آقای روحانی! اوباما و ترامپ پشتگرم به شما برجام را زیر پا گذاشتند
حسن روحانی رئیس دولت مدعی تدبیر گفت: فشار حداکثری علیه ایران را ترامپ کلید زد اما کسانی از داخل به او چراغ سبز نشان دادند.
روحانی در سالگرد پایان 8 سال ریاست جمهوری و در دیدار جمعی از اعضای دولت خود گفت: این که میگویند فشار خارجی مهم نیست، بلکه مدیریت داخلی اشکال دارد، حرف کاملا درستی است اما تفسیر وارونه میکنند. تصمیمات ما ایراداتی داشته که امروز گرفتار این مشکلات شدیم. اگر تصمیمات درستی در داخل میگرفتیم، از خارج نمیتوانستند این چنین به ما فشار بیاورند.
وی افزود: ما سال ۱۳۹۷ تحت فشار ترامپ قرار گرفتیم. ترامپ مشکلات فراوانی ایجاد کرد. اما چه کسی به ترامپ چراغ سبز نشان داد؟ چه کسانی باعث شدند که ترامپ به خودش جرأت بدهد و به این نتیجه برسد که اگر فشار حداکثری به ما وارد کند، در همان سال ۹۷ انقلاب ما سرنگون میشود. ترامپ که نمیخواست ما صرفا تحریم شویم. اطرافیان ترامپ به صراحت اعلام کردند مردم و مسئولان در ۲۲ بهمن جشن پیروزی انقلاب را نخواهند دید. هدف آنها سرنگونی نظام و انقلاب بود. همه برنامهریزیها بر این مبنا بود. توطئه بیرونی بود اما علامت داخلی هم دادند. اردیبهشت ۹۷ حاصل دی ۹۶ بود. پس مشکل از داخل است تا بیرون.
وی افزود: در دولت دوم اگر ترامپ از برجام خارج نشده بود و روند ادامه داشت، ما علیرغم بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و همهگیری کرونا، میتوانستیم به رشد اقتصادی برسیم و تورم تکرقمی را ادامه میدادیم. اگر میگذاشتند در اسفند ۹۹ به برجام برگردیم، دولت را در شرایط دیگری تحویل میدادیم.
حسن روحانی گفت: ما تصمیم گرفتیم برای خرید ۲۰۰ میلیون دُز واکسن خارجی قرارداد ببندیم. خیلیها مخالف بودند و میگفتند ما در داخل واکسن تولید میکنیم و به زودی ۵۰ میلیون دُز تحویل میدهیم. ما حتی پیشاپیش از آنها هم خرید و تشویق کردیم. ۶۰ میلیون دُز واکسن از روسیه خریدیم که چند میلیون دُز بیشتر به ما ندادند. ۵۰ میلیون دُز واکسن از تولیدکنندگان داخلی خریدیم که در دوره ما چند میلیون دُز بیشتر نتوانستند تحویل دهند. از چین و هند، اروپا و کوواکس واکسن خریدیم. شرایط بهگونهای شد که حداقل حدود ۱۱۰ میلیون دوز واکسن، علاوهبر واکسن داخلی خریداری کردیم. ضمن اینکه اگر طرح تحول سلامت نبود ما در کرونا زمینگیر میشدیم.
از آنجا که آقای روحانی سابقه دیرینی در امر تحریف دارند، یادآوری چند نکته درباره سخن وی ضروری است.
نخست اینکه ترامپ را شخص آقای روحانی - و نه هیچ کس دیگر- به زدن زیر توافق برجام و اعمال فشار حداکثری گستاخ کرد. براساس گزارش 22 اردیبهشت 1397 نشریه پولیتیکو، فدریکا موگرینی(مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا)، در کنفرانس این اتحادیه خبر داد: «من از روحانی تضمین گرفتم حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریمها، ایران به برجام پایبند بماند». وقتی روحانی از طریق اروپاییها به ترامپ تضمین داده بود که یکطرفه در برجام میماند و بیگاری میدهد، چرا طرف آمریکایی نباید زیر تعهداتش درباره لغو(تعلیق) تحریمها نزند؟! چراغ سبز از این روشنتر و وقیحتر؟!
نکته دوم؛ آقای روحانی که برجام را فتحالفتوح قرن وانمود میکرد و صاحبنظران منتقد را مورد اهانت قرار میداد، چگونه توافقی را منعقد کرده بود که دولتهای دموکرات و جمهوریخواه آمریکا توانستند هرطور که خواستند بخشی یا تمام آن را زیر پا بگذارند و از همان دولت اوباما، روند افزایش تحریمها را آغاز کنند؟!
