شناسهٔ خبر: 70269515 - سرویس فرهنگی
منبع: تقریب | لینک خبر

آیت الله مکارم شیرازی:

صحیفه سجادیه مدرسه تربیت اسلامی و گمشده انسان امروز است

آیت الله مکارم شیرازی تصریح کرد: صحیفۀ سجادیه یگانه میراث فرهنگی الهی، منبع بزرگ مکتبی و مدرسۀ اخلاق و تربیت اسلامی است.

صاحب‌خبر - به گزارش حوزه استان ها خبرگزاری تقریب (تنا)، آیت الله مکارم شیرازی در گفتاری با موضوع «جایگاه صحیفه سجادیه» اظهار کرد: از منابع مهمی که جزء میراث ‏های مهم شیعه محسوب می‏ شود، کتاب‏ صحیفه‏ سجّادیه‏ است که مجموعه ‏ای است از بهترین و فصیح ‏ترین و زیباترین دعاها، با محتوای بسیار بلند و بالا و عمیق که جمله به جمله آن درس تازه ‏ای به انسان می ‏ آموزد، و به راستی طرز نیایش و مناجات با خداوند را به هر انسانی می ‏ آموزد، و روح و جان آدمی را نور و صفا می ‏ بخشد.

این مجموعه چنان که از نامش پیداست از دعاهای چهارمین پیشوای مکتب شیعه، امام علی بن الحسین بن علّی بن ابی طالب، مشهور به «سجّاد» علیه السلام است. ما هر وقت بخواهیم روح دعا و نیایش و توجّه بیشتر به درگاه خداوند و عشق به ذات پاکش در ما پیدا شود به سراغ این دعاها می ‏رویم و همچون گیاهان نورس که از ابر پربرکت بهاری سیراب می ‏ شوند از آن سیراب می ‏ گردیم.

حوزه معنایی ورود دعاها
امام سجاد علیه السلام بعد از واقعۀ کربلا حدود سی و پنج سال در سخت ‌ترین شرایط می ‌زیست و قسمت مهمی از زندگی آن ‌حضرت در دوران حکومت عبدالملک، خلیفۀ بی ‌رحم و سفاک اموی و دوران فرمانداری حجاج بر کوفه بود. شیعیان و علاقه ‌مندان به اهل ‌بیت علیهم السلام آنقدر در فشار بودند که حتی اگر نام کسی علی بود جانش در خطر بود و مجبور بود نام اصلی خود را پنهان کند و به نام دیگری خود را بنامد.
بسیاری از سرشناسان اصحاب امیرمؤمنان و یاران امام حسین علیهما السلام را گرفتند و شهید کردند. به همین دلیل موالیان اهل ‌بیت علیهم السلام ناچار بودند از محیط عراق و حجاز هجرت کنند و یا مخفیانه زندگی نمایند.
از سویی دیگر، براثر بی ‌بند و باری حکومت، تودۀ مردم از اسلام و تعلیمات حیات ‌بخش آن فاصله گرفتند. به ‌گونه ‌ای که مکه و مدینه مرکز خوانندگان و نوازندگان معروف شده بود و مجالس عیش ‌و نوش و آمیخته با انواع گناهان در دو کانون مهم اسلامی یعنی حرمین شریفین تشکیل می ‌شد.
جنایات معروف عبدالملک دربارۀ مردم این دو شهر که به‌دنبال قیام‌ هایی بر ضد آنها صورت گرفت، اوضاع را پیچیده‌ تر و بحرانی ‌تر ساخت.
والی او حَجّاج در کوفه چنان محیط وحشتناک و رعب آوری ایجاد کرده بود که هیچ ‌کس را یارای گفتن حق نبود. داستان زندان وحشتناک حَجّاج با آن وسعت و کثرت، با آن ‌همه شکنجه‌ ها و جنایاتی که در طول تاریخ اسلام کمتر دیده می شود، معروف است.
در چنین شرایطی نه آزادی زمان حکومت امیرمؤمنان علیه السلام بود تا دانشمندان و علمای اسلام بتوانند حقایق را بازگو کنند و علاقه ‌مندان به اهل ‌بیت علیهم السلام از آنها سخن بگویند و نه ضعف حکومت ‌های بنی ‌امیه و بنی ‌عباس در دوران امام باقر و امام صادق علیهما السلام در آن زمان وجود داشت تا بتوانند از آن فرصت استفاده کنند و به نشر علوم اسلام و علوم اهل بیت علیهم السلام بپردازند.
بنابراین، آن‌ حضرت بهترین راه را برگزید؛ راهی که تنها مخاطبش پروردگار بود، ولی در قالب دعا و مناجات و عرض حاجت به درگاه او آنچه را که لازم بود، بیان فرمود و خلق را هدایت کرد.
و عجب اینکه نشر همین دعاها نیز آسان نبود و به ‌صورت یک گنج پنهان دست ‌به‌ دست می ‌شد و سعی در اخفای آن داشتند ولی به هر حال امام علیه السلام گفتنی ها را گفت و از خود به یادگار گذاشت. گروهی در آن زمان بر آن دست یافتند و گروه بیشتری در زمان های بعد.
از مسائل جالب اینکه امام علیه السلام در بسیاری از دعاهای خود سخن را از صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام شروع می ‌کند و حتی در بندبند دعا، صلوات را تکرار می فرماید؛ همان صلواتی که پیروان اهل ‌بیت علیهم السلام و اهل سنت در تشهد نماز آن را ترک نمی کنند.
گویا امام علیه السلام با این برنامه می خواسته مقام والای اهل ‌بیت علیهم السلام را که ذکر فضایل آنها جرم محسوب می ‌شد و زبان گویندگانش را می بریدند، به این وسیله روشن سازد و از این طریق، فضایل آنها را ماندگار کند و با فراموش‌شدن آن مبارزه نماید.
اضافه بر این، در روایات اسلامی به ‌ویژه نهج‌ البلاغه آمده است که هرگاه دعا، آمیخته با صلوات بر پیغمبر و آل او علیهم السلام شود به اجابت می ‌رسد. زیرا خداوند کریم‌ تر از آن است که از دو درخواست یکی را بپذیرد و دیگری را نپذیرد.

