شناسهٔ خبر: 68051337 - سرویس بین‌الملل
منبع: فرارو | لینک خبر

فارن افرز: اسرائیل بدون هیچ استراتژی به سمت شکست می‌رود

سرعت و ماهیت حملات اخیر (رژیم) اسرائیل در خاورمیانه به طور چشمگیری خطر تشدید شعله‌های درگیری در این منطقه را افزایش می‌دهد.

صاحب‌خبر -

نشریه «فارن افرز» با اشاره به شدت یافتن تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه و ترور‌های پیاپی اعضای جبهه مقاومت نوشت: موجودیت اسرائیل به خطر افتاده و اقدامات منطقه‌ای خشونت‌بار اسرائیل نه از سر قدرت، بلکه برای پوشاندن نقاط ضعفش است.

به گزارش خبرآنلاین، سرعت و ماهیت حملات اخیر (رژیم) اسرائیل در خاورمیانه به طور چشمگیری خطر تشدید شعله‌های درگیری در این منطقه را افزایش می‌دهد.

فارن افرز افزود: گزارش‌های مربوط به ترور‌های پشت سر هم فواد شکر، از رهبران برجسته حزب الله لبنان و اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس در رسانه‌های غربی، توانایی اسرائیل برای انجام حملات نظامی و فناوری پیشرفته در عمق خاک دشمن را برجسته کرده است. این تصاویر، پس از رسوایی اسرائیل در پی حمله طوفان الاقصی، ممکن است این ذهنیت را ایجاد کند که ارتش اسرائیل بار دیگر شکست‌ناپذیر است، اما این تعبیر واقعیت‌های تلخی که اسرائیل با آن مواجه است را نشان نمی‌دهد.

این رسانه تحلیلی اقدامات تنش آمیز اخیر رژیم صهیونیستی را دلیل احساس ضعف سران این رژیم توصیف کرده و می‌نویسد: حمله حماس در ۷ اکتبر (طوفان الاقصی در ۱۵ مهر ۱۴۰۲) ضربه مهلکی به وضعیت بازدارندگی این رژیم وارد کرد. اکنون، اسراییل می‌خواهد ریسک‌های بزرگتری کرده و هزینه‌های بالاتری را بپردازد، بنابراین در تلاشی دیوانه‌وار برای احیای بازدارندگی اش، به دنبال بهره‌گیری از مزایای تاکتیکی خود برآمده است.

نویسنده در بخشی از تحلیل خود به بررسی تغییر روحیه جمعی اسرائیلی‌ها پس از حمله طوفان الاقصی پرداخته و با مهم برشمردن آن برای درک محاسبات فعلی اسرائیل می‌نویسد: قبل از حمله حماس، اعتماد به نفس اسرائیلی‌ها به اوج خود رسیده بود. (رژیم) اسرائیل به این باور رسیده بود که حتی اگر درگیری با فلسطینی‌ها را حل نکرده باشد، کشور‌های عربی آن را پذیرفته و می‌تواند بدون هیچ عواقبی به ایران و متحدانش ضربه بزند. اما، این اعتماد به نفس، تقریباً یک شبه، به یک احساس آسیب‌پذیری عمیق تبدیل شد و حمله حماس بسیاری از باور‌های قبلی اسرائیل در مورد قدرت آن را زیر و رو کرد. در واقع حمله حماس اساسی‌ترین پیش‌فرض‌های اسرائیلی‌ها را در هم شکست و آن این که برتری نظامی و تکنولوژیکی آن‌ها می‌تواند دشمنانشان را از مقابله با آن‌ها منصرف کند. این که آن‌ها می‌توانند با امنیت در پشت دیوار‌ها و مرز‌های مستحکم خود زندگی کرده و از نظر اقتصادی بدون نیاز به ایجاد پیشرفت‌های عمده در جهت صلح با فلسطینی‌ها پیشرفت کنند.

فارن افرز افزود: بسیاری در نهاد‌های امنیتی اسرائیل اکنون به این نتیجه رسیده اند که «اسرائیل آنقدر‌ها هم قوی نیست». بسیاری از اسرائیلی‌هایی که در زمینه امنیت ملی تحصیل و یا کار می‌کنند، از دولت خود به دلیل شکست‌های امنیتی گسترده در ۷ اکتبر و پس از آن خشمگین هستند. آن‌ها همچنین از اینکه رهبرانشان در حفظ امنیت (این رژیم) ناکام شده اند، خشمگین هستند. بی اعتمادی به دولت در جامعه اسرائیل، بسیار فراگیر شده است. شاید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل هنگام سخنرانی در کنگره ایالات متحده در ماه ژوئیه (مرداد) مورد تشویق قرار بگیرد، اما تزاچی هانگبی، مشاور امنیت ملی او، زمانی که هفته‌ها قبل در کنفرانس امنیتی اسرائیل در هرتزلیا (شمال تل آویو) سخنرانی کرد، به سختی توانست حرف بزند، چرا که حضار او را سرزنش و دولت (رژیم) اسرائیل را متهم کردند که امنیت اسرائیلی‌ها را نادیده گرفته و در موضوع اسرا شکست خورده است. حتی در داخل اسرائیل، این تصور گسترده وجود دارد که نتانیاهو ممکن است جنگ را برای بقای سیاسی خود طولانی کند.

