اما واقعا این هویت تاریخی از کجا نشأت میگیرد و ریشههای آن به کجا بازمیگردد؟ برای درک این واقعیت باید به مختصات منطقه برگردیم و ریشههای تاریخی شکلگیری این شجره طیبه را بازخوانی کنیم.
سرزمین تمدن
در منطقه ساحلی و کوهستانی جنوب لبنان، منطقهای وجود دارد به نام «جبلعامل» که طول آن از شمال تا جنوب حدود 80 کیلومتر و عرض آن از شرق تا غرب حدود 40 کیلومتر است. این منطقه امروز در دو استان نبطیه و لبنان جنوبی قرار دارد و دارای مناطق کوهستانی مرتفعی است که ارتفاع کوههایش در بعضی منطقهها به بیش از هزار متر میرسد.این سرزمین همچنین دشتهای حاصلخیزی داردکه رودهای لیطانی، زهرانی واوّلی ازآن میگذردودرطول تاریخ، همواره آبوهوای خوب و حاصلخیزی زمینهایش زبانزد بوده است.شهرهای مهمی چون صور، صیدا، جِزین، نبطیه و بنت جبیل در این منطقه قرار دارد که آثار تاریخی باستانی زیادی از دوران تسلط رومیان و نیز دوران اسلامی و دوره تسلط صلیبیان در آن وجود دارد. علاوه بر این، جبلعامل همیشه دارای اهمیت تاریخی و تمدنی بوده و مزارهایی منسوب به برخی پیامبران الهی همچون یوشع و حزقیل نبی باعث شده این سرزمین همواره دارای تقدسی ویژه نزد ادیان مختلف باشد. اما از دیرباز یعنی از دوران خلفای راشدین، جبلعامل به یکی از مراکز مهم تشیع تبدیل شد و گفته میشود مردم این سرزمین تحت تأثیر و تعلیمات صحابی شیعی پیامبر، یعنی ابوذر غفاری که در زمان حکومت عثمانی به این سرزمین تبعید شده بود، با آموزههای اسلام اصیل و تشیع علوی آشنا شدند و این تأثیر در طول تاریخ نهتنها کم نشد، بلکه روزبهروز بر آن افزوده شد، به گونهای که از قرن چهارم به بعد، تعداد شیعیان در این منطقه بهطور مشهودی بسیار زیاد شد و به همین دلیل مردم و علمای این منطقه همواره تحت فشار حاکمان منصوب خلفا بودند.
قیامهای شیعی
در طول تاریخ جبلعامل شاهد قیامهای فراوانی علیه خلفای عباسی هستیم، به گونهای که یکی از مهمترین قیامهای آنان در قرن سوم هجری به رهبری تمیم مبرقع با خشونت شدید عباسیان شکست خورد، اما زمان زیادی نگذشت که فاطمیان این سرزمین را طی جنگهایی پردامنه فتح کردند و نخستینبارجبلعامل به دست حکومتی شیعی افتاد.دیری نگذشت که با سقوط شهر صور، منطقه جبلعامل تحت اشغال صلیبیان درآمد وتا زمانی که صلاحالدین ایوبی این منطقه راآزادکرد،همچنان تحت سلطه آنها باقی ماند. سرانجام در قرن دهم، جبلعامل توسط عثمانیها تصرف وجزوقلمروممالک مصرشد.قدرتیابی عثمانیان هرگز موجب آسایش مردم این منطقه نشد ودرطول تاریخ، چندین قیام علیه حکمرانی متعصبانه و سختگیرانه آنان صورتگرفت.همچنین، این منطقه قرنها شاهد رقابت میان گروههاینظامی وحکومتهایموقتمحلی ومرکزیت خلافت عثمانی بود.سرانجام درقرن سیزدهم،با خشونتورزی و خونریزی شدید و اعمال سیاست مشت آهنین دولت عثمانی، به این آشفتگیها پایان داده شد. آنان برای اینکه اندکی از بار قیام و نارضایتی شیعیان این منطقه کاسته شود، پذیرفتند که قاضیان شیعه رابهعنوان نایب در مناطق مختلف جبلعامل به رسمیت بشناسند.
