5 مرداد سال 96 مرگ مرد جوانی در یکی از بیمارستانهای جنوب پایتخت به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. طبق اطلاعات اولیه، این مرد و دوستش در یک مراسم عروسی شرکت کرده بودند اما بنا به دلایلی با دو برادر درگیر و توسط آنها زخمی شده بودند که یکی از آنها در بیمارستان جان باخت.
به گزارش ایران، بدین ترتیب تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد و پاتوقها و محل سکونت و مخفیگاههای متهمان را زیر نظر گرفتند، اما مشخص شد که دو برادر پس از این جنایت مخفیانه به کشور خود بازگشتهاند.
به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران، پلیس بینالملل برای دستگیری دو برادر فراری وارد عمل شد. بررسیها با گذشت 6 سال از جنایت ادامه داشت تا اینکه یکی از اقوام مقتول به اداره پلیس رفت و ردی از برادران فراری در اختیار مأموران قرار داد. به دنبال اظهارات مرد جوان، کارآگاهان جنایی تهران پس از هماهنگیهای قضایی با بازپرس امیرحسین علیمردان، راهی اصفهان شده و یکی از متهمان فراری را دستگیر کردند.
متهم برای تحقیقات به اداره آگاهی تهران منتقل شد، وی در تحقیقات اولیه مدعی شد که در عروسی حضور نداشته است و زمانی که با تصاویرش که توسط دوربینهای مداربسته تالار عروسی گرفته شده بود مواجه شد، به قتل اعترف کرد و گفت: مقتول پسر داییام بود، برادرم سعید با او همیشه کریخوانی داشت و مدام باهم کلکل میکردند.
او ادامه داد: از طرفی برادرم مدتی بود که به دختری به نام فهیمه دل بسته بود و قرار بود با هم ازدواج کنند. فهیمه به دعوت خانواده مقتول در مراسم عروسی شرکت کرده بود. سعید، زمانی که متوجه شد فهیمه در مراسم شرکت کرده، عصبانی شد و گفت چرا باید دختر مورد علاقه و همسر آیندهاش در مراسم عروسی شرکت کند که دشمنش هم آنجاست. سر همین موضوع برادرم به عروسی رفت و با مقتول درگیر شد اما چاقو خورد.
وی ادامه داد: وقتی برادرم زخمی به سراغم آمد از این موضوع ناراحت و عصبانی شدم و به سراغ مقتول رفته و با آنها درگیر شدیم. بعد از جنایت به صورت مخفیانه به افغانستان فرار کردیم و بعد از سالها با این تصور که آبها از آسیاب افتاده است به ایران برگشتم و به خانه خواهرم در اصفهان رفتم و همان شهر هم مشغول به کار شدم.
سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت در رابطه با این خبر گفت: به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران متهم در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت و تحقیقات برای دستگیری برادرش ادامه دارد.
∎