شناسهٔ خبر: 69910105 - سرویس سیاسی
منبع: تسنیم | لینک خبر

یادداشت| غزه، قدرت حقیقت و آینده تحولات آمریکا

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) اظهار داشت: حقیقت و انسانیت از هم جدایی‌ناپذیرند. حقیقت، همراه انسانیت، و حقیقت، منشأ قدرت و منفعت است و لازمه فهم این ارتباط، گذر از شناخت محدود حسی و تجربی به شناخت عقلانی صحیح و شناخت وحیانی غیبی است.

صاحب‌خبر -

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- رضا لک‌زایی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) طی یادداشتی شفاهی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داد، به شرح زیر به وقایع اخیر منطقه پرداخته است:

غزه نماد حقیقت، آمریکا و رژیم غاصب و قصاب صهیونیستی، نماد باطل هستند. تحولات آینده جهان بر اساس پیروزی حق که به‌سان آب و نابودی باطل که به‌مانند کف است، رقم خواهد خورد. این حقیقتی است غیبی که خداوند متعال به ما خبر داده است.

حقیقت و مؤلفه‎هایش

در آیه‏‌ای از قرآن کریم هست که در آن سه مؤلفه به‌هم می‏‌رسند؛ 1. مؤلفۀ معرفت‏‌شناسی 2. مؤلفه قدرت‏‌شناسی 3. مؤلفه منفعت‌شناسی. این سه مؤلفه حول یک دال مرکزی به‌هم می‏‌رسند. آن دال مرکزی «حقیقت» نام دارد. خداوند متعال در قرآن کریم، در آیه هفدهم از سورۀ سیزدهم قرآن یعنی سوره مبارکه رعد، که مدنی است می‏‌فرماید: أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً ؛ خداوند می‌فرماید او از آسمان باران نازل کرد. «فَسَالَتْ أَوْدِيَةُ  بِقَدَرِهَا» اودیۀ همان گودی خودمان است؛ این گودی‏‌ها و چاله‏‌ها پر می‏‌شود و جویبارها به‌راه می‏‌افتد، جویبارها که از دامنه کوه روان شدند، کم‏‌کم به‌هم می‌پیوندند و آرام‌آرام از پیوستن آب‌ها و جویبارها به‌هم، سیلی پر از جوش و خروش شکل می‏‌گیرد؛ «فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا» کفی(زَبَدًا) روی آب بالا(رَابِيًا) می‏‌آید. سیل روی سرش کفی را حمل می‏‌کند، در حالی که آن کف بالاست؛ و بیننده این کف را می‏‌بیند.

در عالم صنعت هم قضیه از همین قرار است. «وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فىِ النَّارِ» شما فلزی را روی آتش قرار می‏‌دهید تا حرارت به آن برسد؛ «ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ» این فلز اگر طلا و نقره باشد در ساخت زیورآلات و اگر فلز دیگری باشد در عرصۀ صنعتی از آن استفاده می‏‌کنیم. «زَبَدٌ مِّثْلُهُ» روی فلز مذاب هم کفی، مثل همان کف که روی سیلاب وجود دارد، دیده می‏‌شود. «كَذَالِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ» خداوند حق و باطل را چنین مثال می‏‌زند. در عرصۀ معرفت‏‌شناسی ما باید بتوانیم از شناختی که از طریق چشم‏‌ها به‌دست می‏‌آوریم، عبور کنیم. به قول مولوی:

دیده‏‎ای باید سبب سوراخ کن                                   تا حجب را برکند از بیخ و بن

اگر ما کف‌ها را کنار بزنیم و آن آب را ببینیم، به لحاظ معرفت‏‌شناسی متوجه می‏‌شویم آب، حق و کف، باطل است. اگر این کف، روی آب آمده، به‌خاطر لباسی است که از آب قرض گرفته و به تن کرده. حباب، فقط یک فضای توخالی است با لعابی از آب. اینجا تلاقی معرفت‏‌شناسی با حقیقت رو می‏‌دهد. اگر این معرفت‏‌شناسی نباشد، حقیقت شاید نتواند خودش را خوب نشان بدهد.

در همین آیه می‏‌فرماید: «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً» یعنی کفِ روی آب از بین می‏‌رود؛ باطل خواه‌ناخواه نابود می‏‌شود، البته سرعت و شدت یا کندی و تندی آن به اقدام حق‌طلبان و رزمندگان راه حق بستگی دارد. در نهایت حقیقت پیروز می‌شود و باطل قطعاً و صددرصد نابود می‏‌شود.  اگر ما وحی را به‌عنوان برترین منبع معرفتی که بشر می‏‌تواند به آن دست پیدا کند، بشناسیم تصدیق می‏‌کنیم که حقیقت ماندگار و باطل رفتنی است.

ادامه آیه با «منفعت‏‌شناسی» ارتباط برقرار می‏‌کند: «وَ أَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فىِ الْأَرْضِ» آن چیزی که برای مردم فایده دارد آن می‏‌ماند؛ کف، که مفید نیست، رفتنی و آب که گوارا و مفید است ماندنی است. آب، انسان‌ها و گل‌ها و گیاهان و پرندگان و تشنگان را سیراب می‏‌کند؛ منفعت، آب است و به همین دلیل هم باقی می‏‌ماند. در اینجا رابطه حقیقت و منفعت برجسته می‏شود و ارتباط معناداری میان معرفت، قدرت، منفعت و حقیقت برقرار می‏‌شود. حقیقت، قدرت و منفعت است و باطل، ضعف و ضرر، گرچه چند روزی جلوه‏ای هم داشته باشد.

