گروه سیاسی: در فضای داغ مناظرات انتخابات ریاست جمهوری ایران، هر داوطلب تلاش میکند تا با برجستهسازی سوابق خود، توانمندیهایش را به مردم معرفی کند. نکته جالب توجه این است که همه نامزدها به طور مشترک بر سوابق طولانی خدمت خود در جمهوری اسلامی تأکید میکنند. برخی از نامزدها با اشاره به گروگانگیری سیاسی، کشور را به مدت ۳۵ سال در دست یک جریان سیاسی میبینند و نتیجه آن را خسارتهای فراوان میدانند. دیگران نیز به دورههای حضور رقیب در قدرت اشاره دارند که به زعم آنها، جز تحریم و زیان اقتصادی حاصلی نداشته است. اما آیا این دیدگاهها منعکسکننده واقعیت هستند؟
به گزارش بولتن نیوز، جمهوری اسلامی ایران در طول نزدیک به پنج دهه از عمر خود با دولتهای مختلفی که هرکدام نقدها و خدمات خاص خود را داشتهاند، به مردم خدمت کرده است. در این مقاله قصد داریم به صورت بیطرفانه به بررسی این دوران پرداخته و به این سوال پاسخ دهیم که آیا نفی کلی نظام به عنوان ابزار نقد رقیب منصفانه است یا خیر.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، کشور وارد دورهای جدید از تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شد. در این دوره، جمهوری اسلامی با چالشهای بزرگی همچون جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مواجه بود. این جنگ هشت ساله، همزمان با تثبیت نظام جدید، به تلاشهای بسیاری برای حفظ تمامیت ارضی و امنیت کشور نیاز داشت. با وجود نقدهایی که به این دوره وارد است، نمیتوان از خدمات و ایثارگریهایی که برای حفظ استقلال و تمامیت کشور انجام شد، چشمپوشی کرد.
پس از پایان جنگ، کشور نیاز به بازسازی و نوسازی داشت. دولتهای مختلف با اولویت قرار دادن بازسازی اقتصادی، صنعتی و زیرساختهای کشور، تلاش کردند تا اقتصاد کشور را از وضعیت جنگی به یک وضعیت پایدار و رو به رشد تبدیل کنند. در این دوران، سیاستهای سازندگی و توسعه زیرساختها، نقش مهمی در بهبود شرایط زندگی مردم و ایجاد بسترهای لازم برای رشد اقتصادی داشت.
دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی با موجی از اصلاحات و تحولات اجتماعی همراه بود. دولتهای این دوران تلاش کردند تا با ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی، زمینههای مشارکت بیشتر مردم در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی را فراهم کنند. هرچند این دوره نیز با نقدهایی همراه بود، اما نمیتوان از تلاشهایی که برای بهبود وضعیت حقوق بشر، آزادیهای فردی و اجتماعی و ایجاد شفافیت در امور دولتی انجام شد، غافل شد.
یکی از چالشهای بزرگ جمهوری اسلامی در دهههای اخیر، مواجهه با تحریمهای بینالمللی و فشارهای اقتصادی ناشی از آن بوده است. دولتهای مختلف در این دوران، با استراتژیهای متنوعی تلاش کردند تا اقتصاد کشور را در برابر این فشارها مقاوم کنند. در این دوره، سیاستهای اقتصادی مقاومتی و توسعه روابط با کشورهای غیرغربی، به عنوان راهکارهایی برای مقابله با تحریمها مطرح شدند.
بررسی تاریخ جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که هر دوره از این نظام، با چالشها و دستاوردهای خاص خود همراه بوده است. نقد رقیب با نفی کلی نظام، نه تنها بیانصافی است، بلکه واقعیتهای پیچیده و چندوجهی تاریخ کشور را نادیده میگیرد. برای نقد منصفانه، باید هم به نقاط ضعف و هم به نقاط قوت هر دوره توجه کرد و با دیدی بیطرفانه به ارزیابی خدمات و خسارتهای هر دوره پرداخت.
در نهایت، داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری باید به جای استفاده از ابزار نفی نظام برای نقد رقیب، با ارائه برنامههای کاربردی و مبتنی بر واقعیتهای کشور، توانمندیهای خود را به مردم معرفی کنند. تنها در این صورت است که میتوان به یک رقابت سالم و سازنده دست یافت و آیندهای بهتر برای کشور رقم زد.
∎