شناسهٔ خبر: 68058867 - سرویس سیاسی
منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

ماجرای سفر آیت‌‌الله هاشمی با کره‌شمالی و دیدار با رهبر این کشور؛ دختر کوچکی می‌خواست مرا ببوسد مانع شدم

ماجرای دیدار آیت‌الله هاشمی با کیم ایل سونگ ، رهبر وقت کره شمالی را در ادامه می‌خوانید.

صاحب‌خبر -
ماجرای سفر آیت‌‌الله هاشمی با کره‌شمالی و دیدار با رهبر این کشور؛ دختر کوچکی می‌خواست مرا ببوسد مانع شدم
کد خبر: 669911
|
۱۴۰۳/۰۵/۱۶ ۰۶:۰۰:۰۰

ماجرای دیدار آیت الله هاشمی با کیم ایل سونگ ، رهبر وقت کره شمالی را در ادامه می‌خوانید.

به گزارش طوطیا نیوز، اولین‌ جلسه‌ رسمی‌ امروز، در خانه‌ مردم‌ ـ که‌ کاخ‌ بزرگی‌ است‌ ـ تشکیل‌ شد. ارتشبد پآجین‌اوپ فرمانده‌ نیروهای‌ مسلح‌، خوش‌ آمد گفت‌ و از انقلاب‌ اسلامی‌ تعریف‌ کرد و من‌ جواب ‌دادم‌. برای‌ شام‌ به‌ سالن‌ بزرگ‌ دیگری‌ رفتیم‌. مشروبات‌ الکلی‌ هم‌ روی‌ میزها بود، اعتراض‌کردیم‌، برداشتند. جام‌ را که‌ محتوی‌ آب‌ بود، بلند نکردیم‌. تشریفات‌ زیادی‌ بود. سخنرانی‌ رئیس‌ مجلس‌ و سخنرانی‌ من‌که‌ هر دو پخش‌ شد. خیلی‌ چیزها راجع‌ به‌ کشورشان‌ پرسیدیم‌ و جواب‌ دادند و بعضی‌ را جواب‌ ندادند

هواپیما پس‌ از هشت‌ ونیم‌ ساعت‌ پرواز، در ساعت‌ دوازده‌ و نیم‌، به‌ وقت‌ پیونگ‌ یانگ‌ وهفت‌ صبح، به‌ وقت‌ تهران‌، در فرودگاه‌ پیونگ‌ یانگ‌ پایتخت‌ کره‌ شمالی‌ به‌ زمین‌ نشست‌. جمعیت‌ زیادی‌ از زن‌ و مرد، با شاخه‌های‌ گل‌ به‌ استقبال‌ ما آورده‌ بودند. استقبال‌ رسمی‌ بود. گارد تشریفات‌، رژه‌ رفت‌ و سان‌ دیدیم‌. رئیس‌ مجلس‌، معاون‌ رئیس‌ جمهور، فرمانده‌ نیروهای‌ مسلح‌ و جمعی‌ دیگر از شخصیت‌ها، به‌ استقبال‌ آمده‌ بودند. دختر کوچکی‌، دسته‌ گل‌ تقدیم‌ کرد و خواست‌ من‌ را ببوسد، مانع‌ شدم‌، لابد رنجید.

برای‌ هریک‌ از همراهان‌، یک‌ اتومبیل‌ در نظرگرفته‌ بودند. همه‌ اتومبیل‌ها بنز آخرین‌ سیستم‌ و ساخت‌ غرب‌ و این‌ برای‌ یک‌ کشور کمونیست ‌عجیب‌ است‌. جاده‌ و خیابانها، خیلی‌ تمیز و پر درخت‌ و خوش‌ منظره‌ است‌. شهر بسیار زیبائی ‌است‌، خانه‌ها یکنواخت‌ و ساخت‌ دولت‌. خیابانها خلوت‌ و تقریبا بدون‌ اتومبیل‌ شخصی‌ و فقط تراموا و کامیون‌ و اتومبیل‌های‌ دولتی‌ دیده‌ می‌شود.

ما را در مهمانسرائی‌ بسیار مجلل‌، در باغی‌ و جنگلی‌ با صفا کنار رودخانه‌ دودونگ‌ بردند. خبرنگارها و خدمه‌ هواپیما را در هتل‌ و جمع‌ ما را در دو ساختمان‌ جداگانه‌، منزل‌ دادند. دوستان‌ اعتراض‌ کردند و آنها را به‌ ساختمان‌ ما آوردند. چندین‌ ساعت، برای‌ استراحت‌ ما را به‌ حال‌ خودمان‌ واگذار کردند.

اولین‌ جلسه‌ رسمی‌ امروز، در خانه‌ مردم‌ ـ که‌ کاخ‌ بزرگی‌ است‌ ـ تشکیل‌ شد. ارتشبد پآجین‌اوپ فرمانده‌ نیروهای‌ مسلح‌، خوش‌ آمد گفت‌ و از انقلاب‌ اسلامی‌ تعریف‌ کرد و من‌ جواب ‌دادم‌. برای‌ شام‌ به‌ سالن‌ بزرگ‌ دیگری‌ رفتیم‌. مشروبات‌ الکلی‌ هم‌ روی‌ میزها بود، اعتراض‌کردیم‌، برداشتند. جام‌ را که‌ محتوی‌ آب‌ بود، بلند نکردیم‌. تشریفات‌ زیادی‌ بود. سخنرانی‌ رئیس‌ مجلس‌ و سخنرانی‌ من‌که‌ هر دو پخش‌ شد. خیلی‌ چیزها راجع‌ به‌ کشورشان‌ پرسیدیم‌ و جواب‌ دادند و بعضی‌ را جواب‌ ندادند.