پیگیری مطالبه ۲۱ هزار نفری را از بررسی میدانی و حضور در فروشگاههای مانتو در هفتتیر شروع میکنیم. پای صحبتها و گلایههای فروشندگان مینشینیم، بررسی اوضاع بازار پخش عمده مانتو در تهران و گشت و گزار در یکی از پاساژهای لاکچری هم سرنخهای خوبی به دستمان میدهد. در پایان برای پیگیری مطالبات مردمی، سراغ رییس اتحادیه پوشاک و تولید کنندگان میرویم.
مانتوی دکمه دار روی دستمان میماند
میدان هفت تیر و فروشگاه هایش اولین و بهترین گزینه برای شروع گزارش میدانی است. به عنوان خریدار وارد یکی از فروشگاهها میشویم. مانتوهای جلوباز کنار هم ردیف شده اند و هر کدام در عجیب و نامتعارف بودن مدل به کناری طعنه میزند، کمی که دقیق شوی در میان انبوه مانتوهای جلوباز هیچ رد و نشانی از مانتوی دکمه دار پیدا نمیکنی. از فروشنده سراغ یک مانتوی تابستانی و دکمه دار را که میگیرم، این جواب را میشنوم؛ «مانتوی تابستانی دکمه دار نداریم. یکی از همین مانتوهای جلوباز را بپسندید، من خیاطی به شما معرفی میکنم، برایتان دکمه یا زیپ بزنند با هزینه ما.» میپرسم: «خوب چرا مانتوی دکمه دار نمیآورید؟»با این روش بازرسان اتحادیه و اماکن را دور میزنیم
گفت و گوی ما و فروشنده جوان که به اینجا میرسد، صاحب فروشگاه جلو میآید و میگوید؛ «هیچ کس نمیخرد.» با این پاسخ قانع نمیشوم ومی پرسم: «تکلیف من متقاضی چیست؟» میگوید: «به نفع من هست که مانتوی دکمه دار بیاورم. از بازرسیهای اداره اماکن و ناظران اتحادیه پوشاک هم خلاص میشوم. اما موضوع این است که تقاضایی برای خرید مانتوهای دکمه دار در بازار وجود ندارد. مانتوی دکمه دار روی دستمان میماند.»صاحب فروشگاه، مانتوی شیشهای را از لابه لای مانتوها بیرون میآورد و میگوید: «میدانید هر روز چند دختر جوان از ما مانتوی شیشهای میخواهند؟ فروشگاه من در موقعیتی قرار دارد که در معرض دید است و اداره اماکن اول از همه سراغ من میآید، برای همین مجبورم این مانتوهای پرتقاضا را در رگالهای پشتی قرار دهم تا از چشم آنها دور بماند. همه بازار پر شده از مانتوهای جلوباز، هر چند وقت یک بار سرو کله بازرسان اتحادیه و اماکن پیدا میشود. خبر آمدن بازرسان خیلی زود در راسته مانتوفروشیها میپیچد. بعضیها مغازه را برای یکی دو ساعت میبندند تا بازرسان بروند و آبها از آسیاب بیفتد، بعضی هم تا رسیدن بازرسان، به مانتوهای جلوبازی که در دید قرار دارد سنجاق میزنند. یک دورباطل که هیچ فایدهای ندارد.»
وقتی مانتوهای جلوباز یکی یکی وارد بازار شد، کجا بودید؟
وارد فروشگاه بعدی میشوم، همان مانتوها با همان مدلهای عجیبی و غریبی که شباهت به همه چیز دارد جز مانتو، یک راست سراغ صاحب فروشگاه میروم و کارت خبرنگاری را روی میز پیشخوان میگذارم و میگویم: «اگر موافق باشید گفت و گویی با ما در خصوص وضعیت مانتوهای فعلی که عموما جلوباز هستند داشته باشید.»
