شناسهٔ خبر: 70348771 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

وزرای وفاقی، بلای جان مسعود پزشکیان

هرچند عبارت «دولت وفاق ملی»، شعار فراگیر و موجهی در شرایط وجود شکاف‌های عمیق سیاسی و اجتماعی کشور بود، اما به نظر می‌رسد با گذشت حدود چهار ماه از تشکیل دولت مسعود پزشکیان، تاکنون تفسیر درستی از واژه وفاق ارائه نشده است. با وجود امیدواری بسیار در زمان تعیین اعضای هیئت دولت چهاردهم که با ایده‌ای نو و تشکیل شورای راهبردی انتخاب وزرا آغاز شد، خروجی آن هرگز چیزی نشد که همگان انتظارش را داشتند.

صاحب‌خبر -

هانی رستگاران-روزنامه‌نگار و تحلیلگر مسائل سیاسی: هرچند عبارت «دولت وفاق ملی»، شعار فراگیر و موجهی در شرایط وجود شکاف‌های عمیق سیاسی و اجتماعی کشور بود، اما به نظر می‌رسد با گذشت حدود چهار ماه از تشکیل دولت مسعود پزشکیان، تاکنون تفسیر درستی از واژه وفاق ارائه نشده است. با وجود امیدواری بسیار در زمان تعیین اعضای هیئت دولت چهاردهم که با ایده‌ای نو و تشکیل شورای راهبردی انتخاب وزرا آغاز شد، خروجی آن هرگز چیزی نشد که همگان انتظارش را داشتند. 

 

شکی نیست که هیچ کابینه و تشکیلات سیاسی نخواهد توانست تمام معیارهای مورد نظر طیف‌های سیاسی و فکری جامعه را داشته باشد، اما گزینش افرادی که قرابت بیشتری با مشی و منش سیاسی رئیس‌جمهور داشته باشند و گام در ره تغییر و اصلاح واقعی بردارند، کمترین انتظاری بود که می‌توانست دست‌کم بخشی از خواست رأی‌دهندگان امیدوار به تغییر را برآورده کند.

 

با نگاهی سطحی به عملکرد برخی از وزرای دولت چهاردهم که پرواضح است انتخاب آنها از مأخذ اندیشگاهی وفاق سرچشمه می‌گیرد، بیشتر به لزوم ترمیم هرچه سریع‌تر کابینه و اقدام عاجل در مسیر بهبود بسیاری از نارسایی‌ها پی می‌بریم. طی روزهای اخیر ویدئویی از بازدید مسعود پزشکیان از نمایشگاه توانمندی‌های بخش صنعت و معدن در رشد اقتصادی در فضای مجازی وایرال شده که رئیس‌جمهور خطاب به وزیر صمت از روشنایی غیرضرور و گرمای بیش از اندازه سالن برگزاری نمایشگاه گلایه می‌کند، اما آقای وزیر که در سلسله‌مراتب اداری، ابواب جمعی رئیس دولت محسوب می‌شود، به جای پذیرش موضوع و دستور کاهش درجه گرما و سطح نور گفتند: «حالا یه بازدید با شما اومدیم، هر چی می‌شه یه چی به من می‌گید!» تا جایی که می‌دانیم در عرف اداری استفاده از چنین ادبیاتی با مسئول مافوق نه‌تنها در شأن مجموعه اداری نیست، بلکه موجب وهن آن مقام و مجموعه تابعه خواهد شد.

 

فارغ از عملکرد نامطلوب اتابک در حوزه خودرو که با افزایش قیمت افسارگسیخته و مستمر آن روبه‌رو هستیم، صنعت که با رکود فزاینده‌ای مواجه است و بلاتکلیفی اجرای طرح رجیستری گوشی‌های آیفون، علی‌الظاهر محصول وفاق در وزارت صمت آشنایی زیادی با عرف و ادبیات اداری ندارد و خود را ورای چارت سازمانی دولت می‌بیند که به جای اقتفا به خواست بحق رئیس‌جمهور، تبری پیشه می‌کند. دستاورد دیگر محصول کارخانه وفاق، قطعی برق روزانه است که آه از نهاد مردم بلند کرده!

