شناسهٔ خبر: 47019411 - سرویس سیاسی
منبع: اقتصاد آنلاین قدیمی | لینک خبر

انبارگردانی حاصل اختلاف آماری؛

دنبال آن ۳میلیون تن فولاد کجا بگردیم؟

در پی ادعای "گم شدن سه میلیون تن فولاد"، فعالان این حوزه، دیدگاه‌هایی دارند که جمع‌بندی آن مشخص است که این سه میلیون تن حاصل اختلاف آماری است که با انجام انبارگردانی و حسابرسی شرکت‌ها، به وجود آمده است. مدیر اجرایی انجمن فولاد ایران آدرس‌هایی که می‌توان دنبال میزان کاستی فولاد بود را تشریح کرد؛ ضمن اینکه رئیس انجمن فولاد ایران نیز معتقد است اگرچه میزان مصرف ظاهری فولاد میانی و تولید کل محصولات فولادی، برای یک سال، اختلاف مشهود است اما با توجه به برخی عوامل مهم، گم شدن یا قاچاق این مقدار محصول میانی قابل احراز نیست.

صاحب‌خبر -

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از  ایسنا، چندی پیش یکی از اعضای هیات مدیره انجمن فولاد از سرنوشت نامعلوم سه میلیون تن فولاد در زنجیره تولید و صادرات خبر داد. میزان تولید فولاد در سال ۱۳۹۹ بیش از ۳۰ میلیون تن بوده‌ است که از این میزان ۱۵ میلیون تن برای مصرف داخلی و ۱۲ میلیون تن نیز صادر شده است و مطرح شد که " سه میلیون تن فولاد که معادل ۱۰ درصد تولید کل کشور در سال گذشته بوده، چه شده‌است؟ "

در پی این ادعا با چند فعال این حوزه و مسئولان انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران به گفت‌وگو و بیان دیدگاه آن‌ها پرداخته‌ایم.

وحید یعقوبی- مدیر اجرایی انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران- ضمن تاکید براینکه این سه میلیون تومان فولاد اصلا گم نشده است که حال بخواهد پیدا شود، اظهار کرد: گم شدن این میزان موضوعی نشدنی است و طبیعتا شیطنت برخی دوستان و رسانه‌ها بوده است؛ اما اینکه اختلافی در میزان مصرف ظاهری فولاد و تولید مقاطع محصولات پایین‌دستی وجود دارد، صحیح است و این اختلاف وجود دارد. سال گذشته حدود ۱۸.۸ میلیون تن شمش تولید شده است که از این میزان، ۴.۵ میلیون تن صادر شده است.

وی افزود: از ۱۴.۳ میلیون تن باقی مانده که قاعدتا بایستی در داخل کشور مصرف شده و تبدیل به محصول می‌شده، حدود ۱۱.۶ میلیون تن تبدیل به محصول و در حقیقت مقاطع طویل شده است و الباقی که حدود ۲.۶ میلیون تن است، را بایستی در چند جا جست‌وجو و آدرس آن را پیدا کرد که وزارت صمت و نهادهای نظارتی به دنبال آن هستند.

دنبال آن ۳ میلیون تن فولاد کجا بگردیم؟

مدیر اجرایی انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران تصریح کرد: بخشی از این اختلاف میزان فولاد به واحدهای تولیدی برمی‌گردد، بخشی هم به انبارهای واحدهای تولیدکننده شمش که نتوانسته‌اند در پایان سال، فروش خود را تکمیل کنند و بخشی هم مرتبط به انبار واحدهای نوردی و مصرف‌کنندگان شمش که شمش را خریداری و انبار کرده‌اند و وارد خط تولید نشده است. در نهایت هم بخشی می‌تواند شامل فروش‌های غیررسمی یا عدم ثبت آمار تولید باشد.

یعقوبی تاکید کرد: همه این‌ها نیازمند رسیدگی بیشتری است و از همین روی، بحث انبارگردانی‌ها مطرح شده است تا شرکت‌ها، نهادهای نظارتی و وزارت صمت رسیدگی‌های لازم را به عمل آوردند تا مشخص شود چه میزان از اختلاف آماری می‌تواند در انبارها باشد. بنابراین علاوه‌براینکه میزان آن سه میلیون تن نیست، مبحث گم شدنش هم موضوعی نادرست است.

ذخیره در انبارها عامدانه است؟

وی در پاسخ به اینکه آیا ذخیره در برخی انبار شرکت‌ها می‌تواند عامدانه باشد تا در زمانی که سود بهتری داشته باشد، عرضه شود، گفت: در حقیقت این موضوع قطعی نیست اما آنچه که مشخص است این است که حتی ادعای اول که مطرح شد اما به واسطه شیطنت‌های رسانه‌ای، موضوع گم شدن این میزان فولاد مطرح شد، مدنظر اختلاف آماری مصرف ظاهری شمش و تولید مقاطع رو به افزایش رفته است و تبدیل به اختلاف معناداری شده. این روند اختلاف مصرف و تولید سال به سال زیادتر می‌شود.