راهبرد نیایش در صحیفه سجادیه
پس از شکست دو امپراطوری بزرگ ایران و روم و گسترش حکومت اسلامی در جهان با پشتوانۀ نیروی عظیم نظامی و سیاسی، خطر بزرگ رفاه ‌طلبی و تجمل ‌پرستی که نتیجۀ مستقیم فتوحات گسترده بود، اسلام و مسلمین را تهدید می ‌کرد.
امام سجاد علیه السلام برای دفع این خطر از طریق دعاها و نیایش ‌های بسیار آموزنده که انسان را از دنیاپرستی و هوی‌ پرستی به‌سوی خدا و بی‌اعتنایی به زرق ‌و برق دنیا سوق می ‌دهد مبارزه کرد.
در اینجا زمام سخن را به مرحوم شهید صدر می ‌سپاریم که مقدمۀ زیبایی بر صحیفۀ سجادیه نوشته است؛ او چنین می ‌گوید: «مقدر چنین بود که امام علیه السلام مسئولیت ‌های رهبری و روحانی خود را بعد از شهادت پدرش به دست گیرد. این مقام مقدس را در نیمۀ دوم قرن اول، در باریک‌ ترین شرایطی که بر امت اسلامی می ‌گذشت یعنی مرحله ‌ای که موج فتوحات صدر اسلام پیامد هایی به ‌دنبال آورده بود تعهد فرمود. این موج با هیجان روحی ‌اش با حماسۀ رزمی ایدئولوژی ‌اش تا آن زمان کشیده شده بود؛ موجی که قدرت فرمانروایی کسراها و قیصرها را متزلزل ساخت و ملل مختلف و بلاد گسترده‌ ای را به دعوت جدید فراخواند و در پیامد آن، مسلمانان آن روز، یعنی نیمۀ دوم قرن اول هجری، زمامدار بخش عظیمی از جهان متمدن شدند.
با اینکه این زمامداری گسترده، نیروی عظیمی در زمینۀ جهانی برای مسلمانان از نظر سیاسی و نظامی به وجود آورد، آنان را در برابر خطری بزرگ، بیرون از حدود سیاسی و نظامی قرار داد و ضرورت ایجاب می ‌کرد از همان ابتدا با یک حرکت قاطع جلوی آن خطر ایستادگی شود.
آن خطر بزرگ ناشی از پیشامد امواج رفاه و آسایش در جامعۀ اسلامی در پیامد هولناک فتوحات نامبرده بود. چون این امواج هر جامعه ‌ای را در معرض خطر قرار می ‌دهد، خطر کشیده شدن به لذات دنیا و اسراف و افراط در فرو رفتن در تجملات و زیبایی ‌های زندگی محدود این جهان و درنتیجه خاموش شدن آن شوق سوزانی که از ارزش‌ های اخلاقی و پیوند های روحی نسبت به خدا و روز قیامت در مسلمانان پدید آمده بود. این خطر خاموش شدن آنها تا جایی بود که احتمال می ‌رفت این پیوندها کاربرد خود را در مقابل انسانها و برای رسیدن به اهداف عظیم خود از دست بدهند. درست همین اوضاعی که امروزه پیش آمده است. برای روشن شدن بیشتر مطلب کافی است شما نگاهی به کتاب اغانی ابوالفرج اصفهانی بیفکنید.
امام علی بن الحسین علیه السلام این خطر را احساس فرمود و برای علاج آن آغاز به کار کرد. برای جلوگیری از آن، «نیایش» را بنیاد قرار داد.
صحیفۀ سجادیه که امروز در دست ماست محصول و نتیجۀ این نیایش ‌هاست. این امام بزرگ با قدرت بلاغت بی ‌مانند و نیروی بیانی که روش‌ های ادبیات عرب از رسیدن به آن ناتوان ‌اند و اندیشۀ الهی مخصوص به خود توانست از ظریف ‌ترین و دقیق ‌ترین مفاهیمی که رابطۀ انسان را با خدا نشان می ‌دهد و نشاط و وجد خدایابی او را برمی ‌انگیزد و وابستگی و تعلق انسان به مبدأ و معاد را تجلی می ‌بخشد، تعبیر بسازد و ارزش‌ های اخلاقی و حق و تکلیف ناشی از آن را در قالب تعبیر و کلمات مجسم نماید.
امام علی بن الحسین با این مواهبی که به او داده شده توانست از عملکرد نیایش خود یک جوّ روحی در جامعۀ اسلامی بسازد که یک فرد مسلمانان دربرابر تندباد هوس ‌ها پایدار بماند و وقتی زمین می ‌خواهد او را به طرف خود بکشاند او محکم به خدایش وابسته شود و خدا به او بفهماند برای چه ارزش ‌های روحی روی زمین پدید آمده تا اینکه در دوران ثروت و رفاه در روی آن امین باشد همان‌ گونه که در روزگار گرسنگی که سنگ به شکم می ‌بست امین می ‌بود.
در حالات امام علیه السلام آمده است که او در هر جمعه برای مردم سخنرانی می ‌کرد، آنان را به زهد در دنیا و رغبت و شوق به کارهای آخرت فرامی ‌خواند و موعظه می ‌کرد و قطعه ‌هایی از انواع نیایش، ستایش و ثناهایی را که نشان ‌دهندۀ بندگی خالصانۀ او نسبت به خدای سبحان و بی ‌همتا و بی ‌انباز است به گوش مردم می ‌رساند.
به این ترتیب صحیفۀ سجادیه را باید به ‌عنوان بزرگ‌ ترین عمل اجتماعی متناسب با ضرورت مرحله‌ ای که مسئولیت رهبری آن به عهدۀ امام علیه السلام بود معرفی کرد. علاوه بر آن، یگانه میراث فرهنگی الهی، یک منبع بزرگ مکتبی و یک مشعل هدایت ربانی و یک مدرسۀ اخلاق و تربیت اسلامی است که با گذشت روزگاران پایدار می ‌ماند و انسانیت، پیوسته به این میراث محمدی وعلوی نیازمند است و هرچند گمراهی ‌های شیطان و فریبندگی دنیا فزون ‌تر گردد نیاز به آن بیشتر می ‌شود».

