شناسهٔ خبر: 69851438 - سرویس فرهنگی
منبع: مهر | لینک خبر

موسی؛ داستان بزرگ/۲

نام موسی از کجا آمده است؟/اهمیت نام و معنا، اسم و مُسَمّا

یا اسم او را مادر و پدرش انتخاب کرده اند و باید نامی باشد که در زبان بنی‎‌اسرائیل معنا دارد، یا وقتی کودک به بارگاه فرعون می‌رسد به این نام نامیده می‌شود که باید در زبان مصری معنا دهد.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا (بقره ۳۱) و خدا همه نام‌ها را به آدم آموخت.

نام موسی از کجا آمده است و معنای آن چیست؟ در ادامه ماجرای حضرت موسی و به عنوان اولین مورد قابل بررسی، این سوال مطرح می‌شود که نام موسی از کجا آمده است؟ چه کسی فرزند یوکابد و عمران را موسی نامید؟ با توجه به روایت کودکی این پیامبر بزرگ دو احتمال وجود دارد: یا اسم او را مادر و پدرش انتخاب کرده اند، پس منطقاً باید نامی باشد که در زبان قوم بنی‎‌اسرائیل معنا دارد، یا وقتی کودک به بارگاه فرعون می‌رسد به این نام نامیده می‌شود که باید در زبان مصری معنایی داشته باشد.

زیگموند فروید _که اصالتاً هم یهودی است_ در کتاب موسی و یکتاپرستی، این‌سوال را مطرح می‌کند که آیا موسی شخصیتی تاریخی بوده یا چهره‌ای افسانه‌ای؟ از تلاش او برای بر کرسی نشاندن باور دوم که بگذریم، در مورد نام این موضوع را مطرح می‌کند که نام موسی یا نام موشه در زبان عبری، فقط به‌معنای بیرون‌کشنده است نه بیرون‌کشیده‌شده. او به‌زعم خود ثابت می‌کند موسی نامی مصری است نه عبری. به همین خاطر معنا ندارد یک‌شاهزاده‌خانم مصری (آسیه همسر فرعون) با ریشه واژگان عبری آشنا باشد و اسم موشه را روی نوزادِ به قصر رسیده در سبدی بر روی رود نیل بگذارد (و البته بعید است نداند که آسیه خود هم از بنی اسرائیل بوده است) و رودی هم که نوزاد از آن بیرون کشیده شده، به‌ظن قوی رود نیل نبوده است. توجه داریم که او از عبارت «به‌ظن‌قوی» استفاده کرده و سند و مدرکی برای رد کردن نام رود نیل ندارد. از نوع نامگذاری مصریان و درباریان می‌توان حدس زد که نام موسی (اگر در کاخ فرعون رویش نامی گذاشته باشند) بی ارتباط با خدایانی مثل آتون و آمون _یا دیگر خدایانی که فراعنه خود را به آنها نسبت می‌دادند_ نباشد.

نام موسی از کجا آمده است؟/اهمیت نام و معنا، اسم و مُسَمّا

از طرف دیگر این بن مایه، یعنی رها کردن نوزادی بر روی آب و گرفته شدن و بیرون کشیده شدن او در جایی دیگر و بزرگ شدن نزد کسانی که پدر و مادرش نیستند، بن مایه‌ای مشترک در اساطیر و فرهنگ‌های دیگر از جمله ایران نیز هست، چنان که نام قباد یا کیقباد را کوی کوات دانسته و معادل همین معنی را برای آن در نظر می‌گیرند: هدیه داده شده یا از آب گرفته شده. همچنین آشور بانیپال هم ادعا می‌کند که مادرم مرا در آبی روان رها کرده بود. همینطور است داستان همای، که پس از مرگ بهمن اردشیر به جای او تاج بر سر نهاد، و چون لذت تاج و تخت را چشید و مورد پسندش قرار گرفت نمی‌خواست آن را از دست بدهد و به پسری که زاییده بود واگذار کند. پس هنگام زاده شدن فرزندش به کسی چیزی نگفت و پنهانی او را به دنیا آورد و به دایه‌ای داد تا پرورش بدهد، و اجازه نمی‌داد کسی نامی از کودک زاده شده ببرد.

به هر صورت همای در حکمرانی عادل بود، اما علاقه به قدرت باعث شد وقتی فرزندش به هشت ماهگی رسید، دستور داد تا صندوقی ساختند و درونش را با دیبای نرم پوشاندند و کودک را در آن قرار دادند و گوهری شاهوار نیز به بازویش بستند و مقداری زر نیز در صندوق ریختند، سپس سر تابوت را بستند و به آب فرات انداختند، سپس دو مرد به دنبال صندوق رفتند تا ببینند که عاقبت چه می‌شود. گازری (رختشویی) صندوق را از آب گرفت. نگهبان خبر را به همای رساند و او دستور داد این ماجرا پنهان بماند. نهایتاً آن پسر توسط گازرانی که او را از آب گرفته بودند داراب نامیده شد، که از نامش پیداست با آب و ثروت رابطه دارد.

امروزه در فرهنگ نام‌ها در زبان‌های مختلف، در مورد نام موسی متفق القول هستند و تقریباً همه معنای از آب گرفته شده را در مقابل این نام آورده اند. به بیان دیگر مستقل از اینکه نام موسی را چه کسی انتخاب کرده باشد و از نظر ریشه شناسی این نام به کدام زبان و فرهنگ برگردد، روایت زندگی این نوزاد -که بعدها پیامبری بزرگ شده است- معنایی جدید را از دل آن نام بیرون کشیده است و تداعی متفاوتی را در اذهان خلق نموده است که همه معانی پیشین را از رونق انداخته و عقب رانده است. آنچه رابطه اسم با مسماست اینگونه است، هر اسم معنایی دارد و رابطه‌ای با آنچه به آن نامیده می‌شود، و این مقوله‌ای فهمیدنی و دریافتنی مبتنی بر قوه عقل و درک است. طبق آیه فوق الذکر قادر متعال تمامی اسامی را به آدم ابوالبشر آموخته است؛ و در تصویر بعدی همین آیه آن مسماها را برابر فرشتگان عرضه کرده و اسم‌های آنها را پرسیده است و فرشتگان عاجز از دانستن و نام‌بردن بوده اند؛ چراکه هم اسامی و مسماها را نیاموخته اند و هم قوه شناخت و عقل و درک و استدلال تنها در وجود انسان نهاده شده است و آنها از آن بی‌بهره هستند.