شهید اول؛ نخستین پیوند ایران و لبنان
اتفاق مهمی که در جریان این کشوقوسها رویداد، این بود که جبلعامل با وجود همه فشارهای سیاسی و نظامی، به مکانی برای دانشاندوزی و قدرتمند شدن فقه شیعی تبدیل شد. در قرن هشتم هجری، دانشمند بزرگ شیعی، محمدبن مکیجزینی معروف به شهید اول که در سال ۷۸۶ به شهادت رسید، جبلعامل را به یک پایگاه بزرگ دانشهای اسلامی و شیعی تبدیل کرد و یکی از بزرگترین حوزههای علمیه شیعه در این منطقه ایجاد شد. شهید اول که نهتنها بر فقه شیعه، بلکه بر فقه هر چهار مذهب اهل سنت نیز آگاهی کامل داشت، مجموعهای از احکام قضایی تشیع را گردآوری کرد و با تألیف مجموعه «اللمعه الدمشقیه» فقه شیعی را در راه ایفای بخش مهمی از وظایف حکومتی خود، یعنی قضاوت که تا آن زمان در اختیار علمای سنیمذهب بود، قدرتمند کرد.
یاری سربداران
جالب است بدانیم که او این کتاب را وقتی نوشت که حکومت شیعی سربداران در سبزوار ایران از وی برای یاری و نشاندادن راه درست حکمرانی کمک خواستند و او چون نمیتوانست راهی ایران شود، این کتاب را بهنام خواجهعلی مؤید، حاکم سربداران نوشت. نخستین پیوند میان شیعیان ایران و جبلعامل بر مبنای این تفکر بهوجود آمد که علمای شیعی نایبان عام امام غایبند و آنها حق دارند بر مسند حکومت بنشینند. شاید قتل دلخراش او از طرف حاکمان زمان نیز از بیم همین بود که او رایت حکومت شیعی را در جبل عامل برافرازد.
قتل علما؛ سیاستی که جواب نداد
ترس از قدرتگیری عالمان شیعی در جبلعامل و راهبری حرکتهای اجتماعی همواره حاکمان این منطقه را تهدید میکرده است. قدرتگرفتن و اهمیتیافتن حوزه علمیه این منطقه و ترس حاکمان عثمانی از این مسأله را میتوان در قتل ناجوانمردانه زینالدینبنعلی معروف به شهید ثانی در سال ۹۶۵ مشاهده کرد. شاید یکی از دلایل این ترس آن بود که حاکمان عثمانی خبر یافتند وقتی دختر زینالدین فوت شده است، در تشییعجنازه او 70 مجتهد حاضر بودند.
هفت روز کتابسوزی
این یعنی حوزه علمیه جبلعامل به مکانی بسیار قدرتمندی برای تولید تفکر شیعی و دشمنی با خلافت عثمانی تبدیل شده بود و به همین دلیل بعد یک قرن، احمدپاشا جزار، والی عثمانی صیدا، دستور داد تألیفات عالمان جبلعامل سوزانده شود و حجم این آثار به اندازهای بود که مأموران حکومت تا هفت روز در عکا به سوزاندن کتاب مشغول بودند.
نقش جبلعامل در دولت تمدنساز صفوی
تشکیل دولت صفوی یکی از مهمترین برهههایی بود که در تاریخ شکلگیری تمدن ایرانی ــ اسلامی اتفاق افتاد. تأسیس این دولت نخست مرهون فرهمندی شاه اسماعیل مؤسس این سلسله و جان فدایان قزلباش بود که گرایشهای صوفیانه داشتند، اما جانشینان او به این نتیجه رسیدند که تنها با اتکا به قزلباشها که خود طعم شیرین قدرت را چشیده و دیگر حاضر نبودند جان فدای دیگران باشند، نمیتوان بر کشوری به وسعت ایران با وجود رقیبی قدرتمند چون عثمانیان چیره شد. صفویان میدانستند که برای تشکیل حکومتی شیعی که بتواند ایران را یکپارچه و قوی کند، تثبیت مشروعیت حکومتشان از منظر فقه شیعی مسیر منتخب شد، به همین دلیل از علمای جبلعامل دعوت کردند تا به ایران مهاجرت کنند.علیبن حسینبن عبدالعالی مشهور به محقق کرکی که مرجع تقلید بزرگ شیعه در آن دوران بود به عنوان نایب امام(عج) در همه شئون اقتصادی، سیاسی و دینی صاحب اختیار مطلق شد تا آنجا که شخص شاه تهماسب نیز نایب او بهشمار میآمد.
