شناسهٔ خبر: 41194330 - سرویس سیاسی
منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

«اعتمادآنلاین» بررسی می‌کند:

عراق و سندرم غیرقابل درمان ترور

مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق، رئیس پلیس عراق را از کار برکنار کرد و دستور داد تا برای مشخص شدن دلایل ادامه ترورها در کشور، در مقابل کمیسیون تحقیق حاضر شود.

صاحب‌خبر -

اعتمادآنلاین| سیدعماد حسینی- عراق همچنان صحنه ترور است هرچند مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر این کشور، رئیس پلیس عراق را از کار برکنار کرد و دستور داد تا برای مشخص شدن دلایل ادامه ترورها در کشور، در مقابل کمیسیون تحقیق حاضر شود. این یکی از ده‌ها واکنشی بود که پس از ترور هشام الهاشمی در بغداد در رسانه‌های عراق بازتاب پیدا کرد.

 

شاید بتوان هشام الهاشمی را بعد از سپهبد شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس معروف‌ترین شخصیتی به شمار آورد که سال جاری میلادی در عراق ترور شده‌اند.

 

هشام الهاشمی کارشناس مسائل امنیتی حدود 2 ماه پیش وارد 48 سالگی شده بود.

 

رسانه‌ها او را مورخ و پژوهشگر مسائل امنیتی و راهبردی به ویژه در امور گروه‌های تندرو معرفی می‌کنند.

 

توصیف آخر با توجه به تحصیلات الهاشمی، تخصص او را بیشتر به گروه‌های سلفی همچون القاعده و داعش منحصر می‌کرد؛ از همین روست که حداقل 500 مقاله راجع به این گروه‌ها در رسانه‌های مختلف عراقی، عربی و بین‌المللی به چاپ رسانیده است.

 

در سایه چنین پیشینه‌ای و حضور در ساختارهای امنیتی‌ای همچون سرویس مبارزه با تروریسم عراق، بی‌تردید نام الهاشمی در فهرست ترور گروه داعش قرار گرفته بود.

 

او جزو اولین افرادی بود که در عراق نام رهبران گروه تروریستی داعش را افشا کرد و همین امر باعث شد در لیست عملیات انتقام‌جویانه این گروه‌ها گنجانده شود.

 

این در حالی است که به محض منتشر شدن خبر ترور، شماری از رسانه‌های عربی و غربی کوشیدند تا پای حشد الشعبی را به این اتفاق وارد کنند.

 

در همان اثنا که روزنامه واشینگتن پست سعی می‌کرد پای گروه‌های حشد الشعبی را به ماجرا بکشاند، یکی از شخصیت‌های معروف نزدیک به عربستان سعودی نام یکی از گروه‌های مزبور را به عنوان تهدیدکننده اصلی الهاشمی به زبان آورد و با نقل قول از فرد مُرده کوشید تا به پرونده‌سازی علیه حشد الشعبی شاخ و برگ جدیدی بدهد.

 

با این همه خانواده الهاشمی رسماً گروه داعش را عامل اصلی این ترور معرفی کرده‌اند.

 

به هر روی، یک شخصیت عراقی دیگر هم قربانی سندرم ترورهای این کشور شد، بیماری مزمنی که از سال 2003 همزمان با سقوط بغداد در عراق شیوع پیدا کرد و مسئولان این کشور هیچ راهکاری برای پایان دادن به آن پیدا نمی‌کنند یا توان مقابله با آن را در خود نمی‌بینند.

 

شخصیت‌های مختلف عراقی از نوری مالکی گرفته تا سیدعمار حکیم ضمن محکوم کردن این ترور، آن را تلاش برای بحرانی کردن دوباره‌ی وضعیت امنیتی عراق قلمداد کرده‌اند.

 

در این میان برهم صالح رئیس‌جمهور عراق هم این اقدام را تلاش برای بازگرداندن کشور به دوره استبداد سابق خواند.

 

بعد از این ترور تمامی شخصیت‌های نامبرده خواستار مشخص شدن عاملان آن و موج ترورهای دایر در عراق شدند، بنابراین کمیته‌ای حقیقت‌یاب برای روشن شدن چرایی استمرار ترورها در عراق تشکیل شد؛ در این میان شاید هاشمی تنها یکی از افراد لیست بسیار طولانی عراقی‌هایی باشد که طی سال‌های بعد از سقوط صدام حسین جان خود را در مقابل خانه یا محل کار خود از دست داده‌اند.

 

ترورهایی که گاه مسببان‌شان از نظرها پنهان مانده و گاه نیز همانند عاملان ترور شهید سلیمانی و المهندس قادر به پنهان کردن خود نبوده‌اند، اما در مقابل، دولت بغداد هم از پیگیری و محاکمه آنان عاجز مانده است.

 

عاملان این ترورها پشت هر نامی که پنهان شده باشند، به اعتقاد اکثر قریب به اتفاق مسئولان و شخصیت‌های عراقی، هدف واحدی به نام بر هم زدن ثبات امنیتی عراق را دنبال می‌کنند، هدفی که هر بار به شیوه‌ای صورت پذیرفته و اکنون، پس از شکست طرح فراگیر داعش در موصل، از طریق ضربه زدن به حشد الشعبی در حال انجام است؛ چه تنها در سایه ناامنی است که اشغالگران می‌توانند مدت طولانی‌تری بدون دغدغه در خاک عراق بمانند و متحدان‌شان سرگرم ماهی‌گیری سیاسی خود از آب گل‌آلود اختلافات طایفه‌ای شوند.