از سوی دیگر آنها برای جبران وضعیت درآمدی خود راهی شهرهای بزرگ ایران شده و به نوعی بیماران مجبورند برای برخورداری از خدمات آنها بار سفر ببندند. در نگاهی کلی، وضعیت پزشکان در ایران به لحاظ کمیتی طی چهار دهه گذشته شکلی صعودی داشته است. دادههای منتشرشده از سوی سازمان نظامپزشکی نشان میدهد که جمعیت پزشکان پس از انقلاب رشد چشمگیری داشته است. تعداد پزشکان عضو سازمان نظام پزشکی از حدود ۱۵ هزار نفر در سال ۱۳۶۵ به حدود ۱۴۸ هزار نفر در سال ۱۴۰۰ رسیده است. این آمار به این معناست که در سال ۱۳۶۵ به ازای هر ۳۳۹۳ نفر، یک پزشک در ایران بوده در صورتی که در سال ۱۴۰۰ به ازای هر ۵۶۸ نفر، یک پزشک طبابت میکرده است. البته آمار استانی تعداد کادر درمانی، نشاندهنده توزیع نامتوازن آنها در استانهای گوناگون است. با وجود آنکه استانهای مرکزی مانند تهران و اصفهان دارای بیشترین میزان پزشکان، ماماها و دندانپزشکان در کشور هستند، استانهای حاشیهای مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کردستان و آذربایجانغربی نسبت به دیگر استانها دچار محرومیت هستند. این وضعیت میتواند سبب افزایش آسیبهای ناشی از عدم دسترسی به امکانات درمانی کافی در استانهای محروم شود و از سوی دیگر، تمرکز امکانات در شهرهای مرکزی، کیفیت خدمترسانی به تمام گروهها و مناطق را کاهش میدهد. در همه این سالها هشدارها بهواسطه کمبود پزشک عمومی در ایران بسیار بوده، آنقدر که شورای انقلاب فرهنگی قانونی وضع کرد که ظرفیت آموزش پزشک هر سال به صورت پلکانی ۱۵ درصد افزایش یابد اما آنچه بیشتر از این کمبود پزشک هشدارآمیز به نظر میآید، تجمع پزشکان در شهرهای بزرگ و خالیماندن شهرهای دیگر از حضور و خدمات پزشکان متخصص و عمومی است.