در نخستین روز سال ۱۴۰۳، رهبر معظم انقلاب اسلامی با حضور در حسینیه امام خمینی (ره) در جمع اقشار مختلف مردم تهران سخنرانی و درباره تحولات اخیر منطقه، نکتههایی را یادآوری کردند.
رهبر معظم انقلاب به راهبرد شکست خورده آمریکا در منطقه اشاره و خاطرنشان کردند: «آمریکاییها در این منطقه درصددِ آن بودند که با حضور خودشان بر همهی اوضاع و احوال این منطقه حاکمیّت پیدا کنند؛ چه در عراق، چه در سوریه، چه در لبنان، چه در همه منطقه؛ با یک محاسبه غلط، یک چنین فکری میکردند؛ قدرت مقاومت این محاسبه را به هم ریخت؛ نشان داد که چنین چیزی ممکن نیست و آمریکاییها نمیتوانند در این منطقه بمانند؛ ناچارند منطقه را تخلیه کنند.»
مصداقهای ناکامی آمریکا در تأمین امنیت رژیم صهیونیستی در مواجهه با مقاومت
دلیل اهمیت و حضور آمریکاییها در غرب آسیا به این جهت است که این منطقه به دلیل وجود منابع نفتی و گازی و همچنین آبراههای مهم، یکی از استراتژیکترین منطقههای جهان دنیا است. به همین دلیل آمریکا نیز که به دنبال گسترش قدرت خود در جهان به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم بود به تدریج مداخلههای خود را در غرب آسیا شروع کرد.
در واقع آمریکا در کنار چپاول ثروت و انرژی این منطقه، چند هدف مهم دیگر مانند تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، مقابله با محور مقاومت، تثبیت نظم آمریکایی و غیره را دنبال میکرد اما نگاهی به شرایط کنونی منطقهای نشان دهنده این است که استراتژی آمریکا در غرب آسیا شکست خوردهاست.
آمریکا به رغم حمایت همهجانبه سیاسی، مالی و تسلیحاتی از رژیم صهیونیستی اما امروزه از تأمین امنیت این رژیم ناکام ماندهاست. اینک در بحبوحه جنگ غزه، این تأمین امنیت رژیم به عنوان مهمترین هدف خاورمیانهای آمریکا بیش از هر زمان دیگری با چالش مواجه است.
رژیم صهیونیستی طی این جنگ حدود ۶ ماهه از همه طرف مورد حمله قرار گرفتهاست و نیروهای مقاومت از لبنان، سوریه، عراق و یمن اراضی اشغالی را ناامن ساختهاند. ضمن اینکه حماس و جهاد اسلامی نیز از داخل فلسطین در حال مبارزه با جنایتهای رژیم صهیونیستی هستند.
۱. شکست مقابل «یمن» به عنوان مقتدرترین عضو مقاومت
ارتش ملی یمن در این مدت پروژه ناامنسازی دریای سرخ را در راستای تقابل با محور غربی- عبری به موازات تداوم و تشدید نسلکشی صهیونیستها در غزه دنبال میکند. البته آمریکا در صدد ائتلافسازی نظامی در این پهنه دریایی برآمد و «نگهبانان سعادت» نام انتخابی آمریکا و متحدان اروپایی برای ائتلاف دریایی در دریای سرخ به منظور حفاظت از رژیم صهیونیستی در برابر حملههای یمن بود اما این ائتلاف در همان روزهای نخست فروپاشید.
حملههای موشکی و پهپادی هر روزه ارتش یمن به کشتیها و مواضع محور عبری- غربی باعث شدهاست که شکست راهبرد آمریکا در این پهنه دریایی بیش از پیش نمایان و مسجل شود و آنها نسبت به موقعیت راهبردی و توان نظامی عضو مقتدر جبهه مقاومت ناتوان بمانند.
روزنامه «نیویورک تایمز» در این باره نوشت: بهرغم اینکه سازمانهای اطلاعاتی غرب در سالهای اخیر زمان و منابع زیادی را برای جمعآوری دادهها و اطلاعات درباره موقعیت مکانی پدافند هوایی، مراکز فرماندهی، زرادخانه تسلیحاتی، انبارهای پهپادی و موشکی و تأسیسات تولیدی یمن کرده بودهاند، یافتن اهداف و مواضع موردنظر برای آمریکا و انگلیس از آنچه انتظارش میرفت، چالشبرانگیزتر است.
۲. راهبرد شکست خورده آمریکا در لبنان
در ارتباط با لبنان نیز وبسایت آمریکایی «Providence» به تازگی نوشت که واشنگتن باید به این حقیقت اعتراف کند سیاست آن در برابر لبنان شکست خورده است.
