دو خودروساز بزرگ کشور سرانجام پس از چند روز سکوت، مجوز افزایش میانگین ۳۰درصدی قیمت را روی محصولات خود اعمال کردند و لیست بهروزشده قیمت را در اختیار بورس گذاشتند.
دنیای اقتصاد سه روز پیش در همین صفحه، خبر از موافقت وزارت صنعت، معدن و تجارت با افزایش قیمت کارخانهای خودروهای داخلی داد. در آن گزارش عنوان شد که وزارت صمت پس از درخواست انجمن خودروسازان ایران مبنی بر افزایش ۷۰ تا ۸۰درصدی قیمت کارخانهای خودروهای داخلی، مجوز افزایش «۳۰درصدی» (به صورت میانگین) را صادر کرد.
انجمن خودروسازان اواخر ماه گذشته در نامهای به معاون اول رئیسجمهور، خواستار صدور مجوز افزایش ۷۰ تا ۸۰درصدی قیمت خودروهای داخلی (محصولات ایرانخودرو و سایپا) شد. این درخواست در کمیسیون اقتصادی دولت مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت وزارت صمت نیز با چراغ سبز این کمیسیون، چهارشنبه هفته گذشته مجوز افزایش قیمت میانگین ۳۰درصدی محصولات دو خودروساز بزرگ کشور را صادر کرد.
مانند ماجرای قیمت خودروهای ارتقایافته (خودروهایی که مهر سال گذشته به نام محصول جدید، قیمتگذاری شدند) باز هم نه وزارت صمت و نه شورای رقابت هیچکدام زیر بار ابلاغ قیمتهای جدید نرفتند. به همین دلیل، با وجود اینکه وزارت صمت چهارشنبه گذشته افزایش ۳۰درصدی قیمت را مصوب کرد، چند روز طول کشید تا قیمتها ابلاغ شوند، آن هم نه توسط وزارت صمت (به عنوان مسوول قیمتگذاری خودرو) و شورای رقابت (به عنوان نهاد ناظر و تهیهکننده دستورالعمل قیمت خودرو). این بار نیز مانند مهر سال گذشته، خودروسازان شبانه و از کانال بورس، خبر افزایش میانگین ۳۰درصدی قیمت محصولات خود را اعلام کردند.
افزایش میانگین ۳۰درصدی قیمت خودروهای داخلی در حالی است که خودروسازان در نامهنگاری با معاون اول رئیسجمهور خواستار اعمال افزایش قیمت تا ۸۰درصد شده بودند. «۸۰درصد» رقم آشنایی برای افکار عمومی دنبالکننده اخبار بازار خودرو و همچنین خودروسازان است، چه آنکه در گذشته نیز موضوع افزایش ۸۰درصدی قیمت خودرو مطرح شده بود.
اواخر سال ۱۴۰۱ بود که اعضای هیاتمدیره انجمن قطعهسازان در نشست خبری خود اعلام کردند شورای رقابت با افزایش قیمت ۸۰درصدی خودروها موافقت کرده است. این خبر برای افکار عمومی شوکهکننده بود، ضمن آنکه واکنشهایی منفی را از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی دنبال داشت. این رقم آنقدر بزرگ بود که میشد حدس زد اجرایی نخواهد شد و در نهایت نیز همین اتفاق رخ داد.
محمد مخبر، معاون اول دولت سیزدهم، با وتوی مصوبه افزایش ۸۰درصدی قیمت خودرو (به احتمال فراوان به واسطه هماهنگی با مسوولان شورای رقابت) میزان افزایش قیمت خودروها را تا میانگین ۴۹درصد کاهش داد.
