شناسهٔ خبر: 71276264 - سرویس استانی
منبع: تسنیم | لینک خبر

زمین‌خواری خاندان پهلوی در شمال ایران

با وجود اینکه برخی به دنبال تطهیر رژیم پهلوی هستند اما جنایت‌های این خاندان در گوشه و کناراین کشور هنوز از خاطر مردم نرفته است، غارت و غصب زمین‌های کشاورزان و بیگاری کشیدن از زنان و دختران در گرگان و دشت فقط یک نمونه از جنایات پهلوی است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از گرگان، تاریخ املاک اختصاصی رضاشاه در گرگان از جمله آثار مستندی است که مطالعه آن به خوبی وضعیت استبداد و ظلم بی‌حد و اندازه پهلوی اول را به خوبی به تصویر می‌کشد.

این‌ کتاب شامل بررسی عملکرد شش ساله اداره املاک اختصاصی رضاشاه در گرگان‌ و دشت است که توسط دکتر عباس سپهر گرگانی به رشته تحریر درآمده است. این کتاب مجموعه‌ یادداشت‌های دکتر سپهر گرگانی است که اندکی پس از پیشامد شهریور 1320 در خلال ماه‏‌های اردیبهشت تا آذر 1321 در روزنامه کوشش منتشر شده است.

طبق آنچه که در اسناد تاریخی وجود دارد شکل‏‌گیری «اداره املاک اختصاصی» رضاشاه در دهه دوم سلطنتش، علاوه بر آن که موجب دگرگونی مناسبات ارضی در صفحات مازندران و گرگان شد، تبعات گسترده‌‏ای چون غصب املاک، تبعید ملاکین، تحمیل مالیات‏‌های پی‏‌در‏پی و بیگاری رعایا را به همراه داشت.

نویسنده این یادداشت‌ها خود در دوره پهلوی اول در اداره فرهنگ گرگان فعالیت می‌کرد و بسیاری از حوادث و رویدادها را به چشم خود دیده است. در کتاب املاک اختصاصی رضاخان در گرگان به نفوذ کارپردازان املاک اختصاصی در ادارات دولتی از جمله فرمانداری، دارایی، شهربانی، راه، ثبت اسناد، کشاورزی و فرهنگ اشاره شده است.

این کتاب ظلم و ستمی که مردم این منطقه به ویژه برخی طوایف سرشناس متحمل شدند را روایت می‌کند. از رویدادهای تأثرآور و تأسف‏‌انگیز این سال‏‌ها، بیگاری (کار بدون مزد و مواجب) است که بی‏‌شباهت به رسوم عصر برده‌‏داری نبود. علاوه بر مردان؛ زنان و دختران نیز مجبور بودند در مزارع اداره املاک اختصاصی بیگاری کنند.

در بخشی از این کتاب آمده است: " اگر هرکاری را از روی نتیجه عمل قضاوت کنیم به اینجا خواهیم رسید که ثمره کارهای مباشرین و روسای املاک کمتر از حمله مغول نبوده تنها تفاوت قضیه این است که مغول‌ها در یک لحظه شهرها را خراب و سکنه آن را قتل عام و دارایی آنها را غارت می‌کردند ولی کارپردازها املاک مردم بینوای این سرزمین را مانند مگسی که در تار عنکبوت گرفتار باشد، مکیده و علاوه بر آنکه ملک و وسیله اشاعه آن را به رایگان گرفته بودند باید مرد و زن، دختر و پسر، صغیر و کبیر مانند غلامان عصر برده فروشی بدون هیچ دستمزدی کار کنند، شکنجه و آزار ببینند. دشنام‌های ناموسی بشنوند و بازهم به همین مختصر قناعت نمی‌شد. آنها باید بازار فروش محصول املاک بوده و سبزی و کلم را به قیمت گزاف خریداری کنند.".

