امیرحسین قاضیزادههاشمی یکی از کاندیدهای انتخابات ریاست جمهوری در دور سیزدهم، ارائه تسهیلات تا سقف ۵۰۰ میلیون تومان به زوجهای جوان در دولت خود را بهعنوان وعده مطرح کرده است. باشگاه خبرنگاران این ادعا را از نظر اقتصادی و منطقی بررسی کرده و مینویسد:
اگر سن ازدواج را برای دخترها و پسرها در محدوده ۱۹ تا ۳۴ سال در نظر بگیریم صرفاً یک بازه آماری است و با جمعیتی حدود هفت میلیون نفر روبرو خواهیم بود. اگر تمامی این هفت میلیون طی سال ۱۴۰۰ با هم ازدواج کنند، جمعیت مزدوج سه میلیونی خواهیم داشت. طی یک حساب سر انگشتی اگر قرار باشد به این سه میلیون نفر ۵۰۰ میلیون تومان بدهد باید رقمی بالغ بر یک هزار و ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه داشته باشد. که این رقم ۴۵ درصد کل نقدینگی کشور شامل حسابهای بلندمدت، کوتاهمدت، اسکناس و پول های نقد در جامعه که در مراودات روزمره مردم جا به جا می شود. کارشناسان بانکی معتقدند به جریان انداختن چنین حجمی از نقدینگی در کشور بیش از اندازه دشوار به نظر میرسد.
حالا فکر کنید به جای سه میلیون ازدواج در سال ۱۴۰۰، یک دهم این رقم یعنی ۳۰۰ هزار ازدواج صورت بگیرد این یک رقم کاملا منطقی است به طوری که در کشور سالیانه به طور میانگین حدود ۴۵۰ هزار ازدواج صورت میگیرد. در صورت ۳۰۰ هزار ازدواج در سال ۱۴۰۰ باید چیزی معادل ۱۵۰ هزار میلیارد تومان وام پرداخت شود این رقم برای یک کشور با ثبات اقتصادی می تواند رقم منطقی باشد.
این اعتقاد از سوی بسیاری از پژوهشگران حوزه بودجه، وجود دارد که باید برای بیان طرحی ابتدا منابع آن و محل هزینه کرد آن مشخص شود. اما در این طرح منابع مالی و محل تامین مالی آن مشخص نشده است.
کسری بودجه ایران یعنی درآمد دولت منهای خرج دولت در سال ۱۴۰۰ حدود ۳۱۹ هزار میلیارد تومان خواهد بود با این وجود قطعاً این برنامه در بودجه ۱۴۰۰ پیش بینی نشده است و اگر برنامه را به بودجه سال آینده اضافه کنیم حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان به کسری بودجه اضافه خواهد شد!
به نظر می رسد برآوردهای اقتصادی آن هم در شرایط فعلی کشور با چنین کسری بودجه به افزایش کسری بودجه دولتها عمق میدهد و کسری بودجه در ادامه به تورم تبدیل میشود.
هر دولتی در ایران برای تامین کسری بودجه خود دست به دامن موارد زیر میشود:
۱. فروش نفت
۲. فروش اوراق بدهی و شرکتهای دولتی در بورس
۳. چاپ پول توسط بانک مرکزی
با تامین کسری بودجه از مسیر اول و همچنین مسیر سوم تورم سر و کله اش پیدا میشود البته مسیر دوم تورم زا نیست، اما تبعات زیادی دارد. تامین کسری بودجه از مسیر دوم نیازمند این است که دولت در بازار بورس دخالت کند و مثل سالی که گذشت آن را با اختلالهای زیاد مواجه کند، اما در نهایت درآمد کسب کرد.
اقداماتی مانند افزایش وام ازدواج، افزایش حقوق بازنشستگان، افزایش حقوق کارکنان دولت و… همه با هم به کسری بیشتر بودجه منجر میشوند. دولت برای جبران این موضوع در سختترین حالت ممکن به بانک مرکزی میگوید تا پول چاپ کند چاپ پول به معنای تورم است نام این فرآیند در اقتصاد مالیات تورمی نام دارد یعنی اینکه دولت بدون اینکه متوجه باشد، در حال تامین کسری بودجه است. در واقع دولت با کم کردن ارزش پول در حسابهای مردم، از مردم پول قرض میگیرد
∎