به گزارش «پارسینه» به نقل از میدل ایست نیوز، هنوز حکم نخست وزیری «سعد حریری» صادر نشده بود که نشانههای کاهش تنش آغاز شد. هر طرفی محاسباتی دارد که وادارش میکند فعلا آرامش پیشه کند و منتظر بماند.
لبنان تا آخر سال جاری به منطقه خطر تبدیل میشود، دیگر به دوراهی رسیده: یا حل مشکلات یا انفجار. در بیروت کسانی معتقدند که گرایشی داخلی به آرامش ایجاد شده، به خصوص که منطقه نیز وارد مدار کاهش تنش شده است.
در یمن آرامشی بی سابقه در مأرب برقرار است و پیش از آن اولین عملیات تبادل اسرا میان طرفهای درگیر انجام شد و در این میان سفیر جدید ایران وارد صنعا شد. در عراق گروههای مسلح از توقف مشروط حملاتشان به آمریکا سخن گفته اند. در سوریه، ترکیه از مواضع خود در حماه عقب نشینی کرده و خبر رسیده که یک مقام آمریکایی برای زدوبند جهت آزادی یک روزنامه نگار آمریکایی به دمشق رفته است. علاوه بر همه اینها، در لبنان هم مذاکراتی با اسرائیل برای ترسیم مرزها آغاز شده است.
لبنان طی هفتههای آینده با ایستگاههای مهم و دشواری روبهرو است: انتخابات آمریکا، تحولات سوریه، روند عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، و البته شاید از همه حساستر مذاکرات دولت حریری (اگر تشکیل شود) با صندوق بین المللی پول و تأثیر و تأثر این مذاکرات با تحولات منطقه.
تا اینجای کار کسی شک ندارد که تا برگزاری انتخابات آمریکا خبری از دولت در لبنان نخواهد بود، اما مشورتهایی که حریری پس از دریافت حکم تشکیل کابینه آغاز کرد نشان میدهد که دعوای سیاسی او با رئیس جمهور و با «جبران باسیل» دست کم در این مرحله کنار گذاشته شده است. در همان آغاز «نبیه بری» از فضای مثبت برای تشکیل دولت سخن گفت و جبران باسیل در اقدامی غیر منتظره برخلاف گفتههای قبلی اش با حریری دیدار کرد.
نباید از این نکته غافل شد که بحران مالی و اقتصادی و امنیتی لبنان چنان شدید است که هیچ کس نبودِ دولت را تاب نمیآورد. اما تمایل ناگهانی همه به تسهیل در روند تشکیل دولت به حساب و کتابهای هر طرف مربوط میشود:
ـ. برای حزب الله ثبات داخلی لبنان مهمترین رکن سیاست داخلی حزب است، آشوب و هرج و مرج برای حزب الله مشکل ایجاد میکند، به خصوص که «سید حسن نصرالله» پیشتر وعده داد بود که نمیگذارد سیاست گرسنه کردن ملت در لبنان اجرا شود. او در قبال این سیاست احساس مسئولیت میکند و حاضر است در این راستا به کاهش تنش تن دهد تا همه لبنانیها در امان بمانند و مسئولیت میان همه تقسیم شود. تجربه نشان داد که دولتی مانند «حسان دیاب» به حل مشکلات کمک نخواهد کرد، و در این حالت بهترین گزینه برای حزب الله سعد حریری است.
ـ. میشل عون در پی نجات ماههای به جا مانده از قدرتش است. او نمیخواهد ریاست جمهوری اش به فروپاشی لبنان منتهی شود.
ـ. بعد از شکست بسیاری تاجران که دوستان مشترک حریری و باسیل اند، باسیل یک قدم کوتاه آمد، قدمی که به روشنی مصلحت سنجانه بود. او به این توصیه عمل کرد که بهتر است درون دولت به مصاف حریری برود نه بیرون آن.
ـ. برای نبیه بری، حریری همیشه تنها شریک قابل قبول در دولتها بوده است. او همیشه تأکید کرده که حریری را بهترین گزینه میداند. بری که خود را متعهد به طرح فرانسه میداند، میکوشد برای رفع موانع تشکیل کابینه تلاش کند.
ـ. برای سعد حریری هم بازگشت به نخست وزیری مانند دمیدن روحی تازه است. او بیرون از کاخ نخست وزیری حیات سیاسی ندارد و میکوشد ثابت کند که همگان ناگزیر به پذیرش او در مقام رهبر سیاسی طایفه اهل سنت هستند.
همه آنچه برای تشکیل سریع دولت لازم است مهیاست، حرفهای دیگر مانند دولت تکنوکرات صرفا نمک قصه است. منابع نزدیک به مذاکرات تشکیل دولت خبر میدهند که سازوکار تشکیل دولت حریری مانند دیاب خواهد بود، تکنوکراتهایی که احزاب معرفی میکنند تا موضوع اصلی برنامه دولت باشد نه اعضای آن.