عبدالعالی؛ مصلح ساختار حکومت شیعی
او توانست با اصلاحاتی در ساختار حاکمیت، تکلیف مواردی چون قضاوت شرعی، اوقاف و نحوه اداره حوزههای علمیه را روشن کند و به قدرت یافتن حکومت صفوی و یکپارچگی کشور کمک بزرگی کند. دولت صفوی با حل مشکل مشروعیت به کمک علمای جبلعامل، توانست دولتی بزرگ و یک امپراتوری قوی تشکیل دهد که اوج صنعت و هنر و دوران مهمی در تمدنسازی ایرانی ــ اسلامی را محقق کرد.
حارثی؛ مروج شیعه در خراسان
پس از محقق کرکی سایر علمای جبلعاملی پشت در پشت به مقام «خاتمالمجتهدین» منصوب شدند. یکی از این علما که از جبلعامل به ایران آمده بود، حسینبن عبدالصمد حارثی، دانشمندی مهم و ارزشمند که خود شاگرد معلم ثانی و فقیهی برجستهای بود که ترجیح داد بهجای ماندن در دربار و صادر کردن حکم با سفر کردن به نقاط مختلف، شیعیان را تربیت و آموزش کند بهگونهای که نقش مهمی در شیعیکردن مردم هرات و بحران برای وی قائلند(داشت).وی مدتها درقزوین ومشهد هم به تدریس و امام جمعگی مشغول بود و از جمله شاگردانش میتوان به میرداماد اشاره کرد، ولی بزرگترین شاگردش بیگمان پسر شاعر، فقیه و دانشمندش یعنی محمدبن حسین مشهور به شیخ بهایی بود.
شیخ بهایی؛ نابغه دوران
شیخ بهایی نهتنها فقیهی برجسته بود، بلکه در ریاضیات، نجوم و معماری هم نفر اول زمانه خود بود و البته شاعری قدر که به زبان فارسی و عربی شعرهای ارزشمندی از او به جای مانده است.شیخبهایی گل سرسبد دربار مهمترین پادشاه دوران صفوی یعنی شاهعباس اول و شیخالاسلام دربار او بود. او نماز جمعه اصفهان را میخواند و در همه امور مورد مشورت و اعتماد شاه بود بهگونهای که میگویند، حتی شاه در امور خانوادگی هم به او مراجعه میکرد. شیخ بهایی به واقع نابغه عصر خود بود و بسیاری از پیشرفتهای تمدنی دوران شاهعباس مدیون اوست و بهگونهای که در بسیاری از شاهکارهای معماری دوران صفوی مانند کاریز، منارجنبان گنبد و جهتیابی قبله مسجدشاه اصفهان و طراحی حرم حضرتعلی(ع) و امامرضا(ع) نبوغ اورا در دانش و معماری نشان داده است. صفویان تحتهدایت این دانشمندان توانستند قدرت خود را بر سراسر ایران بسط دهند و دوران شکوهنمدی را رقم زنند که سرانجام با تحلیل رفتن قدرت شاهان صفوی، قدرت آنان به دست محمود افغان از میان رفت.
