده و با طرح ادعاهای واهی و اطلاعرسانیهایی که به کمک شبکههای فارسیزبان خارج از کشور انجام میدهند، برای دریافت کمکهای مالی، شمارهکارت اعلام و از رنج حیوانات درآمد کسب میکنند. مهدی نبییان، کارشناس و پژوهشگر حیاتوحش سال ۱۴۰۱ دراینباره عنوان کرده بود که «هرکدام از صفحات مدافع حقوق حیوانات خودشان اعلام میکنند که ماهانه ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان کمکمالی دریافت میکنند. مثلا عکس یک سگ با پای شکسته را در صفحهشان قرار میدهند و اعلام میکنند که نیاز به جراحی و ۱۰ میلیون تومان هزینه دارد. بهاینترتیب گلریزان میکنند و جالب این است که تا شب نشده میگویند دیگر پول واریز نکنید چون ۱۰ میلیون تومان جور شد. ما اطلاعات موثقی داریم که بعضی از این گروهها خودشان دستوپای سگ را میشکنند و تصاویر را منتشر میکنند تا پول جمع کنند. بر اساس اطلاعاتی که در دست داریم برخی از این حامیان یا با بعضی از پیمانکاران شهرداری در ارتباطند یا خودشان پیمانکار شدهاند. مدتی قبل شهردار کرج اعلام کرد روزانه ۱۴ میلیون تومان برای سگهای ولگرد هزینه میکند، شهرداری اصفهان نیز این رقم را سالی
۱۰ میلیارد تومان و شهرداری پردیس ماهی۵۰ میلیون تومان اعلام کرده است. وقتی شهرهای کوچکی مثل پردیس یا بوکان سالانه ۶۰۰ میلیون تومان بهصورت قانونی برای سگهای ولگرد هزینه میکنند، ببینید چه تبادل مالی عجیبی برقرار است.» به همین علت برای جلوگیری از گسترش این کلاهبرداری پرسود، از شهروندان درخواست شده، به افرادی که در قالب مساعدت به سگها و گربههای بیصاحب در فضای مجازی پول جمع میکنند، کمک نکنند.
مطابق بررسیهایی که از سوی«همشهری آنلاین» صورت گرفته، «شهروندان تهرانی سال۱۴۰۱، ماهانه دستکم ۳۵میلیارد تومان برای غذادهی، درمان و عقیمسازی حیوانات شهری به باندهای کلاهبردار از طریق صفحات مجازی پول پرداخت کردهاند. همچنین در یکی از پروندههایی که توسط یگان حفاظت سازمان محیطزیست در سال ۱۴۰۰ مطرحشده، یک باند سهنفری از زنان تنها ۵ تا ۱۰درصد از کمکهای دریافتی را صرف حمایت از سگها در شهر تهران کرده و بقیه کمکها را به جیب زده بودند. این باند با حضور در پارک پردیسان تهران سگهای بلاصاحب را غذادهی میکرد و با انتشار ویدئوها و تصاویر این اقدام در فضای مجازی، از مردم برای غذادهی به حیوانات شهری کمک خواسته و با این شیوه کلاهبرداری، مبالغ کلان دریافت کرده بود.»
