به گزارش صراط به نقل از فارس، امنیت غذایی زیربنای امنیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور است و بهعنوان یکی از مهمترین حقوق فرد و جامعه محسوب میشود. همچنین حقوق نسلهای آینده از طریق حفاظت از منابع پایه تولید و بهرهبرداری پایدار از این منابع مدنظر قرار میگیرد. بهعلاوه؛ غذا کارکردهای سیاسی ـ امنیتی در قالبی نوین بر عهده گرفته است و نظم نوین جهانی و استیلای حاکمیتی، به غذا بهعنوان عاملی مهم در مناسبات جهانی وابسته است. ارکان امنیت غذایی شامل زنجیره به هم پیوستهای از فراهمی، دسترسی، مصرف و سلامت و ثبات و پایداری در غذا است. برای اطمینان از اینکه امنیت غذایی به جامعه آسیبی نرساند، اتخاذ یک رویکرد جامع شامل ارکان امنیت غذایی، ضروری است.
در تعریف امنیت غذایی آمده است که دسترسی فیزیکی، اقتصادی و عادلانه همه مردم در طول زندگی به غذای کافی، سالم، مغذی و حلال جهت رفع نیازهای یک رژیم تغذیهای سازگار با سلیقهها و ترجیحات آنها برای برخورداری از یک زندگی سالم و فعال، که دارای چهار رکن فراهمی، دسترسی، سلامت و مصرف، ثبات و پایداری میباشد. تأمین کمی و کیفی غذای موردنیاز آحاد جامعه با بهرهگیری از تولید داخل، خالص تجارت، ذخایر و کشت فراسرزمینی فراهمی غذا است. داشتن قدرت خرید اقلام سبد غذایی مطلوب برای آحاد مردم دسترسی اقتصادی به غذا است. عرضه کافی و توزیع مناسب و قابل دسترس اقلام سبد غذایی مطلوب دسترسی فیزیکی به غذا است. حفظ و بهبود کمیت و کیفیت منابع یک زیستبوم در طول زمان پایداری منابع است. توانایی برگشتپذیری کمیت و کیفیت منابع یک زیستبوم پس از وارد آمدن تکانه یا نوسان ناشی از عوامل داخلی یا خارجی تابآوری منابع است.
طبق آمارهای کشاورزی کشور در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ سطح محصولات زراعی حدود ۱۲. ۵۷ میلیون هکتار بوده که از این مقدار، حدود ۵۱. ۵۹ درصد اراضی با کشت آبی و ۴۸. ۴۱ درصد اراضی با کشت دیم بوده است. از کل اراضی برداشت شده در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ حدود ۸۴. ۷۷ میلیون تن انواع محصولات زراعی برداشت شده است که در حوضه تولیدات گلخانهای در سال ۱۴۰۱ به مرز ۲۶ میلیون تن میرسد. طبق نظر کارشناسان حوضه غذایی دور ریز محصولات تولیدی تا رسیدن به سفرهها، میانگین ۳۰ درصد کل محصولات میباشد. این میزان محصولات کشاورزی، میتوانستند غذای نزدیک به ۲۰ میلیون ایرانی را تأمین کنند. از سویی دیگر طبق آمارها میزان دور ریز غذا در کشور در سال حدود ۳۵ میلیون تن است.
این آمارها نشان میدهد با توجه به محدودیت زمینهای زراعی که بیش ۷. ۵ درصد از وسعت ایران را شامل نمیشود؛ که به دلایل ضعف بنیادهای زیستی همچون آب، خاک و اقلیم بوده و از سویی محصولات تولیدی نیاز مبرم به فناوری در تولید، بستهبندی و حمل ونقل و همچنین اصلاح الگوی مصرف دارد. بر این اساس نیاز جدی کشور در تولید محصولات کشاوری، فناوریهایی است که در خدمت افزایش بهره وری باشند. برخی از فناوریهای نوظهور که کشاورزی را متحول میکنند همچون: کشاورزی دقیق، کشاورزی عمودی، هیدروپونیک، بلاک چین و مدیریت زنجیره تأمین، هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ میباشد.
کشاورزی دقیق یک سیستم مدیریت کشاورزی تکامل یافتهاست که شامل تعداد زیادی تکنولوژی میباشد شامل استفاده از فناوریهای مختلف مانند GPS، حسگرها و هواپیماهای بدون سرنشین برای جمعآوری دادههای لحظهای در مورد شرایط خاک، الگوهای آب و هوا و سلامت محصول است. این اطلاعات ارزشمند کشاورزان را قادر میسازد تا مصرف آب، کاربرد کود و مدیریت کلی محصول را بهینه کنند و در نتیجه بازدهی بالاتر و کاهش هزینههای تولید را به همراه داشته باشند.
با توجه به ضعف روزافزون بنیادهای زیستی و گسترش شهر نشینی، کشاورزی عمودی اجازه میدهد تا سبزیجات، میوهها و گیاهان در لایههای عمودی با استفاده از نور مصنوعی و محیطهای کنترل شده کشت شوند. این فناوری تولید در طول سال، حداکثر استفاده از فضا و مدیریت کارآمد منابع مانند آب و انرژی را تسهیل میکند. کشاورزی عمودی وابستگی به زمینهای سنتی را کاهش میدهد، هزینههای حمل و نقل را کاهش میدهد و محصولات تازه را حتی در مناطق شهری فراهم میکند.
