شناسهٔ خبر: 45528637 - سرویس فرهنگی
منبع: رویدادایران | لینک خبر

سراغ دهه هفتاد رفتم تا به جامعه در دهه نود تلنگر بزنم

عادل تبریزی: بدون حضور جمشید هاشم‌پور فیلم را نمی‌ساختم

صاحب‌خبر - فیلم سینمایی «گیج‌گاه» نخستین ساخته سینمایی عادل تبریزی در جشنواره فیلم فجر امسال حضور دارد. فیلمی در حال و هوای دهه هفتاد ایران و قصه‌ای که بنا به گفته تبریزی مرز بین درام و کمدی حرکت می‌کند. 
با عادل تبریزی کارگردان «گیج‌گاه» به بهانه حضور و نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید: 
قبل از «گیج‌گاه» فعالیت‌های سینمایی شما در چه زمینه‌ای بود؟ از کجا وارد سینما شدید؟ 
شروع فعالیت من در سینما از مشهد و انجمن سینمای جوان شکل گرفت. بعد هنرستان سوره مشهد برای تحصیل رشته سینما رفتم. اولین فیلم کوتاهم را هم در سال ۷۷ در مشهد ساختم. بعد دانشگاه سوره اصفهان رشته کارگردانی سینما قبول شدم که مدیر گروه‌مان در آن دوره آقای زاون قوکاسیان بود که در سرنوشت سینمایی خیلی از بچه‌هایی که دانشجوی آن مقطع بودند تاثیر مستقیم داشت. شروع فعالیت سینمایی‌ام با فیلم «حکم» آقای کیمیایی بود که در گروه کارگردانی مشغول کار شدم. سپس با آقای صدرعاملی، علیرضا امینی، هاتف علیمردانی و حمید نعمت‌الله کار کردم و در سمت دستیار کارگردان تجربه‌های خوبی را کسب کردم. در کنار دستیاری در فیلم‌های بلند سینمایی فیلم‌های کوتاه هم می‌ساختم تا اینکه فرصت رسید برای ساخت فیلم «گیج‌گاه». 
چه زمانی «گیج‌گاه» را آغاز کردید و ایده آن از کجا آمد؟ 
ایده «گیج‌گاه» سال‌ها با من بود. وقتی خواستم فیلم اولم را بسازم چندین طرح را آماده کردم تا اینکه تصمیم گرفتم با ارسلان امیری ایده گیج‌گاه را تبدیل به فیلمنامه کنیم. به دلیل شرایط و دلایل مختلف ۴ – ۵ سال طول کشید تا بتوانم فیلم «گیج‌گاه» را به عنوان تجربه اولم بسازم. برای نوشتن فیلمنامه یک سبک خاصی دارم و آن اینکه هر چیزی را یادداشت نمی‌کنم بلکه سعی می‌کنم آن صحنه را برای خودم بازی کنم تا بتوانم آن فضا را درک کنم. وقتی از خودم فیلم می‌گیرم از درون همان صحنه‌ای که بازی کردم دیالوگ را بیرون می‌کشم و موقعیت را خلق می‌کنم. من قبل از فیلمبرداری استوری برد داشتم و ۹۵ درصد آن را اجرا کردم و چیزی سر صحنه تغییر نکرد. 
چه ویژگی‌هایی در «گیج‌گاه» باعث شد شما آن را به عنوان تجربه اول انتخاب کنید؟ 
قصه این فیلم در دهه هفتاد روایت می‌شود. مبنای فیلم فقط نوستالژیک نبود و سعی کردیم دنبال این باشیم که ببینیم چه کارکردی برای جامعه امروز دارد. اینکه به جامعه ایرانی در سال ۹۹ چه تلنگری می‌زند. ضمن اینکه فضای این فیلم را خیلی خوب می‌شناختم. یعنی این فیلم کاملا از درون من بیرون آمد و تمامی کاراکترها را با تمام وجودم می‌شناختم. حالی که من با «گیج‌گاه» داشتم فقط ساخت یک فیلم نبود و انگار فیلمنامه‌ای بود که لحظه لحظه آن را در زندگی‌ام احساس کرده بودم و به آن تعلق خاطر داشتم. فکر می‌کنم نسل دهه شصت به این فضا تعلق خاطر دارد. از طرفی در «گیج‌گاه» اصل سینما به خصوص سینمای دهه هفتاد خیلی مهم است. به نظرم سینمای دهه هفتاد خاطره‌انگیزترین سالهای سینمای ایران است که هم منتقدین و هم مردم به آن تعلق خاطر دارند. تمامی این ویژگی‌ها باعث شد فیلم اولم را با «گیج‌گاه» شروع کنم. از طرفی نمی‌خواستم تحت هر شرایطی این فیلم را بسازم. من فاکتورهایی در ذهنم بود که اگر آن‌ها محقق می‌شد «گیج‌گاه‌» را می‌ساختم وگرنه اصلا به سراغ آن نمی‌رفتم. 