شجره طیبه تاریخ شیعه
در دوران معاصر، گرهخوردگی فکری و عاطفی میان شیعیان لبنان و مردم ایران، اینبار به نجاتبخشی مردم لبنان و رهایی این کشور کوچک از شر اشغالگران صهیونیست انجامید. پس از تشکیل دولت اشغالگر در مرزهای جنوبی لبنان، این کشور جعلی از همان ابتدا در پی گستردهکردن دامنه اشغالگری خود بود و بعد از سالها دخالت و ایجاد گروههای دستنشانده تروریستی در لبنان بخصوص فالانژها که از هیچ جنایتی فروگذار نبودند، سرانجام ارتش صهیونیستی در سال 1982 رسما وارد خاک لبنان شد و پس از بمباران شدید و کشتار گروه زیادی از مردم لبنان بهخصوص بیروت پایتخت این کشور، جنوب لبنان را به اشغال خود درآورد و در این دوران، فجایعی چون کشتار بیرحمانه هزاران فلسطینی پناهگرفته در اردوگاههای صبرا و شتیلا به دستور مستقیم آریل شارون، وزیر دفاع وقت و نخستوزیر بعدی رژیم را باعث شد. شیعیان لبنان که عمدتا در جنوب ساکن بودند، مهمترین و سختترین تأثیرات را از این رویدادها گرفتند و تحتفشار شدید بودند. در این هنگام بود که یک روحانی ایرانی به نام امامموسی صدر به لبنان رفت و با روحیهای ضد صهیونیستی و استفاده از فرهمندی شخصی و قدرت انسجامبخشی خود، گروههای پراکنده و مأیوس شیعیان لبنان را گردهم آورد و با تأسیس جنبش امل اسلامی عملا شیعیان لبنان را از نابودی نجات داد و به آنان امید بخشید. یک ایرانی دیگر به نام شهید دکتر مصطفی چمران تحصیلات خود در آمریکا را رها کرد و به لبنان رفت و شیعیان لبنان را در تشکیل شاخه نظامی و عملیاتی جنبش امل یاری کرد و با وقوع انقلاب اسلامی، جنبش مقاومت اسلامی در لبنان شکل گرفت و با روحیه شهادتطلبی که انقلاب به شیعیان لبنان بخشید، آنان توانستد تحت تشکلی قدرتمند به نام «حزبا...» دشمن صهیونی را از این کشور بیرون برانند و یکی از قدرتمندترین نیروهای نظامی مقاومت را در سطح جهان شکل دهند. حزبا... امروز ثمره شیرین همان شجره طیبهای است که ریشه در بیش از 1000سال پیوند اعتقادی شیعیان در لبنان و ایران دارد و میوه آن رهایی منطقه از دست رژیم خونخوار و وحشی صهیونیستی خواهد بود.
آرش شفاعی - گروه فرهنگ و هنر
سرزمین تمدن
در منطقه ساحلی و کوهستانی جنوب لبنان، منطقهای وجود دارد به نام «جبلعامل» که طول آن از شمال تا جنوب حدود 80 کیلومتر و عرض آن از شرق تا غرب حدود 40 کیلومتر است. این منطقه امروز در دو استان نبطیه و لبنان جنوبی قرار دارد و دارای مناطق کوهستانی مرتفعی است که ارتفاع کوههایش در بعضی منطقهها به بیش از هزار متر میرسد.این سرزمین همچنین دشتهای حاصلخیزی داردکه رودهای لیطانی، زهرانی واوّلی ازآن میگذردودرطول تاریخ، همواره آبوهوای خوب و حاصلخیزی زمینهایش زبانزد بوده است.شهرهای مهمی چون صور، صیدا، جِزین، نبطیه و بنت جبیل در این منطقه قرار دارد که آثار تاریخی باستانی زیادی از دوران تسلط رومیان و نیز دوران اسلامی و دوره تسلط صلیبیان در آن وجود دارد. علاوه بر این، جبلعامل همیشه دارای اهمیت تاریخی و تمدنی بوده و مزارهایی منسوب به برخی پیامبران الهی همچون یوشع و حزقیل نبی باعث شده این سرزمین همواره دارای تقدسی ویژه نزد ادیان مختلف باشد. اما از دیرباز یعنی از دوران خلفای راشدین، جبلعامل به یکی از مراکز مهم تشیع تبدیل شد و گفته میشود مردم این سرزمین تحت تأثیر و تعلیمات صحابی شیعی پیامبر، یعنی ابوذر غفاری که در زمان حکومت عثمانی به این سرزمین تبعید شده بود، با آموزههای اسلام اصیل و تشیع علوی آشنا شدند و این تأثیر در طول تاریخ نهتنها کم نشد، بلکه روزبهروز بر آن افزوده شد، به گونهای که از قرن چهارم به بعد، تعداد شیعیان در این منطقه بهطور مشهودی بسیار زیاد شد و به همین دلیل مردم و علمای این منطقه همواره تحت فشار حاکمان منصوب خلفا بودند.