سوم؛ تمام اظهار عجز و نالههایی که روحانی و ظریف و برخی حامیان سیاسی و رسانهای دولت مدعی تدبیر، درباره خالی بودن خزانه و ناتوانی نظامی ایران در مواجهه با آمریکا و... تکرار میکردند، چیزی جز علامت ضعف و استیصال و دعوت به تشدید فشارها به ایران بود؟! این دولت و رئیس آن چه پالسهایی برای دشمن فرستاده بودند که جرأت کردند تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا و کاتسا را پشت سر هم تصویب و اجرا کنند و حتی منصوب ویژه روحانی برای نمایندگی سازمان ملل(حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر روحانی) را پس بزنند و مانع از انجام ماموریت وی شوند؟!
نکته چهارم؛ برخی حامیان سیاسی روحانی تصریح کردهاند روحانی حتی در دوره ترامپ، هرکاری که میتوانست انجام داد و تشنج و بیثباتی در کشور درست کرد تا بتواند (به هر قیمت) با آمریکا مذاکره کند. از ماجرای موهن سبد کالا و زیر دست و پا ماندن افراد که خبرآنلاین تاکید کرد عمدی بود، تا ماجرای غافلگیر کردن مردم با قیمت 3 برابر شدن بنزین و تحلیل علی مطهری متحد روحانی؛ «حوادث آبان 98 که بیشتر ناشی از بیتدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکایی پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، به خود جرأت این کار را نمیدادند.
ششم؛ به اذعان برخی کارشناسان اقتصادی حامی روحانی، رشد اقتصادی مورد ادعای وی، رشد بادکنکی و بیکیفیت بوده است. نشان به آن نشان که نه رونقی به تولید و اشتغال داد، نه موجب افزایش صادرات شد، نه کاهش شکاف طبقاتی را به دنبال آورد، نه بدهیهای رو به افزایش دولت را کم کرد.
هفتم؛ در مورد ادعای خرید 200 میلیون دُز واکسن، کافی است به یاد آوریم که شخص آقای روحانی ادعا میکرد «واکسن کرونا، سوهان قم نیست که فراوان باشد» و علی ربیعی سخنگوی دولت وی ادعا کرده بود «نپذیرفتن لوایح مرتبط با FATF مانع واردات واکسن شده است». دقیقا سال گذشته در همین موقع آمار تلفات و مبتلایان کرونا رو به افزایش بود و دو هفته بعد، مرگ 709 نفر در یک روز، رکورد قربانیان روزانه کرونا را شکست.
نگرانی گسترده صهیونیستها از تشدید اقدامات تلافیجویانه روسیه
مقامات رژیم صهیونیستی میترسند اقدامات تلافیجویانه روسیه علیه حمایت تلآویو از اوکراین، تشدید شود.
پایگاه «میدل ایست مانیتور» ضمن انتشار این خبر نوشت: مقامات اسرائیل، دستور روسیه برای تعطیلی دفتر آژانس یهود، تلافی مسکو نسبت به حمایت تلآویو از اوکراین و غرب در جنگ است. اسرائیل میترسد که بحران فعلی در روابط با روسیه، شدت یابد. همین مسئله مقامات وزارت خارجه و دادگستری و شورای امنیت ملی اسرائیل را به دست و پا انداخته تا جلسات اضطراری تشکیل دهند. اسرائیل عملا در وضعیت مناسبی برای حل اختلافات با روسیه قرار ندارد و اساسا زمان طلایی برای حل مشکلات با مسکو را از دست داده است. با این همه، مقامات اسرائیل در حال انجام رایزنیهای فشرده با روسیه هستند تا مطمئن شوند که خدمات و فعالیتهای ضروریِ آژانس یهود به شهروندان اسرائیلی و یهودی همچنان در خاک روسیه ادامه پیدا میکند. شمار قابل توجهی از ساکنان اسرائیل (فلسطین اشغالی)، یهودیان روسی هستند. روسیه با اقدام خود در تعطیلی دفاتر آژانس یهود، ضربه محکمی را به روند مهاجرت یهودیان به اسرائیل وارد کرده و اسرائیل با نگرانیهای جدی رو به روست. روابط اسرائیل و روسیه هرگز مانند امروز بحرانی نبوده است.
از زمان آغاز جنگ اوکراین، «یائیر لاپید» نخستوزیر موقت و وزیر خارجه اسرائیل، مواضع سختگیرانهای را علیه روسیه اتخاذ کرده است. اسرائیل از اولین دولتهایی بود که به جبهه فشار غرب در جنگ علیه روسیه پیوست و روسیه را به «جنایات جنگی» در اوکراین متهم کرد. لاپید همچنین نقش ویژهای را در اتخاذ مواضع ضد روسییه در سازمان ملل متحد و قطعنامههای تصویب شده آن ایفا کرد. او از زمانی که نخستوزیری را در اختیار گرفته، با پوتین هیچ گفتوگویی نداشته و پوتین تماسی با وی برای تبریک گفتن به دلیل بر عهده گرفتن نخستوزیری نداشته است. بنابراین اقدام روسیه در بستن دفاتر آژانس یهود، صرفا با هدف انتقام گرفتن انجام شده است. امسال حدود 48 درصد از یهودیانی که به فلسطین اشغالی مهاجرت کردهاند، اهل روسیه بودهاند.
