مازیار معاونی: بهجز نمونههای معدود که از استثنائات دنیای بازیگری به حساب میآیند، در تمام دنیا دوران اوج بازیگرانی که از آنها تحت عنوان ستاره یا فوقستاره (سوپراستار) یاد میشود، دورانی آنچنان طولانی نیست و مؤلفههایی نظیر بالارفتن سنوسال که تغییرات فیزیکی چهره و اندام ستارهها را به دنبال دارد و ظهور ستارهها و جریانات سینمایی جدید به افول سوپراستارهایی منجر میشود که یک دوران کوتاه پرهیاهو و آکنده از شهرت و محبوبیت را پشت سر گذاشتهاند. با پذیرش این مقدمه که بعید است کسی در کلیات آن تردید داشته باشد، میتوان به مقوله ستارههای قبل از انقلاب سینمای ایران ورود کرد که در تندباد انقلاب و تغییرات گسترده فرهنگی، هنری و اجتماعی منتج از آن دوران، اوج و افولی همچون دیگر همتایان خود در سینمای جهان را تجربه نکردند و سرنوشتی دور از آنچه میپنداشتند برایشان رقم خورد. سعید راد یکی از این ستارهها بود که در سال 1357 مقارن با وقوع انقلاب، فقط 34 سال داشت و بیشتر از پنج شش سال از مطرحشدنش به عنوان یک ستاره نمیگذشت. بازیگری جوان که هم به واسطه سنوسال کمتر از ستارگانی همچون محمدعلی فردین و ناصر ملکمطیعی (که در اواخر دهه 50 خورشیدی دوران اوج خود را پشت سر گذاشته بودند) و حتی بهروز وثوقی که در آن مقطع زمانی به دوران میانسالی رسیده بود و هم از منظر پرسونای منحصربهفردی که با آن قامت افراشته و چشمان روشن به نمایش میگذاشت میتوانست دستکم تا اوایل دهه 60 موقعیت ستارهگونگی خود را حفظ کند، اما با دگردیسی سینمایی که رویکرد ضدستارهسازی را تبلیغ و ترویج میکرد، بهناگاه در مسیر دیگری افتاد که از مسیر گذشتهاش بسیار متفاوت و متمایز بود. البته بسیاری از منتقدان و کارشناسان سینمایی در آن روزگار از اینکه سعید راد نیز مانند سه ستارهای که نامشان رفت به عنوان یکی از نمادهای دوران گذشته و نزدیکان به دربار پهلوی و رواجدهنده ساختار سطحی موسوم به فیلمفارسی مطرح نشد و برای چند سالی از فضا به دور ماند، شادمان بودند. اما اکنون که پس از چهل و اندی سال به سرنوشت این بازیگر در سه دوران متفاوت پیش از انقلاب، سالهای 1358 تا 1363 و سالهای 1382 به بعد نگاه میکنیم و گذر زمان امکان قضاوت بهتر و دقیقتر را در اختیارمان گذاشته است، به نظر میرسد آن مجوز ادامه بازیگری در دوران سیاسی تازه اگرچه به امتداد حضور این بازیگر مقابل دوربین منجر شد، اما آن دستاوردی که خود سعید راد، دوستدارانش و البته علاقهمندان و صاحبنظران عرصه نمایش در انتظار تحققش بودند هرگز به دست نیامد. این بازیگر در فاصله سالهای 60 تا 63 در هفت فیلم سینمایی ایفای نقش کرد که با از پرده پایین کشیدهشدن برزخیها (ایرج قادری) و توقیف خط قرمز (مسعود کیمیایی)، تنها پنج فیلم او امکان نمایش پیدا کرد که از این میان هم تنها در دو فیلم دادشاه (حبیب کاوش) و عقابها (ساموئل خاچیکیان) تا اندازههای مختصری پرسونای بازیگری آشنای سعید راد احیا شد و البته فاصله با سینمای قهرمانپردازانهای که راد یکی از نمادهای بارزش بود همچنان بسیار زیاد بود. کارنامه بازیگری سعید راد پس از خروج او از کشور که حدود 15 سال به طول انجامید و افزایش سن و تغییرات ظاهری او از یک جوان اول تا یک مرد جاافتاده پا به سن گذاشته و موی سر از دست داده، باز هم به نتیجه مطلوبی ختم نشد. حالا دیگر دوران توقیفها و سختگیریها به اتمام رسیده بود ولی ستاره دهه 50 خورشیدی در 56 سالگی چگونه میتوانست در برابر ستارگان جوان دهههای 70 و 80 سینمای ایران که پردههای سینما را به خود اختصاص داده بودند آنگونه که باید و شاید قد علم کند؟ بهویژه اینکه در این دوران طولانی غیبت از سینمای ایران، دیگر موضوع دوبله فیلمهای ایرانی هم به پایان رسیده بود و جنس صدای نهچندان خوشایند سعید راد که در روزهای اوج با صدای مخملی صداپیشگان بزرگ عرصه دوبلاژ پوشش داده میشد هم تا حدود زیادی توی ذوق میزد. راد در این دوره که سومین و آخرین دوران حضورش جلوی دوربین بود در شش فیلم سینمایی، شش مجموعه تلویزیونی و یک سریال نمایش خانگی ایفای نقش کرد که از میان آنها نقشآفرینیاش در نقش اسکندر در فیلم دوئل (احمدرضا دوریش)، نقش رضاشاه سریال تاریخی در چشم باد (مسعود جعفریجوزانی) و نقش تیسمار فلاحی در فیلم چ (ابراهیم حاتمیکیا) بیشتر از بقیه به چشم آمد، ولی باز هم در بر همان پاشنه سابق یعنی حضور و نه اثرگذاری آنچنانی و جلوهگری قهرمانانه حتی در دورانی که رویکرد قهرمانستیزی به سر آمده بود میچرخید تا این ستاره/ ورزشکار سالهای دور که علایق ورزشیرنگی خود را هم پنهان نمیکرد با فاصلهگرفتن از دنیای بازیگری در سالهای واپسین عمر به فرشته مرگ لبخند بزند و شاید در خلوت این سالهای آخر در این اندیشه بوده باشد که ای کاش با همان شمایل محبوب و دستنیافتنی دهه 50 خود را از دنیای نمایش بازنشسته میکرد.