به گزارش خبرگزاری تسنیم، ویروس کوویدــ19 مدتی است که به جان جهان افتاده و تعداد قابل توجهی را مبتلا کرده است. سرعت بالای شیوع و رفتار ناشناخته این ویروس کنار عواقب اقتصادی و اجتماعی آن باعث شده که کشورهای مختلف در مواجهه با این ویروس دچار مشقاتی شوند.
چین اولین کشوری بود که درگیر کرونای جدید شد و پس از چند ماه توانست به مرحله مهار این ویروس سرکش برسد و حتی روز گذشته اولین روزی بود که در این کشور فوتی بر اثر ابتلا به کرونا گزارش نشد. کشورهای دیگر از جمله غربیها هم با وجود نقد و انتقادهای خارج از گود خود از چین، در ادامه در دام کرونا افتادند. شرایط در کشورهای جهان از جمله غرب و شرق بهگونهای است که دل هر انسان آزادهای را با شنیدن اخبار جدید از قربانیان پیر و جوان به درد میآورد.
کرونا، جدای از ایجاد چالشهای بهداشتی و درمانی برای کشورها، علامت سؤالهای جدی را درباره نظم بینالملل، نوع حکمرانی قدرتها و کیفیت مواجهه آنها با این بحران پیشِروی گذاشت. اینکه برخی از کشورهای شرقی در مواجهه با یک بیماری همهگیر و عالمگیر در مقایسه با کشورهای غربی توفیق بیشتری را بیابند، موضوعی بود که خود غرب را نیز شگفتزده و متحیر کرد. این روزها محافل فکری سؤالات جدی را درباره آینده نظام لیبرالیستی غربی مطرح میکنند و اینکه چنین نظامی در مواجهه با یک بحران انسانی نتوانسته بهاندازه کشورهای آسیایی کارآمد باشد. کوید19، علاوه بر بحران درمانی، زنگ خطر را برای اقتصاد و نظام سیاسی غرب به صدا در آورده است.
حال میان این همهمه غرب مانده است که چگونه این شرایط را توجیه کند. بهنظر میرسد دستکم الآن با طرح موضوعاتی مانند پنهانکاری و کمکاری چین، غرب در تلاش است با تضعیف قدرت شرقی، غرب را از بیآبرویی فعلی برهاند؛ چرا که آمار و ارقام روایت متفاوتی را در مقایسه با اظهارات مقامات غربی از جمله آمریکایی دارند. در ماجرای کرونا، چین چندین گام از غرب پیش است؛ نخست اینکه توانسته ویروس کرونا را تقریباً مهار کند. دوم اینکه در عرصه بینالمللی، در مقایسه با آمریکا رفتار مسئولانهتری را داشته است. زمانی که چین محموله کمکهای خود را به کشورهای مختلف از جمله غرب ارسال میکرد، کشورهای غربی از جمله آمریکا ماسکهای کشورهای دوست خود را قاپ میزدند. حال آیا میتوان به روایت و قضاوت کشوری که بهطور غیراخلاقی محموله کشور دیگری را پای هواپیما میدزدد، اعتماد کرد؟ شرایط و این رفتارها بهحدی نامعقول و غیرقابل توجیه است که چارهای جز چینهراسی را پیشِروی غرب نمیگذارد.
البته اتهامزنی مقامات و رسانههای غربی فقط متوجه چین نبوده است، از همان اوایل شیوع کرونا در ایران، برخی از مقامات و رسانههای غربی چنان با آبوتاب ورود کرونا را توصیف میکردند که کم از شادمانی نبود. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا که بارها با لحن تحقیرآمیز خود در این زمینه صحبت کرد و نهتنها کمکی را به ایران نکرد، بلکه با چند دور تحریم جدید و تهدید کشورهای دیگر سعی کرد مانع کمکرسانی به ایران شود.
تام توگندات، رییس کمیته امور خارجی پارلمان انگلیس امروز ایران، روسیه و چین را متهم کرد و گفت: «آنها بهجای کمک به کشورها برای واکنش سریع، اطلاعات حیاتی درباره ویروس را با هدف حفاظت از تصویر رژیم خود دستکاری کردند.»