این ایده‌آل‌گرایی که در ذهن شما بود با توجه به شرایط سینمای ایران شدنی است؟ 
دو سه بار موقعیت ساخت «گیج‌گاه» به وجود آمد که می‌توانستم بسازم ولی پیشنهادهایی در خصوص تغییر فیلمنامه مطرح شد که من از ساخت فیلم در آن مقطع صرف نظر کردم. واقعیت این است من سلیقه‌ام را در فیلم کوتاه پیدا کردم و فهمیدم عادل تبریزی چطوری سینما را دوست دارد. من مرز بین درام و طنز را به عنوان سلیقه سینمایی‌ام دوست دارم و همانطور که در فیلم‌های کوتاهم بر همین اساس پیش رفته بودم در «گیج‌گاه» نیز توانستم به این مرز درام و طنز دست پیدا کنم. از طرفی یک بازیگر بود که اگر در فیلمم بازی نمی‌کرد من هیچ وقت آن را نمی‌ساختم. و آن کسی نبود جز آقای جمشید هاشم‌پور. یعنی اگر به هر دلیلی این همکاری شکل نمی‌گرفت من قطعا این فیلمنامه را بایگانی می‌کردم. 
از ترکیب بازیگران فیلم بگویید. حضور حامد بهداد و باران کوثری و سروش صحت در کنار بازیگران طنزی همچون بیژن بنفشه‌خواه فضای فیلم شما را متفاوت کرده است. 
چند سال پیش که در فیلم «هفت ماهگی» هاتف علیمردانی دستیار بودم، ایده «گیج‌گاه» را برای حامد بهداد تعریف کردم. حامد بهداد خیلی استقبال کرد و گفت من حتما در این فیلم بازی می‌کنم. من یکبار این فیلم را پیش تولید رفتم که در آن دوره ترکیب بازیگران با حضور نگار جواهریان، حامد بهداد و علی مصفا شکل می‌گرفت. متاسفانه به دلیل بیماری سرمایه‌گذار فیلم و امکان ادامه پیدا نکردن همکاری؛ تولید کار متوقف شد. از همان موقع در ذهن من بود که به سراغ ترکیب بازیگرانی بروم که بتوانم مرز بین درام و طنز را شکل بدهم. برای همین در فرمت فعلی حضور بیژن بنفشه‌خواه و امیرحسین رستمی در کنار حامد بهداد در نگاه اول یک ترکیب ریسکی است. این موضوع چالش دیگری هم برای من داشت که بتوانم از لحاظ بازیگردانی کاری کنم که بازی‌ها همگی یکدست باشند. از همان جلسات دورخوانی هم به بازیگران فیلم گفتم که «گیج‌گاه» فیلم کمدی نیست و اگر رگه‌های طنز در آن هست به دلیل موقعیت‌هایی است که ایجاد می‌شود و نباید در بازی بازیگران کمدی را احساس کنیم. در واقع سعی کردیم در بستر درام اگر موقعیتی هم تبدیل به طنز می‌شود این اتفاق ربطی به کلیت داستان نداشته باشد. یعنی بیژن بنفشه‌خواه در این فیلم کمدی بازی نمی‌کند. حامد بهداد و باران کوثری تحلیل‌شان نسبت به نقش کاملا جدی بود و این تحلیل درستی است که کلیت فضای فیلم هم پذیرای آن است. الان که فیلم را می‌بینم مطمئن هستم اگر باز هم می‌خواستم ترکیب بازیگران را انتخاب کنم به سراغ همین گروه می‌رفتم. 