این تحلیل در تشریح اوضاع نابسامان داخلی اسرائیل نوشت: نیرو‌های نظامی اسرائیل در چندین جبهه، از غزه گرفته تا کرانه باختری تا شمال اسرائیل و فراتر از آن، گسترده شده‌اند. تلاش نتانیاهو برای بازنگری قوه قضاییه کشور در نیمه اول سال ۲۰۲۳ (۱۴۰۲)، شکاف‌های جدی بین رهبران غیرنظامی و مقامات ارشد ارتش ایجاد کرده بود. در پاسخ به فشار ائتلاف نتانیاهو، هزاران نفر از نیرو‌های ذخیره اسرائیلی تهدید کردند که خود را به ارتش معرفی نمی‌کنند. ارتش اسرائیل با تهدید‌های بی‌سابقه‌ای از سوی افراط‌گرایان داخلی، از جمله از درون صفوف خود و رده‌های دولتی مواجه است. به عنوان مثال، هفته گذشته فعالان و سیاستمداران راست‌گرای افراطی در اعتراض به بازداشت نیرو‌های ذخیره که متهم به سوءاستفاده از اسرای فلسطینی هستند، به یکی از پایگاه‌های ارتش اسرائیل یورش بردند. اسرائیل به دلیل تلفات و ویرانی‌های عظیم در غزه حمایت بین المللی را از دست داده و در مجامع حقوقی همچون لاهه، به دلیل هدایت جنگ و اشغال مستمر کرانه باختری با تهدیدات فزاینده‌ای مواجه است.

فارن افرز با اشاره به اهمیت حمله ایران در ماه آوریل (فروردین ۱۴۰۳) به سرزمین‌های اشغالی نوشت: تأثیری که حمله ایران بر اسرائیل داشت، نباید نادیده گرفته شود. اسرائیل در هنگام هدف قرار دادن نیرو‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کنسولگری ایران در دمشق اشتباه محاسباتی آشکاری کرد. این (رژیم) واکنش بی‌سابقه، عظیم و مستقیمی- پرتاب صد‌ها پهپاد و موشک از خاک ایران به سمت اسرائیل - را پیش‌بینی نمی‌کرد. هرچند اسرائیلی‌ها دفاع پیچیده و هماهنگ به رهبری ایالات متحده از این حمله را تحسین می‌کردند، اما تصویر آن‌ها در اتکاء به خود خدشه‌دار شد. مقامات دفاعی اسرائیل لزوماً از این که به بازدارندگی از طریق انکار، یعنی با متقاعد کردن دشمنان مبنی بر عدم موفقیت حملات - بپردازند، احساس موفقیت نمی‌کنند. از نظر این مقامات، دفاع آوریل از اسرائیل موفقیت کاملی نداشت، زیرا در نهایت ائتلاف دفاعی مانع از حمله نشد و فقط آسیب را محدود کرد.

در بخش دیگی از این مقاله آمده است: بسیاری از تحلیلگران امنیتی اسرائیل نگران موقعیت منطقه‌ای در حال فرسایش این رژیم هستند. حمله ایران در آوریل (فروردین)، درک اسرائیلی‌ها از تغییر اساسی در «روح» خاورمیانه را عمیق‌تر کرد. آن‌ها معتقدند دشمنان اسرائیل اکنون فکر می‌کنند که نابودی این (رژیم) در واقع یک هدف واقعی است. در حالی که اسرائیل پیشرفته‌ترین قابلیت‌های نظامی را در منطقه داشته و همچنان از حمایت قوی ایالات متحده و دیگر قدرت‌های غربی در مبارزه با ایران برخوردار است، شاید این نگرانی اغراق آمیز به نظر برسد. اما تحلیلگران اسرائیلی اکنون تهدید علیه موجودیت اسرائیل را احساس می‌کنند، تهدیدی که آن را متفاوت از هر چیزی از زمان استقلال (ادعایی) این کشور (رژیم) در سال ۱۹۴۸ می‌دانند.

نویسنده با اشاره به شرایط کنونی اسرائیل که بر خلاف شرایط پیش از حمله طوفان الاقصی دیگر حاکی از اعتماد به نفس بیش از حد اسرائیلی‌ها نیست، نوشت: اسرائیل بدون هیچ استراتژی سیاسی روشنی به سمت شکست پیش می‌رود. اعتقاد به نیروی نظامی بی رحم برای بازگرداندن بازدارندگی و دو برابر کردن توان برای رویارویی با ایران و متحدانش بدون برنامه سیاسی یا استراتژیک، بعید است نگرانی‌های اسرائیل در مورد پویایی نوظهور منطقه‌ای (از سوی جبهه مقاومت) را کاهش دهد. بعید است این روش خشونت بار «محور مقاومت» را که ممکن است به شیوه‌های غیرمنتظره دو برابر شده و اسرائیل را غافلگیر کنند، از مسیر خود بازدارد.

فارن افرز پایان دادن به جنگ در غزه را موجب کاهش تهدید‌های دلهره‌آوری که اکنون اسرائیل با آن روبه‌رو است توصیف کرده و نوشت: اگر اسرائیل همچنان بر این باور است که ادغام بیشتر خود در خاورمیانه از طریق امضای قرارداد‌های عادی سازی با همسایگان عرب، گروه‌های مقاومت را به حاشیه خواهد برد و دشمنی با تل آویو را کاهش می‌دهد، باید با این واقعیت کنار بیاید که درگیری با فلسطینی‌ها اساسی‌ترین تهدید وجودی پذیرفته شدن از سوی کشور‌های عربی است و عملیات‌های نظامی تاکتیکی چشمگیر تنها توهم پیروزی را ایجاد می‌کند.