طبق ادعای خودروسازان و قطعهسازان، در صورت اعمال افزایش قیمت 80درصدی، قیمت خودروها از زیان خارج و سودده میشد. آنها معتقدند، اگر دخالت مخبر و کاهش 30درصدی میانگین افزایش قیمت رخ نمیداد، ضمن خروج خودرو از زیاندهی، مسیر اصلاح قیمت مستمر هموار و مقدمات آزادسازی در آینده نیز فراهم میشد. بااینحال، افزایش قیمت میانگین 49درصدی روی خودروها اعمال شد و پس از آن قیمت ها حدود 18 ماه فریز شد. البته در میانه این دوره، خودروسازان با استفاده از ابزار عرضه محصولات ارتقایافته توانستند عملا قیمت بخشی از محصولات خود را اصلاح کنند. بااینحال افزایش قیمت رسمی که شامل همه خودروها و طبق روال رسمی باشد، طی یک سال و نیم گذشته تنها دو بار اتفاق افتاده است.
افزایش قیمت 30درصدی اما هرگز به مذاق افکار عمومی خوش نیامده و آنها این اتفاق را اجحاف در حق خود میدانند. این مساله ناشی از خطاهای سیاستگذار است، چه در ماجرای دخالت در تعیین قیمت خودرو و چه در داستان فریز طولانیقیمت. در واقع دستوری کردن قیمت خودرو، خطای نخست سیاستگذار محسوب میشود که تبعات منفی زیادی را ایجاد کرد، از جمله رانتی شدن بازار، ایجاد تقاضای کاذب و جولان دلالان و واسطهگران. از طرفی، خودروسازان نیز (طبق ادعای خودشان) در زیان فرورفتند.
افت کمی و کیفی خودرو از دیگر تبعات منفی خطای نخست سیاستگذار در حوزه قیمت خودرو است. اما سیاستگذار نه تنها خطای نخست خود را جبران نکرد، بلکه در پروسه قیمتگذاری نیز رفتاری را که از تبعات این سیاست بکاهد، پیش نگرفت. سیاستگذار میتوانست در عین اصرار بر قیمتگذاری و ممانعت از آزادسازی قیمت، حداقل شرایط اصلاح مستمر قیمت را فراهم کند تا شهروندان با ارقام شوکآور (در اصلاح قیمت) مواجه نشوند. اصلاح مستمر قیمت میتوانست حداقل سبب شود خودروسازان ادعای زیاندهی نکنند، ضمن آنکه فاصله با قیمت بازار نیز بهتدریج کاهش پیدا میکرد.
تاثیر اصلاح قیمت بر بازار
اما افزایش قیمت کارخانهای خودروها حالا این پرسش را ایجاد کرده که تاثیر آن بر بازار چه خواهد بود؟ تا لحظه تنظیم این گزارش، اتفاق شوکآوری در بازرا خودرو از ناحیه اصلاح قیمت کارخانهای خودروها رخ نداده است؛ بااینحال ممکن است طی روزهای آینده، اثر این اتفاق، خود را در بازار نشان دهد. اما آیا منحنی قیمت خودرو در بازار نیز به اندازه میزان افزایش قیمت کارخانه بالا خواهد رفت؟
به نظر می رسد احتمال رخ دادن چنین اتفاقی چندان بالا نیست، به دو دلیل. نخست اینکه خبر غیررسمی افزایش قیمت خودرو از چند روز پیش در بازار منتشر شد و حتی گفته میشود این خبر روی رشد سهام خودروییها تاثیر قابلتوجهی داشته است. منحنی قیمت خودروها در بازار نیز نشان از تحریک قیمت دارد، بنابراین مشخص است که اثرگذاری افزایش 30درصدی قیمت کارخانهای خودروها، از چند روز پیش شروع شده و چندان ملموس نیز نبوده است. البته ممکن است حالا که افزایش قیمت خودروها رسما اعلام شده است و نرخهای جدید مشخص شدهاند، قیمتها در بازار نیز آپدیت شود، بااینحال بسیار بعید است رشد قیمت به اندازه اصلاح قیمت انجامشده در مبدا، باشد.