گذر جهانی از کف به آب به برکت مقاومت

تظاهرات‌ها و تجمعاتی که در آمریکا و اروپا و سایر نقاط جهان چه در دانشگاه‏‌ها و چه بیرون از دانشگاه‏‌ها می‏‌بینیم، توسط کسانی انجام می‏‌شود که توانسته‏‌اند از عرصۀ معرفت‏‌شناسی پوزیتیویستی و حس‏‌محور عبور کنند و حداقل بخشی از حقیقت را ببینند. آن‌ها کسانی هستند که کف‏‌ها را کنار زده‏‌اند؛ آیا در کنار زدن کف‌ها جبهه مقاومت و مخصوصاً مقاومت مردم غزه تأثیر داشته است؟ بله. رسانه‏‌ها چطور؟ بله مؤثر بوده‏‌اند. آیا جمهوری اسلامی ایران هم نقش داشته است؟ به این معنا که آن‌ها را سازماندهی کند، خیر! ولی به این معنا که پاسدار حق و حقیقت در جهان است و پرچم دفاع از مظلومین را در عالم برافراشته و بیش از نیم‌قرن پای آن ایستاده، آری! تأثیر داشته است. بنابراین حامیان مردم مظلوم غزه این افراد کسانی هستند که حق را شناخته و قدرت حقیقت را فهمیده‏‌اند.

در یکی از فیلم‏‌هایی که از دستگیری دانشجویان در دانشگاه منتشر شده، دانشجویان خیلی آرام به‌نظر می‏‌رسند و برخی لبخند می‏‌زنند، که فکر کردم شاید با هوش مصنوعی ساخته شده باشند اما با توجه به این آیه، لبخند و آرامش آن‌ها به‌خاطر این است که مطمئن هستند که حق با آن‌هاست و حق بر باطل پیروز است.

این اقدامات نشان‌دهنده «پیچ تاریخی» است که سال‏‌ها قبل رهبر معظم انقلاب امام خامنه‏‌ای فرمود و برخی می‏‌پرسیدند پیچ کجاست. معنای «نزدیک شدن به قله» هم همین است. پویندگان راه حق و حقیقت در قلب آمریکا و اروپا پرچم دفاع از حق و پرچم دفاع از مظلوم را برافراشته‏‌اند؟! چه کسی این صحنه را تصور می‏‌کرد! بحث حق و باطل، یک بحث کاملاً انسانی هم هست؛ به تعبیر دیگر حمایت از مظلوم و دشمنی کردن با ظالم کاملاً یک مطلب انسانی است؛ انسانی به این معنا که وقتی کسی یا کشوری مظلوم واقع شد، شما از او بپرسید دوست دارید کسی به شما کمک کند، بلافاصله پاسخ مثبت می‏‌شنوید. لذا بحث حق و باطل و ظالم و مظلوم، فارغ از ملیت و مذهب و نژاد و قوم و خون و خاک، یک بحث انسانی است.

بنابراین حقیقت و انسانیت از هم جدایی‌ناپذیرند. حقیقت، همراه انسانیت، و حقیقت، منشأ قدرت و منفعت است و لازمه فهم این ارتباط، گذر از شناخت محدود حسی و تجربی به شناخت عقلانی صحیح و شناخت وحیانی غیبی است. اینگونه است که حقیقت، قدرت‌نمایی می‏‌کند.

خاتمه

در آیه 17 سوره مبارکه رعد، سه کلید واژۀ مهم معرفت‏‌شناسی، قدرت‏‌شناسی و منفعت‌شناسی ذیل دال مرکزی حقیقت قرار دارند. در این آیه، در گام اول ارتقای شناخت از حس به عقل اتفاق می‏‌افتد. وقتی عبور از شناخت و تقکر پوزیتیویستی رخ داد، شناختی صحیح از عالم و آدم خواهیم داشت و فریب کف را نخواهیم خورد.

در گام دوم، ارتقای شناخت از شناخت عقلانی به شناخت وحیانی روی می‏‌دهد. بر اساس شناخت وحیانی می‏‌دانیم که حقیقت مثل آب است و این آب زلال و روان و «منفعت‏‌بخش» است و باقی خواهد ماند. در نتیجه نگران و دچار تزلزل نمی‏شویم. چون مطمئن هستیم که حق پیروز می‏‌شود و مادیت در برابر معنویت شکست می‏‌خورد، همان طور که در صدر اسلام هم شکست خوردند.

لذا سرداران، افسران، سربازان و طرفداران حقیقت نباید خود را در برابر مشکلات ببازند؛ چه مشکلات گرم و چه مشکلات سرد؛ چه در ذوب فلزات در کوره و آهن و آتش، چه در فصل زمستان سرد و پر آب؛ این سردی و گرمی روزگار باعث آب‏دیدگی جبهه حق می‏‌شود.

خدایا چنان کن سرانجام کار                                 تو خشنود باشی و ما رستگار

انتهای پیام/