اسناد و مدارک صحیفه سجادیه
بسیاری از بزرگان ادعای تواتر اسناد صحیفۀ سجادیه را کرده ‌اند، ازجمله مرحوم محدث آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعة می ‌گوید: صحیفۀ سجادیۀ نخستین که سند آن به زین ‌العابدین علی بن الحسین به ‌صورت متواتر می ‌رسد از آن به اخت القرآن، انجیل اهل بیت، زبور آل محمد و گاهی به صحیفۀ کامله یاد می ‌شود و اصحاب ما اهتمام کاملی به روایت و نقل آن داشته، در اجازات خود از آن به‌نحو ویژه یاد می ‌کردند. از حیث سند از متواترات است، زیرا در هر عصری و در هر طبقه، قشری به‌شکل ویژه مورد اجازه و روایت بود.
و همچنین بزرگان دیگری مانند مجلسی اول که معتقد است اسناد آن به ‌قدری زیاد است که به عدد بزرگ ٥٦١٠٠ می ‌رسد: «و یرتقی الأسانید المذکورة هنا الی ستة و خمسین ألف اسنادا و مائة اسناد».
البته ممکن است این تواتر در بخشی از سند روایت باشد نه در تمام آن. ولی به هر حال دلیل بر این است که بزرگان علم حدیث و فقه، اهتمام فوق ‌العاده‌ای به این کتاب شریف داشته‌ اند و همچون پروانگانی بر گرد شمع آن گردش می ‌کردند. این ادعای تواتر به اضافۀ شهرتی که در کلمات جمعی از بزرگان آمده است می ‌تواند از قرائن وثوق به این مجموعه باشد، زیرا یکی از طرق صحت حدیث، وثوق به خود حدیث است، قطع نظر از روات حدیث.
مرحوم شیخ حر عاملی در فایدۀ دوم از فواید خاتمۀ کتابش به نام «هدایة الامة الی احکام الائمّة» می ‌گوید: «کتاب ‌های زیادی به دست ما رسیده که در زمان معصومین علیهم السلام تألیف و جمع ‌آوری شده. در این میان کتاب ‌هایی که مورد اعتماد است و نزد ما ثابت است هرچند ما در کتاب‌ هایمان چیزی از آن نقل نکرده ‌ایم، زیرا نصوص احکام فرعیه در آن نبوده است. از آن جمله صحیفۀ کامله است که از مولای ما علی بن الحسین علیه السلام نقل شده و امام باقر علیه السلام و برادرش زید بن علی بن الحسین به خط خود نوشته ‌اند و مقابله شده و اسناد آن مشهور است.

در مجموع صحیفۀ سجادیه از نظر سند دارای اعتبار بالایی است زیرا:
اولاً: محتوای آن چنان محتوای فصیح و بلیغ و ژرف و دقیقی است که صدور آن از غیر امام معصومی که با عالم غیب مرتبط است، بسیار بعید به نظر می ‌رسد و همان‌گونه که دیدیم جمعی از علمای بزرگ نیز بر همین موضوع تکیه کرده ‌اند.
ثانیاً: بسیاری از بزرگان علما در اجازات روایی خود به آن اشاره کرده و آن را ستوده ‌اند که عدد آن بالغ بر هزاران نفر می ‌شود.
ثالثاً: بعضی از فقهای بزرگ در مسائل فقهی به بعضی مضامین آن که جنبۀ فقهی دارد، استناد کرده ‌اند.
رابعاً: اهتمام عمومی شیعیان به قرائت و تلاوت دعاهای صحیفه قرینۀ دیگری بر صحت اسناد آن به امام بزرگوار، امام علی بن الحسین علیهما السلام می ‌باشد و یکی از نشانه‌ های این اهتمام، نوشتن شروح متعددی توسط جمعی از بزرگان و دانشمندان بر این دعاهاست.