در چند سال اخیر فیلمسازان زیادی سعی کردند فیلم‌هایی در دهه شصت و هفتاد بسازند. با توجه به تغییر معماری شهری در طول این سال‌ها چه چالش‌هایی برای درست کردن فضای شهری در دهه هفتاد داشتید؟ 
سرعت تغییر نماهای شهری در تهران انقدر زیاد است که پارسال با امسال کلی تفاوت دارد. در طول تمام این سال‌ها که ذهنم درگیر فیلمنامه «گیج‌گاه» بود در شهر تهران می‌گشتم و جاهایی که معماری‌اش دست نخورده باقی مانده است را در ذهنم می‌سپردم که بتوانم از آن استفاده کنم. ما خیلی تلاش کردیم که با یک تیم جوان و با انگیزه طوری کار کنیم که کمترین خطا را در این بخش داشته باشیم. اما بالاخره اگر کسی بخواهد مو را از ماست بیرون بکشد شاید بتواند چیزهایی پیدا کند که به نظرم در این حجم کار و سختی‌های زیادی که داشت بسیار ناچیز است. ما تلاش‌مان را کردیم ضریب خطای کمی داشته باشیم. 
فارغ از بحث طراحی صحنه و لباس که سعی کردید به دهه هفتاد نزدیک شوید، فرهنگ و زیست مردم در آن دهه با مردم دهه نود بسیار متفاوت است. به نظر می‌رسد برای رسیدن به یک شناخت درست از آن فرهنگ نیازمند یک تحقیق بودید که بتوانید آن فضا را به دور از کلیشه‌ها بسازید. 
مهم‌ترین منبع تحقیقی برای آن دوران خودم بودم. من وقتی به گذشته خودم نگاه می‌کنم به یک تحلیل اجتماعی و روانشناختی نسبت به خودم می‌رسم. به همین سبب می‌توانم همان تحلیل را نسبت به خانواده خودم و جامعه‌ای که در آن زندگی کردم تعمیم بدهم. زیست اجتماعی من در زندگی شخصی‌ام به شدت در نوشتن فیلمنامه کمکم کرد. از طرفی من خیلی آلبوم عکس نگاه کردم. نه به خاطر اینکه بخواهم نوع پوشش افراد را از روی آن الگوبرداری کنم. آلبوم‌های عکس برای رسیدن به روح اجتماعی آن دهه کمک بسیاری به من کرد. که همان روح اجتماعی دهه هفتاد است که به عنوان تلنگر به جامعه ایرانی در دهه ۹۰ می‌شود ازش استفاده کرد. ضمن اینکه پیش از شروع به نگارش فیلمنامه کتاب‌هایی از سوسای اویاما بنیانگذار سبک کیوکوشین کاراته در جهان خواندم که بسیار به من و جهان‌بینی فیلم کمک کرد. آقای اویاما دارای اندیشه‌هایی نسبت به کار و حرفه‌اش بود که خیلی به من کمک کرد. همچنین خواندن ادبیات حماسی ایران نیز به شکل گیری فضای ذهنی من و فیلمنامه کمک کرد. 
آیا از نتیجه کار در «گیج‌گاه» به عنوان فیلم اول راضی هستید؟ 
«گیج‌گاه» فیلمیه که من تمام زندگی و وجودم را به‌پاش گذاشتم و خیلی به آن تعلق خاطر دارم. اگر هر خوب و بدی در فیلم هست به خودم تعلق دارد و آن را می‌پذیرم. الان که فیلم را می‌بینم حس می‌کنم همان فیلمی است که در ذهنم بود و بالاخره توانستم آن را بسازم. حضورم در جشنواره اتفاق خوبی است تنها به این دلیل که مردم می‌توانند فیلمم را ببینند. بیشترین لذت را در سینما وقتی می‌برم که در تولید فیلم هستم و اتفاق‌های بعدی مثل حضور در جشنواره به اندازه تولید فیلم برایم شورانگیز نیست و به کاندیدا شدن فکر نمی‌کنم.