شاید اگر قرار بر تاثیرپذیری 100درصدی منحنی قیمت در بازار از قیمت کارخانهای جدید خودروها بود، این موضوع طی این چند روز که خبر غیررسمی افزایش قیمت منتشر شده، خود را ملموستر و محسوستر نشان می داد. بااینحال، بازار خودرو واکنش هیجانی به اصلاح 30درصدی قیمت خودرو نداشته است.
نکته دیگر اینجاست که بازار خودرو در این سالها معمولا از انتظارات تورمی و نوسان ارز پیروی میکرد، اما طی چند ماه گذشته، اثرپذیری خودرو از ارز کاهش یافته است. در واقع به نظر میرسد منحنی در بازار خودرو توان گذشته را برای رشد سنگین ندارد، از همین رو تعمیم افزایش 30درصدی قیمت کارخانهای خودروها به نرخ بازار آنها، احتمال کمی دارد.
برخی فعالان بازار معتقدند اثر افزایش قیمت کارخانهای خودروها بر بازار، نهایتا 10درصد خواهد بود و بسیار بعید است بازار کشش رشد قیمت 30درصدی را داشته باشد.
البته برای پاسخ دقیق به اینکه سرنوشت بازار خودرو پس از اعمال افزایش 30درصدی بر قیمت کارخانهای خودروها چه خواهد شد، باید چند روزی صبر کرد تا قیمتها در بازار بهروز شوند.
بههرحال هرچند افزایش قیمت خودرو مطلوب مصرفکنندگان واقعی نیست، اما این نکته را نباید فراموش کرد که نفع و رانت ناشی از فریز و سرکوب قیمت، به جیب دلالان و واسطهگران میرود. از طرفی، تبعات منفی فریز و سرکوب قیمت، مانند افت کمی و کیفی تولید، متوجه مصرفکننده واقعی میشود.
البته از آن سو سیاستگذار که حکم به اصلاح قیمت کارخانهای خودروها میدهد، باید شرایط لازم و کافی برای رقابتی شدن بازار را نیز فراهم بیاورد، از جمله اینکه اجازه واردات خود طبق رویه معمول را دهد.
در این صورت است که درجه انحصارگری خودروسازان داخلی کاهش مییابد و مصرفکنندگان واقعی حق انتخاب بیشتری در بازار خواهند داشت.
پاسخ خودروسازان به سوالات متقاضیان خرید خودرو
دو خودروساز بزرگ کشور بعد از افزایش رسمی قیمت خودرو، به برخی از پرسشهای متقاضیان پاسخ دادند. در پاسخ به این سوال که آیا اصلاح قیمت صورتگرفته، مشمول خریدارانی که وجه کامل خودرو را پرداخت کردهاند، میشود یا خیر، تاکید کردند در صورتی که قرارداد منعقدشده با خریداران در قالب «فروش فوری» یا «فروش فوقالعاده» باشد و وجه خودرو از سوی خریدار به صورت کامل پرداخت شده باشد، خودرو مشمول هیچ گونه اصلاح قیمتی نمیشود و با همان قیمت قبل، خودرو تحویل مشتریان داده خواهد شد.