صحیفه سجادیه از نگاه اندیشمندان
قاطبۀ علما و دانشمندان که صحیفۀ سجادیه را مورد بررسی قرار داده ‌اند، اعم از شیعه و اهل سنت و حتی غیر مسلمانان اعتراف به عظمت اعجازمانند آن کرده ‌اند.
از جمله علامۀ طنطاوی مفتی اسکندریه در مصر و مؤلف تفسیر معروف «الجواهر فی تفسیر القرآن»، هنگامی که آیت اللّه نجفی مرعشی رحمة اللّه علیه یک نسخه از صحیفۀ سجادیه به ضمیمۀ نامه ‌ای برای او فرستاد، از آن هدیۀ گران بها بسیار خوشوقت شد و آن را فوق ‌العاده ستود و در پاسخ مرحوم آیت اللّه نجفی مرعشی چنین نوشت: «نامۀ گرامی مدتی پیش به ضمیمۀ کتاب صحیفه علی بن الحسین زین العابدین ریحانة المصطفی صلی الله علیه و آله رسید. کتاب را با دست تکریم گرفتم و آن را کتابی یگانه یافتم که مشتمل بر علوم و معارف و حکمت‌ هایی است که در غیر آن یافت نمی ‌شود. راستی چه کتاب کریمی است! خداوند شما را در برابر این هدیۀ عالی بهترین پاداش دهد و به نشر علم و هدایت موفق و مؤید بدارد. نکتۀ دیگر اینکه آیا کسی از علمای اسلام این کتاب را شرح کرده و چیزی از آن شروح نزد شما یافت می ‌شود؟».
مرحوم آیت اللّه نجفی مرعشی در پاسخ به نامۀ علامۀ طنطاوی تعدادی از شروح صحیفۀ سجادیه را نام می ‌برد و به همراه آن نامه کتاب ریاض السالکین شرح معروف مرحوم سید علی خان را برای او می ‌فرستد و او مجدداً نامۀ تشکرآمیز جالبی برای آن عالم ربانی ارسال می ‌دارد.
امام راحل امام خمینی قدس سره هنگامی که کتاب صحیفۀ سجادیه را به عنوان هدیه برای نوۀ خود فرستاد در نامه ‌ای خطاب به ایشان چنین نوشت: «صحیفۀ کاملۀ سجادیه... از بزرگ ‌ترین مناجات ‌های عرفانی در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیل به برکات آن است. کتابی است الهی که از سرچشمۀ نور خداوند نشأت گرفته و طریقۀ سلوک اولیاء بزرگ و اوصیای عظیم‌ الشأن را به اصحاب خلوتگاه الهی می ‌آموزد.
کتاب شریفی است که سبک بیان معارف الهیۀ اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوۀ دعا و مناجات برای تشنگان معارف الهیه بیان می ‌کند. این کتاب مقدس همچون قرآن کریم سفرۀ الهی است که در آن همه گونه نعمت موجود است و هر کس به مقدار اشتهای معنوی خود از آن استفاده می ‌کند».
پروفسور آنه ‌ماری محقق آلمانی مسیحی مذهب، هنگامی که دسترسی به «صحیفۀ سجادیه» پیدا کرد چنین گفت: «من خودم همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می ‌خوانم، بخش کوچکی از کتاب مبارک صحیفۀ سجادیه را به آلمانی ترجمه و منتشر کردم».
سپس این نویسنده به تأثیر مهم ترجمۀ این کتاب بر یک خانم کاتولیک متعصب اشاره کرده، می ‌نویسد: «این خانم کاتولیک وقتی فهمید من دعاهای اسلامی را ترجمه می ‌کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسۀ خودمان کمبودی داریم که تو به ادعیۀ اسلامی روی آوردی؟! وقتی کتابم چاپ شد، یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیۀ این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را می ‌خوانم».
در «موسوعۀ الفرق المنتسبة للاسلام» که تحت اشراف یکی از علمای بزرگ اهل سنت «شیخ علوی بن عبد القادر السقاف» نوشته شده - در جلد ٦، ص ٨٥ - چنین آمده است: «بعد از جریان کربلا که امام سجاد علی بن الحسین علیه السلام دردناک ‌ترین حوادث را در روز عاشورا مشاهده کرد و سپس آن حضرت را به اسارت توهین ‌آمیز به دمشق بردند شب و روز می ‌گریست تا آنجا که عنوان «بَکاء» (بسیار گریه‌کننده) لقب گرفت.
در این حال طبیعی بود که آن اندوه دائمی را که قلب امام را می ‌فشرد در سخنان و خطبه ‌هایش تجلی کند و خلافت اموی حاکم را به شدت بکوبد، همان خلافتی که در آن زمان هنوز نام جدش علی علیه السلام را بر منابر بعد از هر نماز می ‌بردند و سبّ می ‌کردند.
امام سجاد علیه السلام پنجاه و چهار دعا را در یک کتاب جمع کرد، کتابی که به نام دعاهای صحیفۀ سجادیه نامیده شد، که هر کس این دعاها را بخواند یقین پیدا می ‌کند که امام علیه السلام در این دعاها هرگز تقیه نکرد و خلافت اموی را تحت ضربات سنگین خود قرار داد.
این دعاها به یقین دعاهای انقلابی است و از امامی صادر شده که شاهد مهم‌ ترین انقلاب اسلامی از نظر حجم و کوتاه ‌ترین آنها از نظر زمان (یعنی واقعۀ کربلا) بود. هنگامی که امام علیه السلام نتوانست با خون خود انقلاب کربلا را آبیاری کند با زبانش که همچون شمشیر برنده ‌ای بود در آن شرکت جُست».
اینها بخش کوچکی از گواهی صاحب‌ نظران است.

