چندین عامل همچون سلب اعتماد جامعه از صداوسیما کمک میکند تا شایعه پخش تصویر دانش آموزانی که تقلب کردهاند از شبکه خبر باور پذیر شود.
پنج شنبه شب هفته گذشته (10 خرداد) یک پست تلگرامی دیدم که در آنها تصویری از امیر حسین ذوالفقاری، خبرنگار حوزه آموزش و پرورش خبرگزاری صداوسیما با میکروفن و لوگوی این رسانه دیده میشد و در پس زمینه چند دانش آموز حضور داشتند که تصاویرشان مات شده بود.
کپشن مطلب هم میگفت شبکه خبر تصویری از دانش آموزانی را پخش کرده که «تقلب» کردهاند. خیلی طولی نکشید که در چند شبکه اجتماعی دیگر نیز همین تصویر را دیدم با نتیجهگیریهایی که گویای یک خشم بزرگ بود. خشم از اینکه چرا این رسانه در مورد تقلب در ماجرای انتخابات هیئت رئیسه مجلس سکوت کرده و اخبار مرتبط با کسانی که جرائم بزرگی دارند، اما انگار به جایی وصل هستند، پخش نمیکند و در عوض حق این کودکان را پایمال کرده است.
صبح جمعه اندکی بعد از اینکه لا به لای برنامههای روز تعطیل فراغت پیدا کردم، برای پاسخ به کنجکاویهایم تلاش کردم اصل گزارش را در اینترنت پیدا کنم، گوشی تلفن همراهم را برداشتم تا جستوجویی در گوگل انجام دهم؛ فیلترشکن روشن بود و مرورگر نتوانست نتیجهای نمایش دهد!
خاموش کردن «فیلترشکن» با اکراه...
با این دغدغه که دفعه بعد آیا امکان وصل شدن مجدد فیلترشکن را خواهم داشت یا خیر، آن را قطع کردم؛ مجدد عبارت «شبکه خبر گزارش تقلب دانش آموزان» را وارد کادر جستوجوی مرورگر گوشی کردم، اینترنت کند بود اما بالاخره نتیجهای ظاهر شد.
در بخش برترین نتایج گوگل (Top stories) تیتر پایگاه خبری اطلاعات آنلاین دیده میشد، سایتی وابسته به موسسه مطبوعاتی اطلاعات که منتشر کننده کهنترین روزنامه کشور است (قدیمیترین روزنامه زنده ایرانی که تا 100 سالگی فاصله کمی دارد.) اطلاعات آنلاین خبر را از مبدا شبکههای اجتماعی بازنشر کرده بود و تیتر زده بود: «شبکه خبر با دانش آموزان مانند مجرم برخورد کرد+ عکس»
در متن خبرش که مشخص است چپ چین محترم سایت، از متن پستهای شبکههای اجتماعی کپی کرده نوشته بود: «شبکه خبر دراقدامی عجیب تصاویر چند دانش آموز را که در امتحان تقلب کردند به نمایش گذاشت. اگر سیاست نظام رسوا کردن متقلبان است، تصاویر کسانی که در شمارش آرای هیات رییسه مجلس تقلب کردند را هم نمایش دهید. قسم میخورم هم برای مردم جذاب تر است هم برای همگان عبرتآموزتر خواهد بود.»
سایت طرفداری هم که از جمله سایتهای پربازدید ایرانی است نتیجه دوم بود که تیتر زده بود: «شبکه خبر دانش آموزان متقلب را رسوا کرد!»
سومین نتیجه مربوط به سایت رکنا بود که در تیتر آورده بود: «اقدام فوق عجیب شبکه خبر روی آنتن زنده سوژه شد» در متن این اخبار نیز مطالبی از جنس مطلب اطلاعات آنلاین وجود داشت نه سابقه خبری، نه ردپایی از تولیدمحتوای رسانهای، بدون خلاقیت و فقط برای اینکه از مسابقه با شبکههای اجتماعی و جذب کلیک دور نمانند محتوایی منتشر شده بود. طرفداری کمی برای اینکه مسئولیت را از دوش خود بردارد نوشته بود این مطلب ارسالی کاربران است. دو سایت دیگر هم بدون ارجاع به منبع مشخص فقط اشاره کرده بودند این موضوع سوژه کاربران شده است.
شایعه شد اما خیلیها باور کردند
بخت با من یار شد چون جستوجو را بعد از ساعت 10:38 صبح انجام میدادم، حالا چرا؟ چون سایت رکنا در این ساعت خبر دیگری را خروجی فرستاده بود که اصل ماجرا را به کمک پیگیری خبرنگارش توضیح داده و اصل فیلم گزارش خبرگزاری صداوسیما با عنوان «شرایط امتحانات نهایی دانش آموزان» را منتشر کرده بود.