مرجعی قانونی باید به تخلف حامیان پوشالی حیوانات رسیدگی کند
محمدعلی یکتانیک، تیمارگر حیاتوحش که از پشتپرده این مسئله آگاه است، در گفتوگو با «رسالت» میگوید: «سوءاستفاده از حس مشارکت مردمی بارزترین ویژگی صاحبان صفحات مجازیای است که خود را بهدروغ حامی حقوق حیوانات معرفی میکنند. این افراد به چرخه اعتماد و مشارکت مردمی هم آسیب میزنند و ممکن است بهتدریج افرادی که با نیت خیرخواهانه بهدنبال کمک به حیوانات هستند، با پی بردن از این سوءاستفاده و کلاهبرداری سرخورده شوند. در این زمینه میتوان به زوجی اشاره کرد که در کردان کرج، خانمهای جوان را فریب میدهند. درواقع این زوج با همدستی یکدیگر زمینهای فراهم میکنند تا خانمهای جوان جذب آقا شوند، و سپس مبالغ کلانی تحت عنوان حمایت از حقوق حیوانات از آنها دریافت و بعد خانم ورود کرده و بهعنوان زنی که متوجه خیانت همسرش شده ایفای نقش میکند و خانمهای فریبخورده نیز از ترس آبرویشان قادر به بازپسگیری مبالغی که بهدروغ باهدف حمایت از حقوق سگها و گربههای بیصاحب از آنها اخذشده، نیستند. آنها ماهانه بیش از ۵۰۰ میلیون تومان از مردم کمک دریافت میکنند. این زوج کانالی تلگرامی ویژه دریافت کمک از خارج کشور راهاندازی کردهاند و اسنادش موجود است. حتی شبکه من و تو سه بار برای آنها تبلیغ کرده و در برنامههای خود این حامیان قلابی را معرفی کرده است. اما چرا و به چه علت این شبکه معلومالحال برای این افراد تبلیغ میکند؟ دلیلش پولهایی است که توسط حامیان به نام تیمار و غذارسانی به سگها از مردم جمعآوری میشود و به جیب این شبکهها نیز میرود. باید در مقابل این افراد ایستاد و مانع فعالیتشان شد، اینها به کیان سرزمین لطمه میزنند. حتی بعضی از حامیان در صفحات مجازی، فعالیتشان را گسترش داده و تحت عنوان بازپروری حیاتوحش میلیاردها تومان از مردم کمک جمعآوری میکنند درحالیکه تنها کاری که انجام نمیدهند، بازپروری است. ما این موارد را به سازمان بازرسی کشور، هیئت بازرسی سازمان حفاظت از محیطزیست، فرمانداری و استانداری گزارش دادهایم، ولی هیچ ترتیب اثری ندادهاند. طبیعتا باید مرجعی قانونی به موضوعات اینچنینی ورود کرده و رسیدگی کند تا حامیان دروغین حیوانات بدانند که تخلف آنان تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت اما عجیب است که علیرغم موجود بودن اسناد و مدارک و سوءاستفاده از احساسات مردم برای جلب حمایت مادی، سازمانهای بازرسی و نظارتی هنوز به این مسئله ورود نکردهاند.» یکتانیک تأکید میکند که «مدافعان پوشالی حیوانات در صفحات مجازی خود ازجمله اینستاگرام، بدون هیچ نظارت و مجوزی فعالیت میکنند. اساسا عنوانی هم به این نام برای فعالیت در چنین چارچوبی وجود ندارد. البته بعضی افراد به جهت نگهداری گسترده حیوانات، برای تأسیس پانسیون مجوزی از سازمان محیطزیست اخذ میکنند اما از اساس دریافت چنین مجوزی در قوانین ما تعریفنشده است و طبیعتا هیچ نظارتی هم صورت نمیپذیرد. این درحالی است که مدافعان دروغین حیوانات، وجوه کلانی را برای درمان سگها و گربههای بیصاحب از مردم دریافت و در این پروسه درمانی از دارو استفاده میکنند، چنین اقدامی باید تحت نظر سازمان دامپزشکی باشد که نیست و برهمین اساس مدافعان دروغین حیوانات مرتکب جرم میشوند. اغلب اینها خودشان را بهدروغ دامپزشک معرفی میکنند و از دیگر تخلفاتشان زمینخواری است. چندین هکتار زمین ملی را تحت عنوان حمایت از حیوانات اشغال و عملا زمینخواری میکنند و کسی هم به اینها کاری ندارد. چنین موضوعی بارها به سازمان بازرسی گزارش شده و بهرغم نشان دادن اسناد و مدارک اقدامی صورت نپذیرفته است. حتی به بخش بازرسی وزارت راهوشهرسازی مراجعه و اعلام کردیم اراضی ملیای که توسط حامیان حقوق حیوانات تصرفشده، متعلق به این وزارتخانه است، بااینحال اقدامات مقتضی در دستور کار قرار نگرفته و در این میانبرخی از افراد صاحب نفوذ نیز به اینها کمک میکنند. نتیجه این مسئله، افزایش جمعیت سگهای بیصاحب است و در هر نقطهای که سر میچرخانید، حتی در سواحل جزایر جنوبی کشور پر از سگ ولگرد است.»