قیامهای شیعی
در طول تاریخ جبلعامل شاهد قیامهای فراوانی علیه خلفای عباسی هستیم، به گونهای که یکی از مهمترین قیامهای آنان در قرن سوم هجری به رهبری تمیم مبرقع با خشونت شدید عباسیان شکست خورد، اما زمان زیادی نگذشت که فاطمیان این سرزمین را طی جنگهایی پردامنه فتح کردند و نخستینبارجبلعامل به دست حکومتی شیعی افتاد.دیری نگذشت که با سقوط شهر صور، منطقه جبلعامل تحت اشغال صلیبیان درآمد وتا زمانی که صلاحالدین ایوبی این منطقه راآزادکرد،همچنان تحت سلطه آنها باقی ماند. سرانجام در قرن دهم، جبلعامل توسط عثمانیها تصرف وجزوقلمروممالک مصرشد.قدرتیابی عثمانیان هرگز موجب آسایش مردم این منطقه نشد ودرطول تاریخ، چندین قیام علیه حکمرانی متعصبانه و سختگیرانه آنان صورتگرفت.همچنین، این منطقه قرنها شاهد رقابت میان گروههاینظامی وحکومتهایموقتمحلی ومرکزیت خلافت عثمانی بود.سرانجام درقرن سیزدهم،با خشونتورزی و خونریزی شدید و اعمال سیاست مشت آهنین دولت عثمانی، به این آشفتگیها پایان داده شد. آنان برای اینکه اندکی از بار قیام و نارضایتی شیعیان این منطقه کاسته شود، پذیرفتند که قاضیان شیعه رابهعنوان نایب در مناطق مختلف جبلعامل به رسمیت بشناسند.
شهید اول؛ نخستین پیوند ایران و لبنان
اتفاق مهمی که در جریان این کشوقوسها رویداد، این بود که جبلعامل با وجود همه فشارهای سیاسی و نظامی، به مکانی برای دانشاندوزی و قدرتمند شدن فقه شیعی تبدیل شد. در قرن هشتم هجری، دانشمند بزرگ شیعی، محمدبن مکیجزینی معروف به شهید اول که در سال ۷۸۶ به شهادت رسید، جبلعامل را به یک پایگاه بزرگ دانشهای اسلامی و شیعی تبدیل کرد و یکی از بزرگترین حوزههای علمیه شیعه در این منطقه ایجاد شد. شهید اول که نهتنها بر فقه شیعه، بلکه بر فقه هر چهار مذهب اهل سنت نیز آگاهی کامل داشت، مجموعهای از احکام قضایی تشیع را گردآوری کرد و با تألیف مجموعه «اللمعه الدمشقیه» فقه شیعی را در راه ایفای بخش مهمی از وظایف حکومتی خود، یعنی قضاوت که تا آن زمان در اختیار علمای سنیمذهب بود، قدرتمند کرد.
یاری سربداران
جالب است بدانیم که او این کتاب را وقتی نوشت که حکومت شیعی سربداران در سبزوار ایران از وی برای یاری و نشاندادن راه درست حکمرانی کمک خواستند و او چون نمیتوانست راهی ایران شود، این کتاب را بهنام خواجهعلی مؤید، حاکم سربداران نوشت. نخستین پیوند میان شیعیان ایران و جبلعامل بر مبنای این تفکر بهوجود آمد که علمای شیعی نایبان عام امام غایبند و آنها حق دارند بر مسند حکومت بنشینند. شاید قتل دلخراش او از طرف حاکمان زمان نیز از بیم همین بود که او رایت حکومت شیعی را در جبل عامل برافرازد.