∎
لبنان تا آخر سال جاری به منطقه خطر تبدیل میشود، دیگر به دوراهی رسیده: یا حل مشکلات یا انفجار. در بیروت کسانی معتقدند که گرایشی داخلی به آرامش ایجاد شده، به خصوص که منطقه نیز وارد مدار کاهش تنش شده است.
در یمن آرامشی بی سابقه در مأرب برقرار است و پیش از آن اولین عملیات تبادل اسرا میان طرفهای درگیر انجام شد و در این میان سفیر جدید ایران وارد صنعا شد. در عراق گروههای مسلح از توقف مشروط حملاتشان به آمریکا سخن گفته اند. در سوریه، ترکیه از مواضع خود در حماه عقب نشینی کرده و خبر رسیده که یک مقام آمریکایی برای زدوبند جهت آزادی یک روزنامه نگار آمریکایی به دمشق رفته است. علاوه بر همه اینها، در لبنان هم مذاکراتی با اسرائیل برای ترسیم مرزها آغاز شده است.
لبنان طی هفتههای آینده با ایستگاههای مهم و دشواری روبهرو است: انتخابات آمریکا، تحولات سوریه، روند عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، و البته شاید از همه حساستر مذاکرات دولت حریری (اگر تشکیل شود) با صندوق بین المللی پول و تأثیر و تأثر این مذاکرات با تحولات منطقه.
تا اینجای کار کسی شک ندارد که تا برگزاری انتخابات آمریکا خبری از دولت در لبنان نخواهد بود، اما مشورتهایی که حریری پس از دریافت حکم تشکیل کابینه آغاز کرد نشان میدهد که دعوای سیاسی او با رئیس جمهور و با «جبران باسیل» دست کم در این مرحله کنار گذاشته شده است. در همان آغاز «نبیه بری» از فضای مثبت برای تشکیل دولت سخن گفت و جبران باسیل در اقدامی غیر منتظره برخلاف گفتههای قبلی اش با حریری دیدار کرد.
نباید از این نکته غافل شد که بحران مالی و اقتصادی و امنیتی لبنان چنان شدید است که هیچ کس نبودِ دولت را تاب نمیآورد. اما تمایل ناگهانی همه به تسهیل در روند تشکیل دولت به حساب و کتابهای هر طرف مربوط میشود:
ـ. برای حزب الله ثبات داخلی لبنان مهمترین رکن سیاست داخلی حزب است، آشوب و هرج و مرج برای حزب الله مشکل ایجاد میکند، به خصوص که «سید حسن نصرالله» پیشتر وعده داد بود که نمیگذارد سیاست گرسنه کردن ملت در لبنان اجرا شود. او در قبال این سیاست احساس مسئولیت میکند و حاضر است در این راستا به کاهش تنش تن دهد تا همه لبنانیها در امان بمانند و مسئولیت میان همه تقسیم شود. تجربه نشان داد که دولتی مانند «حسان دیاب» به حل مشکلات کمک نخواهد کرد، و در این حالت بهترین گزینه برای حزب الله سعد حریری است.
ـ. میشل عون در پی نجات ماههای به جا مانده از قدرتش است. او نمیخواهد ریاست جمهوری اش به فروپاشی لبنان منتهی شود.
ـ. بعد از شکست بسیاری تاجران که دوستان مشترک حریری و باسیل اند، باسیل یک قدم کوتاه آمد، قدمی که به روشنی مصلحت سنجانه بود. او به این توصیه عمل کرد که بهتر است درون دولت به مصاف حریری برود نه بیرون آن.
ـ. برای نبیه بری، حریری همیشه تنها شریک قابل قبول در دولتها بوده است. او همیشه تأکید کرده که حریری را بهترین گزینه میداند. بری که خود را متعهد به طرح فرانسه میداند، میکوشد برای رفع موانع تشکیل کابینه تلاش کند.
ـ. برای سعد حریری هم بازگشت به نخست وزیری مانند دمیدن روحی تازه است. او بیرون از کاخ نخست وزیری حیات سیاسی ندارد و میکوشد ثابت کند که همگان ناگزیر به پذیرش او در مقام رهبر سیاسی طایفه اهل سنت هستند.
همه آنچه برای تشکیل سریع دولت لازم است مهیاست، حرفهای دیگر مانند دولت تکنوکرات صرفا نمک قصه است. منابع نزدیک به مذاکرات تشکیل دولت خبر میدهند که سازوکار تشکیل دولت حریری مانند دیاب خواهد بود، تکنوکراتهایی که احزاب معرفی میکنند تا موضوع اصلی برنامه دولت باشد نه اعضای آن.