ترویج غذارسانی بهعنوان مسئولیت اجتماعی از سوی شبکه سخیف «من و تو»
این تیمارگر حیاتوحش در پاسخ به چرایی وقوع چنین اتفاقاتی، اینگونه پاسخ میدهد: «ما در مورد ساماندهی جانوران اهلی بدون صاحب بهویژه سگها و گربهها سلیقهای عمل میکنیم و به نظر میرسد تمایلی نداریم راهکارهای موفق جهانی را اجرایی و بهصورت جدی ورود کنیم، نتیجه این میشود که حامیان پوشالی حیوانات با همراهی سلبریتیها و برخی افراد شناخته شده موجسواری میکنند. اقدامات آنان نهتنها کمکی به سگها و گربههای بیصاحب نکرده بلکه عرصه را بر سایر جانداران هم تنگ کرده است. متأسفانه در این زمینه شبکه تلویزیونی من و تو نیز نقش مهمی ایفا کرده، تا مردم را به سمت سگها و گربهها سمپات کند، تبلیغات غلطی هم مبنی بر غذارسانی به این حیوانات صورت گرفته و این موضوع را بهعنوان مسئولیت اجتماعی ترویج کردهاند. این شبکه سخیف سالهاست که با تولید محتوا، باورهای اشتباهی را در میان مخاطبانش رواج داده است. از طرفی کاسبانی که از این راه کسب درآمد میکنند، با کمک پیمانکاران شهرداری اقداماتی را بهصورت هماهنگ در جهت برانگیختن احساسات انسانی انجام میدهند، بهعنوانمثال عامدانه به سگها اسید تزریق و یا سگها و گربهها را بهصورت زنده دفن میکنند و با انتشار ویدئوی این اقدامات در فضای مجازی، ترحم و احساسات انسانی را برمیانگیزند، به همین علت افراد جامعه ترغیب میشوند تا به گردانندگان صفحات مجازی که خود را مدافع حقوق حیوانات معرفی کردهاند، به شکل مادی کمک کنند. بهاینترتیب مبالغ کلانی به جیب اینها سرازیر میشود و به مخاطبانشان اینگونه القا میکنند که اقداماتشان برگرفته از شواهد علمی است. این افراد به یکسری نمونههای خیالی که از آن تحت عنوان «مستندات علمی جهانی» یاد میشود، استناد میکنند. مواردی که در هیچ کجای جهان اجرایی نشده است! این افراد مدعی هستند که باید به غذارسانی ادامه داد، چراکه کشتار سگها و گربههای بیصاحب باعث افزایش جمعیت این جانوران شده است. اما چگونه ممکن است که بهعنوانمثال کشتار گرگها و پرندهها به کاهش جمعیت اینگونهها منجر شده ولی در مورد سگ باعث افزایش جمعیت شده است؟ ادلهای که این افراد ارائه میکنند این است که با کشتن سگها در یک منطقه، سگهای دیگری از سایر مناطق، این قلمرو را اشغال کرده و موفقتر تولیدمثل میکنند. حال اینکه در صورت درستی چنین ادعایی، باید در مورد حیاتوحش نیز به همین ترتیب باشد، طبیعتا حیوانات وحشی قلمرو طلبترند و بیشتر بهدنبال دستیابی به غذا هستند. اگر قرار باشد با گشودگی قلمرو به افزایش جمعیت حیوانات کمک کنیم، چرا جمعیت حیاتوحش کمو کمتر میشود؟ کشتار حیاتوحش که بیشتر و بدتر از کشتار حیوانات اهلی است. مثال دیگری که میتوان در این زمینه ارائه کرد، پرندگان مهاجری هستند که زیستگاه ندارند، و اگر زیستگاهها را خلوتتر کنیم، باید جمعیت این پرندگان افزایش پیدا کند، اما چرا چنین اتفاقی رخ نمیدهد؟ بنابراین اغلب اظهارنظرهایی که تحت عنوان مستندات علمی به خورد جامعه داده میشود، کاملا بیپایه است.»
