شناسهٔ خبر: 71291066 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه دنیای‌اقتصاد | لینک خبر

واکاوی اقتصاد؛ تحلیلگران تجارت فردا چه می گویند؟

حکمرانی ویرانگر منابع طبیعی

دنیای اقتصاد: جواد حیدریان در گفت‌وگو با عادل جلیلی، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور و کارشناس منابع طبیعی و محیط‌زیست، روش فاجعه‌بار حکمرانی منابع طبیعی را بررسی کرده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ منابع طبیعی به‌عنوان بستر اصلی حیات انسانی و زیست‌بوم‌های طبیعی، در دهه‌های اخیر زیر فشاری فزاینده‌ قرار گرفته‌اند.

رشد جمعیت، توسعه صنعتی و سیاست‌گذاری‌های نادرست، موجب بهره‌برداری بیش‌ازحد از این منابع شده و پایداری آنها را به خطر انداخته است. 

در ایران، روند تخریب جنگل‌ها، فرسایش خاک، کاهش منابع آبی و آلودگی‌های زیست‌محیطی، نگرانی‌هایی جدی درباره آینده حکمرانی منابع طبیعی ایجاد کرده است. 

عادل جلیلی، بر این باور است که مشکلات کنونی نتیجه فقدان یک نظام حکمرانی کارآمد است.

سیاست‌های کوتاه‌مدت، عدم شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها و ضعف در اجرای قوانین، باعث شده که منابع طبیعی ایران در معرض تهدیدی جدی قرار بگیرند. 

برای تغییر این روند، باید نگاه جامع‌تری به حکمرانی منابع طبیعی داشت؛ نگاهی که در آن، مشارکت عمومی، رعایت عدالت در بهره‌برداری و توجه به ظرفیت‌های طبیعی اکوسیستم‌ها در اولویت قرار گیرد.

انقلاب صنعتی را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ بشر دانست که نه‌تنها شیوه زندگی، بلکه نحوه تعامل انسان با طبیعت را به‌طور اساسی تغییر داد. 

پیش از انقلاب صنعتی، جوامع انسانی به‌طور سنتی از منابع طبیعی بهره‌برداری می‌کردند و مصرف منابع به‌طور طبیعی با ظرفیت بازتولید آنها هماهنگ بود. 

اما با ظهور ماشین‌آلات صنعتی، افزایش تولید و گسترش شهرنشینی، میزان تقاضا برای منابع طبیعی به‌طرز چشمگیری افزایش یافت. 

این تغییرات سبب شد که مصرف منابع از حالت تعادل خارج شود و چرخه‌های طبیعی، که طی هزاران سال پایدار بودند، زیر فشارهایی بی‌سابقه‌ قرار گیرند. 

در نتیجه، منابع تجدیدپذیر، مانند جنگل‌ها، مراتع و آب‌های زیرزمینی، با سرعتی بیش از توان بازسازی خود بهره‌برداری شدند و منابع تجدیدناپذیر، مانند نفت، گاز و معادن، بدون در نظر گرفتن جایگزین‌های مناسب به مصرف رسیدند. 

علاوه بر این، توسعه صنعتی موجب آلودگی گسترده آب، هوا و خاک شد و بسیاری از اکوسیستم‌های طبیعی تخریب شدند. 

تغییرات اقلیمی، از جمله افزایش دمای زمین و ناپایداری‌های اقلیمی، نتیجه همین روند ناپایدار مصرف منابع است. 

اما تاثیر این تحولات صرفاً محدود به محیط‌زیست نبود، بلکه بر حکمرانی منابع طبیعی نیز اثر عمیقی بر جای گذاشت.

در دوران پیشاصنعتی، مدیریت منابع بیشتر در سطح محلی و بر اساس عرف‌های اجتماعی انجام می‌شد، اما با رشد اقتصاد جهانی، حکمرانی منابع نیازمند چهارچوب‌های جدیدی شد که بتواند بهره‌برداری از منابع را کنترل و تنظیم کند. 

بااین‌حال، در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، سیاست‌گذاری‌های منابع طبیعی نتوانستند همگام با این تحولات پیش بروند.

در ایران، رشد اقتصادی، توسعه شهری و صنعتی شدن عمدتاً بدون توجه به محدودیت‌های منابع طبیعی صورت گرفته است. 

برای مثال، برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی، تخریب جنگل‌ها و مراتع و استخراج بی‌رویه معادن، همگی نشان‌دهنده ضعف در حکمرانی منابع هستند.

در واقع، سیاست‌گذاری‌ها به‌گونه‌ای نبوده که بتوانند مصرف بیش‌ازحد منابع را کنترل کنند.

کشور ما همچنان با ساختارهای بخشی اداره می‌شود، درحالی‌که منابع طبیعی، ماهیتی فرابخشی دارند و نیازمند هماهنگی بین بخش‌های مختلف هستند. 

به‌طور خلاصه باید تاکید کرد که برای بهبود حکمرانی منابع طبیعی، باید سیاست‌گذاری‌ها بر اساس شاخص‌های علمی و واقع‌بینانه صورت گیرد. 

باید از منابع جایگزین و فناوری‌های نوین برای کاهش وابستگی به منابع تجدیدناپذیر استفاده شود.

باید فرهنگ عمومی جامعه در زمینه حفظ محیط زیست و منابع طبیعی ارتقا یابد. این موضوع نیازمند آموزش و آگاهی‌بخشی به شهروندان است.

اما گوش شنوایی برای این هشدارها وجود ندارد؛ نه حاکمیت، نه دستگاه‌های تصمیم‌گیر و نه حتی خود مردم به این بحران آن‌طور که باید توجه نمی‌کنند.