شناسهٔ خبر: 69751159 - سرویس سیاسی
منبع: جهان نیوز | لینک خبر

اسرائیل، ناتوان از فهم قدرت محور مقاومت است

آنچه گروه‌‌‌های نظامی متحد ایران را تحت عنوان مقاومت، در منطقه حفظ کرده، پایگاه‌‌‌های اجتماعی آنهاست. در این میان ایران توانست تحریم‌های شدید دولت ترامپ را دور بزند و با کمک متحدان خود در محور مقاومت، از بازارهای این کشورها برای تجارت منابع انرژی و دسترسی به ارز استفاده کند.

صاحب‌خبر -
به گزارش جهان نیوز، این تحلیل را نشریه آمریکایی فارن‌افرز منتشر کرده و می‌نویسد: اسرائیل در جنگ اخیر به طور مشخص محور مقاومت را هدف قرار داد؛ یعنی شبکه‏‏‌ای از گروه‏‏‌های متحد ایران. اسرائیل با کار روی مقیاسی که تلاش‏‏‌های قبلی علیه این محور را نادیده می‏‏‌گیرد، یک سال گذشته را صرف از بین بردن زیرساخت‏‏‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، لجستیکی و ارتباطی شبکه کرده است. همچنین تل‏‏‌آویو دست به کارزار بی‏‏‌سابقه‏‏‌ای علیه رهبری این محور زده و رهبران حماس و حزب‏‏‌الله و چند فرمانده ارشد سپاه را ترور کرد.
 
اما بعید است که اسرائیل بتواند سازمان‌هایی را که به این محور تعلق دارند، آن‌طور که امیدوار است، ریشه‌کن کند. این محور، بارها سازگاری و انعطاف‌پذیری خود را نشان داده که بیانگر ارتباطات عمیقی است که گروه‌‌‌های عضو آن در داخل کشورها و جوامع خود دارند. علاوه‌بر این، روابط فراملیتی که این محور را تشکیل می‌دهند، به این معناست که نه‌تنها به‌‌‌عنوان بازیگران غیردولتی مجزا یا گروه‌‌‌های مسلح، بلکه به‌‌‌عنوان گره‌‌‌های به هم پیوسته شبکه‌‌‌های سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک بادوام شناخته می‌‌‌شوند.
 
این شبکه‌‌‌ها که منطقه‌‌‌ای و گاه حتی جهانی هستند، به اعضای محور اجازه داده‌‌‌ تا شوک‌‌‌های مختلفی را تحمل کنند. همچنین فروپاشی‌‌‌های اقتصادی، مانند تحریم‌‌‌های دونالد ترامپ، در قالب کمپین «فشار حداکثری» و افول بانکداری لبنان در سال ۲۰۱۹، که حساب‌‌‌های مالی بسیاری از گروه‌‌‌های عضو را منحل کرد، از جمله چالش‌‌‌هایی است که این محور به خود دیده است. اما به‌رغم این چالش‌‌‌ها، اعضای محور از جوامع محلی خود و از یکدیگر استفاده کرده‌‌‌اند. مقاومت تاریخی محور مقاومت حاکی از آن است که اسرائیل برای از بین بردن گروه‌‌‌هایی مانند حماس و حزب‌الله با مشکل مواجه خواهد شد.
 
این محور به شکلی که امروزه وجود دارد با شبکه‌‌‌ای که در ابتدا در دهه ۱۹۸۰ تاسیس شد، تفاوت چشمگیری دارد. در آن زمان، ایران، حزب‌الله لبنان را به عنوان بازیگری مؤثر برای نمایش قدرت، تاسیس کرد و آن را پرورش داد. هدف آن «صدور انقلاب» و به‌کارگیری «دفاع پیشرو» از طریق بازدارندگی نامتقارن در برابر تهدیدات محسوس، یعنی اسرائیل بود. ایران به طور استراتژیک این مدل را در کشورهای مختلف تکرار کرد. آنچه این گروه‌‌‌ها را حفظ کرد، اتکای عمیق به پایگاه‌‌‌های اجتماعی بود. آنها به حدی خود را در بافت کشورهای متبوع خود جای دادند که رؤسای رسمی دولت در لبنان، سوریه، عراق، ایران، یمن و غزه همه یا اعضای گروه‌‌‌هایی هستند که به این محور تعلق دارند یا توسط آن گروه‌‌‌ها انتخاب شده‌‌‌اند. 
 
