همدلی| محمد جواد ظریف سالهاست که از سوی مخالفانش به ویژه تندروهای جریان اصولگرا به عنوان سردسته «باند نیویورکی» توصیف میشود. مبانی این برچسب حضور طولانیمدت او در نیویورک در صندلی نمایندگی دایم ایران در سازمان ملل است. او دوران کاری خود را از سال ۱۳۵۷ در کنسولگری ایران در سانفرانسیسکو آغاز کرد. ظریف از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۱ معاونت حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه را بر عهده داشت و در فاصله سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل متحد فعالیت میکرد، که به علت برخی اختلافات با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت برکنار شد. اقامت طولانی مدت و تولد فرزندانش در آمریکا همواره و کسب «تابعیت قهری» آنها همواره یکی از دستمایههای حمله افراطیون اصولگرا علیه او به ویژه پس از انعقاد معاهده برجام بود. اکنون نیز با قدرت گرفتن این گروه در مجلس با همین استدلال خواهان برکناری او از معاونت راهبردی رئیسجمهور هستند.او در مواردی مجبور شد که که باند نیویورکی در کار نیست و این ساخته اتاق فکر مخالفانش در میان اصولگرایان است. ظریف در سال 97 باحضور در نشست علنی مجلس، در پاسخ به سوال کریمی قدوسی یکی از مخالفان سرسختش در مجلس وقت، گفت: «بنده رئیس باند نیویورکی نیستم و چنین باندی وجود ندارد.»
روایت ظریف از باند نیویرکی
او در آن جلسه به دفاع از کسانی چون سیروس ناصری، مشکان مشکور و عبدالرسول دُریاصفهانی پرداخت که از مشاوران وزارت دفاع ایران در مذاکرات حقوقی در دیوان لاهه علیه آمریکا بودند و به عنوان وکلای جمهوری اسلامی محسوب میشوند و بعد هم در کمیتهای که توسط نهاد ریاست جمهوری شکل گرفته بود به عنوان متخصص حقوقی از آنها استفاده میشد.
ظریف در همین جلسه به گروهی اشاره می کرد که به این باند مشهور شده بود . او گفت: «باند نیویورک یک مفهوم موهوم است، این مفهوم در دهه ۷۰ در زمان وزارت جناب آقای دکتر خرازی راجع به کسانی که با ایشان در نیویورک کار میکردند در شبنامههای داخلی وزارت خارجه مطرح میشد. بنده نه رئیس باند نیویورک هستم و نه چنین باندی وجود دارد. اولین باری هم که در صحنه علنی اسم باند نیویورک آمد در مقالهای که تیتر خبری روزنامه کیهان بود و در آن مقاله نویسندگان محترم کیهان به باند نیویورک اشاره کردند که با اشاره مقامات نظام که گفتند این نشان میدهد یک گروه کوچک توانسته بر تمام مسائل امنیتی کشور فائق آید روز بعدش از این بیان خود عذرخواهی کردند.»
دارو دسته نیویورکی
اما گویی در جبهه مخالف با محمدجواد ظریف و جناح سیاسی تحولخواه واصلاحطلب، نیز افرادی هستند که می توانند به نیویورک و غرب همان وابستگی را داشته باشند که به محمدجواد ظریف ودوستانش نسبت میدادند. یعنی تولد، زندگی، تحصیل و تابعیت آمریکا و غرب. کسانی که افاقا این روزها صدایشان بلندتر است و صاحب تریبون هستند و تلاش میکنند متناسب با منویات سیاسی طیف خود به نظام مشاوره دهند.
سایت انتخاب در گزارشی ویدیویی به این گروه پرداخته و گفته است: «شماری از اصولگرایان تندرو در آمریکا متولد یا بزرگ شده و یا اقامت داشتهاند و اکنون نظرات رادیکالی در حوزه سیاست خارجی دارند. نقطه اشتراک این افراد آن است که همگی از طیف حامیان سعید جلیلی محسوب میشوند.»
در این گزارش به کسانی چون فواد ایزدی، محمد مرندی، و آقاتهرانی اشاره شده و از آنها به عنوان چهرههایی یاد شده که « که ید طولایی در تنشآفرینی دارند.» در این گزارش آمده است: «روزگاری است که چهرههایی هر روز سر و کلهشان در تلویزیون و شبکههای آن طرف آب ظاهر میشوند و اظهاراتی تند بر زبان میآورند.
در این ویدیو آمده است:«عجیب این که همه آنها در آمریکا متولد شده یا در آن کشور مستقر بودهاند. نقطه اشتراک همه این افراد حمایت از سعید جلیلی است.»
فواد ایزدی؛ از مهاجرت به آمریکا تا دعوت جوانان به شهادت
بخشی از این گزارش که به فواد ایزدی اختصاص دارد؛ چهره ای جنجالی که در روزهای اخیر نیز حاشیه ساز شد. او که به عنوان استاد دانشگاه و تحلیلگر مورد توجه رسانه های اصولگرا ورسانه ملی است، اخیر درباره الزام زنان و دختران به حجاب گفته بود: «ما یک سری جوان داریم که اگر برای کشور مشکل ایجاد شود آنها باید بروند جلوی تیر، چارهای نیست و میروند. برای چه میروند؟ چون احساسات این است این جمهوری اسلامی است، این جوانها مذهبی هستند حکومت را از خودشان میدانند، داوطلب میشوند برای رفتن جلوی تیر، این فرد اگر احساس کند حکومت دیگر خیلی اسلامی نیست برای چه باید برود جلوی تیر؟!»