مضامین عرشی صحیفه
اگر در پی معیارهای حجیت سند باشیم پذیرش حدیث و روایت آن گونه که در علم اصول تحقیق شده معیار اصلی وثوق و اعتماد و اطمینان به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید. گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، سبب وثوق به روایت می ‏ شود و گاه کثرت و تعدّد روایت آن هم در کتب معتبر و مشهور چنین اعتمادی را حاصل می ‏ کند و گاه محتوا آن قدر بلند و عمیق و والاست که گواهی می دهد تنها از فکر پیامبر صلّی الله علیه و آله یا امام معصومی تراوش کرده است و همین سبب اعتماد ما به چنین روایتی می ‏ شود.
این مسأله را در باره صحیفه‏ سجّادیه - علاوه بر اسناد معتبری که برای آن ذکر کرده ‏اند - یعنی دعاهای بسیار بلند، با برترین محتوا و عالی ترین مضمون که از «امام سجاد علی بن الحسین زین العابدین» علیه السلام نقل شده است، نیز گفته ‏اند.
بی‏شک هر کس در محتویات صحیفه‏ سجّادیه دقّت کند و در مضامین آن دقیق شود و به گوشه ‏ای از اسرار آن پی برد اعتراف خواهد کرد که اینها کلمات یک انسان عادی نیست. اینها سخنانی است که حتما از پیامبر صلّی الله علیه و آله یا امام معصومی باید صادر شده باشد. به تعبیر بزرگان علمای شیعه و اهل سنّت که در عبارات گذشته آمد، برتر از کلام مخلوق و پایین‏ تر از کلام خالق است.
در این میان تمام علما و دانشمندانی که صحیفۀ سجادیه را مورد بحث و بررسی قرار داده ‌اند، اعم از شیعه و غیر شیعه، اعتراف دارند که مضامین این دعاها به ‌قدری بالا و عالی است که صدور آن از غیر امام معصوم امکان ‌پذیر نیست؛ همان مطلبی که دربارۀ خطبه ‌ها و نامه ‌ها و کلمات قصار نهج ‌البلاغه عنوان شده است.
مرحوم «صاحب جواهر» که دقت او در اسناد روایات بر همگان واضح است در بحث نماز جمعه و اینکه این نماز مانند منصب قضاء و اجرای حدود از مناصب امامت است به دعای روز جمعه و عید قربان استدلال کرده و می ‌گوید: «و فی الصحیفة المعلوم أنّها من السجاد علیه السلام...؛ در صحیفۀ سجادیه که مسلم است از امام سجاد علیه السلام می ‌باشد چنین می ‌خوانیم...».
و مرحوم «آیت ‌اللّه بروجردی» که علاوه بر مقام فقاهت از بزرگان علم رجال در عصر ما محسوب می ‌شود در مباحثی که دربارۀ نماز جمعه داشت، هنگامی که به صحیفۀ سجادیه می ‌رسد می ‌فرماید: «و لا یخفی أنّ کون الصحیفة من الإمام علیه السلام من البدیهیات و هی زبور آل محمد یشهد بذلک اُسلوبها و نظمها و مضامینها التی یلوح منها آثار الإعجاز؛ مخفی نماند که بودن صحیفه از امام سجاد علیه السلام از بدیهیات است و آن زبور آل محمد است، اسلوب و نظم و مضامین آن که آثار اعجاز از آن نمایان است گواه بر این مطلب می ‌باشد».
مرحوم «سید محسن امین»، که یکی از علما و محققین عصر ماست، در کتاب معروف «کشف الارتیاب»، هنگامی که به نام صحیفۀ سجادیه می ‌رسد، می ‌گوید: «کفی دلیلاً علی صحّة نسبتها بلاغة ألفاظها فضلاً عن صحّة أسانیدها و عظیم شهرتها...؛ برای اثبات صحت نسبت صحیفۀ سجادیه به امام علی بن الحسین علیه السلام، همین مقدار کافی است که الفاظ آن بسیار بلیغ است و اسناد صحیح دارد و شهرت عظیمی را داراست...».
و در فراز دیگری که در کتاب «اعیان الشیعه» از آن عالم بزرگ نقل شده چنین می ‌خوانیم: «بلاغت الفاظ صحیفه و فصاحتش که هیچ‌ کس نمی ‌تواند بر آن پیشی بگیرد و علو مضمونش و آنچه در آن از انواع خضوع برای خداوند متعال و ثناء بر ذات مقدسش و روش‌ های شگفت‌ انگیز در طلب عفو و کرم و توسل به او است، برترین شاهد بر صحت نسبتش به آن امام بزرگوار است و نشان می ‌دهد که این دُرّ گرانبها از آن اقیانوس و این گوهر از آن معدن و این میوه از آن درخت برومند است. اضافه بر این، چنان شهرتی دارد که جای تردید باقی نمی ‌گذارد».
مرحوم «سید علی‌خان مدنی» که شرح مهم و گسترده‌ ای دربارۀ صحیفۀ سجادیه به نام «ریاض السالکین» دارد، می ‌گوید: «بلاغت بیان دعاهای صحیفۀ سجادیه و اهمیت بیانات آن به ‌اندازه ‌ای است که صاحبان بلاغت را وادار کرده سر تعظیم دربرابر آن فرود آورند و اعتراف به عجز خود در برابر آن کنند».
مرحوم علامه مجلسی در جلد ١٠٧ بحارالانوار، در اجازه ‌نامه ‌ای که از پدرش درمورد صحیفۀ سجادیه نقل می ‌کند، چنین آورده است که پدرش در پایان این اجازه ‌نامه بعد از ذکر اسناد مختلف صحیفۀ سجادیه می ‌گوید: «حاصل این است که شکی نیست که صحیفۀ کامله از مولای ما امام سجاد علیه السلام است و فصاحت و بلاغت و مشتمل بودن آن بر علوم الهیه ‌ای که برای غیر معصوم ممکن نیست، گواه بر این معناست و پروردگار جهانیان را بر این نعمت بسیار باارزش عظیمی که به ما شیعیان مرحمت فرموده، سپاس می ‌گویم و بر مدینۀ علوم ربانیه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و عترتش که ابواب این علوم و حکمت‌ های مقدس بودند درود می ‌فرستم».
مرحوم «میرداماد» در شرح صحیفۀ خود در تعلیقاتش می ‌گوید: «ان فی انجیل اهل بیت و زبور آل محمد رموزا سماویة و الفاظا الهیة و اسالیب وحیانیة؛ در انجیل اهل بیت و زبور آل محمد رموزی آسمانی و الفاظی الهی و اسلوب ‌های وحیانی وجود دارد».
مرحوم «امام خمینی» در کتاب «آداب الصلاة» چنین می ‌فرماید: «در کلمات ائمۀ اطهار خصوصاً در صحیفۀ سجادیه، همان صحیفۀ نورانیۀ الهیه که از سماوی عرفان عارف باللّه و عقل نورانی سید الساجدین نزول یافته، برای خلاص بندگان خدا از زندان طبیعت و فهماندن ادب عبودیت و قیام در خدمت ربوبیت برنامۀ جالبی است».
نویسندۀ معروف و توانا، مرحوم «محمدجواد مغنیه» در مقدمۀ شرحی که بر صحیفۀ سجادیه به نام «فی ظلال الصحیفة السجادیة» نوشته است، تحت عنوان «تدل الصحیفة بذاتها علی ذاتها؛ صحیفۀ سجادیه خودش گواه بر خویش است»، می ‌نویسد: «کسی که سیرۀ امامان از آل رسول علیهم السلام را بررسی کند تصویر کاملی از هدایت و طریق استوار قرآنی را در علوم و رفتار و گفتارشان می ‌یابد و این همان حقیقتی است که در روایات متعدد رسول گرامی اسلام به آن تصریح شده؛ روایاتی نظیر: «أَهْلُ بَیتِی أَمَانٌ لِأُمَّتِی؛ اهل بیت من امان امت من‌اند»، «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِی‌؛ علی همواره با حق است و حق همواره با علی است» و حدیث ثقلین که اهل بیت عصمت را در کنار قرآن قرار داده و تمسک به آنان را در کنار تمسک به قرآن ذکر می ‌کند... .
با این بیان روشن می ‌شود که این ‌گونه روایات مربوط به ولایت و فضایل نیازی به بحث سندی ندارد. هنگامی که متن و محتوای آن بالحس و العیان ثابت است و هر خردمندی اگر نگاه منصفانه به آن بیندازد ایمان می ‌آورد.
و همین ‌گونه است آنچه در صحیفۀ سجادیه مشاهده می ‌شود، از تعظیم و تقدیس جلال حضرت حق و کمال و سپاس و شکر فضل و کرمش و درخواست توفیق هدایتش و نجات از غضب و عذابش و پناه بردن به خدا از شیطان و فریب‌ هایش.... آیا کلماتی که از این‌ گونه امور سخن می ‌گوید، با آن محتوای عالی جای گفتگو دارد، تا برای اثبات آن به دلیل محکمی چنگ زنیم‌؟!».
کلمات بزرگان در این زمینه بسیار گسترده و فراوان است. این بحث را با سخنی از دانشمند اهل سنت، «طنطاوی»، مؤلف تفسیر معروف و مفتی اسکندریۀ مصر به پایان می ‌بریم: او پس از آن‌که مرحوم آیت ‌اللّه نجفی مرعشی رحمه الله نسخه ‌ای از صحیفۀ سجادیه را برایش به قاهره می ‌فرستد پس از تشکر فراوان از آن در پاسخ چنین می ‌نویسد: «این از بدبختی ماست که تاکنون به این اثر گرانبها و جاویدان که از مواریث نبوت است، دست نیافته بودیم. من هرچه در آن می ‌نگرم آن را از گفتار مخلوق برتر و از کلام خالق پایین ‌تر می ‌یابم».

