ملیحه خورده پا؛ بازار: با شیوع ویروس کرونا بسیاری از فرصتهای شغلی در ایران همانند سایر کشورهای دنیا از بین رفت زیرا بسیاری از واحدهای تولیدی و صنعتی چاره ای به غیر از تعطیلی نداشتند بنابراین این امر منجر به تعدیل نیرو و یا بیکاری نیروی انسانی شد که البته در کشورهای مختلف از شیوه های گوناگون برای حمایت از نیروی انسانی آسیب دیده از شیوع ویروس کرونا اتخاذ شد.
بدون تردید در ایران شیوه های حمایتی از مشاغل و نیروی انسانی آسیب دیده از شیوع ویروس کرونا هیچ شباهتی به روش های حمایتی سایر کشورها در دوران قرنطینه و پس از آن نداشت به همین دلیل عدم حمایت از کارگران آسیب دیده از ویروس کرونا و درگیر شده با این ویروس از سوی مدیران و کارفرمایان در ایران نیز نمی تواند شباهتی با سایر دنیا داشته باشد.
تبعات شیوع ویروس کرونا بر بیکاری نیروی انسانی که از فروردین و اردیبهشت امسال خودنمایی کرد موجب شد تا وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مصاحبه های تهیه شده از سوی روابط عمومی این وزارتخانه به صورت مداوم اعلام کند که به تمامی افراد بیکار شده به دلیل شیوع ویروس کرونا مقرری بیمه بیکاری می پردازند اما تا اوایل شهریور ماه امسال هنوز وضعیت بیمه مقرری بیکاری افرادی که به سازمان تامین اجتماعی و ادارات کار برای دریافت بیمه بیکاری مراجعه کرده بودند، مشخص نشد.
مراحل تعیین تکلیف و پرداخت بیمه بیکاری کارگران در ماههای اسفند سال گذشته و فروردین و اردیبهشت امسال آنقدر طولانی شده است که علاوه بر سلامت جسمی کارگران و خانواده های آنها بلکه سلامت روانی و اقتصادی این قشر آسیب دیده را بیش از پیش در معرض خطر قرار داده است.
هر چند در خبرها آمده است که دولت در راستای حمایت از صنوف و کارگران آسیب دیده از کرونا، مبلغ ۵۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای کمک به صندوق بیمه بیکاری اختصاص داد و با حمایت سازمان برنامه و بودجه و اهتمام وزارت کار، سازمان تامین اجتماعی و دستگاههای مربوطه، روند واریز مقرری بیمه بیکاری به متقاضیان مشمول و کارگران بیکار شده با جدیت دنبال شد اما مساله اساسی این است که آنچه که نیروی انسانی در فضای کار تجربه می کنند با واقعیت تفاوت فاحشی دارد.
شیوع ویروس کرونا بدون تردید تمامی هزینه ها را افزایش داده است که البته این افزایش هزینه در ایران با توجه به جهش تورم، اقتصاد وابسته به دلار، تبعات اقتصادی ناشی از تحریم ها و سوء مدیریت ها به مراتب بیشتر از سایر کشورها است ولی اثرات منفی شیوع ویروس کرونا بر زندگی مالی و جانی کارگران آسیب های بسیار جدی را وارد کرده است.
براساس اعلام رسمی ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزارت بهداشت روز گذشته ۲۰۷ نفر بر اثر شیوع ویروس کرونا فوت کردند و سراسر ایران در وضعیت قرمز و هشدار قرار دارند. حال سوال این است که چرا کشور به لحاظ شیوع ویروس کرونا در معرض خطر قرار گرفته است؟ دلایل زود هنگام آغاز شدن موج های بعدی شیوع ویروس کرونا در ایران نسبت به سایر کشورها چیست؟
عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی، عدم استفاده از ماسک، عدم رعایت پروتکل های بهداشتی، مراجعه دیر هنگام به پزشک و کتمان بیماری توسط فرد آلوده به این ویروس پنج مولفه ای هست که موجب شده تمامی موج های شیوع ویروس کرونا در ایران نسبت به سایر کشورها زودتر آغاز شود؛ به عنوان مثال آغاز موج سوم شیوع ویروس کرونا برای روزهای پایانی ماه مهر و آبان پیش بینی شده بود اما در واقعیت موج سوم شیوع ویروس کرونا در ایران از روزهای پایانی مرداد ماه آغاز شد.