به نوشته این وبسایت، هنوز گروهی از آمریکاییها روی ارتش لبنان به عنوان ابزاری برای سیاست خارجه کشورشان در لبنان جهت مقابله با حزبالله حساب باز میکنند اما این امر تا این لحظه محقق نشده است، به همین دلیل این گروه بر این باور است که دولت آمریکا در لبنان تنها شکستهای انباشتهای را رقم زد چراکه با کمکهای «امنیتی سخاوتمندانهاش» به ارتش لبنان هم نتوانست مانع از چیزی شود که نویسنده آن را «تسهیل اقدامات تروریستی» توصیف میکند.
این رسانه آمریکایی اضافه کرد که «حملههای حزبالله به شمال فلسطین اشغالی در واکنش به حملات به غزه نه تنها باعث کشتهشدن تعداد زیادی از اسرائیلیها شده بلکه به کوچاندن تعداد زیادی از شمال اراضی اشغالی نیز منجر شد.»
به گفته «ریچارد آرمیتاج» معاون وزیر خارجه آمریکا، حزبالله از توانمندیهایی بالاتر از کشورها برخوردار بوده و بیش از ۱۵۰ هزار موشک دارد که بسیاری از آنها هدایت شونده هستند و در این زمینه بسیار بهتر از حماس و جهاد اسلامی فلسطین است؛ بر این اساس، نبرد با حزبالله در سطح و دامنهای متفاوت برای ارتش رژیم صهیونیستی خواهد بود.
به گزارش لابی اسرائیلی «دفاع از دموکراسیها» حدود ۱۰۰ هزار نفر از ساکنان شهرکهای شمالی اراضی اشغالی مجبور به تخلیه مناطق نزدیک به مرزهای لبنان شدند. آنها آواره شده و بسیاری از آنها در خانههای موقت ساکناند و خیلی کم در رسانههای رژیم صهیونیستی به آنها پرداخته میشود.
وبسایت آمریکایی «Providence» در بخشی از گزارش خود آورد: آمریکا به ارتش لبنان کمکهای امنیتی سخاومتمندانهای داد. در سپتامبر ۲۰۲۲ وزارت خارجه این کشور کمکها را عامل مهمی در سیاست خارجه این کشور در برابر لبنان خواند که حاکمیت لبنان را تقویت کرده، به مرزهای آن امنیت بخشیده و به آن در مقابل با تهدیدهای داخلی و اقداماتی که آنها را «تروریستی» خواند کمک کرد البته که اینها اظهارنظرهایی پوچ است و واقعیت کاملاً برعکس است. آمریکا در ایجاد امنیت برای اسرائیل ناکام مانده است. این مساله باعث شکست راهبردی آمریکا در غرب آسیا شدهاست.
۳. ناکامی آمریکا در عراق و بسترسازی برای خروج
حدود ۲ سال پس از خروج غیرمسوولانه آمریکا از افغانستان، واشنگتن در سال گذشته تصمیم به خروج از عراق گرفت؛ تصمیمی که برایند استقلالطلبی و بیگانهستیزی مردم عراق و نیز فضای رعب و ناامنی بود که طی ماههای گذشته به خاطر جنگ غزه بر نظامیان و پایگاههای آمریکایی سایه انداختهاست.
جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه تحت حمایت آمریکا باعث شد که مقاومت عراق طی ۶ ماه گذشته بیش از ۱۰۰ نقطه و بالغ بر ۱۵۰ مرتبه علیه مواضع آمریکایی عملیات انجام دهد.
در چنین شرایطی، روابط عمومی دفتر نخستوزیری عراق، روز شنبه (۷ بهمن ۱۴۰۲) از آغاز گفتوگوهای دوجانبه بغداد و واشنگتن برای پایان دادن به مأموریت ائتلاف در عراق خبر داد.
۴. شکست آمریکا در سوریه و برنامهریزی برای خروج نظامیان
با شروع بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ آمریکا به دنبال تضعیف این کشور، تجزیه و در نهایت ساقط کردن نظام بشار اسد در این کشور برآمد اما پس از گذشت حدود یک دهه، این هدفها تحقق نیافت. در نتیجه «بشار اسد» رئیس جمهوری این کشور ماندگار و آغوش کشورهای عربی بار دیگر روی دمشق باز شد.
اوایل بهمن ماه، نشریه «فارن پالیسی» به نقل از منابع آگاه فاش کرد که آمریکا در حال برنامهریزی برای خروج از سوریه است و این نشریه به نقل از مقامات آمریکایی خبر داد: کاخ سفید دیگر اهمیتی برای مأموریت آمریکا در سوریه قائل نیست و مأموریت نیروهای آمریکایی در سوریه را غیرضروری میداند.
این گزارش اضافه کرد: بحثهایی در واشنگتن درباره تاریخ خروج نیروهای آمریکایی از سوریه در جریان است؛ اما زمان آن تا کنون مشخص نشدهاست.