جامعیت دعاهای صحیفه
دعاهای صحیفۀ سجادیه بسیار متنوع و جالب و جامع است و تمام شئون زندگی انسآنها را دربر می ‌گیرد. برای هر زخمی مرهمی و برای هر دردی دارویی و برای هر مشکلی راه‌حلی ارائه می ‌دهد.
دعاهای صحیفۀ سجادیه را می ‌توان به ‌طور عمده در هفت بخش خلاصه کرد:
بخش اول: حمد و ثنای الهی و صلوات و درود بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حاملان عرش و فرشتگان مکرم و انبیای الهی؛ مانند دعای اول و دوم و سوم و چهارم.
بخش دوم: دعاهای مربوط به زمانهای مختلف: هنگام صبح و شام، رؤیت هلال دخول ماه مبارک رمضان، ودای با این ماه مبارک، روز عید فطر و جمعه و عرفه و عید قربان و... مانند دعاهای چهل و سه، چهل و چهار، چهل و پنج، چهل و شش، چهل و هفت، چهل و هشت و... .
بخش سوم: دعاهایی برای حل مشکلات مادی و معنوی، برای دفع بیماری ها، تنگی معیشت، مشکلات بدهکاری، ضایعات و خشک ‌سالی و... مانند دعای پنج، شش، یازده، چهارده، پانزده، نوزده و... .
بخش چهارم: دعایی که فضایل اخلاقی و مکارم الاخلاق را به‌طور گسترده بیان می ‌کند و به زبان دعا و خطاب به خداوند همۀ آنها را از درگاه او می ‌طلبد مانند دعای بیستم.
بخش پنجم: دعاهایی که در حق دیگران است؛ در حق همسایگان، دوستان، پدر و مادر و فرزندان و همچنین مرزداران کشور اسلام، مانند دعای بیست و چهار، بیست و پنج، بیست و شش، بیست و هفت و... .
بخش ششم: دعاهایی است که مربوط به مسائل عرفانی و ارتباط با خداوند متعال و شوق الی‌اللّه است؛ مانند دعای نهم، سی و پنجم، پنجاه و یکم، پنجاه و دوم، پنجاه و سوم و مانند آن.
بخش هفتم: دعا به هنگام بروز حوادث خوفناک آسمانی یا پناه بردن به ذات پاک او یا نفوذ شیطان در جسم و جان؛ مانند دعای هفدهم و سی و ششم.
و به این شکل، دعاهای صحیفۀ کامله، جامعیتی دارد که همۀ ابعاد زندگی انسآنها را دربر می ‌گیرد، یعنی همان ‌گونه که قرآن در سیر نزولی من الخالق الی الخلق همۀ شئون زندگی را شامل می ‌شود و نهج ‌البلاغه در مقام سیر فی الخلق جامعیت دارد، صحیفۀ سجادیه نیز در مقام سیر من الخلق الی الخالق کاملاً جامع است.
در ضمن، هر جمله از این دعاها دارای پیام خاصی است که تدبر در آن و به کار بستن محتوای آن می ‌تواند دعا کننده را به ‌سوی اهداف والای آن دعا رهنمون شود.