صاحب فروشگاه که مشخص است از مو سپید کردههای این صنف است، انگار منتظر یک جرقه بود برای نشان دادن عصبانیتش، انگشت دستش را که جای مهر استامپ روی آن مانده نشانمان میدهد و میگوید: «همین امروز صبح اتحادیه بودم و تعهد دادم، چون مانتوی جلوباز در فروشگاه داشتم. خنده دار نیست؟ چرا برای تهیه گزارش سراغ عرضه کننده نهایی آمده اید؟! همیشه نوک پیکان انتقادها به سمت ما هست، بازرسان اداره اماکن و اتحادیه پوشاک میآیند و به خاطر فروش مانتوهای جلوباز یا باید جریمه و پلمب شویم یا تعهد بدهیم. چرا سراغ تولیدکنندگان نمیروید؟ یک سر بروید مراکز عمده فروشی و پخش مانتو، ببینید موجودی تولیدیها چه نوع مانتویی است؟ چرا سراغ کسانی که این مد را وارد بازار کرده اند نمیروید؟ من هر آنچه در بازار وجود دارد و تقاضای خریدار هست میآورم، این تقاضا چطور شکل گرفت؟ بروید سراغ اتحادیه بپرسید آن موقع که مانتوهای جلوبار یکی یکی وارد بازار میشد کجا بودند؟!»
رمزگشایی از پشت پرده مانتوهای جلوباز
صاحب فروشگاه با همان عصبانیت از پشت پرده بازار مانتو میگوید و ادامه میدهد: «اصلا میدانید چه کسانی پشت پرده همین مانتوهای جلوباز یا جدیدترین مد روز مانتوها هستند؟ اگر مسئولان خیلی دغدغه دارند بروند جلوی کار مزونهای زیرزمینی و بدون مجوزی را بگیرند که با ترفندهای خاص، مدهای جدید را وارد بازار میکنند و با کثیفترین روشها همان مد جدید و سبک ناهنجار پوشش را در جامعه عادی سازی میکنند!
از مزونهای زیرزمینی تا استخدام مانکنهای خیابانی
حالا که گفتگو به اینجا رسیده فروشنده مجاب میشود تا جزییات بیشتری را در اختیار ما بگذارد. اینکه سر و کله مانتوهای جلوباز از کجا پیدا شد؟ به این شرط که اسم و رسمی از او در گزارش نیاوریم سرنخهایی به ما میدهد: «من سال هاست در میدان هفت تیر فروشگاه مانتو دارم. چند سال تولیدی داشتم. میدانم در بازار مانتو چه میگذرد.
مد جدید مانتو توسط مزونهای خاص وارد بازار میشود آن هم با قیمتهای سر به فلک کشیده، هر مانتو با قیمت ۳ یا ۴ میلیون تومان در مزونها به فروش میرسد. مزونها برای ترویج مانتوهای خاص، مانکنهای خیابانی را استخدام میکنند. کار این مانکنها چیست؟ به ازای دریافت پول قابل توجه، با ظاهری زننده و آرایشهای آنچنانی این مانتوها را تنشان میکنند و در خیابانها و مراکز خرید و پرازدحام، تردد میکنند، با دو هدف تبلیغ مد جدید و ترویج بدحجابی که به نظرم هدف دومی برای این مانکنهای خیابانی و کسانی که آنها را به کار میگیرند مهمتر است.
البته یک روش دیگر هم برای تبلیغ مد جدید مانتوها وجود دارد و آن هم استفاده از سلبریتی هاست. پوشش سلبریتیها یکی از مهمترین تعیین کنندههای مد است. تولیدات متفاوت مزونها که یکی از آنها مانتوهای جلوباز است با همین ترفندها وارد بازار میشود و کم کم تقاضا برای آن زیاد میشود. آن وقت است که همه چیز بر مدار بازار عرضه و تقاضا میچرخد. الان اتحادیه هیچ کاری نمیتواند بکند. ما حدود ۳ هزار فروشگاه مانتو در تهران داریم، بازرسان هر چند وقت یک بار میآیند. پلمب میکنند، تعهد میگیرند. بعد از چند روز دوباره مغازهها باز میشود با همان مانتوهای جلوبازی که همه بازار را پر کرده است. این وسط فقط ضرر و زیانش برای مایی هست که کرایههای سنگین میدهیم و برای هر روز بسته شدن مغازه کلی ضرر میکنیم.»
مانتوهای نخ نمای میلیونی در پاساژهای لاکچری
باز هم تاکید میکند نه نامی از فروشگاهش بیاوریم نه اسمی از خودش و دست آخر با یک سرنخ، از ما میخواهد به یکی از پاساژهای لاکچری شمال تهران برویم و خودمان را خریدار مانتوی خاص و مزون دوز معرفی کنیم. فروشنده با سابقه میدان هفت تیر از یک شگرد دیگر هم خبر میدهد و میگوید: «اگر دقت کنید در این پاساژهای لاکچری، چشمتان به جمال مانکنهای سیار هم میافتد. مغازه دارها برای تبلیغ مانتوهایشان مانکن استخدام میکنند، دختران قدبلندی که ظاهر زیبایی دارند و حاضرند برای کسب درآمد، مانتوهای مغازه دارها را بپوشند و با ظاهری که توجه همه را جلب کند، برای جذب مشتری در پاساژ گشت بزنند. فروشندگان هر پاساژ با چند مانکن کار میکنند و حاضرند برای تبلیغ کارشان پول خوبی هم به این مانکنهای جوان بدهند.»