 

شخصی که به انتصابات پرحاشیه و پرماجرا شهره است، او روزگاری فردی را بر مسند نماینده وزیر صمت وقت و مسئول هماهنگی و نظارت بر هیئت‌های رسیدگی به تخلفات اداری وزارتخانه و سازمان‌های تابعه نشاند که خودش با رأی دیوان عدالت اداری، به دلیل استخدام بی‌ضابطه برخی افراد و به‌کارگیری اسامی صوری در بخش‌های مختلف وزارتخانه متهم شناخته شده بود و امکان انتصاب و به‌کارگیری او تا مدت‌ها در مشاغل حساس وجود نداشت. عباس علی‌آبادی که با ترجمان دولت وفاق، یکی از چهار بازمانده دولت سیزدهم در کابینه است، با وجود اینکه وزارت نفت رسما اعلام کرده افزایش تحویل روزانه تا سقف هفت میلیون لیتر فراورده نفت و گاز را به نیروگاه‌ها انجام داده، ظاهرا توان مدیریت نیروگاه‌ها و شبکه توزیع را ندارد و کشور را در ماه‌های ابتدایی دولت، با چالش جدی قطعی‌های پی‌درپی برق مواجه کرده است.

 

یادمان نرفته در دولت قبل، وزیر آموزش و پرورشی حضور داشت که شب عید حقوق معلمان زحمتکش را که از سوی سازمان برنامه و بودجه تأمین شده بود، گرو نگه داشته بود و نهایتا با اعتراضات عمومی فرهنگیان و فشار بر رئیس‌جمهور وقت، مجبور به عزل او شدند؛ امروز هم شرایط همین است. نباید منتظر ماند تا اعتراضات و کنایه‌های توأم با چاشنی طنز مردم در فضای مجازی به کف جامعه کشیده شود تا صدایشان شنیده شود و آن‌گاه با هزینه به‌مراتب فزاینده‌تر، مجبور به عزل عباس علی‌آبادی که خود یکی از علل اصلی ناترازی است، شوند. سازمان انرژی اتمی هم دست‌کمی از سایر خروجی‌های وفاق ندارد؛ اگر جواد اوجی عملکرد و دستاوردهای چشمگیری در دولت سیزدهم داشت، چه لزومی بر تغییر ایشان بود که امروز 

بی هیچ تخصص، پیشینه علمی و سابقه‌ای به عنوان قائم‌مقام یکی از تخصصی‌ترین سازمان‌های کشور مشغول به فعالیت است؟ در زمان کارزارهای انتخاباتی، جوانان نخبه، بااستعداد و زبده‌ای وارد ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان شدند و بی‌چشمداشت تا آخرین لحظه پیروزی، در کنار رئیس‌جمهور ماندند. خواست آنان ساختن آینده‌ای پرفروغ و امیدبخش برای کشور بود، اما امروز نظاره‌گر ناکارآمدی کسانی هستند که قاعدتا نباید در جایگاهی که تصاحب کرده‌اند، باشند. به جای این افراد چه بسیار بودند از همین جوانان هم‌فکر که در چارچوب التزامات نظام جمهوری اسلامی و فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی می‌توانستند به کشور خودشان خدمت کنند و قدمی هرچند کوچک برای بهبود شرایط بردارند؛ کمااینکه تجربه به‌کارگیری جوانان و بانوان در بسیاری دیگر از بخش‌های دولت، تجربه‌ای شیرین و امیدبخش بود. شاید اگر رئیس‌جمهوری محترم به ضرورت بازنگری و اصلاح برخی رویه‌ها پی برده باشد، اینک با تفسیر مجدد وفاق و آغاز تغییرات در همین ماه‌های ابتدایی دولت، بارقه‌های امید را به دل اقشار مختلف جامعه، به‌خصوص جوانان بازگرداند.