شناسهٔ خبر: 60435900 - سرویس ورزشی
منبع: بهار | لینک خبر

هیجان‌انگیز اما بدون شادی واقعی

احمقانه‌ترین قهرمانی این فصل فوتبال اروپا!

صاحب‌خبر -
گروه ورزشی: در شرایطی که اف سی بایرن مونیخ، قهرمان سنتی فوتبال بوندسلیگا، بعد از ظهر گذشته در اوقاتی دیوانه‌وار موفق به کسب قهرمانی بوندسلیگا و بالای سر بردن تاج قهرمانی در ورزشگاه خانگی اف سی کلن، یکی از رقبای قدیمی و همیشگی‌اش شد اما در‌ پایان روز اغلب رسانه‌های کشور آلمان واکنش خوشحال‌کنندا‌ی نسبت به این پیروزی نداشتند.
در واقع پیش از قهرمانی بایرن و در شرایطی که دورتموند کاملا جام را در دست داشت، این طور به نظر می‌رسید که بایرنی‌ها به رتبه دوم این فصل بسنده می‌کنند و برای سال آینده طرحی تازه درمی‌اندازند اما همه چیز به سود تیمی پیش رفت که خود نیز اعتمادبه‌نفس کافی برای جشن قهرمانی نداشت.
دورتموند یک فرصت تاریخی را از دست داد و همه چیز همانطوری شد که توماس مولر پیش‌بینی کرده بود؛ یکی از بحث برانگیزترین مهره‌های تیم پس از حضور توماس توخل در‌ اردوگاه فنی باواریایی‌ها که دیروز در گفتگو با گزارشگران DAZN به آنها توضیح می‌داد که پراحساس‌ترین قهرمانی خود را از سال ۲۰۱۰ به بعد جشن گرفته است.

1880668
حسن حمیدزیچ در جشن قهرمانی در آغوش نویر. او اواسط جشن از اخراج خود با خبر شد.
روزنامه کیکر در اینجا نقطه‌ای پای حرف‌های مولر می‌گذارد و می‌گوید: «این قطعا احمقانه‌ترین قهرمانی بود.»
اتفاقاتی که در یک بعد از ظهر هیجان‌انگیز آغاز شد و به طرز چشمگیری به پایان رسید و درست در شرایطی که حسن صالح حمیدزیچ بعد از گل جمال موسیالا در‌ گوشه‌ای از VIP ورزشگاه کلن در طبقه دوم مثل یک کودک بالا و پایین می‌پرید، ادمین وبسایت بایرن خبر اخراج او را با رعایت همه جزئیات روی وبسایت رسمی آپلود می‌کرد.
1880674
توماس مولر که به دوازده قهرمانی به پرافتخارترین بازیکن تاریخ بوندسلیگا تبدیل شد، پس از جشن قهرمانی از اخراج دو مدیر باشگاه حیرت‌زده بود.
بدتر از او وضعیت الیور کان بود؛ کاپیتان افسانه‌ای تاریخ بایرن و یکی از مهم‌ترین چهره‌های دوران فعالیت این باشگاه که از حضور در بازی آخر منع شده بود. رویه‌ای باورنکردنی در باشگاهی که قهرمان نشدن در بوندسلیگا فشار وحشتناکی روی آن وارد می‌کند.
1880667
درد ابدی دورتموندی‌ها از بابت اتفاق دیروز هرگز تسکین  نخواهد یافت
سوت پایان بازی کلن و بایرن در دقیقه ۹۵ کشیده شد و در شرایطی که بایرنی‌ها مشغول شادی قهرمانی بودند، بروسیا دورتموند عقب‌ماندگی ۲-۱ خود مقابل ماینتس را با تساوی ۲-۲ عوض کرد. با این حال آن‌ها به یک گل بیشتر احتیاج داشتند اما حمله مجدد آن‌ها با دفع توپی از سوی بازیکنان ماینتس توام شد تا توپ سرگردان در میانه میدان، یکی دو دقیقه بعد از اوقات اعلام‌شده اضافی سوت پایان آخرین بازی بوندسلیگا را با از دست رفتن رویای شاگردان ادین ترزیچ رقم بزند.
بایرن در بازی کلن مثل کل فصل بود. خوب شروع کرد، افتاد، در هم ریخت و دوباره و با مشقت برتری را تصاحب کرد. در این بین اشتباهاتی احمقانه رخ داد؛ مثل هندی که سرژ گنابری انجام داد و بایرن را به لبه پرتگاه هل داد اما خود او دقایقی بعد با یک پاس عرضی جمال موسیالا را صاحب توپ کرد تا او با یک چرخش و ضربه مدرسه‌ای گل برتری تیمش را به ثمر برساند. پس از این بایرنی‌ها از روی نیمکت با موبایل بازی دورتموند را تعقیب می‌کردند و به هم تذکر می‌دادند که نتیجه را حفظ کنید تا با هم قهرمان بشویم.
1880670
واکنش سر توماس توخل به قهرمانی و سوت پایان. او تیم بهتری می‌خواست
نکته طعنه‌آمیز قضیه اینجا بود که بازیکن سرنوشت‌ساز، کسی بود که به عنوان یک جوان بااستعداد به فوتبال دنیا معرفی شده اما توماس توخل به دلیل فرم ضعیف او را از ترکیب خارج کرده و در هیئت یک‌ جوکر او را به زمین فرستاده بود. وقتی داور سوت پایان را زد، توخل باز هم راضی به نظر نمی‌رسید؛ انگار که این قهرمانی چندان به مذاق او خوش نیامده بود. آن هم پس از آنکه لیگ قهرمانان اروپا را به سیتی باخته و در جام حذفی نیز مغلوب لایپزیش شده بود؛ مسابقه‌ای که شاید بایرن در آن شایستگی بیشتری نسبت به بازی دیروز داشت.
1880669
عکسی از سکوی دورتموند: آرزوهای ویران شده مدعی اول قهرمانی در روز آخر.
این نقطه پایانی بر سعی و تلاش‌های توخل برای بهبود وضعیت بیمارگونه بایرن در طول فصل پس از جایگزینی پرسروصدایش به جای یولیان ناگلزمان جوان و جذاب بود که با یک عنوان قهرمانی به پایان رسید اما مشخص بود که بیماری بایرن بهبود نیافته است و آن‌ها قهرمانی را مدیون تیمی شدند که توماس توخل مثل یورگن کلوپ در تبدیل کردن آن به یک تیم قابل احترام در تاریخ فوتبال آلمان نقش زیادی ایفا کرده است. تیم ماینتس که پنج هفته پیش خود بایرن را ۲-۰ شکست داده و بعد از آن در چهار مسابقه متوالی به حریفان مختلف باخته بود و مقابل دورتموند هم کاملا بدون شانس به نظر می‌رسید اما انگار چیزی به آن‌ها دمیده شده بود تا تاریخ را رقم بزنند.