سؤال اینجاست که؛ چرا مقامات غربی تصور میکنند که گزارههای آنها صحیح است؟ آیا چونکه آنها از لندن یا واشنگتن صحبت میکنند، لزوماً اظهارات آنها درست است؟ اتفاقاً دستهبندی کشورها و اینگونه اظهارنظرها آشکارا نگاه سیاسی آنها را به یک بحران انسانی نشان میدهد. بالطبع اگر بحث پنهانکاری و کمکاری باشد، پای کشورهای دیگری هم در میان است که وضعیت بهمراتب بدتری از ایران، روسیه و چین دارند، چرا آنها را مطرح نمیکنند؟ حداقل چین بهجای ماسکدزدی به کشورهای مختلف کمک کرده است تا از این بحران خارج شوند.
محمد کشاورززاده، سفیر ایران در چین، روز شنبه در توییتی نوشت: «تا کنون کمکهای دولتی و مردمی چین با 28 پرواز طبق جدول پیوست از شهرهای پکن، شانگهای و گوانجو به کشورمان ارسال شده است، بیش از 10 میلیون ماسک، 500 هزار کیت تشخیص کرونا، 300 هزار گان جراحی و لباس ایزوله، دو میلیون و دویست هزار دستکش، 350 ونتیلاتور، 500 اتاق پیشساخته بیمارستانی و انواع دارو و تجهیزات بیمارستانی» بخشی از کمکهای چین به ایران بوده است.
اظهارات اخیر کیانوش جهانپور، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا که بعدتر آن را اصلاح و از کمکهای چین تشکر کرد، باعث موجسواری برخی از جناحها و رسانههای داخلی و خارجی شده است، این در شرایطی است که سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز با فاصله کوتاهی از کمکهای چین به ایران در زمینه مقابله با کرونا مجدداً تشکر کرد.
اما «شوخی تلخ» طی یکی دو روز گذشته کلیدواژهای برای تاختن به روابط تهران ــ پکن شده است که در مرحله کرونا وارد فاز مطلوبی شده بود. هر کسی از ظن خود وارد این عرصه شده است. شاید عدهای از روی ناآگاهی و تحت تأثیر تبلیغات رسانهای، امروز چینستیز شدهاند، اما بهنظر میرسد عدهای هم اهداف و دستور کار خود را دنبال میکنند.
غرب با طراحی چنین بازیای بهدنبال حفظ آبروی ازدسترفته خود بهواسطه تحولات اخیر است. بنابراین تاختن بی پایه و اساس به چین، بازیای در این پازل است. دوم اینکه عدهای بهدنبال تخریب روابط دولتهای ایران و چین هستند و برای آن کیسهای سیاسی دوختهاند. آمریکا با تخریب این روابط بهدنبال موفقیت سیاست «فشار حداکثری» و بستن راههای تنفسی باقیمانده ایران است تا اینکه تهران را به میز مذاکره یکطرفه بکشاند. برخی از طیفهای سیاسی در داخل هم بهدنبال ایجاد «دوقطبی آمریکا ــ چین» هستند تا آن را آبشخور مذاکرات جدید با واشنگتن قرار دهند.
هر کدام از نیتهای فوق که پشت ماجرا باشد، خروجی مشابهی را پیشِرو میگذارد و آن نگاه بیرحمانه سیاسی به یک بحران انسانی است. بستن راههای ارتباطی با کشوری که بیشترین کمک را به کشور برای مقابله با کرونا داشته است بهمنزله کسب امتیاز سیاسی بهواسطه بازی با جان انسانهای بیگناه است، از سوی دیگر کرونا زندگی مردم را مختل و هزاران نفر از آنها را داغدار کرده است، روا نیست که با خودمنزویسازی به تحریمهای آمریکا برای تشدید اوضاع کمک کرد.
باید مراقب بود که این موضوع بهمعنای «چینوفیل» بودن تلقی نشود، کسی اینجا وکیل مدافع چین نشده است، اصل بحث، واقعبین بودن و دفاع از منافع و جان مردم است. در شرایط کرونایی که آمریکا با انگیزههای سیاسی بهدنبال زجر بیشتر مردم ایران است، راه چاره یافتن راههای تنفسی جایگزین و بیشتر برای گشایش در امور مربوط به مردم است.
انتهای پیام/.+
∎