پیوند معنایی دعاهای صحیفه
برخلاف آنچه ساده‌ اندیشان فکر می ‌کنند، این دعاها مجموعه‌ ای از درخواست‌ های مختلف از پیشگاه خداوند نیست، بلکه هر دعا بخش ‌هایی دارد که با هم کاملاً انسجام و ارتباط معنوی دارند و در هر بخش نیز تقاضاهایی هست که دارای پیوند با یکدیگرند.
مثلاً یک دعا ممکن است ده بخش داشته باشد و در هر بخش چندین درخواست از خداوند شود. این درخواست‌ ها کاملاً با هم مرتبط اند و یک حقیقت جامع را دنبال می ‌کنند، درست مانند ارتباط و پیوندی که میان آیات یک سوره از قرآن مجید است.
به عنوان مثال: در آغاز دعای دوازدهم که عنوان آن «اعتراف به خطا و تقاضای توبه» است [البته آموختن روش توبه به عموم]، عرضه می ‌دارد: «خداوندا! سه چیز مرا از درخواست به درگاهت محجوب می ‌دارد و یک چیز مرا به آن دعوت می ‌کند».
«آنچه مرا ممنوع می ‌سازد اوامری است که فرموده‌ ای و من در آن کوتاهی کرده ‌ام و نواهی است که کرده ‌ای و من شتابان به سوی آن رفتم و نعمتی است که به من عنایت فرموده ‌ای و من در انجام شکر آن کوتاهی کرده ‌ام».
«و آنچه مرا به درخواست کردن از تو فرا می ‌خواند تفضّل توست به کسی که به در خانۀ تو بیاید و با حسن ظنّی که دارد بر تو وارد شود».
در این فراز از دعا عوامل محجوب ماندن از فیض و لطف خدا و عوامل روی آوردن به درگاه او به‌ طرز زیبا و منسجمی بیان شده و یک پیام کامل و جامع اخلاقی و تربیتی به‌عنوان مقدمۀ دعاها برای همگان دارد.
گاه در یک فراز از دعا ده تقاضا پشت سر هم دیده می ‌شود که متون آنها همه به هم مربوط است. انسان فکر می ‌کند که امام علیه السلام چگونه این دعاها را که به‌صورت انشاء و بالبداهة بوده به این زیبایی با هم مرتبط می ‌سازد و پیوند معنوی را در آن رعایت می ‌کند؟
این نیست، مگر اینکه این دعاها از علم امامت سرچشمه گرفته و با الهام الهی صورت یافته است. این تنها یکی از ویژگی‌ های دعاهای صحیفۀ سجادیه است.