نویسنده در بخشی از یادداشت‌هایش به حوادث شهریور سال 1320 اشاره کرد و نوشته" یکی از خصایص روحی جنایتکاران اینست که به همان درجه که در ستم زیردست فاقد شفقت و عاطفه هستند، در برابر پیشامدها خیلی زود دست و پای خود را گم می‌کنند. پاسبانان خانه شاه که ایالت زرخیز و پرجمعیت شمال ایران را از هستی تهی نمودند و کرورها ثروت اندوختند و با صورت‌سازی و ساختمان‌های پوشالی و رنگ و آب ظاهری در موقع تشریف فرمایی خدمات خویش را نشان می‌دادند. آنهایی که مقررات و قوانین را در حوزه املاک از اثر برده و از مظالم نامحدود و شکنجه‌ها، کشاورزان را فراری و رعایا را متواری ساختند در پیشامد شهریور خود را باختند. رئیس املاک گرگان به همراه نماینده بهداری و عده‌ای از روسای دولتی که اتومبیل در دست داشتند فرار نمودند. فرار این دسته که عهده‌دار نظم و نگهبانی بودند موجب نگرانی و وحشت و از هم گسیختگی رشته امور شد."

این کتاب به خوبی ظلم‌های بی‌شمار کارگزاران پهلوی را در منطقه گرگان دشت را برملا می‌کند. نویسنده تاکید می‌کند که پیدایش املاک اختصاصی آفت و  بلایی بود که بر خطه گرگان، مازندران و تنکابن نازل شد. در این زمان بر همه فشارها و سختی‌هایی که همه کشور از عوامل ایجاد دیکتاتوری داشتند یک بدبختی دیگر هم علاوه شده بود و آن، این بود که در سایر نقاط باز کم و بیش قونین مقررات قابل اجرا بود اما در بخش‌های شمالی با عنوان اینکه اینجا "خانه شاه" است تمام مأمورین دولت باید مطیع و منقاد رئیسان املاک و کارپردازدها می‌شدند و قانون و مقررات و دستورهای صادره از مرکز و وزارتخانه‌ها را هیچ می‌شمردند و کوچکترین عمل و اقدامی مخالف میل کارپردازدها انجام نمی‌شد.

متأسفانه اولیای امور مرکزی هم این مطلب را به خوبی می‌دانستند و به همین جهت رئیس اداره یا نماینده رسمی دولت که در این حدود سرتعظیم و بندگی فرود نمی‌آورد معلق و منفصل و به دادگاه اداری هم جلب می‌شد.

روسای املاک استیلای کاملی بر کلیه ادارت و سرنوشت همه کارمندان داشتند. شاهانه حرکت می‌کردند و از انجام هرگونه جرم و جنایت، شکنجه و آزار و حتی تجاوز به شرافت خانواده‌ها دریغ ننمودند. 

در بخش دیگر این‌کتاب به نابودی زمین‌های کشاورزی و ساخت خانه‌هایی که هیچ تناسبی با زندگی کشاورزی و روستایی ندارد، اشاره شده و آمده است: " تمام بخش‌های گرگان و مازندران درخور عمران و آبادی بود هیچ ضرورتی نداشت که خانه‌های روستایی را از میان بردارند و آشیانه صدها سال مردم که در خور احتیاج آنان بود منهدم و خراب سازند و آن وقت به نام آبادی و نمایش خانه‌های فرنگی که به هیچ وجه تناسب با زندگی روستایی و کشاورزی نداشت را در کنار جاده بنا نمایند و سکنه بینوا و درمانده خانه خراب شده را وادار کنند که در این خانه‌های دو اتاقی قرار گیرند. البته طرز زندگانی روستایی نوع مسکن و کلبه آن خوب نیست و باید با ساختمان‌های مناسب و بهتری آنها را آشنا نمود اما به چه صورت؟" 

اگر این ساختمان‌ها بنیان‌محکم و اساس درستی داشت ظاهرسازی و فریب نبود. املاک و زمین‌های مردم که وسیله معاش و گذران آنها بود به رایگان از دستشان بیرون آوردند و روسای املاک در هر نقطه با همدستان خودشان برای مردم بدبخت کَلک جور نمودند و اراضی و املاک‌شان را غصب کردند.

کتاب تاریخ املاک اختصاصی رضاشاه پرده از جنایت‌ها و فشارها به رعایا و کشاورزان شمال کشور به ویژه گرگان و دشت بر می‌دارد. این کتاب خواندنی سال 1394 چاپ شده و یکی از بهترین آثار موجود در خصوص زمین‌خواری خاندان پهلوی در شمال ایران است.

انتهای پیام/