شناسهٔ خبر: 70349241 - سرویس فرهنگی
منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

خواب شوم ترکیه در سایه مدیریت فاجعه‌بار صداوسیما! +عکس

شبکه فارسی زبان تلویزیون دولتی ترکیه (تی‌آرتی فارسی) بالاخره کار خود را آغاز کرد.

صاحب‌خبر -

عصر ایران نوشت: در حالی که مسوولان ایرانی بر انحصار داخلی رادیو تلویزیون اصرار دارند شبکه های تلویزیونی خارجی یکی پس از دیگری افتتاح می شوند.

به تازگی شبکه فارسی زبان تلویزیون دولتی ترکیه (تی آر تی فارسی ) راه اندازی شد. (اینجا ببینید)


 
بعد از شبکه های فارسی زبان بی بی سی و صدای امریکا، تی آر تی فارسی، سومین شبکه تلویزیونی فارسی زبان است که از سوی دولت ها و کشورهای دیگر راه اندازی می شود.
دیگر شبکه های تلویزیونی فارسی زبان موجود در خارج از ایران، یا متعلق به بخش خصوصی اند یا به صورت علنی و رسمی متعلق به دولت ها و کشورهای دیگر نیستند.

تی آر تی برخلاف این دو شبکه، در کشور همسایه است و در نتیجه، هم دسترسی بیشتری به ایران دارد و هم ارتباطات میان دو کشور و دو جامعه ایران و ترکیه، قابل مقایسه با دو مورد قبلی نیست.
شناخت از جامعه ایران در میان سازمان رادیو تلویزیون ترکیه نیز به مراتب بیش از انگلیس و امریکاست.

ضمن اینکه برخلاف صدای امریکا و بی بی سی ، تی آر تی در ایران دفتر و خبرنگار دارد. البته تی آر تی ترکیه دفتر دارد و نه تی آر تی فارسی . هنوز مشخص نیست آیا ایران به تی آر تی فارسی هم مجوز فعالیت در ایران می دهد یا خیر.

فعالیت شبکه تلویزیونی تی آر تی فارسی دو حالت خواهد داشت. حرفه ای یا غیرحرفه ای. در هر دو صورت،‌ راه اندازی تی آر تی فارسی ، حتما در فضای رسانه ای و کلی ایران، زلزله ای به وجود خواهد آورد. زلزله ای به مراتب بزرگ تر از زلزله ای که راه اندازی تلویزیون بی بی سی فارسی در سال 1387 ایجاد کرد.

در حالی کشور همسایه ایران یعنی ترکیه، شبکه تلویزیونی به زبان فارسی راه اندازی می کند و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در خارج از کشور فعالیت می کنند اما در ایران همچنان با انحصار در این حوزه روبه رو هستیم.

راه اندازی شبکه های رادیو تلویزیونی توسط بخش خصوصی ایران ممنوع است و صداوسیما همچنان در این بخش، انحصار را در دست دارد. 

گرچه اندک اندک و گام به گام، اینترنت و محصولات اینترنتی از پادکست و پیام رسان ها تا شبکه اجتماعی و شبکه نمایش خانگی، این انحصار صداوسیما را کنار می زنند و آن را بی معنی می کنند اما همچنان رادیو تلویزیون خصوصی نداریم و لذت و فواید آن هم بی بهره ایم.

اینکه در قرن 21 و در حالی که کل تلویزیون و شبکه تلویزیونی هم کم کم در حال خروج از جهان رسانه ای هستند اما در ایران این ممنوعیت و انحصار پابرجاست خود از وقایع طنزآمیز دنیای امروز است. اینکه در منطقه،‌ همه کشورها، شبکه های خصوصی رادیو تلویزیونی دارند جز ایران ، نشانه ای از فقر و عقب ماندگی وضعیت رسانه ای ایران است.

مسوولان هم اقدامی برای رفع این ممنوعیت نمی کنند و از باب اینکه حرف مرد یکی است همچنان بر این انحصار و ممنوعیت اصرار دارند.

صداوسیما تاکنون نتوانسته به نیازهای اطلاع رسانی و سرگرمی مردم ایران پاسخ درخور و مناسب داشته باشد. زین پس هم نخواهد داشت داشت. اما کارکرد نامناسبت صداوسیما از یک سو و از سوی دیگر نبود شبکه های رادیو تلویزیونی خصوصی، جای خالی را برای بازیگری رسانه های فارسی زبان خارج از کشور باز می کند. اشاره به این نکته مهم است: در هیچ کشوری، هیچ رادیو تلویزیون دولتی نمی تواند خواسته های مردم را تامین و رضایت آنها را کسب کند.

