به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، آرامستان تاریخی تخت فولاد محل دفن بسیاری از علما و دانشمندان ایرانی است، در نزدیکی آرامستان تخت فولاد گلستان شهدا قرار دارد. این گلستان آرامگاه شهدای والامقامی همچون شهیدان حسین خرازی، احمد کاظمی، محمود شهبازی، اکبر آقابابایی، غلامرضا یزدانی، عبدالله میثمی، عطاءالله اشرفی اصفهانی و بسیاری دیگر از شهدای دفاع مقدس، مدافع حرم و مدافع وطن است. این آرامگاه در 8 بهمن 1328 و با دفن سید ابوالحسن شمسآبادی شکل گرفت.
گلستان شهدا اصفهان مدفن شهدای بسیاری است که هر کدام برای اسلام، انقلاب و وطن مبارزه کردند و به شهادت رسیدند. شهدایی که در زمان حیات تاثیر بسیاری بر مردم جامعه داشتند و پس از آن نیز سبب خیر و اصلاح شدند و الگوی بسیاری از جوانان قرار گرفتند.
خبرگزاری تسنیم در سلسله گزارشهایی با عنوان "با این ستارهها" به معرفی شهدای مدفون در گلستان شهدا میپردازد، در این گزارش شهید سید علی منتظرین از شهدای دفاع مقدس را معرفی خواهیم کرد.
شهید سید علی منتظرین فرزند سید محمود در 19 اردیبهشت1336 شمسی در خانوادهای مذهبی در شهر اصفهان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه مدرس و دبیرستان را در مدرسه ادب به پایان رسانید. وی در کنار تحصیل در جلسات قرآن و مراسم سوگواری و دعا در مسجد حضوری فعال داشت. از ابتدای نوجوانی آثار پاکی و صداقت و علاقه به محافل و رسوم مذهبی در رفتارش نمایان بود و این ویژگیها زمینهساز فعالیتهای او در دوران بعد شد.
شهید منتظرین از دوران دبیرستان مبارزات خود را آغاز کرد
وی مخالف هرگونه ظلم، تبعیض و بیعدالتی بود. به همین دلیل از دوران دبیرستان مبارزات خود را آغاز کرد، و یک بار در مراسمی که از طرف آموزش و پرورش رژیم پهلوی برای جشنهای 2500 ساله برگزار میشد با زدن ترقه موجبات ترس مجریان و برهم خوردن مراسم را فراهم نمود. با این طرز تفکر تحصیلات دوره کارشناسی خود را در رشته کشاورزی دانشگاه ارومیه ادامه داد. با حضور در فضای دانشگاه، زمینه مطالعات اسلامی و سیاسی خود را عمیقتر نمود و مبارزات سیاسی خود را با شرکت در نماز جماعت و کارهای گروهی دانشجویان آغاز کرد.
وی دانشجویان را تشویق به حضور در کلاسهای مطالعات اسلامی و تفسیر قرآن، ورزشی، رزمی، کوهنوردی میکرد. تأکید فراوانی بر کارهای تشکیلاتی و جذب دانشجویان به محافل مذهبی داشت. سید علی همراه و همگام با مبارزات مردم ایران، در ایجاد تظاهرات دانشجویی و تهیه اعلامیه و نوارهای مذهبی برای دانشجویان نقش عمدهای داشت.
فعالیتهای انقلابی شهید منتظرین
او در یک تظاهرات که از مسجد حکیم اصفهان شروع شده بود، دستگیر و روانه زندان شد. ساواک برای کسب اطلاعات او را به شدیدترین نحو شکنجه داد؛ ولی نتوانست کمترین اطلاعاتی از او دریافت کند. در شکایتی که بعداً در مورد شکنجهگرش به دادگاه تسلیم کرد، چنین نوشت بهقدری جراحتم شدید بود که نمیتوانستم راه بروم و دوستانم مرا یاری میدادند.
وی در خدمت به مجروحان از هیچ اقدامی فروگذار نمیکرد و در این راه با الهام از امام علی (ع) شبها نیز به یاری محرومان و مستمندان میشتافت. سید علی در بحبوحه انقلاب اسلامی به فعالیتهایش سرعت و شدت بیشتری بخشید و با هماهنگی روحانیت مبارز اقدام به تهیه اسلحه، نوار و اعلامیههای حضرت امام (ره) از کانالهای مختلف برای دانشجویان و مبارزان دانشگاه ارومیه نمود.
وی با درایت و کیاست تعطیلی کلاسهای درسی دانشگاه را هدایت نمود و موجبات تعطیلی دانشگاه را فراهم کرد. سید علی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دانشگاه برگشت. وی با الهام از مفاهیم قرآن و شناخت صحیح اسلام به تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه و مسائل دانشجویان پرداخت. با اوجگیری توطئههای منافقین و گروهکها و ایجاد تحولی عمیق و اساسی در طرز تفکر و اندیشه و عملکرد برنامههای دانشگاهی، با هماهنگی سایر دانشگاهها زمینه را برای تعطیلی دانشگاه تا ایجاد انقلاب فرهنگی فراهم کرد.