در مورد کسانی که بخشی از بهای خودروی موردنظر خود را پرداخت کردهاند، سایپا اعلام کرد که در صورت انعقاد قرارداد پیشفروش با قیمت زمان تحویل با خودروساز و پرداخت بخشی از وجه خودرو، سهمی از قیمت خودرو که پیشپرداخت آن قبلا انجام شده، مشمول افزایش قیمت نخواهد شد و صرفا سهم باقیمانده مشمول اصلاح قیمت است و دستورالعمل مصوبه ۴۷۳ شورای رقابت جهت این دسته از مشتریان اعمال خواهد شد. همچنین طبق اعلام ایرانخودرو برای کسانی که فراخوان برای آنها ارسال شده، اما امکان واریز وجه در آن مقطع را نداشتهاند، قیمت فروش بر مبنای قیمت زمان انعقاد قرارداد و واریز وجه لحاظ خواهد شد. همچنین این خودروساز اعلام کرد متقاضیانی که مشخصات آنان تاکنون از سوی ستاد نوسازی ناوگان و اسقاط خودروهای فرسوده به مراکز اسقاط اعلام نشده تا برای ایجاد قرارداد و واریز وجه برای ایرانخودرو ارسال شود، مشمول افزایش قیمت خواهند بود. سایپا نیز در پاسخ به سوال دیگر مبنی بر اینکه فراخوان برای تعدادی از مشتریان ارسال شده، اما چون با خودروی درخواستی در سامانه یکپارچه مغایر بوده استقبال نشده و به همین دلیل واریز انجام نشده است، آیا افزایش قیمت شامل این افراد میشود، گفت: مطابق شرایط اعلامشده در اطلاعیه عرضه سامانه یکپارچه، ثبتنام در فهرست نوبتدهی، هیچگونه تعهدی برای خودروساز ایجاد نکرده و تعهد پس از فراخوان واریز وجه و انعقاد قرارداد برای خودروساز ایجاد میشود، لذا مبنای قیمت در زمان انعقاد قرارداد خواهد بود.
پرسش دیگری که در ایرانخودرو مطرح شده بود، این بود که آیا افزایش قیمت شامل افرادی که در قرعهکشی مهرماه ایرانخودرو به صورت برنده اصلی و رزرو اعلام شدهاند هم میشود؟ (با توجه به اینکه اعلام نفرات پیش از افزایش قیمت است.) این خودروساز بزرگ نیز پاسخ داده: تمامی برندگان اصلی قرعهکشی طرح عادی از مهرماه فراخوان شدهاند و بر اساس بند سه تذکرات مهم اطلاعیه شماره یک سامانه ثبت درخواست خرید خودرو، عدم واریز وجه هر مرحله در مدت تعیینشده به منزله انصراف تلقی میشود. ضمنا با توجه به تکمیل ظرفیت عرضه توسط منتخبان اصلی، امکان فراخوان منتخبان رزرو نیز وجود نداشته است.
بازار سهام بعد از 8 ماه وارد رالی بازارها شد
فاز اول عملیات نجات بورس
پروانه کبره: بورس تهران در شرف یک اتفاق بزرگ است؟ شاخص کل در شش روز معاملاتی اخیر از دو کانال دردسرساز عبور کرده است. آیا رشد پرسرعت بازار سهام در هفته پایانی آبان و بازگشت این بازار به رالی بازارها را میتوان رفتاری جدی تلقی کرد؟ هدایت بازار سرمایه به سمت رونق بدون توجه به تابلوهای هشداردهنده، همانطور که میتواند بسترساز ورود هیجانی به بورس باشد، درعینحال شرایطی را رقم میزند که به موجب آن «افزایش عرضه و صفنشینی برای خروج» تنها خروجی آن خواهد بود. بنابراین بعد از مشخص شدن کارگردان رشد اخیر بازار، گام دوم تهیه فهرست از عملیاتهای بعدی است.
اکنون یک پرسش مهم مطرح میشود. حال که بورس بعد از «8 ماه رکود و نزول» وارد رالی بازارها شده و بازدهی 2.75درصدی از ابتدای سال را کسب کرده، چه عواملی میتوانند پول قدرتمند را به سمت این بازار سرازیر کند؟ برآیند اظهارات کارشناسان را میتوان به دو دسته «تداوم اقدامات حمایتی برای کنترل قیمتها در بازارهای موازی» و «رها کردن بورس زیر سایه ریسکهای سیاسی» خلاصه کرد.