سگها و گربهها شکارچیهای ۳۶۵ روز سال در طبیعتاند
یکتانیک در ادامه تشریح میکند: «چنین افرادی در سالیان اخیر سعی کردهاند بر موضوع کشتار سگها توسط شهرداریها مانور دهند، درحالیکه این صحنهسازیها با کمک کاسبان سگ، تحت عنوان پرطمطراق حامیان حقوق حیوانات صورت پذیرفته تا وجوه کلانی از طریق مشارکتهای مردمی جمعآوری کنند. این عوامفریبیها باعث شده مقوله ساماندهی سگها و گربههای بیصاحب بر زمین بماند. این موضوع به معنای کشتار گسترده نیست و در همهجای دنیا این حیوانات را حذف میکنند که یکی از شیوههای حذف فیزیکی، یوتانایز است. فلسفه این اقدام، مرگی آرام و بدون درد از طریق تزریق داروست. خالق سگ و گربه انسان است و این حیوانات در طبیعت کارکرد و نقشی ندارند، حتما باید جمعیت این جانوران را کنترل کرد. اگر زنبور یا عقاب را از طبیعت حذف کنید، پس از مدتی چرخه غذایی و اکوسیستم دچار اختلال میشود و با کمشدن یک حلقه از زنجیره، کل این زنجیره فرومی پاشد، ولی در مورد حذف گونههای انسان ساخت نظیر سگ، گربه، اسب، مرغ و خروس و الاغ این مسئله صدق نمیکند. بهطور مشخص در مورد سگها و گربهها باید به این نکته اشاره کرد که این حیوانات چه عقیم باشند و چه نباشند، شکارچیهای ۳۶۵ روز سال در طبیعتاند و تفاوتشان با آدمهای شکارچی در این است که بیرحمترین انسانهای شکارچی شاید سالی ۱۰ مرتبه به شکار بروند اما این حیوانات تمام سال در حال شکار هستند. بااینوجود مدافعان حمایت از سگها پا را فراتر گذاشته و میگویند اگر سگ ولگردی نباشد، گرگها به روستاها حمله میکنند! این افراد که خودشان را بهعنوان حامی حیوانات معرفی میکنند، موجی از ترس و نفرت درباره گرگ، پلنگ، کفتار و خرس به راه انداختهاند تا حضور سگهای ولگرد را توجیه کنند. با این توصیف در بسیاری از کشورهای جهان مانند کانادا، فرانسه، سوئیس و آمریکا که سگهای ولگرد جمعآوری شدهاند و جمعیت قابلتوجهی از گرگ و کایوت وجود طبیعی دارند، باید دائما شاهد حمله گرگ و کایوت به شهرها و روستاها باشیم اما پر واضح است که اینطور نیست و مطرحشدن این موضوع کذب و ساختگی و مغرضانه است. از همین موضوع میتوان به چنین واقعیتی پی برد که بسیاری از حامیان، به معنای واقعی حامی نیستند بلکه از این طریق کلاهبرداری میکنند. اغلب این افراد خلأهای عاطفی عمیقی دارند و آنتی سوشیالاند. آنها به سگها و گربهها پناه بردهاند، برای اینکه قادر به درک خود و طبیعت و حتی حیوانات نیستند، فقط هویت کاذبی از این طریق برای خود تعریف کردهاند تا نشان دهند که افرادی فعال و دلسوزند و متفاوت از دیگران عمل میکنند.»
برای حامیان قلابی حیوانات، مرگ لاکپشتها و انقراض عقابها اهمیتی ندارد
یکتانیک میگوید: «این افراد تصور میکنند بین سگ و گوزن تفاوتی وجود ندارد و هر دو این حیوانات ارزشمندند. شاید از نگاه عوامانه این موضوع درست باشد اما مسئله این است که سگهای ولگرد، لاکپشت (دریایی پوزه عقابی) را بهعنوان گونه در معرض انقراض ابدی میدرند! لاکپشت مادهای که ۲۵ سال بالغ شدنش به طول انجامیده و از خلیج مکزیک، هزاران کیلومتر به ساحل شیب دراز قشم میآید تا تخمریزی کند، توسط این جانوران کشته میشود. اما برای هیچکس اهمیتی ندارد و مدافعان حقوق حیوانات از این موجود حمایت نمیکنند و یا برای نجات عقابها بهمنظور دریافت کمک از مردم فراخوانی نمیدهند. اینها در یک دهه اخیر آنچنان بر روی مسئله سگها و گربهها مانور دادهاند که دیگر کسی حواسش به گونههای ارزشمند نظیر عقاب، لاکپشت و پلنگ… نیست. ما از عقاب، پلنگ، خرس، گوزن و لاکپشت هزاران