گزارشی به مدت 2 دقیقه و 31 ثانیه که در تمام مدت خبرنگار از شرایط برگزاری امتحانات نهایی محتوای تصویری تهیه کرده بود و طی آن با افراد دارای مسئولیت برگزاری امتحانات نهایی مصاحبه میکرد و در لا به لای این گزارش با دانش آموزان نیز مصاحبه انجام داده بود. در پایان گزارش خود نیز هنگامی که مقابل دوربین ایستاده بود همین چند دانش آموز «بدون دلیل» در پس زمینه تصویر با چهرههای بی حال و زبان بدن نه چندان پرانرژی ایستاده بودند.
ماجرا برایم جالب شد، چرا که موجی از واکنشها در شبکههای اجتماعی و ماهوارهای به راه افتاده بود از سویی در داخل هم رسانههای رسمی به آن پرداخته بودند، درحالی که اصل پست منتشر شده در شبکههای اجتماعی در واقع یک «شایعه» به کمک پردازش تصویر و نگارش کپشن بود.
شایعات با چه فرمولی باور پذیر میشوند؟
با فرمول شایعه (Rumor) حاصلضرب اهمیت (Important) در ابهام (Ambiguity) تعیین کننده میزان رواج شایعه است(R: I . A)، به ظن نویسنده این گزارش در این ماجرا اهمیت مربوط به حقوق کودکان بود و ابهام رفتارهایی است که صداوسیما در کارنامه خود ثبت کرده و هرگونه اقدامی از سوی آن توسط مخاطبان قابل باور شده است.
بنابراین اولین چیزی که به ذهنم میرسید این بود که درباره ویژگیهای شایعه، «زمینه پذیرش موضوع» یکی از ارکان است. در واقع طی روزی که در فضای رسانهها و شبکههای اجتماعی به غیر از صداوسیما به موضوع «تقلب» در انتخابات هیئت رئیسه مجلس اشاره شده، پذیرش و باور اینکه این سازمان رسانهای حق چند دانش آموز را پایمال کند برای جامعه سخت نیست به خصوص اینکه در شرایط سیاسی- اجتماعی قرار داریم که جامعه احساس میکند ممکن است هرآن برای یک حواس پرتی جمعی چنین محتواهایی عامدانه تولید و پخش شود!
پایان بندی گزارش صداوسیما در باور پذیری موثر بود
ساختار همان گزارش نیز در باور پذیر کردن ماجرا خالی از نقش نبود، به ویژه در ثانیههای پایانی وقتی چند دانش آموز بدون توجیه و به شکلی بلاتکلیف در پس زمینه قرار بگیرند. درست شبیه تصاویر خبرنگاران اجتماعی (حوادث) تلویزیون وقتی در جایی مانند اداره آگاهی میایستند و چند مجرم مانند سارقان در پس زمینه دیده میشوند.
با این موقعیتی که صداوسیما از حضور چند دانش آموز در پس زمینه پخش کرد، تهیه یک اسکرین شات و دستکاری کوچک در تصویر دیگر کار سختی نبود. به خصوص که اثر کپشن هم به آن اضافه شد.
به تجربه در طول چند سال گذشته دیدهام قدرت کپشن پست در شبکههای اجتماعی محتوای فارسی به شدت مهم بوده است و گاهی میتواند ضد متن و متن با پیامهای جدید تولید کند. این کپشنها نوع جدیدی از «برجسته سازی» با ابزار رسانه را ایجاد کردهاند؛ به عبارتی رابطه بسیاری از کاربران با صاحبان کانالها و صفحات مجازی به شکل «تو اسم بگذار تا صدا بزنم» شده است!
نسخه برنامههای صداوسیما برای شایعه!
بسیاری از مجموعههای رسانهای دولتی و حاکمیتی در برخورد با چنین شایعاتی، اوضاع را مصادره به مطلوب میکنند و با مدد گرفتن از «نظریه توطئه» یک نسخه واحد میپیچند و آن نیاز به «بالا رفتن سواد رسانهای» مردم است. به عبارتی آنها بدون توجه به زمینه پذیرش اخباری که خودشان موجبات آن را فراهم کردهاند، با اصرار به یکسویه گویی، مخاطب را موجودی منفعل و نیازمند آگاه شدن از جنسی میخواهند که به نفع خودشان است!