شروط صعود پایدار
در روزهای گذشته برخی از «معاملهگران محتاطتر» به دلیل تردیدهای حاکم بر دادوستدها در صف فروش قرار گرفتند و بازار خروج آنها را به نظاره نشست. با مدنظر قرار دادن این استراتژی معاملاتی از سوی بورسبازان و دودستگی رفتار معاملهگران، گروهی از کارشناسان نسبت به روند آتی بازار ابراز نگرانی میکنند. از سوی دیگر نیمی دیگر از تحلیلگران روند صعودی را برای بورس پیشبینی میکنند. در نگاه کلی به جو حاکم بر معاملات اخیر بازار مذکور میتوان دریافت که قرار گرفتن بورس در وضعیت ارزنده در شرایط کنونی به تلطیف جو منفی حاکم بر دادوستدها منجر شده است. قیمت سهام در شرایط فعلی از نظر بنیادی توجیهی برای ریزش بیشتر ندارد و رگبار اخبار مثبت، پیشران شکلگیری فضای هیجانی و بازگشت نسبی اعتماد به وضعیت جدید بورس شده است.
برخی از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند اوضاع تالار سهام به گونهای است که حتی آن دسته از سهامدارانی که فرار را بر قرار ترجیح داده و از باتلاق رکودی این بازار به ستوه آمدهاند، ممکن است نیمنگاهی به بازار سهام بیندازند. حتی اگر رشد اخیر قیمت سهام بیشتر تحتتاثیر هیجانات مقطعی باشد، شاخص کل بورس با رشدی که از ابتدای هفته ثبت کرد، بار دیگر در آستانه ورود به کانال 2.3میلیونواحدی قرار گرفته است.
بررسی تحولات بازار مزبور نشاندهنده آن است که تعدد اخبار مثبت در روزهای گذشته اثر مستقیمی بر رشد سهمها بر جای گذاشته است و حتی توانسته «استارت فاز نخست عملیات نجات» در این بازار را بزند. تجربه دورههای پیشین از یک موضوع مهم پرده برمیدارد. بازار سهام برای صعود پایدار و تثبیت موقعیت کنونی نیازمند عملیاتی شدن فازهای دیگری است. بنابراین اگر «خبردرمانی» را به منزله فاز نخست این اصلاح قلمداد کنیم، تکمیل این فرآیند طبیعتا با متغیرهای دیگری رقم خواهد خورد.
روز گذشته بورس توانست با رشد حدود 44هزار واحدی ( معادل 1.98 درصد) نمایش قدرتمندی را به رخ معاملهگران بازارهای موازی بکشد. انتشار خبر افزایش نرخ خودروهای پرتیراژ تولیدی دو خودروساز بزرگ کشور کافی بود تا موج جدید تقاضا در این بازار تقویت شود. این موضوع حاکی از آن است که بازار سهام تا چه میزان از قیمتگذاری دستوری طی سالهای اخیر ضربه خورده است. اگرچه اخبار منتشرشده به معنای «خروج خودروسازان از بند اسارت قیمتگذاری» محسوب نمیشود.
صنعت خودروسازی چند سالی است که گرفتار زیانانباشتههای سنگین شده است، قیمتگذاری دستوری در این صنعت مانع از رشد نرخ فروش مطابق با بهای تمامشده میشود و این موضوع به شکل زیانانباشتههای سنگین در صورتهای مالی این شرکتها پدیدار میشود. به همین دلیل هر گونه اخباری که بتواند سیگنال کمرنگ شدن مختصات قیمتگذاری دستوری را مخابره کند، همزمان میتواند رونق را به معاملات بازگرداند. درسالهای اخیر بهکرات شاهد ضربه قیمتگذاری دستوری به بازار سهام و دورماندن این بازار از انتظارات تورمی بودهایم. به این ترتیب باید گفت بورس برای قرار گرفتن در مسیر رشد پایدار در فاز بعدی عملیات به چرخش جدی دولت از سیاستهای سرکوبگرانه و اعمال قیمتگذاری دستوری چشم دوخته است.