قتل علما؛ سیاستی که جواب نداد
ترس از قدرتگیری عالمان شیعی در جبلعامل و راهبری حرکتهای اجتماعی همواره حاکمان این منطقه را تهدید میکرده است. قدرتگرفتن و اهمیتیافتن حوزه علمیه این منطقه و ترس حاکمان عثمانی از این مسأله را میتوان در قتل ناجوانمردانه زینالدینبنعلی معروف به شهید ثانی در سال ۹۶۵ مشاهده کرد. شاید یکی از دلایل این ترس آن بود که حاکمان عثمانی خبر یافتند وقتی دختر زینالدین فوت شده است، در تشییعجنازه او 70 مجتهد حاضر بودند.
هفت روز کتابسوزی
این یعنی حوزه علمیه جبلعامل به مکانی بسیار قدرتمندی برای تولید تفکر شیعی و دشمنی با خلافت عثمانی تبدیل شده بود و به همین دلیل بعد یک قرن، احمدپاشا جزار، والی عثمانی صیدا، دستور داد تألیفات عالمان جبلعامل سوزانده شود و حجم این آثار به اندازهای بود که مأموران حکومت تا هفت روز در عکا به سوزاندن کتاب مشغول بودند.
نقش جبلعامل در دولت تمدنساز صفوی
تشکیل دولت صفوی یکی از مهمترین برهههایی بود که در تاریخ شکلگیری تمدن ایرانی ــ اسلامی اتفاق افتاد. تأسیس این دولت نخست مرهون فرهمندی شاه اسماعیل مؤسس این سلسله و جان فدایان قزلباش بود که گرایشهای صوفیانه داشتند، اما جانشینان او به این نتیجه رسیدند که تنها با اتکا به قزلباشها که خود طعم شیرین قدرت را چشیده و دیگر حاضر نبودند جان فدای دیگران باشند، نمیتوان بر کشوری به وسعت ایران با وجود رقیبی قدرتمند چون عثمانیان چیره شد. صفویان میدانستند که برای تشکیل حکومتی شیعی که بتواند ایران را یکپارچه و قوی کند، تثبیت مشروعیت حکومتشان از منظر فقه شیعی مسیر منتخب شد، به همین دلیل از علمای جبلعامل دعوت کردند تا به ایران مهاجرت کنند.علیبن حسینبن عبدالعالی مشهور به محقق کرکی که مرجع تقلید بزرگ شیعه در آن دوران بود به عنوان نایب امام(عج) در همه شئون اقتصادی، سیاسی و دینی صاحب اختیار مطلق شد تا آنجا که شخص شاه تهماسب نیز نایب او بهشمار میآمد.
عبدالعالی؛ مصلح ساختار حکومت شیعی
او توانست با اصلاحاتی در ساختار حاکمیت، تکلیف مواردی چون قضاوت شرعی، اوقاف و نحوه اداره حوزههای علمیه را روشن کند و به قدرت یافتن حکومت صفوی و یکپارچگی کشور کمک بزرگی کند. دولت صفوی با حل مشکل مشروعیت به کمک علمای جبلعامل، توانست دولتی بزرگ و یک امپراتوری قوی تشکیل دهد که اوج صنعت و هنر و دوران مهمی در تمدنسازی ایرانی ــ اسلامی را محقق کرد.
حارثی؛ مروج شیعه در خراسان
پس از محقق کرکی سایر علمای جبلعاملی پشت در پشت به مقام «خاتمالمجتهدین» منصوب شدند. یکی از این علما که از جبلعامل به ایران آمده بود، حسینبن عبدالصمد حارثی، دانشمندی مهم و ارزشمند که خود شاگرد معلم ثانی و فقیهی برجستهای بود که ترجیح داد بهجای ماندن در دربار و صادر کردن حکم با سفر کردن به نقاط مختلف، شیعیان را تربیت و آموزش کند بهگونهای که نقش مهمی در شیعیکردن مردم هرات و بحران برای وی قائلند(داشت).وی مدتها درقزوین ومشهد هم به تدریس و امام جمعگی مشغول بود و از جمله شاگردانش میتوان به میرداماد اشاره کرد، ولی بزرگترین شاگردش بیگمان پسر شاعر، فقیه و دانشمندش یعنی محمدبن حسین مشهور به شیخ بهایی بود.