مدیر اجرایی انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران تاکید کرد: بنابراین می‌توان گفت که عده‌ای با نیت خرید مواداولیه و صرف آن در صنعت و تولید، مواداولیه را خریداری و دپو می‌کنند تا حاشیه سود خود را افزایش دهند. از سوی دیگر ممکن است این موضوع در انبارهای تولیدکننده نیز صدق کند تا در زمان مناسب با حاشیه سود بالاتر عرضه شود و همانطور که گفته شده یا وجود اشکال در ثبت آمار تولید باشد؛ لذا هر یک از این‌ها جای بررسی و رسیدگی دارد.

وی تصریح کرد: اما نکته مهم اینجاست که طی دو-سه سال اخیر که دخالت در بازار با انواع دستورالعمل‌ها، بسیار شده است، اختلاف‌های آماری روند افزایشی پیدا کرده و نشان می‌دهد که عده‌ای از این فرصت‌های پیش آمده سواستفاده می‌کنند.

ادعای گم شدن ۳ میلیون تن فولاد «قابل احراز» نیست

در این زمینه بهرام سبحانی- رییس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران- نیز با بیان اینکه اگرچه در مقایسه بین مصرف ظاهری فولاد میانی (بیلت، بلوم و اسلب) و تولید کل محصولات فولادی، برای یک سال، اختلاف حدود سه میلیون تن مشهود است اما با توجه به یک سری نکات و عوامل مهم، موضوع گم شدن یا قاچاق این مقدار محصول میانی قابل احراز نیست.

وی افزود: در وهله اول آمار صادرات که برای دوره یک‌ساله (از یکم فروردین تا ۲۹ اسفند) که توسط گمرکات کشور اعلام می‌گردد را نمی‌شود به تولید همان دوره نسبت داد؛ چراکه کالایی که در سه ماهه اول هر سال از گمرکات کشور صادر می‌شود، مربوط به تولید در سال پیش‌تر است. ثانیاً همواره در هر مقطع زمانی، بخشی از محصولات میانی خریداری‌شده توسط واحدهای نورد به‌عنوان کالای در جریان تولید در طول خط تولید و انبار مواد اولیه موجود است که در آمار تولید شمش و اسلب منظور می‌شود اما هنوز به محصول نهایی قابل فروش تبدیل نشده، در آمار محصول نهایی نمی‌آید و با توجه به کثرت واحدهای نورد، حجم شمش و اسلب ذخیره شده در انبار مواد اولیه واحدهای نورد قابل توجه است.

سبحانی ادامه داد: نکته سوم این است که از آنجایی که آمار ارائه شده توسط انجمن فولاد از شرکت‌های تولیدی دریافت می‌شود و تعدادی از شرکت‌های خودمصرفی در هر مقطع مقداری شمش تولیدی را هنوز به محصول تبدیل نکرده‌اند این مقدار شمش تولیدی در آمار محصول نهایی منظور نمی‌گردد.

رییس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در پایان گفت: باتوجه به توضیحات فوق کاملاً بدیهی است که بین میزان مصرف ظاهری فولاد میانی و حجم تولید محصولات فولادی، مغایرت‌هایی وجود داشته باشد.

همچنین امیرحسین کاوه -فعال این حوزه و عضو اتاق بازرگانی ایران- نیز در رابطه با این موضوع، گفت: اصولا سه میلیون تن فولاد قابلیت گم شدن یا قاچاق را ندارد، چراکه برای جابجایی سه میلیون تن فولاد به ۱۵۰ هزار تریلی نیاز است که گم یا ناپدید شدن این رقم فولاد، بسیار ناممکن و نشدنی است. همانگونه که مدیر کل دفتر صنایع معدنی وزارت صمت طی مصاحبه‌ای اعلام کردند، براساس آمار موجود صحبت‌های این عضو انجمن فولاد مبنی بر گم شدن، مردود است و حتی دبیر انجمن فولاد و دیگر اعضای این انجمن نیز این ادعا را رد نمودند و اخیرا نیز شنیده شده است که حتی گوینده این خبر هم اظهار داشتند از صحبت‌های ایشان اشتباه برداشت شده و موضوع را تکذیب کرده است.  

وی افزود: نبود متولی مشخص در تهیه آمار دقیق در حوزه فولاد و عدم تقسیم سیاست گذاری‌ها و اجرای برنامه‌های مرتبط بین وزارت صمت و ایمیدرو و سایر بخش‌های مرتبط و ناهماهنگی‌های موجود در بخش ثبت اطلاعات آماری دقیق و مشخص؛ موجب بروز ارایه آمار نادرست و برداشت‌های اشتباه حتی از سوی دست اندرکاران این حوزه شده که در نهایت در فضای کنونی کشور، مبدل به دستاویزهای رسانه‌ای بین المللی نیز می‌گردد که تبعات خاص خود را خواهد داشت و تلاش صنعتگران در زنجیره فولاد را بی ارج می‌کند.