به عنوان مثال اگر بخواهند یک بحث کارشناسی در رادیو گفتوگو یا شبکه 4 تلویزیون در خصوص شایعه پخش تصویر دانش آموزان متقلب در شبکه خبر برپا کنند، حتما گفتمان دشمنان در فضای رسانه در حال توطئه هستند، ما در یک جنگ ترکیبی هستیم و مخاطبان باید سواد رسانهای خود را بالا ببرند یکی از محورهای برنامه خواهد بود.
در این نگاه سازمان صداوسیما با آن همه بودجه و بریز و بپاش یک سازمان معصوم خواهد بود که گرگهای رسانهای بیگانه کمر همت به نابودی او بستهاند.
چنین برنامهای به یقین خطاب به مخاطبان که به صورت پیش فرض کم دانش تلقی شدهاند، میگوید سواد رسانهای خود را بالا ببرید تا توطئه دشمنان رسانهای خنثی شود و اخبار را آن هم اخباری که با یکسری گفتمانهای داخلی در تضاد هستند، از منبع معتبر داخلی مانند صداوسیما چک کنید!
موانع صحت سنجی بعضی اخبار
البته صحبت از چک کردن منبع خبر و صحت سنجی صرف نظر از اینکه گوینده کیست و چه هدفی دارد، سخن نادرستی نیست منتهی باید ابزار آن نیز فراهم باشد. اول اینکه همه انقدر فرصت ندارند مدام هر خبری را که شنیدند از منابع مختلف چک کنند به ویژه که صداوسیما بنابر شواهد آماری همین سازمان در پایینترین میزان مخاطب هم قرار دارد. به همین دلیل بسیاری از مردم تا حدی به رسانههایی که خبرهای درست بیشتر و به ویژه منطبق بر دغدغههایشان منتشر کند، اعتماد بالاتری دارند، فرقی هم ندارد خاستگاه آن رسانه لزوما داخل کشور باشد یا خارج از آن!
از سویی اگر هم افرادی اهل صحت سنجی باشند، حتما ابزار آن که اینترنت پرسرعت و باکیفیت است یکی از لوازم ضروری است.
در این خصوص یک نکته در تجربه شخصی خودم سر این ماجرا برایم ملموس بود، وقتی بخش زیادی از شبکههای اجتماعی فیلتر است و کارایی جستوجوی اینترنتی با وصل بودن فیلترشکنها مختل میشود، صحت سنجی از منابع رسانهای داخلی به صورت لحظهای کار راحتی نیست.
وقتی هم فیلترشکن را قطع کنی، سرعت اینترنت باز انقدر بالا نیست که کاربر در این عصر سرعت بتواند کارش را به راحتی پیش ببرد در چنین شرایطی اعتماد نسبی به یکی دو رسانه و صفحات اجتماعی کمی مقرون به صرفهتر است!
وقتی رسانههای داخلی منتشر کننده شایعه کم کاری دارند
از سویی وقتی تا عصر جمعه مشغول نگارش این یادداشت بودم و فضای رسانههای داخلی را مجدد چک کردم باز نکتهای به چشمم آمد که به نظرم رسید در باور پذیر شدن شایعات این چنین بدون نقش نیست. رسانههایی که مرتکب انتشار خطای شایعه مورد اشاره شده بودند، باوجود گذشت چند ساعت باز مطلب خود را اصلاح نکرده بودند (به غیر از سایت رکنا که به روش خاصی عمل کرده بود.)
به عبارتی درحالی که براساس اخلاق و اصول حرفهای مطبوعاتی، هنگامیکه رسانهای مرتکب انتشار خبر نادرست میشود، وظیفه دارد اصل خبر را با ابعاد درستش منتشر کند تا مسئولیتش را انجام داده و اعتماد مخاطبان را نیز از دست ندهد، رسانهها چنین کاری نکرده بودند.
این موضوع اصلاح خبر در رسانههای برخط با الگوریتمهای گوگل نیز همخوانی دارد و به روزرسانی (آپدیت کردن) صفحات یک سایت از سوی گوگل به عنوان یک امتیاز شناسایی میشود. در واقع قابل انکار نیست بسیاری از رسانهها برای تب جذب کلیک در کوتاهترین زمان، اقدام به انتشار خبر بدون صحت سنجی در زمان مقتضی میکنند و حداقل با اصلاح حرفهای خبر میتوانند در جبران مافات بهتر عمل کنند
در این خصوص تنها سایت رکنا، یک خبر اصلاحی روی خروجی فرستاده بود که در فاصلهای پس از 12 ساعت از انتشار شایعه منتشر شده بود، اما همین سایت هم بدون اصلاح خبر اول و توضیحات کافی و بدون اینکه بین دو صفحه خود لینک مشخص برقرار کند، کماکان هم شایعه را خروجی خود داشت هم خبر اصلاحی!