فرد بازمانده نداریم ولی برای کسی اهمیتی ندارد، ژن هر فرد از جانوران وحشی اگر حفظ بشود، ما به بقای گونه مطمئنتر خواهیم بود. بنابراین سگها و گربهها مهم نیستند چون حیوانات اهلیاند، هویت ژنتیکی ندارند و منقرض نمیشوند، اما شبکه من و تو و مدافعان سگ و گربه نمیخواهند این موارد را اطلاعرسانی کنند. چون ممر درآمد آنها از همین راه است و قلبشان برای حیاتوحش نمیتپد. حمایت غلطی که از سوی حامیان صورت میپذیرد، در ادامه ممکن است پیامدهای ناگواری به همراه داشته باشد. در حال حاضر میبینیم که غذارسانی باعث شده سگها به افراد غریبه حمله کنند. کارگری که ساعت ۱۲ شب از محل کارش به خانه باز میگردد، هرشب باید از سیطره سگهای بداخلاق عبور کند. مطابق آمار رسمی، چهار کودک از ابتدای امسال تاکنون توسط سگهای ولگرد کشته شدهاند. افرادی که این اتفاق تلخ را تجربه کردهاند، ممکن است گالن نفت را روی سگهای بیصاحب خالی کرده و با روشن کردن آتش، اینها را بسوزانند. متأسفانه چنین اتفاقی در واقعیت رخ داده و اخیرا سگی سوخته را به یکی از مراکز بازپروری حیاتوحش آوردند، که نیمی از بدن این حیوان ازجمله چشمانش پخته بود، و از شدت درد نمیتوانست بنشیند. مقصر در اینجا همین داعیهداران دفاع از حقوق حیوانات هستند که در فضای مجازی از این طریق درآمدهای نجومی کسب میکنند. همانهایی که حیوان را پس از عقیمسازی، در شهرها رها میکنند، همانهایی که غذارسانی را ترویج و زمینه حمله سگها به انسانها را فراهم میکنند، طبیعی است فردی که موردحمله قرارگرفته، خشمگین میشود و ممکن است هر بلایی بر سر حیوان زبانبسته بیاورد. در اینجا نه سگ مقصر است و نه انسانی که موردحمله واقعشده، بلکه مدعیان دفاع از حقوق حیوانات مقصرند، کسانی که از این طریق امرارمعاش کرده و درآمدهای هنگفتی کسب میکنند. در این میان یکسری صفحات مجازی نیز بدون دریافت وجه از مردم، فرهنگ غذارسانی به حیوانات اهلی بیصاحب را اشاعه میدهند. اینها نیز مقصرند و آجرهایی بر یک دیوار مشترکاند و برای سوءاستفاده گران اصلی که دنبالکنندگان بالایی دارند خوراک تولید میکنند. درواقع هیچ تفاوتی بین این دو گروه نیست، شما وقتی برای یک اقدام اشتباه تبلیغ میکنید، فرقی ندارد که بابتش بهایی دریافت کنید یا نکنید. غذارسانی به حیوانات در بسیاری از کشورهای دنیا غیرقانونی است و اگر کسی چنین اقدامی مرتکب شود، پلیس حیوانات این فرد را جریمه میکند. البته این را در نظر داشته باشید که در اغلب کشورها جمعیت سگهای ولگرد از طریق جمعآوری و به سرپرستی گرفتن و بعد هم معدومسازی کنترل شده. اتفاقی که هنوز در کشور ما رخ نداده است.»
ایران بهشت سگ و گربههای ولگرد است
این تیمارگر حیاتوحش تصور میکند که موضوع ساماندهی سگهای ولگرد در ایران به یک کشمکش و لجبازی تمام عبار بدل شده و دراینباره توضیح میدهد: «ورود به این مسئله جنجالآفرین است. اخیرا یکی از اساتید برجسته گیاهشناسی به نام «حسین آخانی» پسازاینکه به ماجرای ساماندهی سگها ورود کرد، به مرگ تهدید شد. چون این موضوع هیچگاه بهدرستی برای مردم ما تشریح نشده و راهکارهایی که تحت عنوان مستندات علمی از سوی حامیان دروغین حیوانات مطرح و با همراهی سلبریتیها تبلیغ و ترویج میشود، گره ساماندهی را کور کرده، درحالیکه راهکارها مشخص است. چنین معضلی فقط مربوط به ایران نیست که بخواهیم در مورد آن تصمیم ایرانی بگیریم. در تمامی نقاط جهان سگها و گربههای بیصاحب را جمعآوری و به مدت سه ماه در مراکزی که برای این منظور ایجاد شده نگهداری و در این مدت اطلاعرسانی میشود