این اصل بدیهی است که اگر کشوری رسانه های متنوع، بی طرف و مستقل داشته باشد که بتوانند آزادانه به فعالیت حرفه ای خود بپردازند چشم مردم دیگر به سمت رسانه های خارج از کشور نخواهد رفت چرا که از سوی رسانه های داخلی تامین می شوند.

اگر مردم کشوری از رسانه های داخلی، اشباع شدند حتما نیازی به رسانه های خارجی برای اگاهی از اتفاقات داخلی کشور خود نخواهند داشت.

ژاپن، کره جنوبی، انگلیس و امریکا مواردی از این مثال هستند که راه اندازی رسانه از جمله رادیو تلویزیون خارجی برای مردم این کشورها بی فایده است چون به لحاظ رسانه های داخلی تامین اند.

جدیدترین مورد هم حوادث سوریه و سرنگونی حکومت بشار اسد است که صداوسیما یا سکوت می کند یا بخش عمده خبرها را پوشش نمی دهد یا درگیر تناقضات داخلی خود است که بالاخره یک گروه را تروریست بنامد یا گروه مسلح یا مخالفان مسلح. حوادث سوریه برای هزارمین بار، ناتوانی صداوسیما را در بخش اطلاع رسانی نشان داد.

صداوسیما نه خود توانایی و امکان پوشش حرفه ای حوادث را دارد و نه اجازه می دهد دیگری با راه اندازی شبکه رادیو تلویزیونی، چنین کند. پس این کاملا طبیعی است که شکاف بزرگی به وجود می اید. شکافی که دیگران از آن بهره می برند.

البته نکته مثبت ماجرا در این است که با وجود همه نقاط منفی و اشکالات اما ترکیه به لحاظ فضای رسانه ای از ایران جلوتر است. راه اندازی تی آر تی فارسی در هر حال می تواند اتفاق مثبتی باشد از آن جهت که برای صداوسیما،‌ زمینه آموزش و تغییرات مثبت اجباری را فراهم می کند.

همانگونه که قبل از این هم،‌ راه اندازی و فعالیت شبکه های بی بی سی فارسی، من و تو و ایران اینترنشنال با همه تلخی ها برای مسوولان،‌ زمینه تغییرات مثبت را در صداوسیما ایجاد کردند.

آیا وقت آن نرسیده مسوولان از خواب بیدار شوند و متوجه فاجعه ای شوند که انحصار و ممنوعیت شبکه های رادیو تلویزیونی در ایران ایجاد می کند؟

عصر ایران نوشت: در حالی که مسوولان ایرانی بر انحصار داخلی رادیو تلویزیون اصرار دارند شبکه های تلویزیونی خارجی یکی پس از دیگری افتتاح می شوند.

به تازگی شبکه فارسی زبان تلویزیون دولتی ترکیه (تی آر تی فارسی ) راه اندازی شد. (اینجا ببینید)


 
بعد از شبکه های فارسی زبان بی بی سی و صدای امریکا، تی آر تی فارسی، سومین شبکه تلویزیونی فارسی زبان است که از سوی دولت ها و کشورهای دیگر راه اندازی می شود.
دیگر شبکه های تلویزیونی فارسی زبان موجود در خارج از ایران، یا متعلق به بخش خصوصی اند یا به صورت علنی و رسمی متعلق به دولت ها و کشورهای دیگر نیستند.

تی آر تی برخلاف این دو شبکه، در کشور همسایه است و در نتیجه، هم دسترسی بیشتری به ایران دارد و هم ارتباطات میان دو کشور و دو جامعه ایران و ترکیه، قابل مقایسه با دو مورد قبلی نیست.
شناخت از جامعه ایران در میان سازمان رادیو تلویزیون ترکیه نیز به مراتب بیش از انگلیس و امریکاست.

ضمن اینکه برخلاف صدای امریکا و بی بی سی ، تی آر تی در ایران دفتر و خبرنگار دارد. البته تی آر تی ترکیه دفتر دارد و نه تی آر تی فارسی . هنوز مشخص نیست آیا ایران به تی آر تی فارسی هم مجوز فعالیت در ایران می دهد یا خیر.

فعالیت شبکه تلویزیونی تی آر تی فارسی دو حالت خواهد داشت. حرفه ای یا غیرحرفه ای. در هر دو صورت،‌ راه اندازی تی آر تی فارسی ، حتما در فضای رسانه ای و کلی ایران، زلزله ای به وجود خواهد آورد. زلزله ای به مراتب بزرگ تر از زلزله ای که راه اندازی تلویزیون بی بی سی فارسی در سال 1387 ایجاد کرد.