چنین برآورد میشود که ترکیب کشاورزی و آبزی پروری میتواند به افزایش کیفیت و کاهش سم و کود در تولید محصولات کشاورزی شود. آکواپونیک ترکیبی از هیدروپونیک با آبزی پروری (پرورش ماهی) است. شامل استفاده از محلولهای آب غنی از مواد مغذی است که مواد معدنی ضروری را به ریشه گیاهان میرساند. این سیستمها مصرف آب را بهینه میکنند، تولید محصول را به حداکثر میرسانند و نیاز به آفتکشهای شیمیایی را از بین میبرند.
عدم دقت و ضعف منابع انسانی میتواند در راندمان محصولات تأثیر مستقیم داشته باشد؛ رباتیک و فنآوریهای اتوماسیون به طور فزایندهای برای انجام کارهای فشرده در کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرند. سیستمهای رباتیک میتوانند بذر بکارند، محصول برداشت کنند، مواد شیمیایی سمپاشی کنند و حتی بر دامها نظارت کنند. این فناوریها به افزایش کارایی، کاهش هزینههای نیروی کار و بهبود بهره وری کمک شایانی خواهد کرد.
حاکمیت بر تولید محصولات کشاورزی میتواند با فناوری بلاک چین (سیستم غیرمتمرکز و شفاف) جهت ردیابی و مدیریت محصولات کشاورزی در سراسر زنجیره تأمین روشی ارائه دهد؛ که قابلیت ردیابی، کنترل کیفیت و اعتماد بین تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مصرفکنندگان را تضمین کند. با بلاک چین، مصرفکنندگان میتوانند منشأء و ویژگیهای محصولات غذایی را تأیید کنند، ایمنی مواد غذایی را ارتقاء داده و خطر تقلب را کاهش دهند و بازخوردهای این چنینی میتواند منجر به رقابتپذیری و بهبود محصولات کشاورزی شود.
در دنیای جدید استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی در صنعت و بازار افزایش یافته که برای ارتقای کشاورزی نیز میبایست از هوش مصنوعی در برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شود. الگوریتمهای هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ به تجزیه و تحلیل حجم وسیعی از دادهها کمک میکنند و بینشهایی را برای بهینهسازی تصمیمات کشاورزی ارائه میدهند. هوش مصنوعی میتواند الگوهای آب و هوا، شیوع بیماریها و عملکرد محصول را پیشبینی کند. همچنین میتواند در مورد زمان کاشت بهینه و شیوههای مدیریت محصول توصیه کند. با استفاده از هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل، کشاورزان میتوانند تصمیمات مبتنی بر داده اتخاذ کنند، بهره وری را افزایش دهند و خطرات را کاهش دهند. این فناوریهای جدید در کشاورزی پتانسیل بسیار زیادی برای مقابله با چالشهای کشاورزان، افزایش کارایی تولید و تضمین امنیت غذایی در جمعیت رو به رشد دارند.
بر این اساس امنیت غذایی علاوه بر توسعه بهره وری در تولیدات کشاورزی به الگوی مصرف نیز توجه دارد. اصلاح الگوی مصرف غذا یک فرآیند تدریجی است. تغییرات کوچک به طور مداوم در طول زمان میتواند تفاوت قابل توجهی در ارتقای سلامت فردی و محیطی ایجاد کند. از جمله آن تصحیح عادتهای غذایی است؛ افزایش آگاهی در مورد مزایای الگوی مصرف مواد غذایی سالمتر و پایدارتر از طریق کمپینهای آموزشی، رسانههای اجتماعی و طرحهای اجتماعی امکانپذیر است. ارتقاء آگاهی و دانش ذینفعان زنجیره ارزش و بهویژه مصرفکنندگان و دانشبنیان کردن الگوی مصرف از محورهای اساسی امنیت غذایی است.
رکن دیگر امنیت غذایی تابآوری است که شامل ثبات و پایداری است؛ از این سوی حفظ و بهبود کمیت و کیفیت منابع یک زیستبوم در طول زمان پایداری منابع را ایجاد میکند و توانایی برگشتپذیری کمیت و کیفیت منابع یک زیستبوم پس از وارد آمدن تکانه یا نوسان ناشی از عوامل داخلی یا خارجی تابآوری منابع خواهد بود. تحقق اهداف سند ملی دانشبنیان امنیت غذایی با ساختار اجرایی مناسب و کارآمد و پایش و ارزیابی مستمر شاخصها و بهرهگیری از مشارکت آحاد مردم همراه با فرهنگسازی بر پایه ارزشهای بنیادین بهویژه عدالتمحوری و دانشبنیانی، موجبات اقتدار و اعتلای بیشازپیش کشور را فراهم مینماید.
در حقیقت امنیت غذایی، با هدف زدودن فقر و در نهایت حفظ منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست منجر خواهد شد که سند امنیت غذایی، به عنوان رهیافتی مدیریتی بیان میکند که به چه روشهایی میتوان امنیت غذایی را بوجود آورد تا بتوان در کنار ایجاد محسط زیستی پایدار، اشتغال و دسترسی غذا را برای طبقات مختلف فراهم کند.