روزنو :جنجالها و درگیریهای بعد از انتخابات عراق به جایی رسید که دیروز خبر سوءقصد به محل اقامت نخستوزیر این کشور مطرح شد و البته حتی درباره چندوچون همین سوءقصد نیز اختلاف روایت وجود دارد. مسئله تعیین تکلیف برای گروه حشدالشعبی و اختلاف موضع گروههای نزدیک به ایران و دیگران دراینباره نیز ازجمله بحثهای کلیدی در این زمینه بوده است. برای بررسی وقایع اخیر عراق و بهطور خاص، تبعات احتمالی این وقایع بر روابط ایران و عراق و نیز منافع ایران در منطقه سراغ دو کارشناس برجسته مسائل عراق رفتیم. در گفتوگوهایی که میخوانید، حسن رویوران حمله اخیر به نخستوزیر را با هدف متهمکردن ایران میبیند و اردشیر پشنگ هشدار میدهد که ایران در دام قرارگرفتن در میان اختلافات جناحهای داخلی عراق نیفتد.
مسیر درگیریها در عراق را که به این حمله منتهی شد، چگونه میبینید؟
بگذارید از این حمله و آخرین خبرش شروع کنیم. این حملهای که انجام گرفته به نظرم سه گزینه بیشتر ندارد. یک گزینه این است که مخالفان آقای کاظمی اقدام کردهاند. اما الان مخالفان آقای کاظمی کاملا قانونمدار رفتار میکنند، نسبت به انتخابات اعتراض دارند و اعتراضشان را به کمیساری انتخابات گفتهاند و در اطراف منطقه سبز تحصن کردهاند. علیرغم اینکه دولت آمد چادرهای اینها را آتش زد و به اینها حمله مسلحانه کرد و افرادی کشته و زخمی شدند، تا همین الان در چارچوب قانون حقوق خودشان را دنبال میکنند و هیچ اقدام غیرقانونی انجام ندادهاند. به همین دلیل این اقدام غیرقانونی هم نمیتواند از طرف اینها باشد. گزینه دوم اینکه آیا ممکن است آقای کاظمی خودزنی کرده باشد؟ این احتمال وجود دارد؛ مخصوصا که آقای کاظمی الان رفتارهای فراقانونی زیادی انجام داده است. مردم را سرکوب کرده است. این حق مردم است که میتوانند اعتراض کنند و قانون اساسی آن را ضمانت کرده است. در شرایطی که او در مقابل مردم قرار گرفته، ممکن است با همین حادثه موضوع پوشیده شود و تحتالشعاع قرار بگیرد و ممکن است اقدامات بیشتری برای سرکوب مردم انجام شود و به خواست مردم عدم تمکین شود. الان معترضان انتخابات چیزی جز شمارش دستی درخواست نکردهاند. چرا نباید شمارش دستی انجام شود؟ چرا نباید پاسخی به مردم و اعتراض آنها داده شود؟ بنابراین این احتمال وجود دارد که حادثه اتفاق افتاده باشد که تمام این رفتارهای غیرقانونی دولت را به گونهای توجیه کند. مثلا دادن سه میلیارد دلار به اقلیم کردستان، خارج از چارچوب بودجه و تحت این عنوان که سیل و بارندگی در اربیل بوده است. من متوجه نمیشوم این چه معنایی دارد. اساسا این دولت توان دادن این پول خارج از چارچوب قانون بودجه را ندارد. بودجه در مجلس باید تصویب شود. سناریوی سومی که ممکن است اتفاق افتاده باشد، این است که آقای کاظمی مأموریتهایی داشته و آنها را انجام داده و حالا آنهایی که این مأموریتها را به او دادهاند میخواهند حذفش کنند. همانطوری که درباره حریری چنین شد، همانطور که خیلی از افرادی که مأموریتی داشتند، بعد از انجام حذف شدند و حذفشان هم به ایجاد یک فتنه منجر شده است. این هم بهعنوان یک احتمال وجود دارد. لذا آنچه دارد اتفاق میافتد قطعا یک نوع تلاش برای ایجاد فتنه در عراق است و این رفتار یعنی رفتار حذفی، رفتار چندان قابل دفاعی نیست. بعید میدانم نیروهایی که پایبند به مبانی اخلاقی هستند، اینگونه رفتارها را تأیید کنند یا انجام دهند.