سیاستگذار از نواحی مختلف بازار سهام را در تنگنا قرار داده است. در سال 1402 و همزمان با خیز جدی بورس به سمت کانال 3میلیونی، مساله نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی، بازار را در مسیر نزولی قرار داد و 51روز بعد کلیت بازار از آنچه در اردیبهشتماه حادث شده بود، آگاه شد. در ادامه و مدتی بعد نیز شرکتهای پالایشی با کاهش ارتفاع همراه شدند که این موضوع به قیمتگذاری در مساله بنزین مرتبط بود. افزون بر این، به نظر میرسد سیاستگذار بورسی در پاک کردن سایه قیمتگذاری دستوری از سر صنایع مختلف بورس و بهخصوص صنعت خودرو و ساخت قطعات که گرفتار زیانانباشتههای وحشتناکی هستند، همچنان عاجز است. علاوه بر آن کارشناسان بازار ادعای خودروسازان مبنی بر زیاندهی از ناحیه قیمتگذاری دستوری را قابلپذیرش عنوان میکنند.
اگر در این مقطع ارزندگی را مهمترین «یاریدهنده» بورس به سمت سطوح بالاتر بدانیم، درمییابیم که «استراتژی سرکوب ارز» توسط سیاستگذار چگونه داغ ارزندگی را بر دل بورس خواهد گذاشت. تبعات سرکوب ارز نشان داده که چگونه میتواند دامنگیر صنایع صادراتمحور شود و از طرفی این موضوع شرکتهای وارداتی را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. به این صورت که «سیاست سرکوب نرخ ارز» درکوتاهمدت هزینههای شرکتها درخصوص خرید مواداولیه و تجهیزات را کاهش میدهد اما در بلندمدت ممکن است وضعیت سختی را برای برخی گروهها رقم بزند. با توجه به اینکه فروش شرکتهای صادراتی متاثر از این تصمیم کاهش مییابد، سودآوری آنها با تهدید جدی مواجه خواهد شد. شاید بتوان مهمترین اقدام موثر برای نجات بورس را پرهیز سیاستگذار از تکرار سیاستهای شکستخورده دانست. سیاستگذار پس از شناسایی صورتمساله مصائب و مطالعه فرجام راههای رفتهشده در این زمینه میتواند کمک بزرگی به بازگشت اعتماد به بورس تهران کند.
«اصرار بر محدودیت دامنه نوسان» یکی از مواردی است که حالا که بورس از ریسکهای سیاسی فاصله گرفته است، همچنان سایه آن بر سپهر بورس تهران سایه افکنده و اهالی بازار با آن به نبرد میپردازند. به نظر میرسد در هفته گذشته و با سرد شدن تب تنشهای نظامی در منطقه، محدودیت دامنه نوسان حذف شده و به روال سابق ( مثبت و منفی 7 درصد) بازگردد. اما سیاستگذار بورسی تاکنون اقدامی در این خصوص انجام نداده است. به عقیده کارشناسان، «یکسان بودن دامنه نوسان صندوق های اهرمی» مانع از رشد قیمت این صندوقها متناسب با افزایش خالص ارزش داراییهای آنها میشود و این موضوع در تابلوی معاملات به شکل حباب منفی در صندوقهای مذکور نمایان میشود.
در نمونهای دیگر، میتوان به افزایش نرخ لاکپشتی دلار نیما اشاره کرد؛ بیراهه سیاستی که «تاخیر در افزایش سودآوری شرکتها» را رقم زده است. این موارد به روشنی نشان میدهد در مورد روند فعلی بازار سهام به طور قطعی نمیتوان اظهار نظر کرد. دو رقیب بازار سهام، یعنی دلار آزاد و سکه طلا، از ابتدای سال به ترتیب بازدهی 13.46و 29.25درصدی را کسب کردهاند. حالا بورس نیز بعد از ماهها نزول و فرسایش بهسختی وارد محدوده مثبت شده است، محدودهای که ماندگاری آن با ابهامات فراوانی گره خورده است. بر اساس اظهارات برخی کارشناسان، این روند را باید «جبران جاماندگی» نامید.