غفلت از آثار آیت الله مطهری و آشنایی ناکافی نسل جدید با آثار و دیدگاههای شهید آیت الله مطهری، از جمله نکاتی است که علی مطهری، فرزند آیت الله و نماینده ادوار مجلس بر آن تاکید دارد.
به گزارش خبرآنلاین، از او درباره شکاف بین نسلی در خانواده آیت الله مطهری که میپرسیم، پاسخ میدهد؛ «در خانواده استاد مطهری با احتساب نوهها و نتیجهها و نبیرهها ما با چنین پدیدهای مواجه نیستیم. البته ممکن است بین آنها اختلاف نظرهای سیاسی جزئی و تفاوت در قضاوتها درباره برخی مسائل روز وجود داشته باشد.»
این چهره شاخص سیاسی، مسائل رخ داده در ارتباط با کاظم صدیقی و پناهیان را باعث خدشه به بدنه روحانیت میداند اما...
مشروح گفتوگو با علی مطهری را بخوانید؛
آیت الله مطهری از تئوریسینهای اصلی نظام جمهوری اسلامی بودهاند و امام نیز نگاه و تفکرات ایشان را شاخص و محوری میدانستند، اما طی سالهای اخیر تلاشی هدفمند و برنامهریزی شده برای به انزوا بردن تفکرات و ایدههای آیت الله شهید یا مغفول ماندن آن تفکرات صورت میگیرد. خود شما با تسلطی که بر تفکرات و نگاه پدرتان دارید، چقدر جای خالی این تفکرات را محسوس میبینید و در چه حوزه هایی؟
البته این طور نیست که اندیشه ایشان مطرح نباشد، ولی میتوان گفت باید بیش از این مورد توجه باشد. همچنین این امر را نمیتوان به برنامهریزی و تعمد نسبت داد، بلکه ناشی از غفلت است، غفلت از اهمیت آثار استاد مطهری و میزان تأثیرگذاری آنها در حل بسیاری از معضلات فکری و اجتماعی. مثلاً در موضوعاتی مثل حجاب و آزادی بیان و نحوه برخورد با منتقدان و مخالفان یا سیاست خارجی و یا مسائل مربوط به روحانیت آثار ایشان میتواند راهگشا باشد.
فاصله نسل جدید را با دیدگاهها و تفکرات آیت الله مطهری چقدر پررنگ میدانید؟ آیا دیدگاههای ایشان قدرت سازگاری با نسل جدید را دارد؟
باید بپذیریم که نسل جدید با دیدگاهها و اندیشه استاد مطهری به اندازه کافی آشنا نیست و لازم است به سوی آثار ایشان بیشتر سوق داده شوند. تجربه نشان داده است که وقتی یکی از آثار آن شهید را مطالعه میکنند به سوی سایر آثار جذب میشوند و ادامه میدهند. میتوان با کارهایی مثل برگزاری مسابقه از کتابهای استاد مطهری آنها را متوجه و علاقهمند به این آثار کرد. البته جوانان زیادی را سراغ دارم که با آثار ایشان مأنوساند.
آقای مطهری! شکاف بین نسلی چقدر در خانواده آیت الله مطهری مشهود است؟
در خانواده استاد مطهری با احتساب نوهها و نتیجهها و نبیرهها ما با چنین پدیدهای مواجه نیستیم. همه از مرد و زن و دختر و پسر یک گونه فکر میکنند و بین آنها حسن تفاهم برقرار است. البته ممکن است بین آنها اختلاف نظرهای سیاسی جزئی و تفاوت در قضاوتها درباره برخی مسائل روز وجود داشته باشد. به هرحال در بین نوهها و نتیجهها و نبیرهها افرادی پیدا نمیکنید که دچار بنبست فکری یا پوچی در زندگی و از این قبیل مسائل شده باشند و نیاز به کمک فکری و توجیه ما داشته باشند. شاید علت اصلی آن انس با آثار پدر بزرگشان باشد.
آن تجربیاتی که شخص شما در ارتباط با پدرتان داشته اید چقدر قابل تعمیم به نوع مناسبات و روابط شما با فرزندانتان است؟
به نظر من فرقی حاصل نشده، همان تجربیات و رفتارها قابل تعمیم به رفتار ما با فرزندان و نوههاست. فقط وسایل و ابزارها تغییر کرده و الاّ ماهیت و محتوای حوادث تغییر نکرده است. همان اصول اخلاقی که آن روز باید رعایت میشد امروز هم باید رعایت شود.
نگاه آیت الله مطهری مشخصا در مقوله حجاب رویکردی اجباری است یا اقناعی؟
در زمان ایشان بحث اجبار و اختیار حجاب مطرح نبود، بحث فلسفه حجاب و حدود شرعی آن مطرح بوده است. روشن است که در درجه اول مسئله ایمان و اعتقاد به پوشش اسلامی همراه با دانستن علل این حکم و تعبد نسبت به آن مهم است، ولی وقتی حکومت اسلامی تشکیل میشود حتماً وظیفهای نسبت به نظارت بر اجرای آن دارد، چون پوشش اسلامی چه درباره مرد و چه درباره زن یک مسئله فردی مثل نماز و روزه نیست بلکه آثار اجتماعی دارد. اینجاست که حکومت باید درباره نحوه نظارت خود تصمیم بگیرد.
آقای مطهری، اتفاقاتی که در بدنه روحانیت رخ میدهد، مانند آنچه در ماجرای آقای پناهیان یا کاظم صدیقی رخ داد، چقدر آسیب و خسران برای روحانیت است؟
البته مسئله آقای پناهیان خیلی مهم نبود، یک سوء تعبیر بود و باید دقت میکردند. ولی مسئله آقای صدیقی مهم بود و البته برخورد ایشان هم خوب بود و باید منتظر گزارش قوه قضائیه باشیم. طبعاً این گونه حوادث به اعتبار روحانیت آسیب میزند و باید توسط خود روحانیت جبران شود.
فاصله بین نسل جدید و قدیم روحانیت چقدر مرتبط با رویکردها و مشی روحانیت در سالهای اخیر بوده است؟
اول باید ثابت شود که بین نسل جدید و قدیم روحانیت فاصله است. من چنین فاصلهای را درک نمیکنم. ولی به طور کلی ورود روحانیت به کارهای اجرایی دولتی که به شدت مورد نهی آیت الله مطهری بود به این نهاد آسیب زده است.
روحانیت به جای این که دولتی شود باید همچنان در کنار مردم و ناظر بر دولتها و هادی آنها باشد، همان نقشی که روحانیت شیعه در طول تاریخ داشته و استقلال خود از دولتها را حفظ کرده است.