گنجینه ‌ای بی بدیل
در میان آثار گرانبهایی که از امامان اهل ‌بیت علیهم السلام به دست ما رسیده، صحیفۀ سجادیه به ‌راستی گوهری بی ‌نظیر است که حقایق مربوط به زندگی سعادت ‌بخش را در لا به ‌لای بحث ‌های دعا منعکس فرموده است.
صحیفۀ سجادیه همچون چشمۀ آب حیات است که حیات معنوی و روحانی به انسان می ‌بخشد.
جالب اینکه در ٥٤ دعایی که در این صحیفه امروز در دست ماست و احتمالاً دعاهای بیشتری بوده که متأسفانه براثر فشار دشمنان و سهل ‌انگاری دوستان از میان رفته است که باید آن ها را از امام زمان (ارواحنا فداه) درخواست کنیم مضامینی متنوع و گران‌ بها، و از هر چمنی گلی یا گل‌ هایی در این باغستان سرسبز دیده می ‌شود.
مهارت ارتباط با خدا
محتوای دعاها معمولاً سازنده است و سبب تهذیب نفوس و تکامل ارواح و فاصله گرفتن دعا کننده از رذایل اخلاقی می ‌گردد. به تعبیر دیگر، همۀ دعاها دارای پیام‌ های مفید و سازنده ‌اند. چه کسی است که دعای مکارم الاخلاق را می ‌خواند و محتوایش در او اثر نمی ‌گذارد و یا چه کسی است که دعای کمیل را می ‌خواند و روح توبه و بازگشت به خدا در او ایجاد نمی ‌شود؟ چه کسی است که دعای عرفه را می ‌خواند و مراحل معرفة اللّه را نمی ‌فهمد و با دریایی از صفات جمال و جلال خدا و معارف والای مذهب آشنا نمی ‌شود؟ البته این اثر در صورتی است که در مفهوم دعا بیندیشد و روی جمله ‌جملۀ آن دقت کند.
در ضمن، دعاها سطح فکر انسان را بالا می ‌برند و به او می ‌آموزند که از خداوند چه چیزهایی تقاضا و تمنا کند. این مطلب هنگامی به‌ وضوح برای انسان ثابت می ‌شود که دعاهای مأثوری همچون دعاهای صحیفۀ سجادیه و دعاهای معروف دیگر را مورد توجه قرار دهد.
ابن جوزی، یکی از دانشمندان اهل سنت در کتاب «خصائص الائمه» دربارۀ دعاهای صحیفۀ سجادیه می ‌گوید: «ان علی بن الحسین زین العابدین له حق التعلیم فی الاملاء و انشاء و کیفیة المکالمة و المخاطبة و عرض الحوائج الی اللّه تعالی، فانه لولاه لم یعلم المسلمون کیف یتکلمون و یتفوّهون سبحانه فی حوائجهم، فان هذا امام علیه السلام علّمهم بأنّه متی ما استغفرت فقل کذا و متی ما استسقیت فقل کذا و متی ما خفت من عدوّ فقل کذا».

بهترین منبع برای سیر و سلوک
مضمون دعاهای صحیفۀ سجادیه و عناوین آن‌ ها کاملاً مختلف است و اکثر مسائل زندگی فردی و اجتماعی را در بر می‌ گیرد. ولی مسألۀ عرفان اسلامی به ‌صورت پررنگ با تمام شاخ‌ و برگ ‌هایش در این دعاها موج می ‌زند و تشنگان سیروسلوک الی ‌اللّه را سیراب کرده و به سوی مقصد نهایی یعنی معرفة ‌اللّه و قرب الی‌ اللّه پیش می ‌برد. مجموع آن دعاها می ‌تواند بهترین منبع برای تبیین عرفان ناب اسلامی[30] و ترسیم زنده و روشنی برای مسألۀ عرفان اصیل اسلامی باشد، که همه در جستجوی آن هستیم، نه ‌تنها در جستجو، بلکه تشنۀ آن می ‌باشیم.[31]
وقتی سؤال پیش می ‌آید که سفر سیرو سلوک الهی را از کجا آغاز کنیم‌؟ و با چه برنامه ‌ای پیش برویم‌؟ کجا درنگ کنیم‌؟ کجا سریع حرکت نماییم‌؟ راهنمای ما در این سفر کیست‌؟ و پیشگامان ما در این سیروسلوک الی ‌اللّه چه کسانی هستند، تا به آنها اقتدا کنیم و از آن ‌ها الگو بگیریم‌؟
آیا در این راه استادی لازم است‌؟ اگر لازم است کیست و چه اوصافی دارد؟ آیا در این مسیر برنامۀ خاصی برای هرکس وجود دارد؟ چه کسی این برنامه را تنظیم می ‌کند؟
آیا اذکار خاصی را باید تکرار کرد؟ چه ذکری‌؟ با چه ترتیبی‌؟ آیا ریاضت ‌هایی لازم است‌؟ کدام ریاضت‌؟ با کدام مدرک‌؟
چه کنیم که از دایرۀ شرع و عقل پا بیرون نگذاریم، و در دام ‌های رنگارنگ شیاطین انس و جن که در هر گذرگاهی از این مسیر کمین کرده ‌اند، گرفتار نشویم و ما را از صراط مستقیم به بیراهه نبرند؟
صحیفۀ معروف سجادیه به همۀ پرسش ‌هایی که مطرح کرده ‌ایم، پاسخ می دهد و به پویندگان این راه کمک نماید تا شاهد مقصود را در آغوش گیرند و گمشدۀ اصلی خود را پیدا کنند و از نزدیک‌ ترین و بی ‌خطرترین راه به سرمنزل مقصود رسند. به همین دلیل بهترین وسیلۀ نجات را این می دانیم که در سایۀ روح ‌پرور و راهگشای دعاهای مملو از نور هدایت امام سجاد علیه السلام در صحیفۀ معروف سجادیه حرکت کنیم و همراه هدایت ‌های هر جمله از این دعاها گامی به پیش نهیم و به تکاملی تازه راه یابیم.

سخن آخر: (گمشدۀ انسان امروز)
همان‌ گونه که می ‌بینیم عارفان به عنوان درس عرفان و نسخۀ والای سیر و سلوک به آن می ‌نگرند، و معلمان اخلاق به عنوان سرچشمۀ جوشان فضائل اخلاقی و انقلابیون به عنوان درسی بزرگ از انقلاب و ادامۀ قیام عاشورای حسینی و درهم کوبندۀ نظام حاکمان ظالم و بیدادگر.
تا از کدام دریچه به آن نگاه کنی و چه بهتر که از تمام زوایا تجلیات آن نگاه شود.
با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را[33]
به‌یقین، پویندگان این راه، گمشدۀ خود را در آن خواهند یافت و همه، با هر سطح از معلومات، و تفکرات و حتی با هر سنّی می ‌توانند از آن بهره گیرند و در سایۀ آن به سرمنزل مقصود برسند.

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منبع: عرفان اسلامی؛ شرحی جامع بر صحیفه سجادیه

انتهای پیام/