کمتر روزی است که شاهد درددل و گلایه ورزشکاران در رسانهها نباشیم؛ ورزشکارانی که سالها با حداقلها برای بالابردن پرچم پرافتخار کشورشان تلاش و تمرین کردند، اما با وجود کسب عنوانها و مدالهای مختلف، همچنان هشتشان گرو نهشان است، چراکه یا عمدتاً شغلی ندارند و منتظر مساعدت مسئولان در زمینه اشتغالشان هستند یا ناچارند برای تأمین مایحتاج خانواده و برآمدن از عهده مخارج ورزش قهرمانی، از ساعتهای تمرین خود بزنند! دست آخر نیز بسیاری از آنها درست در مقاطع حساسی که انتظار دارند بتوانند نتیجه تمام تلاشها و سختیهایی را که سالها تحمل کردند در رقابتهای حائز اهمیتی، چون المپیک و بازیهای آسیایی بگیرند، با تصمیم سفت و سخت آقایان مواجه میشوند که بیتوجه به تمام دشواریهای مسیر و کاستیهای موجود، به بهانه اعزام کیفی قلم قرمز روی نام آنها میکشند!
طی سالهای گذشته بارها و بارها با واژه اعزام کیفی در ورزش مواجه شدیم، خصوصاً قبل از رقابتهای حائز اهمیتی، چون المپیک یا بازیهای آسیایی. واژهای که خیلی زود در ورزش ایران از حرف به عمل تبدیل شد، آن هم در شرایطی که مخالفان بسیاری داشت که قسمت اعظم آن ورزشکاران بودند، اما هرگز طی تمام این سالهایی که واژه اعزام کیفی توانست در ورزش ایران به یک اصل تبدیل شود، هیچ یک از آقایان مسئولی که به عملی شدن این تصمیم اصرار داشتند به فکر این نیفتادند که امکانات و حمایتهای خود را هم کیفی کنند تا با اعزام کیفی، حق هیچ ورزشکاری پایمال نشود!
توجه به کیفیت، به خودی خود اتفاق بدی نیست. چه چیز بهتر از آنکه تمام اعضای کاروانی که راهی مسابقات مختلف میشوند با دست پر برگردند. اتفاقی که تیم چهار نفره تکواندوی ایران با کسب صددرصدی مدال در المپیک پاریس رقم زد؛ اتفاقی که، اما طی سالهای اخیر مسئولان ورزش کشور برای رقم زدن آن تصمیم به کاهش تعداد نفرات اعزامی گرفتند تا افزایش آنها به واسطه حمایتها و رسیدگی بیشتر!
واقعیت این است که میتوان به جای کاهش تعداد نفرات کاروان ایران در رقابتهای حائز اهمیت، کیفیت امکانات و حمایتها را بالا برد تا اعزام کیفی به معنای خط زدن ورزشکاران نباشد. ورزشکارانی که سالهای سال با حداکثر سختیها و دشواریها و حداقل امکانات تلاش و تمرین کردند تا توانمندیهای خود را در میادین بینالمللی به رخ بکشند و برای کشور خود افتخارآفرین باشند با سدی مواجه میشوند که هیچ راهی برای عبور از آن نیست! سدی که به نظر میرسد بیشتر برای ماله کشیدن روی کم کاریهای مسئولان بنا نهاده شده است! مسئولانی که ترجیح میدهند کمکاریهای خود در مهیا کردن شرایط و امکانات برای نتیجه گرفتن ورزشکاران را در پس طرحهایی، چون اعزام کیفی پنهان کنند که اگر غیر از این باشد هیچ دلیلی وجود ندارد وقتی امکانات، شرایط، زیرساختها و حتی حمایتها آنطور که باید و شاید کیفی نیست، نام ورزشکار به بهانههای کیفی از لیست اعزام خط بخورد!
بالا بودن تعداد نفرات اعزامی کاروانهای ورزشی هیچ منافاتی با کیفی بودن آن ندارد، مگر آنکه شرایط برای بالابردن کیفیت ورزشکاران جهت حضور در مسابقات مختلف مهیا نشده باشد، در آن صورت عجیب نیست اگر آقایان اهمالکاری خود در ارتقای کیفیت را با خط زدن نام ورزشکارانی که احتمالی برای موفقیت آنها قائل نمیشوند پنهان کنند که این جز پاک کردن صورتمسئله نیست. مهدی محمدی، عضو تیم ملی پارادوچرخه سواری و دارنده مدال طلای قهرمانی آسیا در تایم تریل انفرادی آخرین ورزشکاری نیست که با گلایه از شرایط موجود تأکید دارد به جای تمرین کردن ناچار به کابینتسازی برای تأمین نیازهای خانواده است. ورزشکاری که بیتردید اگر شرایط و امکانات کافی جهت برگزاری تمریناتش را داشته باشد، میتواند موفقیتهایش را تکرار کند و در غیر این صورت عجیب نیست اگر مشمول قانون اعزام کیفی شود و شانس حضور در مسابقاتی، چون پاراآسیایی و پارالمپیک را از دست بدهد. ورزشکاری که اتفاقاً توانمندیهای خود را با کسب طلای قهرمانی آسیا نیز ثابت کرده است، اما این توانمندی برای پایدار ماندن نیاز به توجه و تمرین مکرر دارد. اما آیا با شرایطی که او از آن صحبت میکند، میتوان امیدی به تداوم موفقیتهایش داشت؟
کاش جای زدن از سر و ته کاروان ایران در رقابتهای مختلف برای به چشم آمدن مدالها و عنوانهای کسب شده، آقایانی که کیفیت برایشان در اولویت است، بالا بردن کیفیت امکانات، زیرساختها و حمایتها را نیز در اولویت قرار میدادند تا هم بتوانند کاروانی با حداکثر نفرات به مسابقات مختلف اعزام و هم حداکثر عنوانها و مدالها را نیز کسب کنند، چراکه تعداد نفرات اعزامی هیچ منافاتی با کسب موفقیت ندارد، مگر آنکه شرایط برای موفق شدن آنها مهیا نبوده باشد که در آن صورت نیز این متوجه مسئولان است، نه ورزشکاران.
دنیا حیدری
اهمیت توجه و امکانات کیفی برای اعزام کیفی
کمتر روزی است که شاهد درددل و گلایه ورزشکاران در رسانهها نباشیم؛ ورزشکارانی که سالها با حداقلها برای بالابردن پرچم پرافتخار کشورشان تلاش و تمرین کردند، اما با وجود کسب عنوانها و مدالهای مختلف، همچنان هشتشان گرو نهشان است، چراکه یا عمدتاً شغلی ندارند و منتظر مساعدت مسئولان در زمینه اشتغالشان هستند یا ناچارند برای تأمین مایحتاج خانواده و برآمدن از عهده مخارج ورزش قهرمانی، از ساعتهای تمرین خود بزنند!
صاحبخبر -
∎