به یکی از پاساژهای شمال تهران میرویم. مرکز خریدی که از شکل و شمایلش پیداست پاتوق پولدارهای تهرانی است. ویترینهای پر زرق و برق و فروشگاههای لاکچری. وارد یکی از فروشگاهها میشویم برای پرس و جوی قیمت مانتوهای مزون دوز. مانتوها در عجیب بودن و نامتعارف بودن چند سر و گردن بالاتر از مانتوهای فروشگاههای هفت تیر است. فروشنده، خانم جوانی است با آرایش غلیظ، موهای پریشان، با یکی ازهمان مانتوهای عجیب و غریب بر تن، میپرسم دنبال یک مانتوی خاص میگردم. لا به لای مانتوها میگردد و یک مانتو را بیرون میکشد؛ «این مانتو دو میلیون و دویست هزار تومان قیمت دارد. پارچه خارجی است و مدلش توسط یکی از طراحان به نام، طراحی شده است. مانتوهای فروشگاه ما مزون دوز هستند و از هر مانتو یکی دو عدد بیشتر دوخته نمیشود. مانتوهای ما کار تولیدیها نیست. پرو کنید متوجه تفاوتش با کارهای دیگر بازار میشوید.»
پارچهای طرح دار، نازک و بدن نما و جلوباز با دو گوشواره پارچهای در دو طرف آویزان، یکی بلندتر و یکی کوتاه تر؛ این طراحی طراح زبردست است با پارچهای از آن ور آب رسیده.
حرف مزونها را دوباره وسط میکشم تا از زیر و بم آنچه در بازار مانتوهای زنانه میگذرد خبردار شوم؛ «من از طرفداران پر و پا قرص مانتوهای مزون دوز هستم، چون متفاوت هستند. چطور میشود از آخرین مد این مزونها و جدیدترین مدل مانتوها قبل از اینکه وارد بازار میشوند با خبر شد؟»
کارتی به من میدهد و میگوید: «این نشانی پیج ما در اینستاگرام است. جدیدترین مد مانتو توسط مدلینگها در پیج نمایش داده میشود. ما در فروشگاهمان همزمان با چند مزون کار میکنیم، البته قیمت بعضی از مانتوهای مزون دوز خیلی بالاست و فقط در مزون و برای مشتریهای خاص به صورت سفارشی دوخته میشود. کلا مانتوها هر قدر جدیدتر و متفاوتتر باشد قیمت آن هم بالاتر میرود. همین مانتوهایی که الان دو میلیون قیمت دارند قبلا با قیمت بالاتری فروخته میشدند، چون تک بودند.»
به نشانی پیج سر میزنیم. دهها پست که در آن چند دختر جوان با صورتهای ماسیده از آرایش، مانتوهای جلوباز را در رنگها و مدلهای مختلف تبلیغ کردند و یک جمله، فصل مشترک همه پستهای اینستاگرامی آنها است؛ "جدیدترین مد روز مانتوهای زنانه را از ما بخواهید. "
ولنگاری و پوشش غیر اخلاقی در مراکز پخش عمده مانتو
برای تکمیل شدن اطلاعاتمان از پدیده مانتوهای نامتعارف و جلوباز که بازار فروش مانتو را پر کرده اند سری هم به مراکز پخش و عمده فروشی مانتو میزنیم. اغلب مراکز پخش در هفت تیر قرار دارد. کوچه رضوی، اول مفتح جنوبی. پاتوق بسیاری از مراکز عمده فروشی مانتو است. ساختمانهای چند طبقهای که شکل و شمایل آن مسکونی است، اما کاربری تجاری دارد. وارد یکی از این ساختمانها میشویم.