این سخنان عجیب سبب شد تا برخی از رسانهها به سابقه او در هنگام جنگ بپردازند. عصر ایران در این باره نوشت: « همین آقای فواد ایزدی، در اوج سالهای جنگ هشت ساله در حالی که هم سن و سال هایش در جبهههای جنگ جلوی تیر میرفتند، همراه خانواده به آمریکا رفت و سالها پس از پایان جنگ به کشور برگشته است. کسی که وقتی سن و سالش ایجاب میکرده برای دفاع از کشور یا به قول حودش حکومت اسلامی جلوی تیر برود، به جای رفتن به جبهه، به آمریکا رفته، اکنون با چه رویی فلسفه میبافد درباب روشهای فرستادن جوانان مذهبی جلوی تیر؟!»
چندی پیش حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس نیز در واکنش به سخنان این چهره نزدیک به جبهه پایداری در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «فلان شخص در آمریکا بزرگ شده، درس خوانده و بلافاصله بعد از آمدن به کشور هیات علمی و کارشناس ثابت رسانه ملی شده. اما در تمام برنامه ها از چیزی غیر از تنش خارجی دفاع نمیکند. یه جای کار ایراد نداره؟»
گفته میشود که ایزدی داماد سقای بیریای سخنگوی پیشین جبهه پایداری است. و سقای بیریا و خانواده نیز همزمان با فواد ایزدی سالهایی را در غرب زندگی کرده اند.
محمد مرندی؛ از توری زمستان ساخت، تا تهدید همسایگان
فواد ایزدی تنها فرد اصولگرایی نیست که در آمریکا متولد یا بزرگ شده و یا اقامت داشته و اکنون نظرات رادیکالی در حوزه سیاست خارجی دارد. سید محمد مرندی (متولد ۱۲ مرداد ۱۳۴۵) که با عنوان تحلیلگر سیاسی در رسانه های داخلی وخارجی حضور پیدا می کند، فرزند سید علیرضا مرندی؛ وزیریشین بهداشت ایران در دولت هاشمی رفسنجانی است. او متولد ویرجینیای آمریکا است، تابعیت این کشور را نیز داشته و تا ۱۳ سالگی در این کشور زندگی کردهاست. او به تازگی در شبکه ایکس پستی به زبان انگلیسی نوشت و در ان تهدید کرد که «اگر به تاسیسات ایران حمله شود، تاسیسات گازی قطر را با خاک یکسان میکنیم.» موضعی عجیب که بلافاصله او را مجبور کرد که آن را پاک کند. موضوعی که روز گذشته با واکنش سخنگوی وزارت خارجه نیز مواجه شد. اسماعیل بقایی گفت: «ایران هیچگاه تهدیدی علیه کشورهای منطقه نبوده است و در همین چارچوب همواره بر اهمیت حفظ صلح و ثبات در منطقه تاکید داشته است، چرا که صلح و ثبات در منطقه را جدا از امنیت خود نمیداند.» بقائی تاکید کرد: ـاینکه رسانهها و افراد در داخل و خارج از کشور اظهارنظرهایی را مطرح میکنند، این نظرات شخصی خودشان است و همانطور که اشاره شد مواضع رسمی ایران توسط سخنگویان رسمی کشور اعلام میشود.» مرندی چند ماه پیش نیز در توییتی تهدیدآمیز خطاب به اسرائیلیها با انتشار عکسی از موشکهای ایرانی به زبان انگلیسی نوشت: «ترک کن داره میاد.» او سپس احتمالا بر اثر برخی اخطارهای امنیتی مجبور شد درباره این توییت خود توضیح دهد و آن را اصلاح کند. او گفت: «توییت نمیگوید که موشکها به زودی پرتاب میشوند.»
مرندی تا قبل از این اظهارنظر های تهدیدآمیز و البته تنشزا که با تئوری «زمستان سخت اروپا» شناخته میشد. تئوری که باعث تعلل دولت سیزدهم در توافق با کشورهای غربی شد، چون بیان میکرد که آنها به خاطر قطع گاز دریافتی از روسیه، ناچاراً به سمت ایران روی خواهند آورد.
از مرتضی آقا تهرانی تا نادر طالبزاده
چهره دیگری که در این مقوله می گنجد، حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی است. او که دبیرکل پیشین جبهه پایداری بوده در کارنامه خود همراهی با محمود احمدی ژاد تحت عنوان استاد اخلاق کابینه را نیز دارد. او که از سال ۱۳۹۹ تاکنون رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی است در کانون تحولاتی است که جبهه پایداری علیه دولت و ظریف ساماندهی میکند، اگرچه نام کسانی چون کوچکزاده رسایی بیشتر شنیده میشود. آقا تهرانی علاوه بر این او یکی از مهم ترین چهره های موثر در تصویب قانون جنجالی حجاب وعفاف است. او نیز از جمله کسانی است که شهروندی امریکا را داشته و در دو کشور امریکا وکانادا سال هایی را زندگی کرده است. او درباره گرین کارت امریکایی خود می گوید:« من باید یک مؤسسه را در نیویورک اداره میکردم و برای اینکه این کار قانونی باشد گرین کارت میگرفتم.»
نادر طالب زاده نیز از دیگر چهرههای فرهنگی این جریان است که با وجود تابعیت آمریکایی خود، در رسانه ملی برنامههایی را اجرا میکرد که حول محور افزایش تنش با غرب میچرخید و گفته میشود برادران وخواهران او ضمن تابعیت امریکایی مذهب یهودی را نیز اختیار کرده بودند. به نوشته برخی رسانه ها خود او نیز ابتدا یک همسر یهودی، بعد یک زن ایرانی و در آخر نیز زنی لبنانی را به همسری گرفته بود و یکی از دخترانش از همسر ایرانی نیز شهروند امریکا بوده است.