تشکیل جهاد سازندگی در آذربایجان غربی
وی پس از فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل جهادسازندگی به همراه دوستانش، شهید باکری و با هماهنگی تهران اقدام به تشکیل جهادسازندگی آذربایجان غربی کرد. وی در تشکیل سپاه ارومیه هم در کنار شهید باکری نقش داشت. سپس با تشکیل قرارگاه حمزه سیدالشهدا در شمال غرب کشور برای ساماندهی اقدامات مقابله با ضدانقلاب تلاش کرد و ضربات مهلک بر پیکر ضدانقلاب وارد آورد. سید علی با بازگشایی مجدد دانشگاه تحصیلات خود را ادامه داد.
وی پس از تشکیل جهاد دانشگاهی، به عنوان نماینده دانشجویان و مسئول روابط عمومی انتخاب شد و شروع به فعالیت کرد. پرکاری و تلاش او نشانه عمق ایمانش نسبت به خدا، اسلام، انقلاب و امام خمینی(ره) بود. وی علاوه بر کارها و مسئولیتهای روزانهاش شبها نیز برای پاسداری از انقلاب اسلامی در سپاه نگهبانی میداد. در ضمن مسئولیتهایش، در مأموریتها نیز شرکت میکرد.
وی هنگامی که اشرار و گروههای کمونیست جدائیطلب برای اولینبار در نقده آشوب به پا کردند، جزو اولین گروهها بود که رهسپار آنجا شد و با آنان مبارزه کرد. وی با توجه به جو سیاسی، اجتماعی منطقه و اعتقاد به تقویت نهادهای نوپای انقلابی و اسلامی مدتی با دادگاههای انقلاب اسلامی همکاری داشت و در دستگیری خوانین شرور و عناصر ضد انقلاب منطقه شرکت کرد و در این راه تلاش بسیار کرد. سید علی علاوه بر حضور در دادگاه انقلاب با هیئت پاکسازی ادارات استان آذربایجان غربی نیز همکاری داشت.
عضویت در سپاه و قبول مسئولیتهای مهم
سرانجام سید علی با سپردن مسؤولیتهای جهاد به دیگران خود به عضویت رسمی سپاه درآمد. به واسطه لیاقت و شایستگی از بدو ورود به سپاه به او مسئولیتهای مهمی واگذار شد. از جمله بسیج عشایری و دفتر نهضتهای آزادیبخش سپاه در منطقه به وی سپرده شد.
وی علاوه بر پاکسازی و بازسازی مناطق کردنشین استان در چندین عملیات همراه تیپ عاشورا شرکت داشت. وی در عملیات رمضان مسئولیت تبلیغات تیپ عاشورا را نیز برعهده داشت. به اظهار یکی از فرماندهان تیپ وقتی مسئولیتی به وی محول میگردید با اطمینان کامل و به نحو احسن انجام میداد. وی در عملیات خیبر و بدر مسؤول تدارکات مهندسی رزمی بود و در عملیات به ویژه ساختن پلهای جزیره با تلاش بسیار و بیوقفه به طور شبانهروزی تا اتمام کار خدمت میکرد.
وی در عملیات بدر همکاری خود را با قرارگاه خاتمالانبیاء آغاز کرد. سید علی پس از اخذ مدرک مهندسی کشاورزی در سال 1363 و با توجه به لیاقت و کاردانی که در مسئولیتهای محوله در سپاه آذربایجان غربی و قرارگاه حمزه سیدالشهدا از خود نشان داده بود، به ستاد مرکزی سپاه تهران دعوت شد و به عنوان مسؤول بخش نقشهبرداری و جغرافیای مهندسی رزمی خدمت خود را در مناطق جنگی دو چندان نمود و بیشتر اوقات خود را کنار رزمندگان در مناطق جنگی گذراند.
ناچیز شمردن سختیها
با تمام این مسئولیتها و تلاشها هیچگاه کوچکترین نشانهای از خودنمایی و غرور در او دیده نشد. حتی خانوادهاش نیز از اقدامات او آگاهی نداشتند. وی در معاونت نقشهبرداری و جغرافیایی ستاد مرکزی سپاه کار تهیه اطلاعات مدونی از خلیج فارس و کشورهای همجوار را آغاز کرد که از کارهای بیسابقه بود. سید علی در عملیات مهم والفجر8، کربلای یک و دو و چهار فداکاری بسیار کرد.
در طول دوران خدمت هر فعالیتی که به او میسپردند، به نحو احسن انجام میداد. یکی از ویژگیهای او بیچیز شمردن سختیها بود و امید به انجام مأموریتهای پیچیده و بیتوجهی به مشکلات و معضلات در راه انجام مأموریت بود. بعد از عملیات کربلای 4 در آغاز عملیات کربلای 5 مسؤولیت یکی از دو محور جادهای که محل انتقال ادوات سنگین و ماشینآلات بود به نام محور امام حسین(ع) را به وی محول کردند.
وی هر شب یک گزارش کلی به قرارگاه مهندسی میبرد؛ ولی در یکی از شبها به مقر محل مسئولیت خود بازنگشت و بعد از یک هفته تفحص پیکرش را در حالی که ترکش به قلبش اصابت کرده بود، در مسیر راه پیدا کردند. وی در شلمچه و در عملیات کربلای 5 در 20 دی1365به شهادت رسید و پیکر پاکش را در گلستان شهدای اصفهان، قطعه کربلای 5، ردیف4، شماره 46 به خاک سپردند.
انتهای پیام/164/ی
∎