تا هر فردی که تمایل دارد، اینها را به سرپرستی بگیرد، در غیراین صورت با روش یوتانایز معدوم میکنند. بنابراین اقداماتی که از سوی گردانندگان صفحات مجازی حامی حقوق حیوانات صورت میگیرد بسیار غیرعلمی است، اینکه از مردم کمک مالی بگیرید و حیوان را پس از عقیمسازی، دوباره در سطح شهرها رها کنید، اشتباه محض است. رهاسازی حیوان اهلی بیمعناست، مثلاینکه مرغ و خروس و اسب را در جنگل رها کنید. حیوان اهلی را نباید رها کرد. جای حیوان اهلی کنار انسان است، همانطور که جای پلنگ و فلامینگو و گرگ کنار انسان نیست. مسئله این است که روی این مقوله هیچ نظارت علمیای وجود ندارد و فضا به سمتی هدایت شده که استدلالهای منطقی و علمی به حاشیه رفته و مثالهای غلطی هم مطرح میشود، بهعنوان نمونه برخی کشور ترکیه را مثالزده و از زیست مشترک انسانها و سگها سخن میگویند. حال اینکه اخیرا اردوغان در مجلس ترکیه سخنرانی کرده و از مردم خواسته است که در مورد کشتار سگها همکاری کنند. این را هم باید در نظر گرفت که ترکیه یک کشور جهان سوم است، چنین کشوری نمیتواند الگوی ما باشد. چرا کشورهای همسایه خودمان ازجمله امارات، عمان، قطر، ژاپن و یا کشورهای اروپایی را مثال نمیزنند. در همان ترکیه هم کار بهجایی رسیده که صنعت توریسم در معرض آسیب قرارگرفته و تمامی رستورانها و بخشهای مختلف این کشور پراز سگ و گربه است.»
یکتانیک خاطرنشان میکند: «سگهای ولگرد بهجامعه، حیاتوحش و بهداشت عمومی آسیب میرسانند. همانطور که در محیط طبیعی، شته را بهعنوان آفت از بین میبریم، در مورد سگهای ولگرد نیز به همین صورت است. شته هم زنده است، ولی چارهای جز معدومسازی وجود ندارد. باید در نظر داشت که محیطزیست ایران قائمبهذات عدهای محدودی حفظ شده و بعد در چنین وضعیتی، سگهای ولگرد درصد قابلتوجهی از نوزادان حیاتوحش شامل گوزن، قوچ و میش، کل، بز و آهو را از بین میبرند. اگر محیطبانی سگ ولگردی را از چرخه طبیعت حذف کند، همین داعیهداران حمایت از حقوق حیوانات که با وجوه دریافتی از مردم درحال کلاهبرداری هستند، اظهارات غیرعلمی خود را برای بار هزارم تکرار میکنند تا بتوانند مبالغ بیشتری از مردم کسب کنند! در چنین شرایطی ایران به بهشت سگها و گربههای ولگرد بدل شده و از جمعیتشان میتوان به این واقعیت پی برد. کمکی که میتوان انجام داد، این است که به حیوانات اهلی بیصاحب غذا ندهیم. اگرچه از منظر انسانی، امتناع از غذادهی به سگها و گربهها سخت است. اما باید چند اتفاق درکنار هم بیفتد، اگر قرار باشد در این زمینه پیشرفتی حاصل شود، از یک بُعد امکان تحقق ندارد. اول باید سازوکاری برای جمعآوری این حیوانات ایجاد کرد تا در معرض دید انسان نباشند، در این صورتمسئله غذارسانی هم اتفاق نخواهد افتاد. جای سگ و گربه در خیابان نیست. اینها یا باید به سرپرستی گرفته شده و یا معدوم شوند. در گام بعدی، باید دوباره این حیوانات را مدیریت کرد. در حال حاضر مطابق تخمینهایی که صورت پذیرفته، ۱۶ میلیون سگ ولگرد داریم و طبیعتا تمامی این جمعیت گسترده توسط انسان به سرپرستی گرفته نخواهد شد. بنابراین چارهای بهجز کشتار وسیع البته با روش یوتانایز وجود ندارد. در سرتاسر جهان نیز به همین صورت است.»
«رسالت» گزارش میدهد
پدیده حامیان دروغین حقوق حیوانات
یک دهه پس از ظهور رسانههای اجتماعی، رقابت بر سر تصاحب مخاطب برای کسب درآمد افزایش یافته و این روزها با یک جستوجوی ساده در شبکههای اجتماعی، با صفحات مختلفی روبهرو میشویم که گردانندگان آن خود را حامیان سگها و گربهها معرفی میکنند.
صاحبخبر -
∎