در حالی کشور همسایه ایران یعنی ترکیه، شبکه تلویزیونی به زبان فارسی راه اندازی می کند و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در خارج از کشور فعالیت می کنند اما در ایران همچنان با انحصار در این حوزه روبه رو هستیم.

راه اندازی شبکه های رادیو تلویزیونی توسط بخش خصوصی ایران ممنوع است و صداوسیما همچنان در این بخش، انحصار را در دست دارد. 

گرچه اندک اندک و گام به گام، اینترنت و محصولات اینترنتی از پادکست و پیام رسان ها تا شبکه اجتماعی و شبکه نمایش خانگی، این انحصار صداوسیما را کنار می زنند و آن را بی معنی می کنند اما همچنان رادیو تلویزیون خصوصی نداریم و لذت و فواید آن هم بی بهره ایم.

اینکه در قرن 21 و در حالی که کل تلویزیون و شبکه تلویزیونی هم کم کم در حال خروج از جهان رسانه ای هستند اما در ایران این ممنوعیت و انحصار پابرجاست خود از وقایع طنزآمیز دنیای امروز است. اینکه در منطقه،‌ همه کشورها، شبکه های خصوصی رادیو تلویزیونی دارند جز ایران ، نشانه ای از فقر و عقب ماندگی وضعیت رسانه ای ایران است.

مسوولان هم اقدامی برای رفع این ممنوعیت نمی کنند و از باب اینکه حرف مرد یکی است همچنان بر این انحصار و ممنوعیت اصرار دارند.

صداوسیما تاکنون نتوانسته به نیازهای اطلاع رسانی و سرگرمی مردم ایران پاسخ درخور و مناسب داشته باشد. زین پس هم نخواهد داشت داشت. اما کارکرد نامناسبت صداوسیما از یک سو و از سوی دیگر نبود شبکه های رادیو تلویزیونی خصوصی، جای خالی را برای بازیگری رسانه های فارسی زبان خارج از کشور باز می کند. اشاره به این نکته مهم است: در هیچ کشوری، هیچ رادیو تلویزیون دولتی نمی تواند خواسته های مردم را تامین و رضایت آنها را کسب کند.

این اصل بدیهی است که اگر کشوری رسانه های متنوع، بی طرف و مستقل داشته باشد که بتوانند آزادانه به فعالیت حرفه ای خود بپردازند چشم مردم دیگر به سمت رسانه های خارج از کشور نخواهد رفت چرا که از سوی رسانه های داخلی تامین می شوند.

اگر مردم کشوری از رسانه های داخلی، اشباع شدند حتما نیازی به رسانه های خارجی برای اگاهی از اتفاقات داخلی کشور خود نخواهند داشت.

ژاپن، کره جنوبی، انگلیس و امریکا مواردی از این مثال هستند که راه اندازی رسانه از جمله رادیو تلویزیون خارجی برای مردم این کشورها بی فایده است چون به لحاظ رسانه های داخلی تامین اند.

جدیدترین مورد هم حوادث سوریه و سرنگونی حکومت بشار اسد است که صداوسیما یا سکوت می کند یا بخش عمده خبرها را پوشش نمی دهد یا درگیر تناقضات داخلی خود است که بالاخره یک گروه را تروریست بنامد یا گروه مسلح یا مخالفان مسلح. حوادث سوریه برای هزارمین بار، ناتوانی صداوسیما را در بخش اطلاع رسانی نشان داد.

صداوسیما نه خود توانایی و امکان پوشش حرفه ای حوادث را دارد و نه اجازه می دهد دیگری با راه اندازی شبکه رادیو تلویزیونی، چنین کند. پس این کاملا طبیعی است که شکاف بزرگی به وجود می اید. شکافی که دیگران از آن بهره می برند.

البته نکته مثبت ماجرا در این است که با وجود همه نقاط منفی و اشکالات اما ترکیه به لحاظ فضای رسانه ای از ایران جلوتر است. راه اندازی تی آر تی فارسی در هر حال می تواند اتفاق مثبتی باشد از آن جهت که برای صداوسیما،‌ زمینه آموزش و تغییرات مثبت اجباری را فراهم می کند.

همانگونه که قبل از این هم،‌ راه اندازی و فعالیت شبکه های بی بی سی فارسی، من و تو و ایران اینترنشنال با همه تلخی ها برای مسوولان،‌ زمینه تغییرات مثبت را در صداوسیما ایجاد کردند.

آیا وقت آن نرسیده مسوولان از خواب بیدار شوند و متوجه فاجعه ای شوند که انحصار و ممنوعیت شبکه های رادیو تلویزیونی در ایران ایجاد می کند؟