چند دخترجوان با پوششی زننده گعده گرفته اند. یکی از دختران جلو میآید. ما را به دفتر فروششان در طبقه همکف دعوت میکند و میگوید: «بهترین مانتوهای بازار در فروشگاه ما موجود است. نمونه اش را تن خودم میبینید؟ از صبح بیشتر از شش سری از همین مانتو را به فروشندههایی فروختم که از شهرهای مختلف برای خرید مانتو آمده بودند. ما بهترین و به روزترین مانتوها را خودمان تنمان میکنیم که انتخاب برای شما هم راحتتر باشد.» کارت خبرنگاری را به دخترجوان نشان میدهم و میگویم: «بازاریاب خوبی هستید. فرصت نمیدهید. من برای تهیه گزارش از مرکز پخش مانتو به این ساختمان آمدم.» دست و پایش را گم میکند و میگوید: «من فقط فروشنده ام. نه اجازه صحبت دارم نه اطلاعات خاصی که به کار شما بیاید. اگر میخواهید میتوانید منتظر بمانید تا صاحب کارم بیاید.»
بهانهای میآورم و از مغازه بیرون میزنم. بیشتر فروشندههای مراکز فروش عمده مانتو، مانکنهای سیاری هستند که به بهانه اشتغال، ابزاری شده اند برای سودآوری و فروش مانتوهای نامتعارف و ترویج پوشش ناهنجار. موضوعی که به نظر میرسد از دید اداره اماکن و اتحادیه پوشاک هم پنهان مانده است که اگر نظارتی بر این مراکز وجود داشت، بی قیدی، اختلاط و ابراز اندام جنسی، ترویج رفتارها و پوشش غیراخلاقی توسط دختران جوان فروشنده حرف اول را در مراکز اصلی توزیع مانتوی کشورمان نمیزد.
****بعد از گزارش میدانی برای اطلاع از اقدامات مسئولان در خصوص نظارت بر بازار مانتو، سراغ رییس اتحادیه پوشاک و تولیدکنندگان میرویم.
یک بام و دو هوای اتحادیه پوشاک
«ابوالقاسم شیرازی» در این گفتگو از نظارتهای اتحادیه میگوید، نظارتهایی که به نظر میرسد به دلیل نبود ساز و کار طراحی شده و فقدان برنامه ریزی متولیان فرهنگی برای فرهنگسازی و ترویج پوشش متعارف بانوان راه به جایی نمیبرد. شیرازی میگوید: «اتحادیه پوشاک و تولید کنندگان هر سال در فصل تابستان، تیمهای بازرسی را فعال میکند. در حال حاضر ۳۰ تیم بازرسی به طور منظم از فروشگاههای عرضه مانتو بازدید میکنند، موارد تخلف را یادداشت کرده و صورت جلسه میکنند، صاحبان اصنافی که تخلف کرده اند، نسبت به مورد تخلف یا جریمه میشوند یا مغازه شان از یک روز تا یک هفته پلمب میشود.»
حالا بشنوید از موارد تخلف به گفته رییس اتحادیه پوشاک؛ «فروش مانتوهای جلوباز در فروشگاهها ممنوع است. مانتوها یا باید دکمه داشته باشند یا زیپ یا قزن. فروشندههای خانم باید پوشش متعارف داشته باشند، فروش شلوار پاره هم ممنوع است. همه این موارد در صورت رعایت نشدن، صاحب واحد صنفی را مجبور به پرداخت جریمه میکند.»
مانتوهای جلوباز بازار مانتو را قبضه کرده اند، اگر فروش آنها ممنوع است بنابراین اکثر واحدهای صنفی فروش مانتو که به گفته رییس اتحادیه پوشاک تعدادشان به ۳ هزار واحد صنفی در تهران میرسد، یکی در میان باید در حالت نیمه تعطیل باشند! در حالی که اینطور نیست و به نظر میرسد اتحادیه پوشاک هم عزم جدی در ریشه یابی ورود مانتوهای نامتعارف به بازار ندارد و وقتی وارد میدان میشود که کار از کار گذشته است و شاید در این شرایط کنترل بازار فروش مانتوهای جلوباز غیرممکن به نظر برسد.
اندر حکایت مدلینگها و مانتوهای شیشهای
پرسش این سوال و مطرح کردن این انتقاد از رییس اتحادیه پوشاک و تولیدکنندگان کافیست تا «ابوالقاسم شیرازی» هم از چالشهای پیش روی اتحادیه و پشت پرده ورود مانتوهای نامتعارف به بازار بگوید.
