قناد در مصاحبهای درباره شروع کارش توضیح میدهد: «علاقه به بازیگری را از همان دوران کودکی در وجود خودم دیدم و همراه با دو دوستم به نامهای امیر جرموز و بهروز خوشفطرت در مدرسهمان یک گروه تئاتر راهاندازی کردیم، بعد به خانه جوانان رفتم و آنجا در کنار مرحوم شکوهی مشغول به فعالیت شدم. مدتی را هم عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خرمشهر بودم. از همان کودکی به بازیگر شدن علاقه داشتم؛ چون خودم پدر نداشتم و میدیدم که بچههای دیگر چقدر در کنار پدرهایشان خوشحال هستند. فکر می کردم که من هم در عوض از طریق بازیگری میتوانم این خلا را برای خودم پر کنم.» این مجری درباره این فقدان میگوید: «۷ساله بودم که پدرم فوت کرد. از همان زمان نسبت به بچههایی که دست در دست پدرشان به پارک میآمدند، احساس خاصی داشتم. همین جا از مادرم تشکر میکنم که برایم هم پدر بود و هم مادر و هیچوقت نگذاشت در زندگی کمبودی داشته باشم. همین محبتهای زیاد باعث شد ناخودآگاه من هم به دیگران، بهخصوص بچهها محبت داشته باشم. وقتی بچهای به من میگوید عمو جان و میپرد توی بغلم، بزرگترین لذت دنیا را میبرم. در خیابان وقتی به بچهها نزدیک میشوم، سعی میکنم شاد باشم تا آنها فکر نکنند فقط جلوی دوربین میخندم و شادم.»
قناد فعالیت خود را با تئاتر آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۵۵ وارد برنامههای تلویزیونی در صداوسیمای آبادان شد. او پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در صداوسیمای مرکز اصفهان کار خود را در زمینه تهیهکنندگی و کارگردانی آغاز کرد و از سال ۱۳۶۱ به بعد در صداوسیمای مرکز خرمآباد مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۶۲ همراه با ادامه تحصیل در تهران و به عنوان مجری و تهیهکننده و کارگردان در شبکه ۲ سیما تهران مشغول به کار شد و سالهای متمادی برنامههای پرطرفداری چون از مدرسه تا مدرسه، مسابقه کوچک، فیتیله جمعه تعطیله و جمعه به جمعه خونه به خونه اجرا کرد یا تهیهکنندگی آنها را به عهده داشت.
وی درباره روحیات خود هنگام کار میگوید: «وقتی که بین بچهها هستم ۸ سالم است، وقتی بین همکارانم هستم ۲۵ سال دارم، و وقتی به خانه میروم تازه یادم میآید که چند سال دارم. هر روز صبح قبل از اینکه کارم را شروع کنم مقداری ورزش میکنم تا از حالت خمودگی صبح و کلافکی بیرون بیایم. بعد از شام هم اگر وقتی باشد حتما پیادهروی میکنم. ما هر روز سرکار هستیم و این فرصت را نداریم که ورزشی را به طور حرفهای انجام بدهیم. بازی کردن را خیلی دوست دارم. شاید تعجب کنید ولی من هنوز هم با بچهها بازی میکنم، سعی میکنم بازیهای جدید را یاد یگیرم و به آنها آموزش دهم. مخالف صددرصد نشستن آنها پشت مانیتورها هستم چون بازیهای رایانهای بچهها را چاق، کمتحرک و تنبل میکند.»
با همه مخالفتهای قناد با بازیهای رایانهای با توجه به ضرورت بومیسازی چنین سرگرمیهایی، او احساس نیاز کرد که پا به میدان بگذارد و خود در این عرصه ورود کند. مجید قناد با ورود به صنعت بازیهای رایانهای و با تهیهکنندگی اثری موفق و متفاوت به نام بازی بالهای تاریک توانست نظر مثبت بسیاری از مخاطبین و منتقدین را به خود جلب کند و در اولین اقدام در سایت بینالمللی slidedb موفق به کسب نشان «۲nd Best Upcoming App ۲۰۱۵» شد.
این هنرمند برای اجرای برنامههای خود از سبکی منحصربهفرد پیروی میکند که همراه با بازی و موسیقی است. وی در اینباره توضیح میدهد: «در بخش خردسالان باید به زبان خیلی ساده و روان و با بهرهگیری از نمایش و اشعار و ترانه این کار را انجام دهیم. در بخش نوجوان که حساستر هم است، باید انگیزه و رغبت در آنها ایجاد کنیم تا مطالعه و شناخت بیشتری از این مفاهیم پیدا کنند. یعنی برای نوجوانی که پای برنامه تلویزیونی مینشیند، باید به جای پیامهای مستقیم، سوال ایجاد کرد تا خودش با مطالعه و تحقیق به پاسخ برسد. وقتی بچههای گروه برای شرکت در برنامههایمان به استودیو میآیند، به همکاران سفارش میکنم یک وقت اتفاقی نیفتد که ذهنیت بچهها از تلویزیون عوض شود. خدا را شکر تا حالا هم موفق بودهایم. حتی بزرگترهای عزیز هم در کنار کودکان خود پای تلویزیون مینشینند، چون آنها هم روزی کودک بودند. تجربه به ما ثابت کرده که فعالیتهای آموزشی برای کودکان، اگر همراه با موسیقی و نمایش باشد، نتیجه بهتری بر جای خواهد گذاشت، چون بچهها معمولا به داستانهایی که به صورت شعر و همراه با موسیقی و ریتم شاد اجرا میشوند، توجه خاصی نشان میدهند. از این رو با توجه به شکل برنامه و بهرهگیری از نظرات کارشناسان، تصمیم گرفتیم برای درک بهتر پیامهای آموزشی و اخلاقی، از موسیقی و شعر و ترانه استفاده کنیم.» قناد در حال حاضر در دانشگاههای هنر تدریس میکند و برنامههای جدیدی نیز برای گروه کودک و نوجوان شبکه دو سیما تهیه و اجرا میکند.