اعتمادآنلاین| احمدرضا فرشچیان در روزنامه تعادل نوشت: دلیل اصلی نابسامانیها و گرانیهایی که در بازار کالاهای مصرفی مردم رخ داده، عدم برنامهریزی و پیشبینی مناسب از سوی نهادهای متولی این امر است. اما دلیل دیگر این بههمریختگیها و تشکیل صفهای طولانی در بازار را میتوان کمبود عرضه عنوان کرد. به عبارت دیگر، کمبود عرضه یا نقص در ارایه به موقع کالا، باعث ایجاد چنین شرایطی در بازارها شده است. حال اینکه برخی مسوولان در جایگاهی هستند، به فراخور صحبتهایی میکنند که باید دید تا چه حد گفتههای آنها با شواهد موجود در بازار تطابق دارد. اما در تشریح دلیل اصلی این چالش به وجود آمده در سطح بازارها آن هم در آستانه سال نو، باید گفت که «عدم برنامهریزی به موقع و درست از یکسو و «عدم همفکری با بخش خصوصی» از سوی دیگر، به این مساله دامن زده است. حال چنانچه آقایان مسوول به موقع با بخش خصوصی و افرادی که در فرایند عرضه مشارکت دارند، تعامل داشته باشند، شاهد این مشکلات به وجود آمده نخواهیم بود. اما متاسفانه از آنجایی که بخش دولتی، بخش خصوصی را آن طور که باید به همکاری دعوت نمیکند و از نقطه نظرات آنها استفاده نمیکند...
متاسفانه چالشهایی اینچنینی به وجود میآید. این در حالی است که میتوان با برنامهریزی به موقع از بروز چنین اتفاقاتی به راحتی جلوگیری کرد. از این منظر، چنانچه در سال آتی، تغییری در روند سیاستگذاریها رخ ندهد، وضعیت بازارها به همین سیاق خواهد بود.
بنابراین برای بهبود شرایط، در گام نخست نقص عملکردها را بیابیم و در راستای اصلاح آن گام برداریم. مساله دیگری که طی یکی- دو روز اخیر شاهد آن بودیم، منع صادرات برخی اقلام از سوی متولیان وزارت صمت بود. به تازگی، ستاد تنظیم بازار مصوب کرده که تا اطلاع ثانوی و تا متعادل شدن قیمت فروش میوه و همچنین فراوانی کالا در شبکههای توزیع، صادرات سیب و پرتقال محدود شود. همچنین، در روزهای اخیر، مدیرکل دفتر صادرات گمرک ایران، ممنوعیت صادرات گوشت مرغ را به کلیه گمرکات اجرایی کشور ابلاغ کرده است.
محدودیتهایی که از همین حال میتوان گفت، هیچ نتیجه مثبتی در پی نخواهد داشت. منع صادرات، زمانی سیاست درستی است که از خارج شدن منابع اصلی کشور جلوگیری کند. اما کالایی که منبع زیرزمینی مملکت نیست، منع صادرات بیمعنا است. به عنوان مثال ممنوع کردن کالاهایی نظیر«مرغ، گوشت، تخممرغ، میوه و...» قابل توجیه نیست و حتی سبب ایجاد مشکلاتی برای تجار و تولیدکنندگان خواهد شد. به عنوان نمونه، اگر صادرات تخم مرغ را بدون برنامهریزی ممنوع اعلام کنیم، چند ماه دیگر با یک دپوی سنگین مواجه میشویم که در نتیجه آن تولیدکنندگان را به سمت صادرات هدایت میکنیم. از همین رو، باید به این نکته توجه داشت که نباید بدون برنامهریزی عمل کرد و یک روز صادرات را ممنوع اعلام کرد و روز دیگر تجار را تشویق به صادرات کرد.بازارهای صادراتی با اعمال سیاستهای اینچنینی از بین خواهد رفت. همچنین طرفهای صادراتی حاضر به معامله در چنین شرایطی نیستند. هر گونه محدودیتی در امر صادرات و به خصوص کالاهای تولیدی که ما پتانسیل افزایش تولید آن را داریم اشتباه است. در ادامه باید این نکته را یادآوری کرد که حتی اگر این ممنوعیتهای صادراتی منجر به تعادل در بازار شود، مقطعی و کوتاهمدت خواهد بود. در واقع باید دید که ضرر این تعادل حاصل شده از ممنوعیت صادراتی تا چه حد خواهد بود. در واقع ممنوعیت صادرات به نوعی، محدود کردن مصرف است که این محدودیت بر کیفیت و میزان تولید نیز بیتاثیر نخواهد بود. به صورت کلی میتوان گفت، بزرگترین مشکل در حوزه سیاستهای اعمال شده، تصمیمات غیرمترقبه و کوتاهمدت است و تا زمانی که سیاستهای ما بلندمدت نباشد نباید به دنبال تغییر و پیشرفت باشیم.