همزمان با فران پالیسی، رسانه آمریکایی «پولیتیکو» نیز به نقل از سه مقام ارشد دولت آمریکا گزارش داد که مذاکراتی درباره خروج نظامیان آمریکایی از سوریه جریان دارد.
نارضایتی و بیاعتمادی عمومی؛ مهمترین دلیل شکست راهبردی آمریکا
چندی پیش خبرگزاری رسمی دولت چینی «شینهوا» در یک گزارش تحلیلی، به تشریح چرایی شکست سیاستهای آمریکا در منطقه خاورمیانه پرداخته و نوشت: مردم منطقه دیگر به آمریکا اعتماد ندارند و به صحبتهای مقامهای این کشور بیاعتنا هستند.
پایگاه خبری «الجزیره» نیز به تازگی در تحلیلی نوشتهاست که ایالات متحده بازی در منطقه خاورمیانه را باخته و فقط واشنگتن در این مساله مقصر است.
نگاهی به تحولات اخیر نشان میدهد این دیدگاه حاکم در خاورمیانه است. برای چندین دهه ایالات متحده که بیش از ۱۰ هزار کیلومتر از این منطقه فاصله دارد با دخالت در امور داخلی کشورهای خاورمیانه باعث درگیری، جنگ و فقر در این منطقه شدهاست. بنابراین کشورهای منطقه چارهای جز جدایی از سیاستهای استکباری «عمو سام» ندارند.
به نوشته الجزیره، آمریکا با دامن زدن به شعلههای جنگ در خاورمیانه فجایع بیسابقهای در این منطقه ایجاد کردهاست. این کشور در سال ۲۰۰۳ با استناد به شواهد ساختگی، جنگی را در عراق بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل و علی رغم مخالفت شدید جامعه بینالمللی آغاز کرد.
به استناد آمارهای منتشر شده از سوی مؤسسه بینالمللی اطلاعات و آمار Statista، حدود ۲۰۹ هزار غیرنظامی عراقی در جریان جنگ و درگیریهای خشونتآمیز بین سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۲۱ کشته شدند و حدود ۹.۲ میلیون عراقی هم آواره شده و یا مجبور به ترک کشورشان شدند.
در همین حال، ایالات متحده از مدتها پیش از نفوذ سازمانها و عوامل غیردولتی در جامعه خاورمیانه حمایت کرده و بارها مسیرهای توسعه کشورهای خاورمیانه را با استفاده از «انقلابهای رنگی» تغییر دادهاست. آمریکا همچنین با تداوم حمایت مالی از بنیاد ملی دموکراسی ایالات متحده، انقلابهای رنگی را در مصر، یمن، اردن، الجزایر، سوریه و دیگر کشورها زمینهچینی و با ارائه بودجه به افراد و گروههای طرفدار خود به نوعی مغز متفکر «بهار عربی» به شمار میآید.
الجزیره اضافه کرد که ایالات متحده همچنین از تحریمها به عنوان ابزاری برای آزار و اذیت در منطقه خاورمیانه سو استفاده کردهاست. واشنگتن با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران بیش از چهار دهه است که از اهرم تحریم استفاده میکند. تهران، تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا را اقدامهای غیرانسانی، جنایتکارانه و تروریستی توصیف میکند.
فرجام سخن
بررسی رفتار آمریکا در غرب آسیا نشان میدهد که این کشور علی رغم هزینه سنگین در خاورمیانه تاکنون سیاست موفقی را در این منطقه نداشته و شکست راهبردی نتیجه رویکرد آمریکا در غرب آسیا از جنگ جهانی دوم تا کنون بودهاست.
حمایت بیچونوچرای آمریکا از رژیم صهیونیستی، فعالسازی کانونهای اختلافزا در منطقه، ایجاد گروهگهای تروریستی از جمله داعش و حمله به عراق، افغانستان و غیره باز هم باعث نشده که کاخ سفید به هدفهای خود نزدیک شود و در نهایت ناگزیر به خروج دومینووار از منطقه شدهاست.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران به بالاترین قدرت دست پیدا کردهاست؛ محور مقاومت در مقابل سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستادگی و موفقیتهای چشمگیری کسب میکند؛ ضمن اینکه میزان نفرت افکار عمومی منطقه از آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز به بالاترین حد ممکن رسیدهاست.
اندیشکدهها و محافل سیاسی آمریکایی طی سالهای گذشته با دوراندیشی بارها به این شکست اذعان کردهاند همانند «بن رودز» مشاور امنیت ملی «باراک اوباما» در امور خارجه که تاکید کردهبود «لیبی، عراق، افغانستان و سومالی بدون دخالت آمریکا وضعیت بهتری داشتند» یا «استفان والت» استاد دانشگاه هاروارد که گفته بود: «کمترین چیزی که در طول ۱۵ سال گذشته آموختهایم، این است که آمریکا هرگز نخواهد توانست کنترل هیچ کشوری در خاورمیانه را به دست بگیرد.»