شیخ بهایی؛ نابغه دوران
شیخ بهایی نهتنها فقیهی برجسته بود، بلکه در ریاضیات، نجوم و معماری هم نفر اول زمانه خود بود و البته شاعری قدر که به زبان فارسی و عربی شعرهای ارزشمندی از او به جای مانده است.شیخبهایی گل سرسبد دربار مهمترین پادشاه دوران صفوی یعنی شاهعباس اول و شیخالاسلام دربار او بود. او نماز جمعه اصفهان را میخواند و در همه امور مورد مشورت و اعتماد شاه بود بهگونهای که میگویند، حتی شاه در امور خانوادگی هم به او مراجعه میکرد. شیخ بهایی به واقع نابغه عصر خود بود و بسیاری از پیشرفتهای تمدنی دوران شاهعباس مدیون اوست و بهگونهای که در بسیاری از شاهکارهای معماری دوران صفوی مانند کاریز، منارجنبان گنبد و جهتیابی قبله مسجدشاه اصفهان و طراحی حرم حضرتعلی(ع) و امامرضا(ع) نبوغ اورا در دانش و معماری نشان داده است. صفویان تحتهدایت این دانشمندان توانستند قدرت خود را بر سراسر ایران بسط دهند و دوران شکوهنمدی را رقم زنند که سرانجام با تحلیل رفتن قدرت شاهان صفوی، قدرت آنان به دست محمود افغان از میان رفت.
شجره طیبه تاریخ شیعه
در دوران معاصر، گرهخوردگی فکری و عاطفی میان شیعیان لبنان و مردم ایران، اینبار به نجاتبخشی مردم لبنان و رهایی این کشور کوچک از شر اشغالگران صهیونیست انجامید. پس از تشکیل دولت اشغالگر در مرزهای جنوبی لبنان، این کشور جعلی از همان ابتدا در پی گستردهکردن دامنه اشغالگری خود بود و بعد از سالها دخالت و ایجاد گروههای دستنشانده تروریستی در لبنان بخصوص فالانژها که از هیچ جنایتی فروگذار نبودند، سرانجام ارتش صهیونیستی در سال 1982 رسما وارد خاک لبنان شد و پس از بمباران شدید و کشتار گروه زیادی از مردم لبنان بهخصوص بیروت پایتخت این کشور، جنوب لبنان را به اشغال خود درآورد و در این دوران، فجایعی چون کشتار بیرحمانه هزاران فلسطینی پناهگرفته در اردوگاههای صبرا و شتیلا به دستور مستقیم آریل شارون، وزیر دفاع وقت و نخستوزیر بعدی رژیم را باعث شد. شیعیان لبنان که عمدتا در جنوب ساکن بودند، مهمترین و سختترین تأثیرات را از این رویدادها گرفتند و تحتفشار شدید بودند. در این هنگام بود که یک روحانی ایرانی به نام امامموسی صدر به لبنان رفت و با روحیهای ضد صهیونیستی و استفاده از فرهمندی شخصی و قدرت انسجامبخشی خود، گروههای پراکنده و مأیوس شیعیان لبنان را گردهم آورد و با تأسیس جنبش امل اسلامی عملا شیعیان لبنان را از نابودی نجات داد و به آنان امید بخشید. یک ایرانی دیگر به نام شهید دکتر مصطفی چمران تحصیلات خود در آمریکا را رها کرد و به لبنان رفت و شیعیان لبنان را در تشکیل شاخه نظامی و عملیاتی جنبش امل یاری کرد و با وقوع انقلاب اسلامی، جنبش مقاومت اسلامی در لبنان شکل گرفت و با روحیه شهادتطلبی که انقلاب به شیعیان لبنان بخشید، آنان توانستد تحت تشکلی قدرتمند به نام «حزبا...» دشمن صهیونی را از این کشور بیرون برانند و یکی از قدرتمندترین نیروهای نظامی مقاومت را در سطح جهان شکل دهند. حزبا... امروز ثمره شیرین همان شجره طیبهای است که ریشه در بیش از 1000سال پیوند اعتقادی شیعیان در لبنان و ایران دارد و میوه آن رهایی منطقه از دست رژیم خونخوار و وحشی صهیونیستی خواهد بود.
آرش شفاعی - گروه فرهنگ و هنر