موضع اسرائیل در قبال جنگ اوکراین، تنها دلیل وقوع بحران در چارچوب روابط دوجانبه این رژیم با روسیه نیست. دلیل دیگر که البته در داخل اراضی اشغالی خیلی زیاد به آن پرداخته میشود مرتبط با تجاوزات گاه و بیگاه جاریِ تلآویو به سوریه مخصوصا در هفته اخیر است که منجر به تعطیلی فرودگاه بینالمللی دمشق شد. در عین حال، حمله به بندر طرطوس که در آن ناوگان دریایی روسیه نیز حضور دارد از جمله دیگر دلایل اوجگیری تنشها میان روسیه و اسرائیل بوده است.
اینکه در شرایط فعلی از وضعیت بحرانی در روابط اسرائیل و روسیه شگفتزده شویم، کاملا قابل درک است. این دو، زمانی از منافع متقابل و هماهنگی زیادی در مناسبات سود میبردند. مقامات اسرائیلی در سالهای اخیر سفرهای منظم و مکرری را به روسیه انجام دادند. در این راستا، از میان تمامی رهبران جهان، نخستوزیر سابق رژیم اسرائیل بنیامین نتانیاهو در فاصله میان سالهای 2016 تا 2020، بیش از بقیه از روسیه بازدید کرده است. چرخههای تصمیمسازی در اسرائیل پس از درک این واقعیت که نفوذ و قدرت آمریکا در منطقه خاورمیانه تضعیف شده، بهویژه پس از آنکه باراک اوباما به قدرت رسید و آمریکا از افغانستان و عراق عقبنشینی کرد، بر میزان و شدت ارتباطات خود با همتایان روسیشان افزودند. در واقع سیاستمداران اسرائیلی به این باور رسیدند که آمریکا با ترک منطقه خاورمیانه، خلأ بزرگی را در پشت سرِ خود باقی خواهد گذاشت. مسئلهای که اگر فکری به حال آن اندیشیده نشود، میتواند تبعات بسیار وخیمی را برای رژیم اسرائیل به همراه داشته باشد. اما هیچ یک از این موارد نتوانست مانع از این شود که اسرائیل در چارچوب جنگ اوکراین، جانبِ غرب را نگیرد. رویکردی که به نوعی در راستای مواضعِ مرتبط با جبههبندیهای سخت و غیرقابل انعطاف دوران جنگ سرد معنا و مفهوم پیدا میکند. به همین علت، روابط اسرائیل با روسیه به شدت به وخامت گراییده و هر چه جنگ اوکراین بیشتر ادامه پیدا کند، اسرائیل نباید هزینههای سنگینتری را بپردازد.
این تنشها در نهایت میتوانند به اولتیماتوم روسیه به اسرائیل مبنی بر اینکه اسرائیلیها حق ندارند جتهای جنگنده خود را وارد حریم هوایی سوریه کنند، ختم شود. اقدامی که اگر از سوی اسرائیلیها با بیتوجهی رو به ور شود، واکنش نظامی روسیه را به دنبال خواهد داشت.
بسیاری از اسرائیلیها معتقدند فقط یک معجزه میتواند روسیه را قانع کند تا از تصمیم خود مبنی بر تعطیلی دفاتر آژانس یهود عقبنشینی کند. روسیه ظاهرا سعی دارد تا روند اعزام مهاجران به اراضی اشغالی را نیز متوقف سازد. آنها شدیدا نگرانند که کار صرفا به تعطیل شدن دفاتر آژانس یهود در روسیه ختم نشود و دیگر نهادهای مرتبط با اسرائیل در روسیه نیز هدف اقدامات انتقامجویانه مشابه قرار گیرند.
فارین پالیسی: برجام احیا نشد چون بایدن از ترامپ تقلید کرد
فارین پالیسی نشریه تخصصی سیاست خارجی آمریکا تاکید کرد بایدن به خاطر ادامه سیاستهای ترامپ نتوانست در زمان روحانی با ایران به توافق نرسید، حالا هم دیگر نخواهد توانست و به توافق نخواهد رسید.