این شبکه حمایتی قوی، حزب‌الله را قادر ساخت که نه‌تنها بهبود یابد، بلکه نفوذ خود را نیز گسترش دهد. در نهایت به اندازه‌‌‌ای قوی شد که توانست اسرائیل را در سال ۲۰۰۰ از خاک لبنان مجبور به خروج کند. این پیروزی، همراه با جنگ سال ۲۰۰۶ که در آن حزب‌‌‌الله به پیروزی رسید- شاهکاری بی‌‌‌سابقه برای شبه‌‌‌نظامیان عرب- به شدت شهرت این جریان را افزایش داد. همچنین تجسم جدیدی از محور مقاومت ارائه داد. چالش دیگر این محور در سال ۲۰۱۱ بود، زمانی که دولت اسد در سوریه با یک تهدید وجودی در قالب یک جنگ داخلی مواجه شد.
 
با این حال، یک‌بار دیگر، محور توانست خود را به گونه‌‌‌ای تطبیق دهد که بتواند بر این بحران غلبه کند. در حالی که دولت اسد در آستانه فروپاشی قرار داشت، حزب‌الله قاطعانه وارد عمل شد تا از آن محافظت کند. همچنین قیام‌‌‌های ۲۰۱۱ منجر به ادغام رسمی حوثی‌‌‌ها در محور مقاومت شد. تحریم‌‌‌ها در سال ۲۰۱۸، زمانی که ترامپ از توافق برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری خود را آغاز کرد، به شدت افزایش یافت.

هدف به صفر رساندن صادرات نفت و در نتیجه سلب منبع درآمدی حیاتی ایران بود. تحریم‌‌‌ها به اقتصاد ایران آسیب رساند، اما تجارت نفت این کشور را متوقف نکرد. در عوض، تهران راه‌‌‌هایی برای فروش نفت خود از طریق بازارهای غیررسمی پیدا کرد.ایران با کمک متحدان خود در محور مقاومت از این بازارها برای تجارت منابع انرژی و دسترسی به دلار آمریکا استفاده کرد. به عنوان مثال، در عراق، ایران با بقیه محورها همکاری کرد تا سوخت ایرانی و غیر ایرانی را قبل از فروش به کشورهای آسیایی ترکیب کند.
 
آخرین چالش بزرگی که محور مقاومت قبل از حمله اسرائیل پس از ۷ اکتبر علیه حماس و حزب‌‌‌الله با آن مواجه شد، ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ بود. سردار سلیمانی به تاسیس این محور کمک کرده بود و نقش او به عنوان رهبر بالفعل آن کاملاً مشخص بود. با این حال، اگرچه این حمله امواج شوک را در شبکه ایجاد کرد اما در نهایت، سازگاری محور برای مقابله با تهدیدات جدی را نشان داد.

جنگ اسرائیل علیه حماس و حزب‌‌‌الله بسیار بیشتر از درگیری‌‌‌های قبلی، واکنش شدید سایر متحدان داخل این محور، را به دنبال داشته است. در طول سال گذشته، آنها هم استقلال و هم نفوذ منطقه‌‌‌ای خود را عمیق‌‌‌تر کرده‌‌‌اند. حوثی‌‌‌ها برای اولین بار شروع به استفاده از موشک‌‌‌های بالستیک ضدکشتی برای ایجاد اختلال در مسیرهای کشتیرانی تجاری کردند. آنها به کشتی‌‌‌هایی که از دریای سرخ در حال حرکت بودند، حمله کردند و شرکت‌های باربری را مجبور کردند مسیر خود را در آفریقا تغییر دهند. اعضای این محور همچنین پس از ترور سیدحسن نصرالله‌، در فراسوی مرزها به طور هماهنگ با یکدیگر همکاری کردند.
منبع : کیهان