«ما هر ساله نظارت را از مرحله تولید مانتو شروع میکنیم، چون طراحی و دوخت مانتوهایی که بری مثال قرار است بهار و تابستان وارد بازار شود از پاییز سال قبل شروع میشود. آذر سال قبل شنیدیم که عدهای دارند روی مانتوهای شیشهای مانور میدهند و آن را به بازار القاء میکنند. بازرسان ما از طریق رصد شبکههای اجتماعی و تعقیب کردن مدهای وارداتی این موضوع را دنبال کردند. ما به پیجهایی در اینستاگرام رسیدیم که مانتوهای شیشهای را از طریق مدلینگها تبلیغ میکردند. آن زمان بازرسان را بسیج کردیم و سراغ تولیدکنندگان رفتیم. دیدیم برخی تولید کنندگان این پارچههای شیشهای را برای تولید مانتو خریده اند. تا حدودی توانستیم جلوی تولید و توزیع مانتوهای شیشهای را بگیریم، اما به دلیل تعدد واحدهای صنفی و تولیدی کنترل آن سخت است.»
حلقه مفقوده کجاست؟ وقتی طراحان زبردست طعمه میشوند
ابوالقاسم شیرازی معتقد است چالش اصلی در حوزه پوشاک بانوان به ویژه مانتو، فعالیت مزونهای زیرزمینی است و وارد کردن مدجدید مانتوها هم زیر سر این مزون هاست.
اما مزونهای غیر مجاز و زیرزمینی توسط چه کسانی اداره میشوند؟ این مزونها چطور فعالیت میکنند و وقتی بی سر و صدا مانتوهای نامتعارف را وارد بازار میکنند، اتحادیه برای شناسایی آنها و جلوگیری از فعالیتشان چه میکند؟
رییس اتحادیه پوشاک و تولید کنندگان در پاسخ به این سوالات از فعالیت طراحان بدون مجوز در مزونهای غیرمجاز میگوید. توضیحات شیرازی ما را به حلقه مفقوده دیگری راهنمایی میکند و آن کم کاری همه سازمانهای مرتبط در عدم ساماندهی طراحان لباس است. شاید بخش مهمی از این انتقادات متوجه کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد باشد.
شیرازی میگوید: «مرحله قبل از تولید مانتوها، طراحی آنهاست. عدهای از طراحها مجوز دارند و زیر نظر کارگروه مد و لباس فعالیت میکنند و دو یا سه برابر طراحان با مجوز، کسانی هستند که بدون مجوز کار میکنند. ۱۰ سال قبل طراحان گفتند ما این همه درس خواندیم هزینه کردیم، کسی استقبال نمیکند و طرحهای ما را خریداری نمیکنند. این بی اقبالی از طراحان که آن زمان مشکلات خودش را داشت منجر به این شد که قریب به هفتاد هشتاد درصد طراحان تولید کننده شدند و مزون زدند. بسیاری از مزونها به صورت غیرمجاز فعالیت میکنند و هیچ مجوزی از اتحادیه پوشاک ندارند.
حلقه مفقوده همینجاست. ساماندهی نشدن طراحان لباس و فقدان ساز و کار درست برای فعالیت آنها باعث شد تا شبکههای سازماندهی شده این طراحان را با چند واسطه به کار بگیرند. طراحان پول خوبی میگیرند، مانتو را طراحی میکنند، این مانتوها دوخته میشود و از طریق مزونهای زیرزمینی و بدون مجوز به صورت تدریجی وارد بازار میشود.
طرحها سفارشی است و با فکر و ایده، طراحی و دوخته شده است. در ادامه برنامه از پیش تعیین شده، مانکنهای خیابانی وارد عمل میشوند. مد جدید مانتو که دست پنجه طراحان بدون مجوز است، توسط مانکنهای خیابانی به نمایش گذاشته میشود. مانکنهای خیابانی دختران جوانی هستند که با هدف عادی سازی پوششهای نامتعارف در جامعه و القای بی بند و باری به کار گرفته میشوند. البته علاوه بر مانکنهای خیابانی، پیجهای اینستاگرامی و مدلینگهای اینستاگرامی هم یکی از مهمترین ابزارها برای ترویج این نوع پوشش میشوند.
در گذر زمان تقاضا برای این سبک مانتو زیاد میشود. تقاضا به تولیدکننده ارجاع شده و تولید کننده هم یا این طرحها را از مزونها خریداری کرده و یا طراحهای آنها با کم و زیاد کردن مدل ها، مانتوهای جدید را تولید و روانه بازار میکنند.»