استفان والت در فارین پالیسی نوشت: آنچه دولت بایدن عملا در خاورمیانه انجام داد، مشابهه دوران ترامپ بود؛ در واقع، رویکرد دولت آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه و ایران، اساسا یک رویکرد مینی ترامپ است. با رویگردانی بایدن از بازگشت به برجام در دوران حسن روحانی، چشمانداز توافق با ایران عملا از میان رفت و ایران را از همیشه به شتاب هستهای نزدیکتر کرد. این نگرانی وجود داشته که جو بایدن و تیم او در پی طراحی یک سیاست و راهبرد کلان برای قرن 21 نبوده نباشند. خطر آشکار این بود که آنها هم به راهکارهایی در غلتند که در دوران جنگ سرد به کارآیی داشتند اما پس از آن، در بیشتر موارد ناکام ماندهاند. نشانه اندکی وجود دارد که دولت بایدن از یک راهبرد روشن، متقاعدکننده و موفق برخوردار باشد. اگر به دامنه ابتکارات و واکنشهایی که تیم بایدن در این یک سال و نیم دنبال کرده، نگاه کنیم، کارنامه چندان چشمگیری وجود ندارد.
هنگامی که پوتین، ارتش روسیه را بسیج کرد و روشن ساخت که اگر به نگرانیهایش توجهی نشود، به اوکراین حمله خواهد کرد، رویگردانی مکرر دولت آمریکا از اینکه دست کم به «سیاست درهای باز» ناتو پایان دهد، وقوع جنگ را تضمین کرد.
آنچه باید دولت بایدن را نگران کند این است که میلیاردها دلار کمک نظامی غرب، مانع تصرف بخش قابل توجهی از قلمروی اوکراین به دست روسیه نشد. تحریمها در گذر زمان، روسیه را تضعیف میکند اما پوتین را از کاخ کرملین بیرون نمیکشد و متقاعد به عقبنشینی هم نخواهد کرد. در نتیجه به یک بن بست دیرپا میرسیم که هزینه اش برای اوکراین و برای کشورهای در حال توسعه که با کمبود غذا و انرژی روبه رو هستند، ترسناک خواهد بود.
آنچه دولت بایدن عملا در خاورمیانه انجام داد، دنباله روی از دوران ترامپ بود و با رویگردانی از پیوستن به برجام، نه امروز بلکه در همان دوران حسن روحانی، چشمانداز توافق را از میان برد. ایالات متحده به حمایت پنهان از موضع عربستان درباره یمن ادامه میدهد. همچنین تعهد بایدن به تبدیل محمد بن سلمان به یک رهبر منزوی، زیر پا گذاشته شده است. تلاش خستگی ناپذیر اسرائیل برای بلعیدن سرزمینهای هرچه بیشتری در کرانه غربی، با همان واکنش بیمعنی واشنگتن روبه رو شد و تیراندازی مرگبار به شیرین ابوعاقله، خبرنگار برجسته فلسطینی آمریکایی، که بر پایه تحقیقات متعدد بیگمان توسط یک سرباز اسرائیلی انجام شد، چندان واکنشی را از طرف دولت آمریکا به همراه نیاورد به رغم آنکه خانم عاقله یک شهروند آمریکایی هم بود. ترامپ به شرکای آمریکا در خاورمیانه اجازه داد هرچه میخواهند بکنند؛ بایدن و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجهاش، هم به همان مسیر میروند.
تصمیم بایدن به دیدار از اسرائیل و عربستان سعودی هم از یک نگاه راهبردی، گیجکننده است. میزبانانش بر او فشار آوردند تا تعهدات امنیتی تازهای را بپذیرد که میتواند آمریکا را به یک جنگ آینده در خاورمیانه بکشاند. چنین گامی همچنین میتواند ایران را تحریک کند تا سرانجام به سراغ توسعه برنامه هستهای برود.
بایدن و تیم او، شبیه یک مجموعه مکانیکی هستند که به خوبی میدانند چگونه باید ماشین سیاست خارجی را به حرکت درآورد اما نهادهای خانگی و بینالمللی که آنها برای اداره شان آموزش دیدهاند، دیگر چندان به کار اهداف امروزشان نمیآید؛ گویی مکانیکهای فورد یا شورلت میخواهند یک خودروی مدرن تسلا را تعمیر کنند.
آنچه بایدن به آن نیاز دارد، یک مجموعه از مکانیکها نیست بلکه یک مجموعه معمار است: افرادی با ذهنیت و نگرشِ خلق تدابیر و رویکردهایی که با چالشهای امروزین، تناسب بهتری دارند. اینکه منتظر باشیم تا مسکو و پکن، در قیاس با واشنگتن، مرتکب اشتباهات بیشتری بشوند، به دشواری میتواند یک رویکرد امیدوارکننده درازمدت باشد. سیاستهای خردبنیاد و اجرای موثر، به جای اتکا به اشتباهات دیگران، تنها راه رسیدن به یک آینده موفق است.