«تکذیب شد!» این عبارتی است که این روزها لابهلای فرستهها و اخبار در شبکههای اجتماعی زیاد با آن روبهرو میشویم. عبارتی که با رنگ سرخ و در سبک و سیاق مُهرهای «باطل شد» میآیند و روی تصویر فریز شده خبری که بیشمار دست به دست شده و پیچیده، جا میگیرند تا به مخاطب برسانند که قضیه کذب است و از این خبرها نبوده و نیست.
نظرسنجیها و اخبار ناظر بر آنها، پای ثابت چنین تأییدیهها و تکذیبیههایی در روزهای منتهی به هر انتخاباتی هستند. طبیعی هم هست. بالاخره کسی منکر نیست که انتشار نتایج یک نظرسنجی- چه راست و علمی باشد و چه ساختگی- بر افکارعمومی و سبد آرای نامزدها تأثیر میگذارد. نظرسنجی سازی کردن یا حتی دستکاری در نتایج یک نظرسنجی و بعد انتشار آنها با تیترها و عناوین جذابی همچون «درز کردن نتایج یک نظرسنجی محرمانه» یا «جدیدترین نتایج نظرسنجی یک مرکز معتبر علمی» با اهداف متفاوتی انجام میشود. خوشبینانهترین آن را شاید بتوان جلب آرای مرددین برای پیوستن به جریان یا فرد پیشتاز در نظرسنجی دانست. همین قصد و نیت هم البته ممکن است در عمل، نتیجه عکس بدهد؛ چرا که مثلاً ممکن است هواداران یک جریان با دیدن نتایج یک نظرسنجی که از پیشتازی آنها حکایت دارد، پیروزی را قطعی دانسته و با نرفتن پای صندوق رأی، شکست را تجربه کنند. بر همین مبناست که «ژودیت لازار» در کتاب «افکار عمومی»اش، پیشبینی پیامد انتشار نظرسنجی را بسیار دشوار توصیف میکند.
از اینها که بگذریم، از بازه 20 خرداد ماه که اسامی نامزدهای چهاردهمین دوره ریاست جمهوری اعلام شد و 6 نامزد وارد کارزار انتخاباتی شدند، میزان مشارکت، سبد آرای نامزدها و میزان اقبال به آنها به صورت مداوم مورد سنجش قرار گرفته و میگیرد؛ نتایجی که چون اول از همه در اختیار ستاد تبلیغات نامزدها قرار میگیرد، معمولاً پیش از انتشار برای عموم، خیلی زود توسط افراد حاضر در همین ستادها به بیرون درز پیدا میکند. در همین فاصله و همزمان با همین اخبار غیررسمی، نظرسنجیهایی منتسب به این مؤسسهها ولی با نتایج جعلی و دستکاری شده در فضای مجازی منتشر میشوند.
انتشار نظرسنجیهای کذب و منتسب کردن آن به مؤسسههای معتبر تا به امروز و در این انتخابات نسبت به گذشته، بیسابقه بوده است. شاید مهمترین دلیلش را بشود در درصد بالای افرادی ذکر کرد که نه در خصوص شرکت در انتخابات، بلکه در انتخاب نامزد مورد نظرشان مردد هستند. تا این لحظه، نظرسنجیهای رسمی و معتبر با اتکا به بررسیها و جامعهشناسان سیاسی با برآورد صحنه انتخابات، بر درصد بالای این افراد صحه گذاشتهاند. در کنار این نظرسنجیهای ساختگی که به مؤسسههای رسمی منتسب میشوند، بازار نظرسنجی در شبکههای اجتماعی، از اینستاگرام و توییتر گرفته تا تلگرام و پیامرسانهای داخلی نیز داغِ داغ است. قصه این نوع نظرسنجیها و ضربهای که به اعتماد عمومی میزنند -فارغ از دستکاری شدن یا نشدن آنها با خیل رباتها- بغرنجتر از مورد قبلی است؛ چرا که در این پلتفرمها، کاربران بر اساس نوع علاقهمندی و ذائقه و سیر و سلوک مجازیشان در محاصره کاربران شبیه خود قرار گرفتهاند و این موجب میشود متأثر از یک پژواک و فضای دید کانالیزه شده، تمام محیط پیرامون را نیز شبیه به خودشان تلقی کنند. این خطای شناختی چه بسا منجر شود تا با اعتماد به نظرسنجی فلان فرد یا صفحه و استناد به آن، فرد جریان همسو با خودش را برنده انتخابات بداند ولی با مشاهده نتایج در فردای پس از انتخابات نتواند به راحتی با واقعیت کنار بیاید. خلاصه اینکه نظرسنجیهای ساختگی یا متأثر از خطاهای شناختی این روزها بدجور اعتماد عمومی را نشانه گرفتهاند.
خبرنگار: محسن فاطمینژاد