مزونهای لاکچری غیرقانونی دم به تله بازرسان میدهند؟
اما چاره کاربرای برهم زدن این سناریوی از پیش تعیین شده چیست؟ قطعا همه نهادهای بازدارنده، وزارت ارشاد، اتحادیه پوشاک باید وارد میدان شوند. رییس اتحادیه پوشاک میگوید: «ما به همین راحتی نمیتوانیم مزونها را شناسایی کنیم. گاهی ممکن است یک مشتری مانتویی را از مزونی غیرمجاز به مبلغ سه میلیون تومان خریده باشد، مانتو ایراد داشته و طرف به اتحادیه شکایت میکند. این شکایت سرنخی میشود برای شناسایی مزونهای بدون مجوز. گاهی هم اطلاع رسانی مردم باعث شناسایی مزونها میشود. گاهی مزونهای غیرمجاز لابیهای ساختمانهای لوکس شمال شهر را کرایه میکنند و شوی چند روزه میگذارند. ما چطور میفهمیم؟ از موارد شکایتهای احتمالی. برای مثال صاحب مزون کرایه سالن شوی دو روزه را پرداخت نمیکند، مالک شکایت را به اتحادیه پوشاک میبرد و ما متوجه وجود مزونهای غیرمجاز میشویم.
چند وقت قبل، فروشندههایی که مانتوهای جلوباز داشتند و توسط بازرسان اتحادیه جریمه شده بودند گفتند شما که اینقدر به ما سخت میگیرید، یک سری به دکههای روزنامه فروشی شمال شهر بزنید. بروشورهای تبلیغاتی مزونهای غیرمجاز را لا به لای مجلههای تبلیغاتی میگذارند وبی سر و صدا بدترین نوع مانتو را روانه بازار میکنند.
ما بازرسان را مامور کردیم که به دکههای روزنامه فروشی شمال شهر سر بزنند و تعدادی مجله پر تیراژ و پر خواننده را خریداری کنند و بروشور تبلیغ مزون را پیدا کنند.
اطلاعاتی که مردم و تولید کننده و فروشندهها میدهند را جمع میکنیم وقتی به تعداد قابل توجهی رسید به اداره اماکن اطلاع میدهیم. ماموران اداره اماکن برای برخورد و پلمب مزونها اقدام میکنند. اما مشکل اینجاست که ما برای برخورد با این مزونها سامانه مشخصی نداریم. چون یکی دو تا نیستند و پراکندگی شان زیاد است. این را هم بگویم همه مزونهای غیرمجاز و بدون مجوز درگیر سناریوی طراحی و ورود مانتوهای نامتعارف نمیشوند. بعضی از آنها توسط طراحانی اداره میشود که ترجیح دادند در قالب مزون خانگی کار کنند و دنبال کننده مد بازار هستند.
مزونهایی که منبع اصلی مدهای وارداتی هستند به راحتی دم به تله نمیدهند. ورود به این مزونها کار راحتی نیست، مشتری برای ورود باید معرف داشته باشد و گردانندگان آن به شرط تایید معرف در را به روی مشتری باز میکنند.»
بازبینی فعالیتهای کارگروه مد و لباس، ساماندهی طراحان، رصد شبکههای اجتماعی و پیجهای اینستاگرامی که توسط مزون دارهای خاص اداره میشود، رو کردن دست باندهایی که مانکنهای خیابانی را برای عادی سازی بی بند و باری در پوشش به کار میگیرند میتواند در تغییر این روند تاثیرگزار باشد.
ماجرای مانتوی جلوباز، دستفروشها و طبقه متوسط.
اما معضلاتی که منجر به وضعیت کنونی بازار فروش مانتوهای جلوباز شده است فقط به مزونهای زیرزمینی و مانکنهای خیابانی ختم نمیشود. شیرازی به نقش مهم دستفروشها در ترویج مانتوهای جلوباز در میان قشر متوسط و کم درآمد اشاره میکند و میگوید: «دستفروشها و کارگاههای کوچک زیرزمینی به ابزار ترویج پوشش مانتوی جلوباز در قشر متوسط تبدیل شده اند. فقط کافی است دم غروب به میدان هفت تیر بروید، دستفروشها بدون هیچ محدودیتی مانتوهایی که در کارگاههای زیرزمینی تولید شده اند با پایینترین کیفیت و نازلترین قیمت به دست مصرف کننده میرساند. اغلب مانتوهایی که توسط دستفروشها عرضه میشود شیشهای و حریر است. شناسایی این کارگاههای کوچک زیرزمینی و متوقف کردن تولیداتشان، از برنامههای همیشگی اتحادیهها است.» ∎