شاید برای همه ما این سوال پیش بیاید که چرا در ایران موج های سوم شیوع ویروس کرونا نسبت به سایر کشورهای جهان زودتر آغاز می شود؟ برای پاسخ دادن به این سوال پنج مولفه را پیش از این ذکر کردیم و حال باید به این سوال پاسخ داد که چرا پروتکل های بهداشتی توسط مردم ایران رعایت نمی شود؟
بخشی از پاسخ این سوال به بعد روانی و رفتاری افراد باز می گردد که شخصیتی هنجارشکنانه داشته و عبور از هنجارها و ارزشهای جامعه در رفتار آنها نهادینه شده است اما آیا تمامی مردم ایران و افراد مبتلا شده و در آستانه خطر ابتلا به این ویروس ناشناخته را می توان در گروه چنین افرادی قرار داد که بدون تردید پاسخ به این سوال منفی است و بسیاری از افراد به ناچار در معرض ابتلا قرار گرفته و یا بر اثر مواجهه با بیکاری و از دست دادن فرصت شغلی با توجه به شرایط اقتصادی کشور ناچار به کتمان بیماری می شوند و بدین ترتیب خود و دیگران را درمعرض خطر جدی ابتلا به این بیماری قرار می دهند و همین عوامل موجب شده تا موج های بعدی شیوع ویروس کرونا در ایران سریعتر از سایر کشورها رعایت شود.
جامعه ایران ۱۳ میلیون کارگر دارد که این افراد با اعضای خانوار به بالای ۴۲ میلیون نفر می رسد. این قشر با حداقل دریافتی معیشت خود را تامین می کنند. در شرایطی که هزینه های ابتدایی معیشت بیشتر از حقوق دریافتی است اگر قرار باشد به میزان هزینه های جامعه کارگری پرداخت ۶۰۰ هزار تومان تست PCR و ۹۰ تا ۳۵۰ هزار تومان هزینه تست کرونا با خون، ۹۰ تا ۶۰۰ هزار تومان هزینه اسکن ریه ها، حداقل ویزیت پزشک عمومی در درمانگاههای دولتی ۲۰ هزار تومان، هزینه ۷۰ هزار تومانی پزشکان متخصص و به علاوه حداقل ۱۰۰ تا ۱۵۰هزار تومان هزینه خرید درمان را اضافه کنیم می توان به درستی دریافت اگر یک کارگر مبتلا شود بدون تردید باید بین یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان از حداقل دریافتی یک کارگر باید صرف مداوا شود؛ البته با هزینه تکرار تست PCR این مبلغ به بالای دو میلیون و ۴۰۰ هزار تومان می رسد.
بدون تردید هزینه دو میلیون و ۴۰۰ هزار تومانی ابتدایی مداوای کرونا به شرط اینکه دوره نقاهت و انجام تست ها تکرار نشود و بیماری در فرد به مراحل پیشرفته نرسد در کنار هزینه تغذیه برای فرد بیمار حداقل به بالای پنج تا شش میلیون تومان می رسد بنابراین نیروی انسانی از هراس اخراج از محیط کار، نداشتن قدرت مالی کافی برای پرداخت هزینه های درمان، عدم حمایت از سوی سازمان تامین اجتماعی برای دریافت خدمات درمانی رایگان و یا کم هزینه به علاوه عدم حمایت از سوی برخی مدیران بنگاه ها که به نیروی انسانی صرفا به چشم ابزار تولید نگاه می کنند موجب می شود تا اقشار آسیب پذیر جامعه عطای زندگی را به لقایش ببخشند و هم خود در معرض خطر قرار بگیرند و هم سلامت دیگران را در معرض تهدید قرار بدهند.
به درستی جایگاه سازمان تامین اجتماعی در این روزهای سخت تر از سخت جامعه کارگری کجاست تا بخشی از دردهای این قشر را التیام ببخشد.