گروههای نزدیک به ایران کجای این تقابل قرار گرفتهاند؟
ببینید کلا نیروهای شیعه در این انتخابات دچار یک قطببندی شدهاند؛ یکسری همراه با حشدالشعبی هستند و یکسری دنبال این هستند که یا حشدالشعبی منحل شود یا در نیروهای مسلح دیگر ادغام شود. نیروهای صدری جزء دسته دوم هستند و بقیه نیروها تقریبا در دسته اول هستند. همین الان هم بعد از انتخابات، علیرغم اعتراض به نتایج انتخابات و متهمکردن دولت به مهندسی انتخابات، جریان آقای صدر ۷۳ کرسی در اختیار دارد، در حالی که چارچوب هماهنگی ۹۶ کرسی دارد. یعنی طرفداران حشدالشعبی الان علیرغم همه اعتراضاتی که میشود، دست بالا را دارند و طبق تفسیر قانون اساسی از انتخابات، ائتلاف بزرگتر در اولین جلسه پارلمان میتواند مأمور شود به تشکیل دولت و تعیین نخستوزیر. بنابراین الان شانس طرفداران حشدالشعبی بیش از مقتدی صدر است. هرچند بسیاری از دلسوزان شیعه معتقدند نباید نه این گروه و نه آن گروه بهتنهایی این کار را انجام دهند، بلکه این دو گروه شیعه باید با یک تفاهم دولت جدید را تشکیل بدهند و این به نفع شیعه است. اینکه گروههای شیعه هر دو در کنار و با همکاری هم در حاکمیت حضور داشته باشند.
فکر میکنید این تقابل بین گروههای شیعی چطور ممکن است روی روابط ایران و عراق تأثیر بگذارد؟
ببینید این چالش از ابتدای سقوط بوده و هست. روی روابط ایران با عراق تأثیر آنچنانی نداشته است. رابطه ایران و عراق فراتر از احزاب است. اشتراک تاریخی و مذهبی، اشتراک سیاسی و فکری وجود دارد بین شیعه در ایران و عراق. اگر اقلیتی در شیعه حالا مثل همین حرکتی که در ساحت التحریر حضور پیدا کردند، تلاش کردهاند یک جریان سکولار ایجاد کنند، موفق نبودهاند. در این انتخابات حرکت امتداد که نماینده اینهاست از ۳۲۹ کرسی،
۹ کرسی بیشتر نیاورده است. این نشان میدهد جریان سفارتخانهها و تقسیم جامعه عراق به دو جبهه سکولار و مذهبی موفق نبوده است. جامعه عراق، جامعه مذهبی است و این تلاش تا الان ناموفق بوده است.
فکر میکنید ماجرا از لحاظ منافع ایران به چه سمتی میرود؟
آنهایی که این کار را انجام دادند برای متهمکردن طرفداران حشدالشعبی این کار را کردهاند و متهمکردن ایران. اینکه گفتهاند پهپاد بوده، میخواهند بگویند پهپاد ایرانی بوده و از طرف حشدالشعبی. کسی که این کار را انجام داده دو هدف را همزمان انتخاب کرده است؛ یکی ایران و یکی حشدالشعبی که مورد حمله و مورد اتهام قرار بگیرد. اما من تصور میکنم جامعه عراق هوشیارتر از این هستند که در چنین دامی قرار بگیرند یا چنین کاری را تأیید کنند.
فکر میکنید پروژهای که عراق برای نشستهای منطقهای پیگیری میکرد، در نتیجه این اتفاقات دچار مشکل میشود؟
ببینید عراق در جستوجوی بازیابی نقش منطقهای خودش است؛ چه آقای مالکی باشد، چه کاظمی و چه هر فرد دیگری. آن تلاش، تلاشی است برای اینکه عراق در منطقه نقشی ایفا کند. تصورم بر این است که این هدف، هدف ملی عراق است و هرکس نخستوزیر شود این را دنبال خواهد کرد. هیچ تغییری در این زمینه ایجاد نخواهد شد.